فساد علنیتر شده است
سمیه خلیلی: سفر اخیر دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده به منطقه خلیجفارس بار دیگر نگاهها را به سیاست خارجی جنجالی او در قبال غرب آسیا معطوف کرد. از هدایای پرسروصدا گرفته تا موضعگیریهای غیرمنتظره ترامپ درباره ایران، فلسطین، سوریه و اسرائیل، این سفر نهتنها واکنشهای گستردهای به همراه داشت، بلکه نگرانیهای تازهای را درباره آینده منطقه برانگیخت. در گفتوگوی پیش رو، جرمی پکسمن، خبرنگار کهنهکار انگلیسی در تحلیلی صریح به پشت پرده این تحرکات پرداخته است.
***
* آقای پکسمن! به نظر میرسد سفر اخیر ترامپ به خلیجفارس با حواشی پررنگی همراه بود. ماجرای هواپیمای اهدایی قطر به ترامپ واقعاً چیست و چرا چنین واکنشهایی را برانگیخت؟
این ماجرا به واقع نماد تلاقی منافع شخصی و سیاسی ترامپ است. قطریها یک هواپیمای فوقمدرن و گرانقیمت به ارزش ۴۰۰ میلیون دلار به ترامپ هدیه دادهاند. آنچه ماجرا را پیچیده میکند، این است که این هواپیما، چیزی فراتر از یک وسیله حملونقل است. این «کاخ پرنده» به تجهیزات پیشرفته الکترونیکی مجهز است که برخی نگرانند بتواند برای جاسوسی از رئیسجمهور آمریکا به کار رود. جالب آنکه ترامپ در پاسخ به سوالی درباره این هدیه، تنها آن را «اخبار جعلی» خوانده و توضیح بیشتری نداده است. برخی کارشناسان میگویند پاکسازی این هواپیما از تجهیزات مشکوک ممکن است 3 سال زمان ببرد و میلیاردها دلار هزینه بطلبد. این موضوع پرسشهای جدیای درباره منافع پشت پرده این سفر و هدایا ایجاد کرده است.
* به نظر شما میان این هدایا و مواضع ترامپ در منطقه رابطهای وجود دارد؟
بله؛ کاملاً روشن است! ترامپ در ابتدای ریاستجمهوری خود گفته بود نخستین سفر خارجیاش به منطقه خلیجفارس خواهد بود؛ «اگر پول خوبی بدهند!» این یک نگاه کاملاً تجاری به سیاست خارجی است. عربستان در همان سفر نخست ۴۰۰ میلیارد دلار قرارداد بست، امارات وعده سرمایهگذاری یک تریلیون دلاری در 10 سال را داد و قطر هم این هواپیمای لوکس را هدیه داده است. ترامپ حتی گفته قصد دارد از این هواپیما در دوران ریاست جمهوری بعدی استفاده و بعد آن را به «کتابخانه ریاستجمهوریاش» اهدا کند.
این در حالی است که در تاریخ آمریکا، روسای جمهور سابق برای پرهیز از تضاد منافع، حتی داراییهای شخصیشان را واگذار کردهاند. فساد، این بار بسیار علنیتر شده است.
* به نظر میرسد رویکرد ترامپ نسبت به رژیم صهیونیستی نیز دچار تغییر شده؛ آیا شاهد چرخشی در سیاستهای او هستیم؟
دقیقاً! ترامپ این بار نه به اسرائیل سفر کرد، نه دیداری رسمی با نتانیاهو داشت. حتی فرستاده ویژهاش مستقیماً با حماس درباره آزادی اسیر آمریکایی مذاکره کرد، آن هم بدون هماهنگی با اسرائیل. اعلام ناگهانی توقف بمباران حوثیها از سوی آمریکا نشان از فاصله گرفتن تدریجی از اولویتهای تلآویو دارد. این در شرایطی است که نتانیاهو همچنان بر حمله به ایران و حفظ تحریمها علیه سوریه تأکید دارد اما ترامپ از گفتوگو با ایران و لغو تحریمهای دمشق سخن میگوید. حتی تحسین اردوغان و طرح شراکت دفاعی با سعودیها پیش از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی نشان از نادیده گرفتن تلآویو دارد.
* آیا ممکن است آمریکا به رهبری ترامپ کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد؟
چنین موضوعی در سخنان اخیر ترامپ مطرح شده اما فعلاً بیشتر یک تهدید سیاسی است تا تصمیم نهایی. اگر به رسمیت شناختن فلسطین مشروط به توافقی جامع و اجرای تعهدات از سوی فلسطینیان باشد، تفاوتی با توافق اسلو ندارد اما اگر این تصمیم به طور یکجانبه گرفته شود، ضربهای شدید به اسرائیل وارد خواهد کرد؛ از توقف شهرکسازیها گرفته تا چالشهای حقوقی و دیپلماتیک. فراموش نکنیم بقای سیاسی نتانیاهو تا حد زیادی به حمایت واشنگتن گره خورده و ترامپ در حال بازی با این اهرم قدرت است.
* درباره موضوع سوریه چطور؟ چرا ترامپ از لغو تحریمها علیه دمشق سخن گفت و چرا این مساله برای اسرائیل نگرانکننده است؟
ترامپ به شیوه معمول خود، ناگهان در میانه یک مصاحبه درباره سلامت، بحث لغو تحریمهای سوریه را مطرح کرد. این موضوع برای تلآویو بسیار نگرانکننده است، حتی گزارشهایی وجود دارد که مقامات صهیونیست مستقیماً بر کنگره و وزارت خارجه آمریکا فشار آوردهاند تا تحریمها باقی بماند. با این حال، کشورهایی چون قطر و عربستان اعلام کردهاند در صورت لغو تحریمها، حاضر به تأمین هزینه بازسازی سوریه هستند. ترامپ به دنبال معاملهای است که پول آمریکا خرج نشود اما نتیجه سیاسی برای او داشته باشد.
* در سالهای گذشته ایران بدون هیچ دلیل موجهی محور اصلی نگرانی کشورهای عرب بود؛ آیا اکنون شاهد تغییر این رویکرد هستیم؟
بیتردید! زمانی عربستان و امارات برای مهار ایران حاضر به نزدیکی به اسرائیل بودند اما امروز دیگر آن تهدید را به همان شدت احساس نمیکنند. روابط اعراب با ایران، با میانجیگری چین، بهبود یافته است. تمرکز کنونی دولتهای خلیجفارس بیشتر بر مسائل فناوری، سرمایهگذاری، ثبات منطقه و رقابتهای ژئوپلیتیک با ترکیه و حتی اسرائیل است، نه ایران.
* درباره وضعیت انسانی در غزه، به نظر میرسد بیتفاوتی نگرانکنندهای در سطح جهانی دیده میشود؛ دیدگاه شما چیست؟
فاجعه انسانی غزه به سطحی رسیده که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت. رئیس آنروا رسماً اعلام کرده اسرائیل از «گرسنگی به عنوان سلاح جنگی» استفاده میکند. تصاویر کودکانی که دندههایشان از گرسنگی بیرون زده، حقیقت تلخ این بحران است. با این حال غرب، بویژه آمریکا، فرانسه و آلمان، واکنش جدی نشان ندادهاند. ترامپ نیز علاقهای به فشار بر اسرائیل ندارد. البته در سفر به منطقه، از سوی قطر، عربستان و امارات درباره غزه تحت کمترین فشاری قرار نگرفت.
* آیا این سفر میتواند تغییری در وضعیت غزه ایجاد کند؟
بعید است شاهد تغییر بنیادینی باشیم. ترامپ نسبت به غزه احساس مسؤولیت ندارد و بیشتر به دنبال منافع اقتصادی و تبلیغاتی است اما پیام کشورهای منطقه در این زمینه روشن است: بازسازی غزه تحت اشغال اسرائیل، از سوی آنها حمایت نخواهد شد. اگر این پیام بدرستی منتقل شود، شاید در آینده مسیر تازهای برای پایان محاصره گشوده شود اما فعلاً آنچه در اولویت ترامپ است، توافقات بزرگ با شیوخ عرب در زمینه هوش مصنوعی، فناوری و انرژی است، نه حقوق بشر.
سفر پرحاشیه دونالد ترامپ به منطقه خلیجفارس بیش از آنکه حامل پیام صلح یا دیپلماسی باشد، انعکاسی از رویکرد معاملهمحور او به سیاست خارجی است. از منافع اقتصادی گرفته تا بازی قدرت با اسرائیل، ایران، سوریه و فلسطین، همه چیز در خدمت پروژهای است که بیش از آنکه به ثبات منطقه بیندیشد، آینده سیاسی ترامپ را در نظر دارد.