28/ارديبهشت/1404
|
02:00
۲۲:۲۴
۱۴۰۴/۰۲/۲۷
چگونه استقلال که در لیگ قبل تا روز آخر مدعی جام بود در لیگ بیست‌وچهارم تا آستانه سقوط افت کرد

کالبدشکافی بحران

علی دارابی: در تاریخ پرفراز و نشیب فوتبال ایران، کمتر پیش آمده است تیمی با سابقه‌ استقلال، چنین ناگهانی و بی‌رحمانه از اوج به حضیض سقوط کند. آبی‌پوشان پایتخت که هنوز طعم تلخ نایب‌قهرمانی میلیمتری فصل گذشته بر کام‌شان مانده بود، این‌بار چنان بی‌دفاع در برابر بحران ایستادند که جای هیچ توجیهی باقی نگذاشتند. نه فقط برای هواداران، بلکه برای تاریخ. استقلال فصل بیست‌وچهارم را با ۳۴ امتیاز به پایان رساند؛ عددی که نه‌تنها در قاموس این باشگاه بی‌سابقه است، بلکه نماد یک فروپاشی سیستماتیک است. فاصله ۳۳ امتیازی با عملکرد فصل گذشته، رکوردی کم‌سابقه در تاریخ لیگ برتر به‌ جا گذاشت و نام استقلال را به عنوان تیمی با بیشترین افت امتیازی نسبت به فصل قبل در یک دوره، ثبت کرد. رقمی که اگر با عینک واقع‌بینی به آن نگاه کنیم، برای هر تیمی در حد تجربه‌ای نزدیک به سقوط است. در واقع اگر این تیم نام «استقلال» را یدک نمی‌کشید، شاید فصل بعد باید در چمن‌های غبارآلود لیگ یک دنبال هویت گمشده‌اش می‌گشت.این اتفاق در حالی رخ داد که استقلال برخلاف بسیاری از تیم‌های بحران‌زده، نه با موج خروج بازیکنان روبه‌رو شد و نه با فقر مالی بی‌سابقه. ستاره‌هایی چون رامین رضاییان و دیدیه اندونگ به جمع تیم اضافه شدند و بسیاری از ارکان فصل موفق پیشین همچنان پابرجا ماندند اما واقعیت تلخ این است که در فوتبال، ستاره‌ها گاهی نمی‌درخشند، اگر معماری تیم، از اساس سست باشد. از بی‌ثباتی در کادر فنی گرفته تا مدیریت آشفته و تصمیمات پرابهام، هر یک سهمی در خلق این فاجعه داشت.
در سپهر تیره این فصل، استقلال تنها نبود. پیش از این نیز تیم‌هایی بودند که به دلایل مشابه از اوج به فراموشی رانده شدند. مرور این سقوط‌ها شاید چراغی باشد در فهم آنچه امروز بر آبی‌پوشان گذشته است.
* مس کرمان؛ از آسیا تا اعماق جدول
مس کرمان، تیمی که زمانی با چهره‌ای مدعی و کسب سهمیه آسیایی به میدان می‌آمد، در دوازدهمین دوره لیگ برتر با ۵۳ امتیاز در میان 6 تیم برتر جا گرفت. اما تنها یک فصل بعد، در حرکتی شیرجه‌وار به پایین جدول، با تنها یک برد در تمام فصل و رکورد ۱۹ تساوی، عملاً از چهره یک تیم مدعی به تیمی سقوط‌کرده بدل شد. افت ۳۱ امتیازی مس کرمان تا همین امسال، یکی از عجیب‌ترین سقوط‌های تاریخ لیگ بود؛ رکوردی که حالا از سوی استقلال با ۳۳ امتیاز اختلاف، به‌روزرسانی شد.
* پاس تهران؛ مرگ یک میراث
لیگ پنجم، پاس تهران با ۵۸ امتیاز در جایگاه دوم ایستاد و تنها فاصله‌ای باریک با قهرمانی داشت. تیمی ریشه‌دار و پرافتخار که به ‌نظر می‌رسید آینده‌ای روشن در انتظارش باشد اما تنها یک فصل بعد، با افت ۲۴ امتیازی و سقوط به رده یازدهم، نه فقط افت کرد، بلکه عملاً حذف شد. انتقال پاس به همدان، نه یک تصمیم سوءمدیریتی که نقطه پایان یک میراث بود؛ میراثی که با بی‌تدبیری به خاک سپرده شد.
* استیل‌آذین؛ بادکنک ترکیده
در تاریخ فوتبال ایران، کمتر تیمی به اندازه استیل‌آذین با وعده‌های رنگین و ستاره‌های پرزرق‌وبرق به میدان آمده. این تیم تازه‌وارد در نخستین حضور خود در لیگ برتر، ۵۲ امتیاز و جایگاه چهارم را کسب کرد اما دقیقاً در فصل بعد، در یک سقوط مهیب، با ۲۴ امتیاز کمتر، به قعر جدول چسبید و محو شد. همان‌قدر که سریع آمده بود، همان‌قدر هم بی‌صدا رفت؛ گواهی بر اینکه در فوتبال، اسم‌ها نمی‌مانند، اگر ساختار نباشد.
* و اکنون استقلال…
استقلال برخلاف پاس، هنوز به همدان تبعید نشده و مثل استیل‌آذین، پروژه‌ای خصوصی و بادکنکی نیست اما خطر بزرگ‌تری در کمین او است: سقوط در ذهن هوادار. آنچه تیم‌هایی چون پاس و استیل‌آذین را از حافظه فوتبال ایران پاک کرد، فقط سقوط فنی نبود؛ فراموش شدن آرمان، شخصیت تیمی و فروپاشی اعتماد بود. استقلال اگر بخواهد در همین مسیر گام بردارد، دیری نمی‌پاید که نه فقط از کورس قهرمانی، بلکه از حافظه افتخارآمیز فوتبال ایران نیز فاصله می‌گیرد. آنچه امروز نیاز است، نه فقط تغییر مربی یا خرید چند بازیکن تازه‌نفس است. استقلال باید خود را از نو تعریف کند. از نو بسازد. با مدیریتی قاطع، فلسفه‌ای روشن و مهم‌تر از همه، صداقت با هوادار، چرا که این‌بار، برخلاف دفعات پیش، زخم‌های فصل جاری عمیق‌تر از آن است که با وعده‌ای تازه التیام یابد. آری! این سقوط، فقط سقوط آماری نبود. این، اعلام خطر بود. چراغ قرمزی که اگر دیده نشود، مقصد بعد می‌تواند همان جایی باشد که پیش‌تر نام‌هایی چون پاس و استیل‌آذین در آن آرام گرفتند: حاشیه تاریخ.

ارسال نظر
پربیننده