دیپلماسی فرهنگی و ارائه تصویر واقعی از ایران
فائزه ظهیری: سفر رسمی همیشه با چارچوبها و پروتکلها همراه است اما بعضی سفرها از همان ابتدا نمایان است قرار نیست فقط میان مقامات و در اتاقهای دیپلماتیک سپری شود. سفر هیأت پارلمانی جمهوری اسلامی ایران به اندونزی، دقیقاً یکی از همانها بود؛ سفری که در کنار گفتوگوهای رسمی، فرصتهایی برای لمس عمق پیوندهای مردمی، فرهنگی و فکری میان 2 ملت مسلمان فراهم کرد.
* نشست فرهیختگان؛ وحدت، دغدغه مشترک شرق و غرب عالم اسلام
یکی از نخستین برنامهها، دیداری بود با جمعی از علمای دینی و اساتید دانشگاهی اندونزی. فضایی جدی و اندیشهمحور که در آن، چهرههایی از هر 2 مذهب اهل سنت و شیعه حضور داشتند. نشست با استقبال گرم و صمیمی فرهیختگان آغاز شد. آنچه برجسته بود، دغدغه مشترک حاضران نسبت به وحدت امت اسلامی و جایگاه ایران به عنوان محور این وحدت در جهان اسلام بود. یکی از اساتید دانشگاه گفت: «ایران برای ما تنها یک کشور نیست، یک الهام است برای مقاومت، برای وحدت، برای ساختن آیندهای مستقل». دیگران هم از ضرورت تقویت تعاملات فکری و فرهنگی میان کشورهای مسلمان گفتند. گفتوگوها بیتعارف و جدی بود؛ از افراطگرایی تا ناکارآمدی رسانهای جهان اسلام. این جلسه نشان داد وحدت، اگر چه شعاری پرتکرار است اما همچنان اصلی زنده در ذهن و زبان نخبگان مسلمان است.
* جوانان دانشگاهی؛ پرچمهایی که خودجوش بالا رفتند
دیدار دوم غیررسمی ما حالوهوای دیگری داشت. دانشگاه «شریف هدایتالله» در یکی از محلههای قدیمی جاکارتا، میزبان هیأت پارلمانی کشورمان بود. پیش از ورود، بنرهای خوشآمدگویی و پرچمهای ایران و اندونزی در دست دانشجویان جوان، حکایت از استقبال صمیمانه داشت. دختران و پسرانی که بسیاریشان علاقهمند به فرهنگ و تاریخ ایران بودند.
مراسم رسمی با سرود ملی 2 کشور آغاز شد. رئیس دانشگاه از جایگاه تمدنی ایران گفت و از توسعه ارتباطات علمی استقبال کرد. رئیس مجلس هم در سخنرانی خود به اهمیت روابط نخبگانی و دانشگاهی اشاره کرد اما یکی از نقاط اوج برنامه، رونمایی از ترجمه یکی از آثار شهید مطهری به زبان اندونزیایی بود که توسط یکی از دانشجویان ترجمه شده بود؛ نشانهای روشن از پیوند عمیق فرهنگی.
پایان مراسم با اجرای گروه موسیقی سنتی و طبلزنان همراه بود که فضای دوستانه را کاملتر کرد. دانشجویان با اشتیاق برای عکس یادگاری، خوشآمدگویی و حتی پرسشهای فرهنگی به سمت هیأت پارلمانی آمدند. دختری با پرچم ایران در دست، روبهروی در ایستاده بود و لبخند میزد. همه چیز نشان میداد این دیدار، فقط یک حضور نمادین نیست.
* وقتی مردم ساده اما عمیق دوستت دارند
اما اوج صمیمیت را در دیدار با جامعه شیعیان اندونزی میشد دید. مراسم جشنی در مرکز فرهنگی اسلامی اندونزی (ICC) به مناسبت میلاد امام رضا(ع) برگزار شده بود که ما نیز به آن دعوت شدیم. از همان بدو ورود، همهچیز متفاوت بود؛ تزئینات با پارچههای حریری در رنگهای پرچم ایران، گروه طبلزن محلی، تواشیح «طلعالبدر علینا» و چهرههای مردمی با پرچمهای ایران، اندونزی و فلسطین در دست.
هیأت ایرانی اینبار لباس رسمی نداشتند؛ با پوششی ساده و مردمی آمدند، شبیه همانها که دعوت کرده بودند. برخی حاضران اشک در چشم داشتند و با دیدن اعضای هیأت، گویی خویشاوندی دور اما عزیز را دیدهاند. کیکی بزرگ به مناسبت میلاد امام رضا(ع) آماده شده بود که از رئیس مجلس خواسته شد آن را برش بزند. او هم خودش کیک را میان حاضران تقسیم کرد. اما هیأت پارلمانی دست خالی نیامده بود؛ یکی از اعضای هیأت پرچم گنبد مطهر امام رضا(ع) را در صندوقی به میان جمع آورد که باعث روانه شدن اشک شوق شیعیانی شد که از دلداده خود دور مانده بودند. صحنهای که مردم جمع میشدند تا دیدگان خود را به غبار پرچم امام هشتم متبرک کنند، صحنهای بود بسیار دیدنی و کمنظیر.
هنگام خداحافظی، دوباره گروه طبلزن آمد و مردم با لبخند و اشتیاق دست میدادند، عکس میگرفتند و بعضی زنان، صرفاً به خاطر ایرانی بودن، مرا در آغوش میکشیدند. من از قبل استیکرهایی با نشان فلسطین آماده کرده بودم برای اجلاس اما تصمیم گرفتم آنها را در این مراسم میان علاقهمندان پخش کنم. خوشحالیشان وصفناپذیر بود. بسیاری بلافاصله آنها را به قاب موبایلهایشان چسباندند و با من عکس گرفتند.
* در قلب استقلال؛ نماز جمعهای با ۲۰۰ هزار نفر
روز بعد، برنامه شرکت در نماز جمعه بزرگ مسجد استقلال جاکارتا را داشتیم؛ بزرگترین مسجد جنوب شرق آسیا. مسجدی با ظرفیت بیش از 200 هزار نمازگزار. ما هم در صفوف مردم حاضر شدیم. کسانی که هیأت پارلمانی ایرانی را از نزدیک دیدند، برای خوشآمدگویی جلو آمدند و گرم برخورد کردند. رئیس مجلس در بخشی از مراسم، درباره وحدت اسلامی و ضرورت حمایت از مردم غزه سخنرانی کرد که با استقبال پرشور حاضران روبهرو شد.
* فراتر از دیپلماسی؛ سفر به دلها
هر سه دیدار که در واقع مکمل اصلی 7 دیدار دیپلماتیک هیأت پارلمانی کشورمان بود، یک پیام مشترک داشت: پیوند ایران و اندونزی، نه صرفاً یک رابطه سیاسی، بلکه ریشهدار در باورهای دینی، آرمانهای مشترک و عواطف انسانی است. این سفر برای من، تنها یک مأموریت رسانهای نبود؛ تجربهای بود از اینکه گاهی دلها پیش از هر مذاکره و توافق رسمی، راهشان را به سمت هم پیدا میکنند و مسیر اصلی برای انسجام و همکاری از همینجا آغاز میشود.
این سفر، بیش از هر چیز نشان داد دیپلماسی فرهنگی تا چه اندازه میتواند در دلها نفوذ کند و تصویر واقعیتری از ایران به جهان ارائه دهد؛ چیزی که هنوز در سازوکار رسمی بسیاری از سفارتخانههای ما یا کمرنگ است یا اصلاً دیده نمیشود. ارتباط با نخبگان، دانشجویان و اقشار مذهبی در کشورهای مسلمان نهتنها هزینهای ندارد، بلکه سرمایهای راهبردی برای آینده روابط ایران با جهان اسلام است. وقت آن رسیده است دیپلماسی فرهنگی، از حاشیه به متن سیاست خارجی ما منتقل شود؛ پیش از آنکه این ظرفیتها را دیگران به نفع خود مصادره کنند.