28/ارديبهشت/1404
|
07:15
۲۲:۱۰
۱۴۰۴/۰۲/۲۷
پرونده‌ «وطن امروز» درباره فیلم «اسفند» که به روایت بخشی از زندگی شهید علی هاشمی پرداخته است

طلوع از مشرق هور

میلاد جلیل‌زاده: دانش اقباشاوی که پیش از این با فیلم‌هایی مثل «تاج محل»، «زاپاتا» و یک اپیزود از «هیهات» شناخته شده بود، بعد از سال‌ها تلاش بابت ساخت فیلمی درباره شهید سیدعلی هاشمی، در نهایت توانست در جشنواره فجر سال گذشته با «اسفند» در بخش مسابقه حاضر شود؛ آن هم در حالی که درست در همین دوره از فجر فیلم دیگری درباره شخصیت همین قهرمان حضور داشت. البته «اشک هور» به مقطع دیگری از زندگی شهید هاشمی پرداخته بود و از زاویه دید مادر چشم انتظارش به ماجرا نگاه می‌کرد و «اسفند» روایت به دست آمدن یک پیروزی در شرایطی دور از انتظار و غافلگیرکننده را داشت. در ایام برگزاری جشنواره فجر با دانش اقباشاوی، کارگردان فیلم «اسفند» گفت‌وگویی انجام داده بودیم که بیشتر سمت توصیف شخصیت شهید هاشمی رفت؛ چه اینکه خیلی‌ها او را چنانکه شایسته است نمی‌شناختند و حالا که به واسطه ۲ فیلم آن دوره از جشنواره، از وجود چنین شخصیتی مطلع شدند، برای‌شان شگفتی و بهت ایجاد شد. علی هاشمی زندگی و زمانه‌ای را سپری کرد که بر اساس آن، همچون سرزمین مادری‌اش ایران، جایی که برای آن جنگید و در آغوشش جان داد، او را به واقع مستحق عبارت مظلوم مقتدر می‌کرد. حالا که از ۱۷ اردیبهشت‌ماه، یعنی حدود ۲ ماه بعد از جشنواره فجر، فیلم «اسفند» به اکران عمومی رسیده است، با دانش اقباشاوی گفت‌وگوی دیگری انجام داده‌ایم که بیشتر ناظر به خود فیلم است. در پیوست این گفت‌وگو با اسماعیل علیزاده، تدوینگر جوان «اسفند» هم گفت‌وگویی کرده‌ایم که در آن به چالش‌های خاصی که تدوینگر چنین فیلمی پیش رویش دارد اشاره می‌شود. این گفت‌وگو حاوی نقاط فنی مفید و آموزنده و در عین حال ساده و قابل فهمی است. در ادامه نیز نظر ۳ نفر از اهالی سینما را که فیلمساز یا منتقد بوده‌اند و دید مثبتی نسبت به فیلم «اسفند» داشتند آورده شده که در آن توضیح می‌دهند چه چیزهایی از این فیلم برای‌شان جالب بوده است.

***
مظلوم مقتدر

* آقای اقباشاوی! حالا که چند ماه از جشنواره فجر گذشته و فیلم شما روی پرده‌ رفته، برای مخاطب عام که باید بین فیلم‌های مختلف مواردی را برای تماشا انتخاب کند، «اسفند» را چه نوع فیلمی معرفی می‌کنید؟ یک فیلم پرتره؟ یک اثر تاریخی؟ یک کار اکشن؟ یا چیز دیگر؟
درباره ماهیت این فیلم می‌توانم بگویم «اسفند» فیلمی است که تلاش کرده در وهله اول برهه‌ای مهم از تاریخ کشور را به شکلی باورپذیر در مکان‌های واقعی با پیوست پژوهشی و نگاهی رئالیستی نشان دهد و این آورده بزرگی برای تماشاگر ایرانی است. به همین دلیل از مردم خواهش می‌کنم زحمتی که گروه چند صدنفره «اسفند» کشیده است تا در ۳ سال گذشته فیلمی بر اساس واقعیت بسازد و راوی دوره پرعظمتی از تاریخ معاصر باشد را ببینند. مخاطبان در این فیلم با چهره‌های جدید و جغرافیا و لوکیشن‌های متنوع و زیبا مواجه می‌شوند که در دشت و هور و بیابان تصویربرداری شده و این تنوع لوکیشنی چشم‌نواز است.
* شاید عادت مخاطبان سینماروی ما در این سال‌ها کمی تغییر کرده باشد و تمام ویژگی‌هایی که شما از آنها صحبت کردید، از اولویت بعضی‌ها خارج شده باشد. فکر می‌کنید چه چیزی بتواند آنها را ترغیب کند بیایند و این فیلم را ببینند؟
تماشای «اسفند» در قیاس با فیلم‌های سینمایی محصور در آپارتمان‌ها و فضاهای بسته مصداق یک نفس کشیدن است؛ فیلمی که طبیعت جنوب ایران را به شکلی زیبا به تصویر می‌کشد.
* در گفت‌وگوی قبلی‌مان با شما که مربوط به ایام جشنواره فجر بود، این پرسش مطرح شد که چطور شد از بازیگر چهره استفاده نکردید؟ شما هم پاسخ دادید برای اینکه برای‌ ما اصالت فیلم مهم بود؛ چون اینها باید عربی صحبت کنند. حالا که نوبت به اکران عمومی رسیده، در نبود بازیگر چهره، فکر می‌کنید چه چیزی بتواند مخاطبان عام را به دیدن فیلم شما ترغیب کند؟
این فیلم فرصت دیدن بازی‌های بازیگران جدید و توانمند ایرانی است؛ کسانی که تئاتری بودند و سال‌ها در این عرصه تلاش کردند و اینجا نقش‌های اصلی را دارند. یکی از این بازیگران رضا مسعودی است که نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و تماشای هنرنمایی او و دیگران قطعا برای تماشاگر جذاب خواهد بود. 
* کسی که «اسفند» را ندیده، ممکن است تصور کند با یکی از فیلم‌های جنگی و پرتره، شبیه موارد متعددی که در این سال‌ها ساخته شده‌اند مواجه خواهد بود. شما وقتی می‌خواستید سراغ این سوژه بروید، نقطه متمایز آن و مزیتش را در چه چیزی می‌دیدید؟
«اسفند» راوی بخش مسکوت مانده جنگ ایران و عراق و شیوه‌های زیست مسالمت‌آمیز آدم‌هایی با زبان‌های مختلف به عنوان هموطن و جنگیدن جوانمردانه و با دست خالی است. یعنی دوره‌ای که مردم با مهربانی و اتحاد دست به دست هم دادند تا خاک وطن حفظ شود. «اسفند» درباره قصه‌ای سری و شنیده نشده است که امروز می‌توان آن را شنید. شهید علی هاشمی که قهرمان فیلم ما است، به‌رغم کار بزرگی که در آن دوران انجام داد، شناخته شده نیست. شناخته نشدن ایشان به دلیل ویژگی‌های ذاتی و نیز ماهیت کارشان بود؛ این یکی از دلایلی است که مخاطبان را به دیدن فیلم تشویق می‌کنم. در حقیقت علی هاشمی و همراهانش کاری به‌شدت سری انجام می‌دادند و کمتر شناخته و دیده می‌شدند که این باعث می‌شد خیلی‌ها آنها را نشناسند. از دیگر سو زمانی که ایشان شهید شد، کسی شهادتش را ندیده بود و مفقودالاثر شده بود. در نتیجه ابهامات پیرامون ایشان بیشتر شده بود. از روزی که ایشان شهید شد تا زمانی که پیکرش پیدا شد 22 سال طول کشید و این مهم‌ترین دلیل مهجور ماندن این شهید در طی دهه‌هاست. البته بخش شهادت ایشان در فیلم ما نیامده و این فیلم صرفاً روایت یک مقطع پیروزمندانه است. من خودم این فیلم را خیلی دوست دارم و خدا را بسیار شاکرم و عقیده دارم که اول لطف خدا و سپس همراهی خانواده شهید و همکاری خوب تمام عوامل فیلم موجب شد در تولید «اسفند» به حداکثر آن چیزی که تصورم بود برسم.
* پرتکرارترین چیزی که از مخاطبان فیلم درباره‌اش شنیدید چه بوده است؟
اغلب می‌گویند شهید علی هاشمی برای‌شان سمپات و جذاب و دوست‌داشتنی بوده است اما نقد پرتکرارشان این بود که فیلم کمی طولانی است. فیلم 117 دقیقه بود و در نسخه اکران عمومی 6 دقیقه کوتاه‌تر شده است. البته من از آن 117 دقیقه دفاع می‌کردم و توضیحم این بود که این دقایق راوی برهه‌ای 13 ماهه با جزئیات بسیار است که باید فرصت داستان‌گویی برای کارگردان و فیلمنامه‌نویس محقق می‌شد تا اثر شتابزده نشود اما در نهایت 6 دقیقه در نسخه عمومی از فیلم کم کردیم و بر این اساس لازم است تاکید کنم: تماشاگرانی که فکر می‌کردید فیلم طولانی است، بیایید و ببینید که این نسخه کوتاه‌تر شده است.
* از منظر فنی و زیبایی‌شناختی توجه خیلی‌ها به تصاویر تالاب هور جلب شد که زیبا و منحصربه‌فرد است. البته در سینمای امروز معمولا از دکور یا جلوه‌های ویژه برای ضبط این تصاویر استفاده می‌کنند که شما این کار را نکردید. چطور شد این دشواری بزرگ را متحمل شدید و خواستید در خود منطقه هور فیلم را جلوی دوربین ببرید؟
فروتنانه از این تعریف تشکر می‌کنم و علت آن را در وهله اول همراهی تیمی قدرتمند و یک کار گروهی همدلانه از فیلمبرداری، صدابرداری و تدارکات گرفته تا کسانی که ایمنی کار را بر عهده داشتند، می‌دانم. من سابقه دستیاری کارهای بزرگ و کار با کارگردانان صاحبنام و انواع ژانرهای سخت را در کارنامه داشتم که این سابقه به یاری‌ام آمد تا آنچه باید را انجام دهم. در نهایت اینکه خوزستان سرزمین آباء و اجدادی‌ام بوده است و از کودکی هور را می‌شناختم که کمک کرد تا این کار این گونه به ثمر بنشیند.

***
اسفند را حتما باید روی پرده ببینید

اسماعیل علیزاده، تدوینگر جوان ایرانی که در فجر امسال ۲ فیلم «اسفند» و «صددام» را داشت، پیش از این هم آثار دیگری مثل سریال «یاغی» و فیلم «شنای پروانه» را تدوین کرده بود اما شاید همکاری اخیرش با دانش اقباشاوی، به لحاظ فنی و زیبایی‌شناختی، سنگین‌ترین پروژه‌ای باشد که تاکنون انجام داده است. علیزاده در این گفت‌وگو درباره فیلم «اسفند» و چالش‌هایی که برای تدوین آن داشت، گفت: «با توجه به سابقه همکاری‌ام با مرحوم جلیل شعبانی، تهیه‌کننده فیلم و همچنین دوستی دیرینه‌ام با دانش اقباشاوی، کارگردان فیلم، برای تدوین این اثر دعوت به کار شدم. من از ابتدا با پروژه آشنا و با دیدگاه‌های اقباشاوی و اینکه چه هدفی از ساخت این فیلم دارد، کاملا هم‌راستا بودم.
درباره تجربه تدوین «اسفند» که فیلم خاصی است می‌توانم بگویم چند چالش بزرگ و عمده داشتیم. یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در تدوین این کار، دو زبانه بودن آن بود. فیلم با زبان عربی و فارسی روایت می‌شود و این خود به یک چالش بزرگ برای تدوین تبدیل شد. باید تمام جزئیات را به دقت تنظیم می‌کردیم تا تغییرات زبانی در راستای فضای داستانی و جغرافیایی قرار بگیرند.
نکته بعد زمان روایت است. فیلم قرار بود داستانی طولانی، حدود یک سال از زندگی شهید علی هاشمی را پوشش دهد. زمانی که به این موضوع فکر می‌کنید، متوجه می‌شوید چطور باید یک مدت زمان طولانی را در یک فیلم سینمایی 100 دقیقه‌ای جا بدهید. این مورد به خودی خود کار تدوین را دشوار می‌کرد، چراکه باید ضمن حفظ انسجام داستانی، از زمان‌ها و لحظات مهم عبور می‌کردیم. 
چالش‌ سوم در روند تدوین ایجاد تعادل بین ریتم‌های مختلف فیلم بود. «اسفند» در ژانرهای متفاوتی مانند معمایی - جاسوسی و اکشن حرکت می‌کند. هر یک از این ژانرها نیاز به رویکرد متفاوتی داشتند. برای بخش‌های جاسوسی فیلم، باید ریتم آرام و پرجزئیات در نظر می‌گرفتیم تا تنش‌های درونی شخصیت‌ها بخوبی نمایش داده شوند، در حالی که بخش‌های اکشن به یک ریتم پرانـــــرژی و هیجان‌‌انگیز نیاز داشتند.
چهارمین جنبه چالش‌‌برانگیز فیلم، جغرافیای داستان بود. هور با فضای باز و بیکران خود، به نوعی تضاد با تنش‌ها و اتفاقات پرخطر داستان ایجاد می‌کرد. برای من، ایجاد تعادل میان این ۲ جنبه یعنی فضای آرام و گسترده هور و تنش‌های داستان، چالشی اساسی بود که در روند تدوین بسیار با آن گلاویز شدم تا نتیجه مطلوب به دست آید.
به طور کل باید توجه کنیم که فیلم‌های تاریخی نیاز به دقت و حساسیت بالایی دارند. وقتی فیلمی با موضوع تاریخی ساخته می‌شود، باید به جزئیات بسیار توجه کنید. هر وسیله‌ای که در صحنه به نمایش درمی‌آید، حتی کوچک‌ترین جزئیات مانند سلاح‌ها، لباس‌ها و گریم‌ها باید با دقت طراحی شوند. مخصوصاً درباره شخصیت‌هایی که هنوز در قید حیات هستند و مخاطب بخوبی با آنها آشناست، باید کاملا از نظر تاریخی به این جزئیات توجه شود. مهم‌ترین دغدغه من در تدوین این فیلم، حفظ نکات تاریخی و هم‌زمان حفظ انسجام درام سینمایی بود. در کنار این، باید توجه ویژه‌ای به مردم‌‌شناسی فیلم داشت، زیرا بازنمایی درست مردم یک دوره تاریخی، تنها با نمایش گریم و لباس امکان‌‌پذیر نیست. باید اخلاق، عادات، سبک زندگی و ارزش‌های مردم آن دوره در فیلم به نمایش گذاشته شود. در واقع، از دید من این مهم‌ترین وجه از بازنمایی تاریخ است.
در فیلم «اسفند»، تیم تولید تلاش کرده است دهه ۶۰ را همان‌‌طور که بود به تصویر بکشد. امروز شاید بسیاری از خصوصیات رفتاری مردم تغییر کرده باشد اما در فیلم باید دقیقا ویژگی‌های آن دوران را نشان داد. این موضوع از سوی دانش اقباشاوی، کارگردان فیلم، بخوبی رعایت شده بود و من هم سعی کردم در مرحله تدوین، این حساسیت‌ها را رعایت کنم تا نسخه فیلم نهایی با واقعیت تاریخی مطابقت کامل داشته باشد.
«اسفند» از نظر داستانی و محتوایی بسیاری از ابعاد جدید و نادر درباره جنگ ایران و عراق را به نمایش می‌گذارد که کمتر به آن پرداخته است. معمولا در فیلم‌های جنگی، بیشتر به عملیات‌ها و نبردهای سنگین پرداخته می‌شود اما «اسفند» نشان‌‌دهنده بخش‌های دیگری از روزهای جنگ است که برای مخاطب تازگی دارد؛ مانند برنامه‌ریزی‌ها، شناسایی‌ها و ایده‌‌پردازی‌ها. شخصا برای من همیشه جالب بود بدانم افرادی که در خط مقدم جبهه نبوده‌اند، در طول عملیات‌ها چه می‌کنند. یکی از دلایل جذابیت فیلم هم جنبه مردم‌شناسی آن است. این فیلم تجربه زندگی در میان بومی‌های خوزستان و همچنین هورنشین‌ها را به مخاطب منتقل می‌کند. مخاطب در این فیلم به سرزمین‌های دور می‌رود و حتی در اعماق هور به جست‌وجو می‌پردازد. این جنبه مردم‌شناسی و مستندنگاری فیلم، آن را به یک اثر معتبر و جذاب تبدیل کرده است. به‌علاوه تریلرهای جاسوسی همیشه جذابیت خاص خود را دارند و وجه معمایی و جاسوسی «اسفند» هم یکی از ویژگی‌های جذاب آن است. 
در مجموع از لحاظ فنی و زیبایی‌شناختی می‌شود درباره «اسفند» اینطور جمع‌بندی کرد که تصاویر سینمایی و جذاب فیلم به‌شدت با پرده عریض سینما سازگاری دارند و می‌توانند مخاطبان را به خود جذب کند. اگر کسی بخواهد یک تجربه سینمایی متفاوت از جنگ ایران و عراق و زندگی مردم در آن دوران را به دست آورد، «اسفند» فیلمی است که نباید آن را از دست بدهند. طبعا ارزش‌های فیلم روی پرده بزرگ سینما بهتر خود را نشان می‌دهد».

***
از زمان نمایش فیلم اسفند در جشنواره فجر تا وقتی که این فیلم به عنوان یکی از آثار اکران دوم نوروزی روی پرده رفت، بسیاری از منتقدان، فیلمسازان و صاحب‌نظران سینما درباره آن به بیان جملاتی ستایش‌آمیز پرداختند. حتی اگر اسفند را خالی از بعضی ایرادات ندانیم، باید به این توجه شود که چه چیزی در این اثر باعث ستایش‌هایی تا این حد شورمندانه شده. در ادامه تعدادی از این اظهارنظرها که تا حدودی دلایل علاقه افراد به فیلم «اسفند» را مشخص می‌کند، آورده شده است.

****
باورپذیر و دلنشین

احمدرضا درویش، نویسنده و کارگردان سینما، «اسفند»، ساخته دانش اقباشاوی را اثری موفق دانست و گفت: به نکات زیادی درباره فیلم «اسفند» می‌توانم اشاره کنم؛ از جمله رابطه‌ای که میان پشت صحنه و جلوی صحنه فیلم کاملا مشهود است. یعنی پشت صحنه فیلم هیچ تضادی با آنچه جلوی دوربین از منظومه قلمرو خوزستان طراحی شده، ندارد. بعضا مشاهده می‌کنیم آنچه در گذشته اتفاق افتاده، خیلی تفاوتی با آنچه در فیلم می‌بینیم، ندارد. فیلم یک زندگی قابل باور را به تصویر می‌کشد. تدوین، موسیقی، صدابرداری، بازی بازیگران و دیگر نکات فیلم بسیار خوب است. همچنین فضاسازی‌هایی که در فیلم انجام شده بسیار دلنشین است.
کادرها، عکس‌ها و تصاویری که در فیلم به مخاطب ارائه می‌شود، جذاب هستند و این جذابیت را فقط می‌شود بر پرده سینما درک کرد و فهمید و نه در کادر کوچک تلویزیون. یعنی فیلم کاملا برای سینما ساخته شده است و عناصر سینمایی در آن محسوس است و به چشم می‌آید.

***
عبور از مرزهای قبلی

محمدتقی فهیم، منتقد سینما عقیده دارد فیلم سینمایی «اسفند» می‌تواند در ویترین ژانر دفاع‌مقدس تبدیل به اثری ماندگار شود. وی پس از تماشای فیلم گفت: دانش اقباشاوی با فیلم «اسفند» واقعا یک گام بزرگ در سینمای ایران برداشته است. بعد از فیلم‌های «تاج محل» و «زاپاتا» که نتوانستند آنطور که باید مطرح شوند، این فیلم به وضوح یک اثر بزرگ و قابل اتکاست. اقباشاوی در این فیلم همه تجربیات گذشته‌اش را به کار گرفته، بویژه در همکاری با کارگردانانی چون ابراهیم حاتمی‌کیا و احمدرضا درویش و این تجربیات حالا در «اسفند» به وضوح قابل مشاهده است. این فیلم به نوعی عبور از مرزهای قبلی اقباشاوی است. حتی در جنبه‌های فرمیک و ساختار، تاثیرات سینمایی از فیلمسازانی مانند سام پکین‌پا هم دیده می‌شود. در صحنه‌های جنگی، بویژه در نمایی که علی هاشمی (با بازی رضا مسعودی) در حال نگاه کردن به روبه‌رو است و همرزمش از پشت تیر می‌خورد، حرکتش معلق می‌شود اما هاشمی هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. این پلان، تکان‌‌دهنده است و به‌شدت تاثیرگذار. بدون اینکه کارگردان بخواهد با خشونت یا اغراق آن را نشان دهد، قدرت نمایان می‌شود. یکی از ویژگی‌های مهم «اسفند» انتخاب بازیگران بومی و عرب‌‌زبان است. این فیلم از نظر فرهنگی و اجتماعی بسیار معتبر و اصیل به نظر می‌رسد. انتخاب بازیگران از میان عرب‌‌زبان‌ها نه‌تنها به صداقت فیلم افزوده، بلکه پیام مهمی را هم منتقل می‌کند؛ عرب و عجم هیچ فرقی ندارند. این ویژگی باعث می‌شود «اسفند» به یک اثر ملی تبدیل شود و نشان دهد سینما می‌تواند پل ارتباطی میان فرهنگ‌ها باشد. به طور کلی، «اسفند» می‌تواند به یکی از آثار ماندگار سینمای دفاع‌مقدس ایران تبدیل شود. فیلم توانسته است با حفظ حساسیت‌های موضوعی و عدم افتادن در دام‌های کلیشه‌ای، تجربه‌ای متفاوت و جذاب ارائه دهد. این فیلم از نظر ساختاری و محتوایی توانسته یک گام مهم بردارد و به نظر می‌رسد تاثیر زیادی در سینمای جنگ خواهد داشت.

***
به‌شدت بومی و ملی

مسعود فراستی پس از تماشای فیلم سینمایی اسفند به کارگردانی دانش اقباشاوی گفت: راستش را بگویم من اصلا آماده نبودم که با یک فیلم جنگی جدی به نام «اسفند» طرف شوم. من دانش اقباشاوی را می‌شناختم و کارهای قبلی این کارگردان را دیده بودم. به نظرم او با «اسفند» جهش بلندی داشته است. فیلم شخصیت و فضا می‌سازد. من تا این لحظه هور را در ۲ فیلم دیده‌ام؛ یکی «هور در آتش» و دیگری «موقعیت مهدی» که نمایش هور در هر دو متوسط هستند. من در «اسفند» هور واقعی را دیدم و فهمیدم بچه‌های ما چه بیچارگی می‌کشیدند که از این هور عجیب و غریب و زیبا رد شوند تا با دشمن مبارزه کنند. «اسفند» به من یک هور نشان داد که فضای آن بیرون از فیلم نیست، بلکه درون فیلم است. صحنه رجز قبل از نبرد عالی است. مشابه آن را در سینما کم داریم؛ مثل فیلم‌های «افق» و «موقعیت مهدی». این صحنه در «اسفند» اما به‌شدت بومی و ملی است و این رجزخوانی شعاری نیست، بلکه واقعی و برخاسته از یک سنت است. معلوم است دوربین فیلم شخصیت‌ها را دوست دارد و به همین خاطر است که همه آنها در ذهن من مانده‌اند. به عقیده من هر آدم ملی این آدم‌ها را دوست خواهد داشت و این ملی بودن شخصیت‌ها مدیون کارگردان است که به خاستگاه خود وفادار بوده. همه شخصیت‌های محلی، منفی و نظامی خوب هستند؛ البته در میان سپاهی‌ها یک نفر را دوست ندارم! ضمن آنکه وقتی دوربین به بچه‌های جنگ می‌رسد به سرعت رد می‌شود و این یک ضعف است.

ارسال نظر
پربیننده