23/شهريور/1404
|
01:02
چرا دولت یک روایت ضعف از کشور ارائه می‌کند؟

پرگویی و مسؤولیت‌ناپذیری

محمد رستم‌پور: از زیر 60 به نزدیک 70. این نمره «شاخص اعتماد ادلمن» است از درصد کسانی که در کشورهای مختلف جهان اعتقاد دارند سیاستمداران سوءمدیریت دارند. این درصد در سال‌های 2023 و 2024 پایین‌تر آمده اما حالا بی‌اعتمادی به سیاسیون دوباره بالا رفته. شاخص اعتماد ادلمن از معروف‌ترین شاخص‌ها در اعتماد نهادی است که به صورت جدی در سیاست‌گذاری حکمرانی مورد استفاده و استناد قرار می‌گیرد. این شاخص، نمره اعتماد به ۴ نهاد حکومت، کسب‌وکار، رسانه و سمن‌ها را به صورت جداگانه و تلفیقی در اختیار قرار می‌دهد. نکته قابل توجه این است: به موازات بی‌اعتمادی به سیاسیون، بی‌اعتمادی به رسانه‌ها نیز بیشتر شده. در واقع، تقریباً می‌توان گفت مردم به یک اندازه به رسانه‌ها و سیاسیون بی‌اعتمادند و این نگرش، صرفاً رسانه‌های فراگیر دولتی را در برنمی‌گیرد، بلکه پلتفرم‌های خصوصی و حساب‌های کاربری اینفلوئنسر خبری را نیز شامل می‌شود. در مواجهه با این نگرش، سیاسیون کشورهای مختلف واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. برخی کوشش می‌کنند شفافیت در حکمرانی را بالاتر ببرند و برخی در تلاشند اطلاع‌رسانی درباره اقدامات و روند و فرآیند مدیریت امور را به اقشار و گروه‌های فراگیرتری منتقل کنند. با این حال به‌رغم مشترک بودن این تجربه در ایران و دیگر کشورها، مواجهه با بی‌اعتمادی در ایران به شکل کاملاً غیرعلمی و غیراصولی دنبال می‌شود. سیاسیون در ایران در قوا، نهادها و وزارتخانه‌های مختلف عمدتاً سعی می‌کنند خود را مردمی نشان دهند و اثبات کنند در حال کار و فعالیتند و تداوم مشکلات یا اخلال در کارها به دلیل ضعف عملکرد آنها نیست. در یک‌سالگی دولت چهاردهم، مقامات قوه مجریه در تخاطب و تعامل با مردم دچار اخلال‌ها و لکنت‌هایی بوده‌اند. سخنگویی دولت و ارتباط‌سازی قدرت سیاسی و جامعه عمدتاً بر عهده رئیس‌جمهور قرار گرفته است. مسعود پزشکیان در یک سال اخیر کوشش کرده مبتنی بر نوعی از صمیمیت، ساده‌دلی و ساده‌گویی که به هیچ عنوان تصنعی نیست، شعار، گفتمان، مسیر و راهبرد دولتش را تبیین کند و توضیح دهد اما این انتخاب و رویکرد به روایتی تبدیل شده که از نظر رهبر انقلاب، قابل تذکر شده است؛ روایت ضعف به جای روایت قوت، متن سخنان مدیران و مقامات دولت چهاردهم شده. شکل‌گیری این متن یا ساخت این کلیشه ۳ دلیل اساسی دارد.
اولاً پاستور تمام ظرفیت‌های ممکن و شدنی کشور در سراسر حوزه‌ها و عرصه‌ها را نمی‌شناسد. استعدادها فقط در تهران نیست و ایده‌ها نیز لزوماً نباید مبتنی بر چارچوب‌های رایج سوار شوند. مسأله درست از زمانی آغاز می‌شود که خوره تمرکزگرایی و اصرار بر قالب‌زنی واحد و تعمیم استانداردها و فرمول‌ها به جان تصمیمات می‌افتد. از سوی دیگر، لزومی ندارد یک تجربه موفق در یک شهر یا شهرستان در همه جغرافیاها معنادار باشد.
ثانیاً بخشی از ضعف‌نمایی به دلیل احساس صمیمیتی است که دولت با مخاطبان خود دارد. اگرچه برداشتن تشریفات زائد و اثبات مردم‌گرایی باید در کلام و بیان ظاهر شود اما فقدان حلم و ضعف تدبیر سبب می‌شود کاریزما و شأن یک سیاستمدار که بیش از همه به امیدواری توده جامعه برای برنامه‌ریزی و اعتماد می‌انجامد، تحت‌ شعاع قرار گیرد. مردم باید احساس کنند کار دست کسی است و مسائل جامعه متولی دارد، ضمن آنکه گفتاردرمانی و مشی اعترافی تا جایی می‌تواند تسکین سازد و اعتراض را به تأخیر بیندازد. درست است مدیران و مقامات یک شخصیت حقیقی دارند و یک شخصیت حقوقی اما با پهناور شدن گستره و حیطه سیاست، عملاً این تفکیک برداشته شده و هر چه از نمای یک سیاستمدار می‌بینیم، تماماً نقش و کارکرد او در عرصه حکمرانی است.
ثالثاً این تلقی که پذیرش اشتباهات و اعتراف به ضعف‌ها به حل مسأله کمک می‌کند، آن هم به شکل مستمر، یک تلقی پیش‌پاافتاده و نخ‌نماست. در صورتی پذیرش اشتباهات تسکین می‌سازد که دورنمای روشنی پس از پذیرش ارائه شود و مورد قبول قرار گیرد. در اکثر روایت ضعف‌ها توسط شخص رئیس‌جمهور، نوعی ناامیدی و استیصال به مخاطب القا می‌شود که نه‌تنها دوستی و نزدیکی جامعه و سیاست را برنمی‌انگیزد، بلکه حتی به تلخکامی و بی‌اعتنایی و بی‌‌توجهی راه باز می‌کند. نقطه مقابل رویه متفرعنانه و متکبرانه دولت‌های یازدهم و دوازدهم، همین پیام «هر کسی راه‌حلی دارد، بیاید جلو»یی است که دولت چهاردهم در پیش گرفته و تحت عنوان «رجوع به کارشناسان» به توده جامعه می‌فروشد. در نهایت، روایت ضعف، شکلی از مسؤولیت‌ناپذیری را القا می‌کند. در مقابلِ اعتراف مستمر به اشکالات و ضعف‌ها، مواجهه این گونه خواهد بود: «این را که خودمان می‌دانستیم، شما چه می‌کنی؟!». از همین قرار است تصریح مکرر رئیس‌جمهور به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری 1403 هدفی جز افزایش مشارکت نداشته. به نظر می‌رسد بخشی از اعتراف به ضعف‌ها در بیان برخی مسؤولان دولت چهاردهم به منظور آماده‌سازی ذهنی جامعه برای پذیرش تصمیماتی است که برای سالیان متمادی هنجار سیاسی یا فرهنگی مسلم جامعه بوده است. در نتیجه پنداشت عمومی گروهی از کاربران شبکه‌های اجتماعی این شده که فایده انرژی هسته‌ای جز ساخت بمب اتم چیست و اگر ایران به هر دلیلی قصد یا اراده ساخت بمب اتم ندارد، پس برنامه هسته‌ای به این همه هزینه اقتصادی تحریم نمی‌ارزد. این پنداشت در واقع ادامه منطقی همان سخنانی است که می‌گوید «بدون اینکه هدفی داشته باشیم رشد کرده‌ایم؛ امروز مشکل آب، سوخت، گاز و برق داریم؛ در صورتی که روی گنج خوابیده‌ایم. توسعه شهرها به درستی انجام نشده است؛ برخی شهرها مشکل آب دارند، مشکل فرونشست زمین دارند». این سخنان رئیس‌جمهور در نشست شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان اردبیل، ۴ روز پس از تذکر رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیات دولت بیان شد؛ جایی که آیت‌الله خامنه‌ای تصریح کردند: «دوستانی از مسؤولان کشور که با مردم حرف می‌زنند، راوی قدرت و قوت و امکانات کشور باشند. راوی ضعف‌ها نباشند. بله! ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟ لکن قوت‌هایی داریم، توانایی‌هایی داریم، کارهایی شده، تلاش‌هایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسؤولند، هم صداوسیما مسؤول است و بیش از همه خود مسؤولان دولتی مسؤولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار می‌گیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند». البته رهبر معظم انقلاب در ادامه از بیان رئیس‌جمهور – در این دیدار - که همگی نقطه‌های قوت بوده، تمجید می‌کنند. شاید لازم باشد رئیس‌جمهور و مدیران و مسؤولان، همان‌گونه که پیش رهبر انقلاب حرف می‌زنند و عمل می‌کنند، در سایر اوقات نیز چنان رفتار کنند.

ارسال نظر
پربیننده