23/شهريور/1404
|
01:05
پیش‌نیازهای تداوم وحدت ملی پس از جنگ تحمیلی 12 روزه

2 راهکار عملی برای حفظ اتحاد مقدس

سیف‌الله احمدی: بر کسی پوشیده نیست مهم‌ترین ویژگی جنگ تحمیلی 12 روزه و بلکه مهم‌ترین دستاورد آن که می‌توان عنوان دفاع‌ مقدس 12 روزه به آن داد، نمایش وحدت ملی است. در یک دهه اخیر، پس از ظهور آثار اقتصاد بیمار کشور که بار ناکارآمدی 80 ساله را به دوش می‌کشید و با فشار تحریم‌ها زمینگیر شد، بسیاری از جامعه‌شناسان و پژوهشگران از آغاز گسست‌های اجتماعی در ایران سخن گفتند. به طور کلی می‌توان گفت در این یک دهه زیست اجتماعی مردم به واسطه تغییر سبک زندگی و ورود رسانه‌های اجتماعی، چنان تحول بزرگی را تجربه کرد که اعتبار گزاره‌های سنتی مانند «ایرانیان در برابر دشمن خارجی متحد می‌شوند» با تردید روبه‌رو شد.
به عقیده برخی صاحبنظران تا پیش از جنگ اخیر، ظهور نسل Z با احساس تعلق به جامعه جهانی و عبور از ملیت، کاهش تمایل عمومی به مشارکت سیاسی در انتخابات، افزایش مخالفت مدنی ناشی از نارضایتی‌های عمدتا اقتصادی و در نهایت حوادث سال 1401، نشانه‌هایی از افول سرمایه اجتماعی تلقی می‌شد. به بیان دیگر بخش مهمی از جامعه به واسطه ضعف کارکردی دستگاه‌های اجرایی، اعتماد خود را به قوه مجریه از دست داد. شاید کمتر کسی این گزاره را به یاد نیاورد که در سال‌های اخیر مدام سخن از «شنیدن حرف مردم» به میان می‌آمد تا حدی که حتی در شعارهای سیاسی - انتخاباتی نیز برجسته شده بود.
وقوع جنگ، پرده ابهام را که متأثر از جنگ روانی و رسانه‌ای دشمن و البته ضعف عملکرد خودی ایجاد شده بود، از روی برخی واقعیت‌ها برداشت. مردمی که اعتمادشان نسبت به گزاره‌های اساسی نظام نظیر دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی، غیرقابل اعتماد بودن غرب، تأثیر رشد توان دفاعی بر امنیت و گزاره‌های این چنینی سلب شده بود و تحت تاثیر تبلیغات دشمن به این باور رسیدند جمهوری ‌اسلامی ایران دچار ضعف شده است، یکباره با یک واقعیت آشکار روبه‌رو شدند. با اینکه جمهوری ‌اسلامی ایران حسن‌نیت خود را برای حل و فصل مناقشات از طریق مذاکرات هسته‌ای نشان داده بود، با حملات ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی و حمایت خیانت‌بار آمریکا مواجه شد. جمهوری ‌اسلامی ایران بر خلاف تبلیغات رسانه‌های بیگانه، در آستانه سقوط نبود و ظرف چند ساعت توانست سامانه‌های فرماندهی و کنترل نظامی خود را بازیابی کند. توان دفاعی جمهوری ‌اسلامی ایران عامل بدبختی و رنج اقتصادی نبود، بلکه از نان شب هم واجب‌تر بود و البته حمایت جمهوری ‌اسلامی ایران از محور مقاومت نه یک اقدام توسعه‌طلبانه و جنگ‌افروزانه، بلکه یک دوراندیشی برای محافظت از ایران و منافع ملی بود.
با فروریختن دیوار ابهام، مردم بی‌درنگ و با ادراک ضرورت حفظ مهم‌ترین عنصر هویتی خود یعنی «امر ملی»، متحد شده و حمایت خود را از حاکمیت در برابر تجاوز دشمن خارجی نشان دادند.
البته نباید فراموش کرد این وحدت به معنی حل تمام مسائل یا به معنی مشارکت اکثریت مطلق آحاد جامعه در همراهی با حاکمیت نیست اما این ادراک در خلال نبرد 12 روزه ایجاد شد که اقتدار و تمامیت ارضی ایران در گرو انسجام و وحدت ملی است. 
برخی اصحاب رسانه با مستمسک قرار دادن اضطرار مردم در جریان جنگ، واقعی بودن این وحدت ملی را زیر سوال بردند. لکن بر اساس نتایج یک نظرسنجی معتبر ملی پس از جنگ 12 روزه، 79.8 درصد مردم ایران معتقدند این جنگ به میزان زیاد و خیلی زیاد به انسجام ملی کمک کرده است. همچنین به طور میانگین اعتماد به حاکمیت نسبت به پیش از جنگ 10 درصد رشد داشته است. در همین پیوند، میزان تمایل به مذاکره با آمریکا و موافقت با برقراری رابطه با این کشور به ترتیب 12 و 18 درصد کاهش نشان می‌دهد. این‌ گویه‌ها و گویه‌های دیگر در این نظرسنجی و نظرسنجی‌های مشابه دیگر نشان‌دهنده نزدیک‌تر شدن دیدگاه مردم به حاکمیت و رفع ابهام درباره گزاره‌های کلیدی نظام است. به بیان دیگر اعتماد مردم به نظام نسبت به پیش از جنگ افزایش یافته است.
سوال اساسی این است: آیا این وحدت را می‌توان به منزله رشد سرمایه اجتماعی کشور در نظر گرفت؟ آیا این وحدت همیشگی و پایدار است؟
در پاسخ باید گفت سرمایه اجتماعی ارکان متنوعی دارد که می‌توان آنها را در قالب 3 مؤلفه امید، رضایت و اعتماد تعریف کرد. بنابراین اگر حاکمیت همچنان که در جریان جنگ تحمیلی 12 روزه توانست بخشی از اعتماد از دست رفته به خود را بازیابی کند، بتواند تصویری روشن از آینده ارائه دهد و البته نارضایتی مردم را که عموما به دلیل ضعف کارکردی بویژه در حوزه‌های اقتصادی و معیشتی رخ داده، کمتر کند، حتما خواهد توانست ضمن پایدار‌سازی وحدت شکل‌گرفته، آن را به سرمایه اجتماعی خود تبدیل کند.
اما سوال اساسی‌تر این است: چگونه باید به این مهم دست یافت؟
بدیهی است پاسخ به این پرسش آسان نیست و نیازمند بررسی‌های کارشناسی بیشتر است اما آنچه روشن است، این است که وحدت ملی، زمانی در میان مردم بازیابی شد که مولفه‌های قدرت ملی - چنان که اشاره شد - ظهور و بروز پیدا کرد. بنابراین می‌توان گفت راه دستیابی به وحدت ملی حرکت پرشتاب به سمت «ایران قوی» با محوریت «امر ملی» است. تفاوت این امر ملی با ملی‌گرایی مصطلح مرسوم این است که فاقد انحصارگری و تخصیص هویت ملی به وجوه سرزمینی است، بلکه سایر مؤلفه‌های هویت ملی نظیر فرهنگ اسلامی را نیز شامل می‌شود. نباید از نظر دور داشت حفظ بسترهای اعتقادی و ایمانی، از مهم‌ترین پایه‌های موفقیت کشور در دفع تهدید دشمن بوده و از همین رو می‌توان دفاع اخیر را نیز دفاع‌ مقدس 12 روزه نامید.
از سوی دیگر تلاش برای تقویت قدرت ملی از طریق توسعه علمی، تقویت توان دفاعی، ترمیم ضعف‌های اقتصادی و بازنگری در الگوهای سنتی حکمرانی می‌تواند به ترمیم سرمایه اجتماعی منجر شود.
کوتاه سخن آنکه وحدت ملی پس از جنگ تحمیلی اخیر واقعیتی است که پایداری آن متوقف بر تلاش همه‌جانبه مردم و حاکمیت است. این مولفه هم مقوم شکل‌گیری ایران قوی است و هم با افزایش اقتدار ایران مستحکم‌تر خواهد شد.

ارسال نظر
پربیننده