
دولت ترامپ در سند جدید استراتژی امنیت ملی خود ادعا میکند که اروپا در مسیری به سوی «حذف تمدنی» است.
همه باید پس از طرح تحقیرآمیز 28 مادهای واشنگتن برای اوکراین، آن را پیشبینی میکردند. سخنرانی تکاندهنده جی. دی. ونس در مونیخ در ماه فوریه (اسفند 1403)، که در آن اظهار داشت دموکراسیهای اروپا ارزش دفاع ندارند، زنگ خطر اول بود.
این سند امنیتی واضحترین نشانه از این است که واشنگتن چقدر بیرحمانه و معاملهگرانه میخواهد با این قاره تعامل کند. این مرحله دیگری از تلاش ترامپ برای تغییر شکل اروپا مطابق تصویر ایدئولوژیک خود و در عین حال رها کردن نظامی این قاره را نشان میدهد. این سند میگوید، سیاست ایالات متحده باید اروپا را قادر سازد تا «مسئولیت اصلی دفاع از خود را بر عهده بگیرد».
خروج نیروهای آمریکایی از اروپا، از خواستههای سرسختانه جناح راست «ماگا» (MAGA) بوده است. چهرههایی مانند استیو بنن آشکارا از «دفاع نیمکرهای» (hemispheric defence) دفاع از قاره آمریکا، نه اروپا، دفاع میکنند.
واشنگتن بیش از یک دهه است که نوعی از این چرخش را نشان داده است. با این حال، دولتهای اروپایی این ایده را که ایالات متحده ممکن است امنیت این قاره را از اولویت خارج کند، پیچیده میبینند. جنگ در اوکراین این تنش را تشدید کرده است: تفکر اروپا این است که خروج ایالات متحده یا یک صلح تحمیلی و نابرابر، باعث هرج و مرج در اوکراین و بیثباتی در سراسر اروپا خواهد شد.
استراتژی امنیتی جدید آمریکا تایید میکند که واشنگتن به طور فزایندهای بر «نیمکره غربی» متمرکز شده است. دولت آمریکا قصد دارد مسائل و ماموریتهای خارج از کشور را از اولویت خارج کند تا بر امنیت داخلی و همسایگان نزدیک خود تمرکز کند. افزایش نیروی دریایی ایالات متحده در کارائیب، که بزرگترین در بیش از 30 سال گذشته است، این تغییر را برجسته میکند.
دلایلی وجود دارد که باور کنیم ایالات متحده اروپا را به طور کامل رها نخواهد کرد. محافظت از تقریبا 4 تریلیون دلار سرمایهگذاری ایالات متحده در این قاره همچنان یک منفعت کلیدی است. با این حال، اینکه واشنگتن در حال عقبنشینی است، غیرقابل انکار است.
همه اینها در حالی اتفاق میافتد که چتر امنیتی بالای سر اروپا روز به روز نازکتر میشود. نتیجه یک عدم تقارن خطرناک است: محافظت کمتر و فشار بیشتر.
انتهای پیام/