امیرحسین امیری: در سالهایی که کشور بیش از هر زمان دیگری به نیروی جوان، پرانرژی و مهارتدیده نیاز دارد، نوعی «بیماری خاموش» در تار و پود جامعه جوان ایران ریشه میدواند؛ بیماریای نه از جنس ویروس و باکتری، بلکه زاده فقر مهارت، بیکاری، بیبرنامگی و آینده مبهم. وجود حدود ۱۳ میلیون جوان مجرد در کشور که بخش قابل توجهی از آنها در وضعیت «نه شاغل، نه محصل و نه در حال مهارتآموزی» به سر میبرند، تنها یک هشدار ساده نیست، بلکه نشانهای از اختلالی عمیق در چرخه تربیت، آموزش و بهکارگیری سرمایه انسانی است. بنا بر آمار رسمی، نزدیک به ۳ میلیون جوان ایرانی فاقد هرگونه مهارت و شغل مشخصند؛ نسلی که در ادبیات جهانی به عنوان جمعیت «NEET» شناخته میشود و افزایش تعداد آنها، یکی از شاخصهای فروپاشی تدریجی نظام اشتغال و آموزش در هر کشوری به شمار میرود.
در همین حال، ساختار جمعیتی کشور نیز بهسرعت در حال تغییر است. سهم جمعیت جوان که زمانی موتور حرکت اقتصاد، تولید و نوآوری بود، در حال کاهش جدی است و پیشبینی میشود تا سال ۱۴۳۵ به تنها ۱۶ درصد برسد؛ در حالی که جمعیت سالمند با شتابی نگرانکننده در حال افزایش است. این یعنی جامعهای که هنوز نتوانسته نیروی عظیم جوان خود را شکوفا کند، بزودی با کمبود نیروی مولد و افزایش بار اقتصادی، اجتماعی و حتی درمانی جمعیت سالخورده مواجه خواهد شد؛ وضعیتی که میتواند خود به بحرانی گستردهتر در حوزه سلامت روان، افسردگی، ناامیدی اجتماعی و افزایش آسیبهای پنهان بینجامد.
* کاهش سهم جوانان در اشتغال، زنگ خطری برای آینده کشور
در همین زمینه، نادر مطیعحقشناس، استادیار جمعیتشناسی و عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور در گفت و گو با «وطن امروز» با اشاره به تحولات ساختار سنی جمعیت ایران میگوید: سهم جمعیت جوان کشور در حال کاهش است و برآوردها نشان میدهد این روند در سالهای آینده نیز ادامه خواهد یافت.
وی با استناد به دادههای رسمی توضیح میدهد: سهم جمعیت جوان کشور در حال کاهش است و پیشبینی میشود تا سال ۱۴۳۵ به ۱۶ درصد برسد. او با اشاره به وجود حدود 13 میلیون جوان مجرد ( 8 میلیون مرد 20 تا 44 ساله و 5 میلیون زن 15 تا 39 ساله) در کشور، بر ضرورت عزم نهادی و رصد و ارزیابی منظم اجرای قانون جوانی جمعیت تأکید کرد.
به گفته این جمعیتشناس، همزمان با کاهش سهم جوانان، ترکیب کلی جمعیت نیز در حال تغییر است. وی عنوان کرد بر اساس نتایج سرشماری مرکز آمار و برآوردهای انجامشده، سهم جمعیت زیر ۱۵ سال در حال حاضر حدود ۲۴ درصد از جمعیت کل کشور است و پیشبینی میشود تا سال 1430 به رقم تثبیتشدهای برسد.
مطیعحقشناس، علت اصلی این تحول را کاهش نرخ باروری میداند و میگوید: در سالهای اخیر، با وجود اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت از سال ۱۴۰۰، نرخ باروری به 1.44 فرزند به ازای هر زن رسیده است. این روند در استانهای مختلف کشور نیز متفاوت بوده اما در مجموع کاهشی است. وی همچنین به وضعیت ازدواج جوانان اشاره میکند و میافزاید: در سرشماری ۱۳۶۵ حدود ۲۶ درصد جمعیت کشور در سنین ۱۵ تا ۳۰ سال قرار داشتند. این رقم در سال ۱۳۷۵ به ۲۸ درصد، در سال ۱۳۸۵ به ۳۵ درصد، در سال 1395 به ۲۵ درصد رسید و پیشبینی میشود تا سال ۱۴۳۵ به ۱۶ درصد کاهش یابد.
به گفته این استاد دانشگاه، نتایج مطالعات مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور نشان میدهد کاهش معناداری در جمعیت جوانان در سن آموزش عالی (۱۸ تا ۳۴ ساله) نیز تجربه شده است.
از نگاه حقشناس، اگر سیاستهای جمعیتی بهدرستی اجرا شود و نرخ باروری به سطح هدفگذاریشده یعنی 2.5 فرزند به ازای هر زن برسد، میتوان در بازهای ۱۰ تا ۱۵ ساله شاهد بهبود نسبی در وضعیت جوانی جمعیت بود؛ موضوعی که نیازمند عزم نهادی، پایش منظم و هماهنگی میان دستگاههاست.
* آموزشهای فنی از نیاز بازار عقب افتاده است
در سوی دیگر این وضعیت، مساله مهارتآموزی و فاصله جدی آموزش با بازار کار قرار دارد. سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران نیز در گفت و گو با «وطن امروز» با اشاره به وضعیت نگرانکننده جوانان فاقد مهارت در کشور، نسبت به آینده بازار کار و تولید ملی هشدار داد و گفت: طبق آماری که از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام شده، حدود ۳ میلیون جوان در کشور نه شاغل هستند، نه مهارتی دارند و نه در حال آموزشند. این جمعیت گسترده، نهتنها یک مساله اجتماعی، بلکه یک تهدید اقتصادی و امنیتی در آینده نزدیک است.
وی با بیان اینکه این آمار نیازمند یک آسیبشناسی جدی است، افزود: اینکه چنین جمعیتی در شرایط بلاتکلیفی مطلق قرار گرفته، نشاندهنده وجود یک شکاف عمیق میان نظام آموزشی کشور و نیازهای واقعی بازار کار است.
گلپور درباره عملکرد سازمان فنی و حرفهای گفت: در کشور امکانات گستردهای داریم؛ هم مراکز دولتی و هم مراکز خصوصی، هم اساتید توانمند و هم تجهیزات آموزشی اما مشکل اصلی این است که این ظرفیتها با نیاز واقعی جامعه کار به هم متصل نشدهاند و سرفصلهایی که در سازمان فنی و حرفهای آموزش داده میشود، فاصله زیادی با نیازهای امروز بازار کار دارد.
وی ادامه داد: در حالی که دنیا بر ریل هوش مصنوعی، رباتیک، برنامهنویسی، هوشمندسازی و فناوریهای نوین حرکت میکند، سهم این مهارتها در آموزشهای رسمی بسیار کمرنگ است. ما هنوز در نظام مهارتیمان، به اندازه کافی به مشاغل آیندهمحور توجه نکردهایم.
به گفته رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران، همین فاصله عمیق موجب شده است جوانان رغبت زیادی برای حضور در دورههای فنی و حرفهای نداشته باشند، زیرا آینده شغلی متناسب با آن برای خود نمیبینند.
* تمــرکز جوانــان روی مــشاغل درآمـدمحور نه مهارتمحور
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران در ادامه گفت: امروز یکی از پرطرفدارترین حوزههای آموزشی در مراکز خصوصی، مربوط به مشاغل آرایشی و بهداشتی است؛ هم در میان دختران و هم پسران. دلیل این استقبال نه علاقه ذاتی، بلکه درآمدزایی سریع این حوزه است.
وی توضیح داد: وقتی جوان میبیند با یک مهارت خاص میتواند در مدت کوتاهتری به درآمد برسد، طبیعتاً به سمت آن میرود اما اگر سرفصلهای آموزشی ما در حوزههای فناوری، صنعت نوین، دیجیتال، هوش مصنوعی و شرکتهای دانشبنیان بهروز و کاربردی شود، گرایشها هم تغییر خواهد کرد.
گلپور با اشاره به افزایش بیرویه هزینه دورههای مهارتی گفت: امروز اگر یک جوان بخواهد در یک رشته نسبتاً کاربردی مانند مکانیک خودرو آموزش ببیند، باید حدود ۶۰ میلیون تومان پرداخت کند؛ رقمی که برای بسیاری از خانوادهها غیرقابل تأمین است.
وی افزود: در حالی که از یک طرف شعار آموزش رایگان و عدالت آموزشی داده میشود، از طرف دیگر در عمل، دسترسی به آموزشهای باکیفیت تنها برای قشر محدودی ممکن شده است.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران یکی دیگر از چالشهای جدی را دهکبندی ناعادلانه و غیرواقعی دانست و گفت: برخی جوانان فقط به دلیل دریافت یک وام ازدواج یا وام قرضالحسنه، از دهک ۳ یا ۴ به دهک ۸ یا ۹ منتقل میشوند. نتیجه این جابهجایی کاذب این است که دیگر مشمول یارانه یا تخفیف آموزشی نمیشوند.
وی تأکید کرد: فردی که عملاً هیچ درآمد پایداری ندارد، تنها به دلیل یک تراکنش مالی موقت، از ابتداییترین تسهیلات محروم میشود و همین مساله باعث میشود آموزش مهارت را بهطور کلی رها کند.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران با اشاره به تحولات جهانی گفت: امروز بسیاری از کشورها، بخش زیادی از روابط کار را به سمت کارهای پلتفرمی، دیجیتال، صنعتی هوشمند و مبتنی بر فناوریهای نوین بردهاند اما در ایران هنوز آموزش با چند سال، بلکه چند دهه تأخیر، حرکت میکند. وی افزود: اگر امروز روی مهارت جوانان سرمایهگذاری نکنیم، فردا مجبور میشویم هزینههای سنگین بیکاری، فقر، آسیبهای اجتماعی و بحرانهای اقتصادی را بپردازیم. این یک هشدار جدی است.
گلپور گفت: بهترین زمان برای ایجاد انگیزه مهارتی، دوران دبستان، متوسطه اول و دوم است. اگر از همان دوران، دانشآموز با مفهوم مهارت، تولید، کارآفرینی و فناوری آشنا شود، در آینده نه بیکار خواهد ماند و نه سربار جامعه میشود.
به گفته وی، جوانی که امروز در مدرسه و دانشگاه حضور دارد، هنوز در دسترس نظام آموزشی است و میتوان او را به سمت مهارتآموزی هدفمند هدایت کرد اما این کار نیازمند برنامهریزی جدی، بازنگری سرفصلها و نگاه آیندهمحور به آموزش است.
رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران در پایان خاطرنشان کرد: اگر قرار است کشور از رکود تولید و بحران اقتصادی خارج شود، باید ستون فقرات آن یعنی نیروی کار ماهر را تقویت کنیم. مهارت، نه فقط یک ابزار شغلی، بلکه کلید نجات اقتصاد کشور است.
«وطن امروز» ازلزوم توجه نهادهای آموزشی به توانمندسازی نوجوانان با آموزش مهارتهای شغلی نوین گزارش میدهد
مهارت آیندهسازی
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها