مواجهه مسؤولانه با مسأله زن
یگانه فاتح: مساله «زن» در جمهوری اسلامی ایران، همواره در تیررس نزاع گفتمانهای متکثر بوده است؛ از یکسو، گرفتار در نگاههای کلیشهای، شعاری و مقطعی در سیاستورزی داخلی و از سوی دیگر، بدل به ابزاری در عملیات روانی رسانههای جناحی. در این میان، گفتمان دیگری نیز هست؛ گفتمانی بیصدا اما دغدغهمند که «زن» را نه در مقام ابژهای رسانهای، بلکه در تراز کنشگری اجتماعی و تمدنی میبیند؛ زنی فعال، اندیشمند و صاحبموقعیت، به دور از جلوهگریهای ابزاری و تحریفهای جنسیتی. برای آن ۲ نگاه نخست، «زن» همچنان ابژهای در لفافه اصطلاحاتی چون «زن مستقل» و «زن روز» است اما با همان ذهنیت مردسالارانه طماع. نگاهی که زن را در «آزادی از قید پوشش» خلاصه میکند و آنگاه که زنان در مشاغل غیررسمی و در سایه بیثباتی معیشتی وارد میشوند، ناگهان سکوت پیشه میکند یا تمام مسؤولیت را به حاکمیت حواله میدهد، بیآنکه نقشی برای خود در شکل دادن این ساختار فرهنگی، رسانهای یا حتی خانوادگی قائل باشد. در برابر این جریانهای پررسانه، گفتمان سوم، نگاهی تمدنی به زن دارد، با آنکه گاه میدان بیان خود را به دیگران واگذار کرده است. در این گفتمان، آنچه مغفول است، نه جنسیت زن، بلکه «جایگاه اجتماعی، فرهنگی و تمدنی» او در ساختار سیاستگذاری جمهوری اسلامی است. گفتمانی که باور دارد زن در قاب «شعار» مانده و نه در صحنه حکمرانی مؤثر.
دولت سیزدهم در چنین میدان مینگذاریشدهای آغاز به کار کرد؛ دولتی که از همان ابتدا با برچسبهایی مانند «دیوارکشی در پیادهروها» نواخته شد و فضای ضدتبلیغاتی سنگینی را به دوش کشید. تفاوت آن اما در مسؤولیت تاریخیاش بود: ترمیم گفتمان انقلاب، بازگشت به اصالت و احیای کارآمدی. همین مسؤولیت، انتظارها را در حوزههای اجتماعی - و خاصه در حوزه زنان- دوچندان کرده بود. شهید سیدابراهیم رئیسی، فقیه انقلابی با پیشینهای قضایی و فرهنگی در مواجهه با مساله زن، حامل همان تصویری متفاوت از الگوی حکمرانی بود. نگاهی که نه بر پایه امتیازدهی نمادین یا برابری عددی، بلکه بر مدار عدالت اجتماعی، زیست فرهنگی و ظرفیت تمدنی زن ایرانی شکل گرفته بود. روایتی که زن را نه حاشیهنشین توسعه، بلکه کنشگر در هندسه پیشرفت میخواست. با این حال، ۲ بار فرصت تداوم و بسط این نگاه از شهید رئیسی دریغ شد: نخست، در غائله ۱۴۰۱ که مساله «عدالت زنانه» را به نزاعی تقلیلگرا درباره پوشش فروکاست و دوم، در سانحه تلخ و ناگهانی سقوط بالگرد که پرونده بسیاری از اقدامات نیمهتمام را ناتمامتر گذاشت.
اکنون در نخستین سالگرد شهادت رئیسجمهور مردمی، فرصتی فراهم آمده است تا با رجوع به اسناد، شواهد و روایتهای نزدیک، بازخوانی دقیقی از مواضع و عملکرد او در حوزه زنان داشته باشیم: آیا نگاه او ریشه در یک فلسفه حکمرانی داشت یا صرفاً رویکردی تبلیغاتی بود؟ چه طرحها و سیاستهایی برای نقشآفرینی زنان در دولت سیزدهم تدوین شد؟ و آیا میتوان از این تجربه، بهمثابه الگوی بدیل در حکمرانی اجتماعی جمهوری اسلامی یاد کرد؟
با این پرسشها سراغ دکتر انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده دولت سیزدهم رفتیم تا از زبان او، روایتی بیواسطه از یک تجربه حکمرانی متفاوت را بشنویم.
***
* گفتوگو را با این پرسش آغاز میکنم: آنچه درباره نگاه متفاوت شهید رئیسی نسبت به مسأله زنان مطرح میشود از چه جنس است؟ آیا آنچه درباره ایشان گفته میشود و برچسبهای محدودانگارانه حقیقت دارد؟
دیدگاه شهید رئیسی نسبت به زنان یک دیدگاه غیرشعاری و واقعبینانه بود. ایشان معتقد بودند باید از زنان کمک گرفته شود و به صورت کاری به آنها رسمیت داده شود، نه شعاری، نمایشی ویترینی و تشریفاتی که فقط بگوییم ما زنان را در کابینه و در مدیریتها داریم. از همین رو یکی از مواردی که شهید رئیسی از همان روزهای اول در معاونت زنان تأکید کردند، این بود که اولا میخواهیم نگاه تشریفاتی به زنان نباشد، ثانیا نگاه سیاستزدگی به زنان نباشد و زنان ابزار سیاست و رسیدن سیاستمداران به اهدافشان نشوند. خود شهید رئیسی در این زمینه بسیار کمک کردند و دیدگاهشان در این باره متفاوت از دیگران بود، لذا شما در شعارهای انتخاباتی ایشان مشاهده نمیکنید برای اینکه نظر زنان را جلب کنند، به صورت خاص وعدههایی به زنان بدهند. فقط وقتی درباره زنان سرپرست خانوار از ایشان سوال کردند، تأکید کردند باید از زنان سرپرست خانوار حمایت کنیم و آنها را مورد پشتیبانی قرار دهیم، برای آنها برنامه دارم و واقعا هم همین بود؛ مثلا در همین حوزه توانستیم ۵ برنامه را درباره زنان سرپرست خانوار به مرحله اجرا دربیاوریم.
لذا اگر بخواهم به صورت خلاصه بیان کنم شهید رئیسی حقیقتا معتقد بود زنان در عرصههای مختلف باید به کار گرفته شوند و نمونه بارز آن نیز اینکه شهید رئیسی زنان را در شوراهای مختلف تصمیمگیری منصوب کردند و به آنها مسؤولیت دادند که برای اولینبار چنین کاری صورت میگرفت. همچنین در نخستین جلسه ستاد ملی زن و خانواده ارتقای ساختار بانوان و مشاوران زن را داشتیم، در حالی که شاهد بودیم در دولت یازدهم از نخستین کارهایی که انجام شد این بود که تحت عنوان کوچکسازی، نخستین گروهی که از پستهایشان خلع شدند، بانوان بودند اما دولت سیزدهم این پست را در حضور رئیسجمهور تصویب کرد که پست بانوان معادل معاون وزیر یا مدیرکل شد، ضمن اینکه مقرر شد مشاوران زن حتما در تمام شوراهای اصلی تصمیمگیری مشارکت داشته باشند و این چیز کمی نبود. یعنی زنان در مسائل تصمیمگیری وارد شدند و این نشاندهنده نوع نگاه آقای رئیسی نسبت به مشارکت زنان بود.
* در ذهنتان در واکنش به الگویی که میفرمایید، خاطرهای بهجامانده است؟ یا رویداد ویژهای به یاد دارید که برای شما تلقیکننده رفتار متفاوت شهید رئیسی در حوزه زنان باشد؟
میخواستند زنان در تصمیمگیری حضور داشته باشند و به وزارتخانهها توصیه و گاهی تحکم میکردند که باید بانوان را بکارگیری کنید. در هیات دولت نیز به صورت مکرر این نکته را ذکر میکردند که بانوان در وزارتخانهها و تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند. ما برخی از وزارتخانهها را میدیدیم که بسیار جدی پیگیر صحبتهای ایشان بودند و آن را اجرایی میکردند؛ مانند وزیر نیرو که دستور داده بود در تمام شرکتهای زیرمجموعه که بیش از ۱۵۰ شرکت بود، زنان متخصصی که آنجا حضور دارند در هیاتمدیرهها عضو شوند. این کار اجرایی شد و پس از یک سال وزیر نیرو گزارش داد از وقتی بانوان متخصص در هیاتمدیرهها عضویت پیدا کردهاند وضعیت این شرکتها هم از نظر حسابرسی، هم از نظر نظم جلسات و هم از نظر بهرهوریشان متفاوت شده است. اتفاقات خوبی از این دست نشاندهنده نگاه عملیاتی دولت سیزدهم به زنان بود.
* همواره نسبت به جمهوری اسلامی این هجمه شکل میگرفت که در عرصههای سیاسی و اقتصادی زنان مورد توجه قرار نمیگیرند و اجازه مشارکت داده نمیشود. همچنان که نسبت به شخص شهید رئیسی نیز این حملات انجام میشود. آیا در طرحهای تحولی شهید رئیسی برنامه ویژهای برای نقشآفرینی بهتر زنان در عرصههای سیاسی و اقتصادی لحاظ شده بود؟
بهرغم اینکه شهید رئیسی را متهم میکردند به اینکه ایشان میخواهد دیوارکشی کند و زنان را محروم کند اما ایشان - که شاید نخستین دولت دارای سند تحول از آغاز به کار بود - از زمانی که وظیفه ریاستجمهوری را برعهده گرفت، در نوشتن سند تحول همراهی داشت. شهید رئیسی با گروهی که به صورت تخصصی در حوزه زنان فعال بود جلسات منظم برگزار میکرد و خروجی این جلسات این بود که ۲ فصل از سند تحول را به مساله زنان و خانواده اختصاص دادند. همچنین گروهی را تعیین کرده بودند تا اجرای تمام اصول و بندها را پیگیری کنند و ما باید هر ۳ ماه یکبار میزان پیشرفت این طرحها و سطح اجرای آن را گزارش میدادیم. بخشهایی از این سند تحول به توانمندسازی زنان و بخش دیگر به فراهم کردن زمینههای نشاط بانوان اختصاص داشت و ما در راستای همین مطلب، کسبوکار پایدار خانوادهمحور را رقم زدیم که در ۳۱ استان اجرایی شد و توانستیم برای زنان کسبوکار ویژهای داشته باشیم. اگر کسی بخواهد در نوع نگاه ایشان به زنان قضاوت کند، همین مساله اشتغال و شغل منعطف و پشتیبانی از مشاغل خانگی در این دوره و اختصاص تسهیلات به این مشاغل که ۸۰ درصد آن بانوان هستند، کفایت میکند. اینکه اختصاص تسهیلات به زنان ۲۵ برابر دولت قبل بوده، نگاه و دیدگاه ایشان نسبت به زنان را بیان میکند. ضمن اینکه در دوره ریاستجمهوری ایشان مجوزها تسهیل شد و از ۲۶۰۰ شغلی که ایجاد شد، ۴۱ درصد آن اختصاص به بانوان داشت.
* عمده تمرکز شهید رئیسی روی کدامیک از مسائل حوزه زنان بود؟ کدام یک در اولویت پیگیری برای ایشان قرار داشت؟
یک مورد بحث آسیبزدایی از عرصه زنان بود، لذا مسائلی مانند خودکشی را پیگیری میکردند که اگر در میان زنان هست، پیگیری، آسیبشناسی و رفع شود. همچنین پیگیری مساله طلاق را به صورت جدی مطرح کردند که ما در این راستا طرحی را برای پیشگیری از طلاق نوشتیم و مشاوره زوجین را برای جلوگیری از طلاق ارائه دادیم. پشتیبانی از زنان سرپرست خانوار را هم از طریق صندوق زنان سرپرست خانوار تصویب کردیم و ایجاد پنجره واحد خدمات رفاهی برای زنان سرپرست خانوار شکل گرفت که این هم به توصیه خود ایشان انجام شد.
* کدام یک از این طرحهای مصوب و عملیاتی شد؟
تعدادی از این طرحها عملیاتی شد؛ مانند صندوق زنان و ایجاد پنجره واحد خدمات رفاهی برای زنان سرپرست خانوار. همچنین درباره ضرورت پیگیری مسائل دهه شصتیها که در شرایط ویژهای هستند، به ایشان نامه نوشتم و در آن بر لزوم پشتیبانی ویژه و اختصاص بودجه برای رسیدگی به مسائل آنها تأکید کردم که ایشان در کنار این نامه بلافاصله دستور دادند پیگیری شود و برایشان مهم بود که کار سرعت بگیرد و منتظر این نشویم که دچار یک پیچوخم بروکراسی شود.
* در این رابطه با ورود شهید رئیسی به مساله زنان اگر جمعبندی دارید، بفرمایید.
همانطور که عرض کردم شهید رئیسی اهمیت ویژهای به جایگاه زنان و پیشرفت آنها میداد. یکی از مصادیق اینکه دیدگاه ایشان شعاری نبود، نگاه وی به خانوادهشان و همسر و دخترانشان بود که همه تحصیلکرده هستند. همراهی و کمک ایشان موجب موفقیتهای خانواده بود. یعنی زندگی شخصی فرد نشاندهنده این است که به یک چیزی اعتقاد دارد و کاملا واضح است این اعتقاد قلبی ایشان بود؛ تمام تلاششان هم در این راستا بود. در جریانات قائله «زن، زندگی، آزادی» خیلی تلاش کردند کسی ضربه نخورد و به این مساله رسیدگی میکردند. ما هم به آنهایی که دستگیر شده بودند، رسیدگی میکردیم و گزارش آن را به شهید رئیسی میدادیم و ایشان هم مرتب پیگیر بودند به جهت اینکه در تصمیمگیریها از برخی مسائل بیاطلاع نباشند. یا درباره حضور زنان در ورزشگاه که شورای امنیت آن را تصویب کرد، ایشان حساس بودند که حریمها حفظ شود و از ما میخواستند با وزارت ورزش صحبت کنیم تا این مساله را مورد توجه قرار دهند که حرمت بانوان در ورزشگاه حفظ شود و موقعیت آنها دچار خدشه نشود. خودشان نیز از وزیر ورزش پیگیری میکردند.