20/مهر/1404
|
01:48

بازتعریف قدرت در میدان مقاومت

مهدی پناهی: در دومین سالگرد توفان الاقصی و بعد از جنایت‌های بی‌شمار صهیونیست‌ها و ناکامی در کوچ اجباری مردم مظلوم و مقاوم غزه، رژیم صهیونیستی و نمایندگان سیاسی حماس به توافقی برای پایان دادن به جنگ رسیدند؛ توافقی که البته مشخص نیست رژیم صهیونیستی و آمریکا به آن پایبند بمانند یا خیر، چرا که به معنای واقعی نشان از ناکامی رژیم در نابودی مقاومت فلسطین دارد و این برای صهیونیست‌ها قابل تحمل نیست و همواره خشم‌شان را بعدا با جنایات بیشتر نشان داده‌اند. فارغ از این موضوع و در نگاه کلان می‌توان درباره پیروزی حماس در توفان الاقصی و مذاکرات اخیر از منظر ارتباطات و یکی از نظریه‌های متاخر آن یعنی نظریه تحلیل گفتمان «پل میشل فوکو» سخن گفت.
وقایع ۲ سال اخیر غزه صرفاً نظامی نبود، بلکه نقطه‌ عطفی در جابه‌جایی گفتمان قدرت بود. درک این تحول را می‌توان با نگاهی فوکویی روشن‌تر دید؛ جایی که قدرت نه در سلاح و دولت، بلکه در شبکه‌ای از روابط، دانش و روایت‌ها جریان دارد.
۱- قدرت شبکه‌ای مقاومت فلسطین در غزه
در نگاه فوکو، قدرت در روابط جاری است نه در یک مرکز. مقاومت ۲ سال اخیر و توفان الاقصای حماس نشان داد شبکه‌ای از نیروهای مردمی، رسانه‌ای و جهانی می‌تواند در برابر قدرت‌های متمرکز نظامی‌ای چون رژیم صهیونیستی و آمریکا بایستد. میدان نبرد از تانک و آسمان به ذهن‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتقل شد؛ جایی که روایت فلسطین از دل محاصره و فراموشی، افکار عمومی جهان را تسخیر کرد.
۲- قدرت و دانش برای آینده
فوکو می‌گوید هر دانشی در خدمت قدرتی است. سال‌ها روایت غرب، صهیونیست‌ها را قربانی و فلسطین را تروریست تصویر کرده بود اما این بار، گفتمان مقاومت توانست تعریف «حقیقت» را جابه‌جا کند؛ فیلم‌های موبایلی و روایت‌های مردمی جای تحلیل‌های رسمی را گرفت و حقیقت از انحصار رسانه‌های بزرگ غرب خارج شد و دیکتاتوری آنها هم نتوانست جلوی سانسور جنایات رژیم صهیونیستی را بگیرد.
۳- قدرت انضباطی و نظامی حماس
صهیونیسم با دیوار، محاصره و نظارت، می‌خواست بدن و ذهن فلسطینی‌ها را مطیع خود سازد؛ مرگ تدریجی از طریق گرسنگی آخرین ترفندشان بود اما همان سازوکار انضباطی، روح مقاومت را تقویت کرد. از دل کنترل، اراده‌ای برای رهایی زاده شد. «بدن محاصره‌شده»، در واقع، به «بدن مقاوم» بدل شد و نیروی نظامی حماس در آینده قوی‌تر و عملیاتی‌تر خواهد بود، در یک نمونه پهپادها که ابزار جدید جنایت صهیونیست‌ها هستند، امروز در دستان مقاومت حماس هم هست و روزی رژیم ضربه آن را خواهد خورد؛ حماسی که روزی ابزار جنگش، تنها سنگ و عملیات استشهادی بود.
۴- قدرت نرمال‌کننده
گفتمان نرمال‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، محصول همان قدرت نرم بود که فوکو از آن سخن می‌گوید: «تولید هنجار برای خلع سلاح اخلاقی ملت‌ها». اما جنگ اخیر این هنجار را شکست. دیگر «نرمال ‌بودن اسرائیل» پذیرفتنی نیست و مقاومت، به هنجار اخلاقی منطقه تبدیل شد.
۵- قدرت مولد هویت
قدرت فقط سرکوب نمی‌کند، بلکه هویت می‌سازد. مقاومت غزه هویت تازه‌ای از «انسان مقاوم» در جهان عرب و اسلام آفرید؛ جوانی که سلاحش روایت است و ایمانش سرمایه. در برابر تصویر مصرف‌گرای انسان مدرن، چهره‌ای از انسان مؤمن و آزاد شکل گرفت. میلیون‌ها فلسطینی آواره در کشورهای منطقه و میلیون‌ها مسلمان روزی از سرکوب و دیکتاتوری حکومت‌های‌شان رها خواهند شد چون به مرحله آگاهی رسیده‌اند و انرژی خفته‌شان در حد انفجار است.
۶- قدرت و سوژگی
فوکو می‌گوید ما سوژه‌هایی هستیم که در دل گفتمان‌ها شکل می‌گیریم. در این نبرد، فلسطینی‌ها نه فقط جنگیدند، بلکه «خود را بازتعریف کردند»؛ از قربانی به فاعل. جهان نیز در برابر آینه غزه، خود را بازشناخت؛ چه کسی ساکت ماند و چه کسی در کنار حقیقت ایستاد.
۷- قدرت و گفتمان مقاومت
در منطق فوکو، هر جا قدرت هست، مقاومت هم هست. مقاومت غزه از دل همان شبکه جهانی قدرت مردمی برخاست: از فضای رسانه‌ای تا عرصه سیاسی. با همان ابزارهای نظام سلطه، ضدگفتمان تازه‌ای ساخته شد؛ گفتمانی که نظم موجود را وارونه کرد.
جمع‌بندی
مقاومت زنده است، حماس زنده است؛ چون مردم غزه همان حماسند و حماس همان مردم غزه؛ جنگ وجودی ادامه دارد چون مشکل رژیم همین پیوند حماس و مردم است، مشکل رژیم مقاومت مردم غزه است؛ یک ساعت، یک روز، یک ماه ‎آتش‌بس هم این مردم مقاوم را قوی‌تر خواهد کرد که در سطح گفتمانی، نشانه دگرگونی در نقشه قدرت جهان است. از دید فوکویی، این پیروزی یعنی شکست انحصار روایت و زایش سوژه‌ای جدید در تاریخ معاصر؛ سوژه‌ای که نه با اسلحه، بلکه با ایمان، آگاهی و روایت خود، میدان قدرت را بازنویسی کرد.

ارسال نظر
پربیننده