|
اخبار
تیم منتخب کشتی فرنگی ایران در کرواسی قهرمان شد
تیم منتخب کشتی فرنگی ایران در رقابتهای بینالمللی جام اوپن زاگرب و رنکینگ اتحادیه جهانی با کسب ۴ مدال طلا، ۴ نقره و ۵ برنز به عنوان قهرمانی دست یافت. رقابتهای بینالمللی کشتی فرنگی رنکینگ اتحادیه جهانی- جام اوپن زاگرب روزهای ۱۴ تا ۱۶ بهمنماه در شهر زاگرب کرواسی برگزار شد که در پایان تیم ۱۸ نفره ایران توسط پویا دادمرز در وزن ۵۵ کیلوگرم، مهدی محسننژاد در وزن ۶۰ کیلوگرم، محمدعلی گرایی در وزن ۷۷ کیلوگرم و علیرضا مهمدی در وزن ۸۲ کیلوگرم به مدال طلا، عارف محمدی در وزن ۶۳ کیلوگرم، رضا عباسی در وزن ۶۷ کیلوگرم، سجاد ایمنطلب در وزن ۷۲ کیلوگرم و ناصر علیزاد در وزن ۸۷ کیلوگرم به مدال نقره و محمدمهدی جواهری در وزن ۵۵ کیلوگرم، ایمان محمدی در وزن ۶۳ کیلوگرم، امین کاویانینژاد در وزن ۷۷ کیلوگرم، پژمان پشتام در وزن ۸۲ کیلوگرم و امیر قاسمی منجزی در وزن ۱۳۰ کیلوگرم به مدال برنز دست یافتند. در پایان این رقابتها تیم ایران با کسب ۱۹۵ امتیاز با اقتدار بهعنوان قهرمانی دست یافت. پس از تیم ایران تیمهای مجارستان و آذربایجان با ۸۰ امتیاز سوم شدند.
***
تیم دسته سومی ترکیه زیر آوار زلزله ماند
اعضای تیم دسته سومی کهرمان ماراش اسپور بعد از وقوع زلزله در ترکیه زیر آوار ماندند. به گزارش سایت yenicaggazetesi، در پی وقوع زلزله 8.7 ریشتری در شهر کهرمان ماراش ترکیه، هتل محل اقامت تیم دسته سومی کهرمان ماراش اسپور تخریب شد و بازیکنان این تیم که زیر آوار گیر کردند. در حالی که یک نفر از کادر فنی نجات یافته است، کار برای بیرون آوردن سایر اعضای تیم از زیر آوار ادامه دارد. تیم کهرمان ماراش اسپور در رده دوم گروه b لیگ دسته سوم فوتبال ترکیه قرار دارد.
***
واکنش آلمان به تحریم المپیک ۲۰۲۴ در صورت حضور روسها
آلمان موضع خود را درباره تحریم احتمالی المپیک ۲۰۲۴ در صورت حضور ورزشکاران روسیه مشخص کرد. به گزارش تسنیم، آلمان میگوید در صورت پذیرفته شدن روسیه برای المپیک 2024 درباره تحریم این رقابتها بحث نمیکند. ورزشکاران آلمانی به دنبال چنین موضوعی هم نیستند. سرویس رسانهای فدراسیون ورزشهای المپیکی آلمان در این مورد اعلام کرد: در حال حاضر هیچ بحثی درباره تحریم بازیهای المپیک توسط ورزشکاران آلمانی وجود ندارد. در چند روز گذشته آمریکا به صراحت اعلام کرده بود در موضوع بازگشت ورزشکاران روس به مسابقات هیچ دخالتی نخواهد کرد. فدراسیون ورزشهای المپیکی آلمان هم هیچ دخالتی در تصمیم کمیته بینالمللی المپیک نخواهد داشت. پس از اعلام آمادگی کمیته بینالمللی المپیک در 25 ژانویه مبنی بر پذیرش مشروط ورزشکاران روسیه و بلاروسدر المپیک 2024، چند کشور از تحریم این رقابتها خبر دادند.
***
احتمال سقوط تیم گواردیولا به دسته پایینتر
سازمان لیگ برتر فوتبال انگلیس، قهرمان فصل گذشته این مسابقات را به دلیل تخطی از قوانین مالی فوتبال جزیره توبیخ کرد که این میتواند برای پپ گواردیولا و شاگردانش گران تمام شود. به گزارش پایگاه خبری اسکای اسپورت، سازمان لیگ برتر فوتبال انگلیس با نسبت دادن چند مورد تخلف مالی به باشگاه منچسترسیتی، قهرمان فصل گذشته جزیره را به نقض قوانین مالی فوتبال این سازمان متهم کرد. اتهامات نسبت دادهشده به باشگاه منچسترسیتی، مربوط به اطلاعات مالی مرتبط با درآمدهای باشگاه، جزئیات حقوقهای پرداختی به مربیان و بازیکنان این تیم، مقررات یوفا، درآمدزایی، ثبات و همکاری با مسؤولان بازرسی سازمان لیگ است. در همین راستا سازمان لیگ برتر انگلیس، پرونده اتهامات منتسب به باشگاه منچسترسیتی را برای رسیدگی به کمیسیونی مستقل ارجاع داده است. آغاز تحقیقات سازمان لیگ برتر انگلیس درباره تخلفات باشگاه منچسترسیتی به ماه مارس سال 2019 برمیگردد و اسناد جمعآوریشده دربردارنده جزئیات تمام فعالیتهای مالی باشگاه از ماه سپتامبر سال 2009 تا پایان فصل 2019-2018 میشود. سازمان لیگ برتر انگلیس در این مورد بیانیهای منتشر کرده که در آن آمده است: در ارتباط با ماده W82.1 اساسنامه لیگ برتر انگلیس، سازمان لیگ برتر تأیید میکند امروز (ششم فوریه سال 2023) پرونده اتهامات باشگاه فوتبال منچسترسیتی را برای رسیدگی به کمیسیونی مستقل ارجاع داده است. فعالیت این کمیسیون کاملاً مستقل از لیگ برتر و باشگاههای عضو آن است. مطابق بندهای W19، W20 و W26 اساسنامه انضباطی لیگ برتر انگلیس، اعضای این کمیسیون توسط هیأت قضایی مستقل سازمان لیگ برتر انتخاب خواهند شد. پروسه رسیدگی قضایی به اتهامات باشگاه منچسترسیتی، مطابق بند W82 اساسنامه لیگ برتر انگلیس، به صورت محرمانه و خصوصی صورت خواهد گرفت و رای نهایی در سایت رسمی سازمان لیگ منتشر خواهد شد. از این رو تا زمان اعلام حکم، سازمان لیگ برتر بیانیهای دیگر درباره این پرونده منتشر نخواهد کرد. به گزارش نشریه دیلیمیل، در صورتی که اتهامات باشگاه منچسترسیتی تایید شود، این باشگاه با مجازاتهایی که میتواند شامل کسر امتیاز و حتی سقوط به دستههای پایینتر باشد، مجازات خواهد شد. باشگاه منچسترسیتی هنوز نسبت به بیانیه سازمان لیگ برتر واکنشی نشان نداده است اما طبق اعلام منابع نزدیک به آن، مالکان اماراتی قصد دارند با تمام توان از خود دفاع کنند. این نشریه همچنین تعداد تخلفات باشگاه منسیتی را 100 مورد دانست. باشگاه منچسترسیتی به سبب ولخرجیهای بیپایانش در بازار نقلوانتقالات همواره جزو مظنونهای اصلی تخطی از قانون بازی جوانمردانه مالی بوده است.
ارسال به دوستان
پریرا به بازی با صنعت نفت میرسد؟
بعد از صادر شدن ITC مهاجم برزیلی جدید پرسپولیس، او میتواند برای این تیم به میدان برود. بعد از انعقاد قرارداد یک سال و نیمه پرسپولیس با لئاندرو پریرا، حالا این بازیکن تمرینات خود را پیگیری میکند تا بتواند هرچه زودتر برای پرسپولیس به میدان برود.
ارسال به دوستان
دیگر بهانه، اعتراض و تهدید برای بازگرداندن پرسپولیس به صدر مفید نیست
حرفشان را در زمین بزنند
ادعای استفاده از بازیکنان امید تاریخ مصرف کوتاهی داشت و حالا آزمون مهم یحیی گلمحمدی در پرسپولیس از راه رسیده است. سرمربی باتجربه پرسپولیس بعد از تساوی بد موقع و خانگی تیمش مقابل آلومینیوم بشدت عصبانی شده و در نشست خبری مدعی شد عدهای نمیخواهند او و تیمش به مقام قهرمانی لیگ برتر دست یابند. یحیی گلمحمدی در ادامه حتی پا را فراتر گذاشته و با اعلام وعدهای عجیب مدعی شد
در هفتههای بعد تیمش را با بازیکنان رده سنی امید به میدان خواهد فرستاد. خب! از همان لحظه ابتدایی نیز مشخص بود این ادعای عجیب یحیی صرفا از روی عصبانیت محض و در حقیقت به نوعی تهدیدی از سوی این سرمربی و اعتراض به شرایط موجود بوده است. یک سرمربی در چنین جایگاهی اساسا حق گرفتن چنین تصمیماتی ندارد و در نهایت اگر واقعا تصور میکند شخص یا گروهی علیه او عمل میکنند، باید از آن مجموعه جدا شود. اما با فراموشی این وعده عجیب، به این نتیجه میرسیم مهمترین چالش فصل برای یحیی گلمحمدی و تیمش در هفتههای پیش رو رقم خواهد خورد. رقیب اول پرسپولیس در مسیر قهرمانی یعنی سپاهان به دشوارترین پیچ فصل خود رسیده و در سوی مقابل قرمزپوشان مسابقات خیلی دشواری نسبت به شرایط جدول در پیش ندارند. سپاهان در ۳ هفته پیش رو با ۲ رقیبی بازی میکند که پرسپولیس اخیرا برابرشان امتیاز از دست داده است. فولاد بعد از غلبه بر پرسپولیس و البته شکست در دقیقه 100 در خانه تراکتور، این هفته در اهواز پذیرای سپاهانی است که تقریبا نیمی از ترکیب ثابت خود را به دلیل محرومیت بازیکنانش در اختیار ندارد. در ادامه نوبت داربی اصفهان میرسد و مهدی تارتار انگیزه زیادی برای افزایش محبوبیت خود بین هواداران پرسپولیس و امتیاز گرفتن از جدیترین رقیب این تیم دارد. ۳ هفته بعد نیز سپاهان به مصاف آلومینیوم میرود و تیم مهدی رحمتی بخوبی بلد است از تیمهای بزرگ امتیاز بگیرد. رقبای پرسپولیس اما نفت آبادان، هوادار و نفت مسجدسلیمان هر ۳ متعلق به نیمه پایین جدول هستند و ۲ حریف نفتی این تیم رتبههای آخر جدول را به خود اختصاص دادهاند. مهاجم جدید به ترکیب پرسپولیس اضافه شده و سعید صادقی شرایط بازی کردن پیدا کرده است. در حقیقت جز علیرضا بیرانوند، در حال حاضر یحیی گلمحمدی تمام ابزارهای خود برای کسب موفقیت را در اختیار دارد و میتواند در ۳ هفته پیش رو و پیش از تقابل فینالگونه با سپاهان در ادامه لیگ، گام بلندی به سمت کسب عنوان قهرمانی بردارد. استقلال، دیگر ضلع مثلث مدعیان کسب عنوان قهرمانی نیز در این ۳ هفته به مصاف نفت مسجدسلیمان، پیکان و نساجی خواهد رفت و تیم ساپینتو نیز فرصت مناسبی برای کاهش فاصله ۳ امتیازی خود با صدر جدول دارد. آبیپوشان که بعد از شکست مقابل سپاهان تقریبا شانس قهرمانی را از دست رفته میدیدند، از غفلت پرسپولیس بخوبی استفاده کرده و خود را به یک قدمی صدر جدول رساندهاند. یحیی گلمحمدی در فصل جاری بعد از نتایج خوب تیمش به نظر فعلا که جایگاهش تضمین شده است اما تهدیدهای اینچنینی ۲ لبه دارد و اگر چه شاید در ابتدا خوشحالی و تحسین بخشی از جامعه هواداری را برانگیزد اما در ادامه همین تصمیمات یحیی گلمحمدی میتواند به عامل طعنه هواداران رقیب تبدیل شده و موقعیت این سرمربی را در پرسپولیس به خطر اندازد. در همین فصل نیز در برخی مسابقات داوری به سود قرمزپوشان رقم خورده و تیم یحیی از این حیث منتفع شده است. ترکیب پرسپولیس تحت هدایت یحیی گلمحمدی به کفایت برای کسب عنوان قهرمانی مناسب است و حالا نیز که یک مهاجم بینالمللی به ترکیب این تیم اضافه شده است. این غرولندهای تند در درازمدت به عاملی برای تخریب یک سرمربی بدل شده و میتواند باعث از دست رفتن وجهه او در بین هواداران شود. یحیی گلمحمدی در این ۲ هفته به اندازه کافی به شرایط موجود اعتراض کرده و حالا دیگر فقط باید یک هدف در سر داشته باشد: بهترین فرصت ممکن برای سبقت گرفتن از رقیب اول در مسیر قهرمانی در این فصل لیگ برتر فرا رسیده و یحیی گلمحمدی نباید زمان و انرژی خود را صرف پرداختن به تهدیدهای عمل نشده و جملات تاریخ مصرف گذشته کند. در صورت انجام این کار، شاید چند هفته دیگر و در یکسوم پایانی فصل، در بهترین موقعیت ممکن برای کسب عنوان قهرمانی قرار داشته باشد.
***
پرسپولیس دنبال فرار از ثبت رکورد معکوس در آبادان!
شرایط پرسپولیس مشابه نتایجی است که اواسط دور رفت رقابتهای فصل جاری لیگ برتر سراغ این تیم آمد. پرسپولیس در حالی به آبادان سفر میکند که دیدار با صنعت نفت میتواند این تیم را از بحران به وجود آمده خارج کند. سرخپوشان پایتخت پس از باخت یک بر صفر مقابل فولاد و تساوی بدون گل در تقابل با آلومینیوم اراک، صدر جدول را از دست دادند تا حالا چارهای جز پیروزی مقابل نفت آبادان نداشته باشند. شرایطی مشابه آنچه برای پرسپولیس در هفتههای هفتم و هشتم رخ داد تا یک امتیاز از ۲ بازی با تراکتور و سپاهان کسب کنند اما در هفته نهم با برد ۳ بر ۲ مقابل نفت مسجدسلیمان توانستند به کورس قهرمانی بازگردند. سرخپوشان پایتخت که تا پایان هفته هجدهم ۳۶ امتیاز به دست آوردهاند، حالا با میانگین ۲ امتیاز از هر مسابقه دنبال بازگشت به صدر جدول هستند تا بتوانند قدرت خود را به رقیبان نشان دهند. این تیم در فصل جاری هرگز پس از یک شکست و تساوی، امتیاز دیگری را از دست نداده است تا مقابل صنعت نفت ۱۱ امتیازی که برای فرار از منطقه پایین جدول تلاش میکند، راهی جز کسب ۳ امتیاز نداشته باشد. دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس - صنعتنفت آبادان ساعت ۱۸ فردا در ورزشگاه تختی آبادان برگزار میشود.
ارسال به دوستان
روایت ستاره تیم ملی فوتبال از زلزله وحشتناک ترکیه
قلیزاده: نمیدانم چگونه زندهام
ستاره تیم ملی فوتبال کشورمان زلزله مهیب ترکیه را روایت کرد. علی قلیزاده در گفتوگویی درباره شرایط خود پس از زلزله مهیب 7.8 ریشتری ترکیه اظهار داشت: روز گذشته برای بازی قاسمپاشا و هاتای اسپور به شهر هاتای ترکیه رفته بودیم. زمان وقوع زلزله در شهر هاتای بودیم. از 4:30 صبح تا 12 ظهر مقابل هتل بودیم و تمام وسایلمان در این هتل که بخشی از آن تخریب شده بود، قرار داشت. وی افزود: ساعت 12 ظهر به شهر آدانا آمدیم و آنجا با پرواز اختصاصی باشگاه قاسمپاشا راهی استانبول شدیم. اکنون به خاطر زنده بودنم خدا را شکر میکنم. البته نمیدانم چگونه زنده هستم. در زمان خروج از هتل، فقط توانستم یک لحظه موبایل خودم را بردارم. همه خانههای اطراف هتل تخریب و با خاک یکسان شده است. از ساختمان هتل ما نیز بخش کمی باقی مانده بود و شانس آوردیم این هتل نوساز بود. بازیکن تیم ملی فوتبال کشورمان تاکید کرد: زنان و کودکان زیادی در آن شرایط گریه میکردند. در زندگیام چنین چیزی ندیده بودم. این زلزله 7.8 ریشتر قدرت داشت و همین نشان میدهد چه فاجعهای رخ داده است. هنوز بخش زیادی از وسایلم در هتل جا مانده و هیچ کس نمیتواند مجدد وارد آنجا شود. نمیدانم باید چه کار کنیم. خدا شانس دوباره برای زندگی به من داد. قلیزاده در ادامه عنوان کرد: جان مادرم را قسم میخورم که نمیتوانم درباره این شرایط سخت صحبت کنم، فقط ماندهام چگونه زنده هستم. البته ساق پای من دچار بریدگی شده و احساس شکستگی در ناحیه دنده دارم. در این قسمت از بدنم خیلی درد دارم و باید عکسبرداری کنم. خدا را شکر میکنم که در این مهلکه جان خود را از دست ندادم و اکنون در استانبول هستم.
* گلزن زیر آوار
زننده گل هاتای اسپور در دیدار این تیم مقابل قاسمپاشا زیر آوار مانده است. در چارچوب رقابتهای لیگ ترکیه، هاتای اسپور به مصاف قاسمپاشا رفت و دقیقه 97 با گلزنی کریستین آتسو به برتری رسید. در تیم حریف، علی قلیزاده، بازیکن جدید و ایرانی نخستین بازی خود را برای تیم قاسمپاشا انجام داد و نخستین شکست را نیز تجربه کرد. نکته ناراحتکننده این مسابقه، وضعیت عجیب گلزن این بازی است. آتسو که گل برتری هاتای اسپور را به ثمر رساند، صبح دیروز در زلزله مهیب کشور ترکیه زیر آوار ماند. رسانههای ترکیهای از تلاش برای نجات بازیکن سابق پورتو، نیوکاسل و اورتون خبر دادند ولی هنوز وضعیت سلامت او مشخص نیست.
ارسال به دوستان
گرم شدن رقابتهای انتخاباتی با یک تهدید علیه امنیت ملی ایالات متحده
بالن سرگردان چینی بلای جان سیاست آمریکا شد
فرزانه دانایی: پیدا شدن بالن تحقیقاتی بر فراز آسمان ایالات متحده، غیر از ایجاد بحران امنیتی و سیاسی برای دولت بایدن، رسانهها و احزاب آمریکایی را به جان هم انداخته است. از یک سو دموکراتها بعد از چند روز تلاش برای خنثی کردن این بحران با هدف قرار دادن بالن و لغو سفر وزیر خارجه دولت بایدن به چین، سعی کردند نشان دهند کنترل اوضاع را در دست دارند و از سوی دیگر تلاش تازهای را شکل دادهاند که نشان دهند این نوع حوادث پیش از این نیز وجود داشته است. رسانههای دموکرات به نقل از مسؤولان امنیتی دولت بایدن خبر دادهاند عبور «بالنهای جاسوسی» بر فراز آسمان آمریکا در دولتهای پیشین نیز وجود داشته و دولت ترامپ به آسانی از کنار این واقعه عبور کرده است. حامیان ترامپ و جمهوریخواهان در کنگره اما دولت بایدن را مقصر اصلی این اقدام دانسته و عنوان میکنند اگر دولت بایدن با ملایمت با چین برخورد نمیکرد و سیاستهای دولت ترامپ را در مقابل این کشور در پیش میگرفت، مردم آمریکا شاهد عبور بالنهای جاسوسی از مرزهای هوایی آمریکا نبودند و چین تا این اندازه به تهدید ایالات متحده نمیپرداخت.
روزنامهها و رسانههای آمریکایی اما هر کدام با ادبیات خاص خود به پوشش این اخبار پرداختهاند و تحلیلهایی را در این باره منتشر کردهاند که هر کدام جالب توجه است.
روزنامه واشنگتن تایمز در تحلیلی نوشت: «بزرگترین و قدرتمندترین ارتش دنیا این هفته مورد تمسخر قرار گرفت و عملا قدرتش خنثی شد؛ آن هم توسط یک بالن؛ بالنی که توسط «حزب کمونیست چین» ساخته شده و بر فراز ایالات متحده به پرواز درآمده است و حالا در آمریکا نام آن را «بالن حزب» گذاشتهاند». تحلیلگر این روزنامه در ادامه نوشت: «این مساله تا همیشه به یاد خواهد ماند که «بالن حزب»، جو بایدن و بزرگترین ارتش تاریخ دنیا را شکست داد».1
سایت تحلیلی «بریت بارت» که متعلق به استیو بنن، مشاور استراتژیک ترامپ بوده و به حمایت شدید از جمهوریخواهان تندرو مشهور است، کنایه جالبی به ماجرای «بالن گیت»زد و نوشت: «در دهه 1970 زمانی که ماجرای واترگیت برای ریچارد نیکسون پیش آمده بود، این سوال از ریچارد نیکسون توسط رسانهها پرسیده شد: «رئیسجمهور چه میدانست و...
چه زمانی آن را فهمید؟» فرضیه اصلی این بود که سی و هفتمین رئیسجمهور آمریکا، چیزی بیشتر از اطلاعات درز شده راجع به رسوایی واترگیت میدانست و بعد از آن نیز نیکسون در نهایت مجبور شد به دلیل همین رسوایی از سمت خود استعفا کند». در ادامه این مطلب آمده است: «امروز نیز باید همین سوال از بایدن پرسیده شود که درباره بحران بالن چه میدانسته و چه زمانی به این اطلاعات رسیده است. در هر صورت مساله بالن جاسوسی چین بر فراز آسمان آمریکا بسیار مهمتر از ماجرای رسوایی واترگیت است، زیرا به صورت مستقیم روی امنیت 335 میلیون آمریکایی تاثیر میگذارد».
نویسنده این سایت با اشاره به اینکه این بالن، روزها بر فراز آمریکا در حال حرکت بوده و از شمال غرب ایالات متحده تا جنوب شرق آن را درنوردیده، مینویسد: «باید مشخص شود رئیسجمهور از چه زمانی از موضوع بالن اطلاع پیدا کرده و چرا هدف قرار دادن آن توسط موشکهای آمریکایی اینقدر طول کشیده است. آیا دولت منتظر بوده تور بالن بر فراز آمریکا به پایان برسد؟!»
موضوع جالب توجه دیگر در این زمینه این است که برخی منابع مطلع در دولت بایدن اظهار کردهاند دولت بایدن احتمالا از تاریخ 28 ژانویه - تقریبا 10 روز پیش- از وارد شدن بالن به مرزهای هوایی ایالات متحده مطلع بوده و رسانهها و مردم نهایتا 6 روز بعد، از اخبار مطلع شدهاند؛ آن هم زمانی که یک مجله آماتور تصویری از بالن را در هوا منتشر و این سوال را مطرح کرد: این بالن دقیقا مشغول انجام چه کاری است. خبرگزاری بلومبرگ، در همان زمان مطرح کرد احتمالا تاخیر در انتشار خبر بالن، برای این بود که برنامهریزی سفر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه به چین دچار مشکل نشود اما با انتشار ناگهانی خبر توسط این روزنامه محلی آماتور، دیگر توان رویارویی با افکار عمومی در دولت وجود نداشت.
هدف قرار دادن بالن چینی هم بعد از چند روز گشت و گذار بر فراز مرزهای ایالات متحده، از موضوعات جالبی بود که رسانهها به آن اشاره زیادی داشتند. تحلیلگر سایت بریت بارت در این باره نوشته است: بالن همچنان بر فراز آمریکا در حال پرواز بود و دولت در این باره هیچ اقدامی انجام نمیداد. هدف قرار دادن آن زمانی اتفاق افتاد که ترامپ در رسانهها فریاد زد «بالن را بزنید!» و لئون پانهتا، وزیر دفاع اوباما نیز از این حرکت حمایت کرد. در حال حاضر سوال مهم این است: آیا حق با ترامپ و پانهتا بود؟ آیا این بالن برای دولت بایدن در اصل یک تهدید علیه امنیت ملی بود یا نه؟»2
بالن تحقیقاتی چینی، در نهایت با دستور مستقیم بایدن، زمانی که از کارولینای جنوبی عبور کرد و بر فراز دریا رسید، منهدم شد. رسانهها و دولت همچنان از مردم و کسانی که در نزدیکی محل سقوط بالن هستند، خواستهاند در صورت دیدن بقایای بالن بویژه بخشهای الکترونیکی آن که میتواند حامل اطلاعات جمعآوری شده توسط آن باشد، ماموران امنیتی سیا و افبیآی را در جریان قرار دهند. هنوز هم دولت بایدن نمیداند ماموریت اصلی بالنهای تحقیقاتی- یا به قول رسانهها بالنهای جاسوسی- چین چه بوده است و مقامات آمریکایی امید دارند از بقایای این بالن، بفهمند چه اطلاعاتی از آمریکا در این بالنها ذخیره شده است. دولت چین هرگونه ارتباط این بالنها با اقدامات جاسوسی را رد کرده و گفته است بالنها بر اساس قواعد بینالمللی، در حال دریافت اطلاعات مربوط به آب و هوا بودهاند و به یکباره از مسیر خود منحرف شدهاند و دولت آمریکا «واکنش بیش از حد» به این موضوع نشان داده است. هدف قرار دادن بالن اما چینیها را بشدت عصبانی کرد و حق اقدامات تلافیجویانه را برای خود محفوظ دانستند. مقامات چینی اعلام کردند بالنهای تحقیقاتی درباره مسائل مرتبط با تغییرات آب و هوایی در همه جای دنیا مرزها را درمینوردند و چین نیز میتواند در برابر بالنها یا تحرکات دیگر آمریکا برای خود حق مداخله یا اقدام تلافیجویانه قائل باشد.
وبسایت هیل، سایت تخصصی کنگره آمریکا درباره دیر هدف قرار دادن بالن چینی نوشته است: بالن در ارتفاع 60 هزار پایی در حرکت بوده و به بزرگی ۳ اتوبوس مدرسه بوده است. این وبسایت در حمایت از اقدام دولت بایدن گفته است اگر زودتر این کار انجام میگرفت، ممکن بود جان مردم در خطر قرار گیرد، زیرا سرنگون شدن آن میتوانست باعث سقوط قسمتهای مختلف آن روی خانههای مردم شود. با این حال سناتورها و نمایندگان جمهوریخواه، این اقدام دیرهنگام را نشانه «نمایش خجالتآوری از ضعف دولت [بایدن]» دانستهاند.3
رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2024 اما تاثیر بسیار زیادی در نحوه مواجهه ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه با مساله بالنهای چینی داشته است. نشریه هیل در گزارش دیگری به نقل از یک مقام آگاه امنیتی نوشته است که در دولت ترامپ نیز ۳ بار مساله بالنها پیش آمده بود و از راههای ارتباطی رسمی، مراتب نگرانی ایالات متحده به طرف چینی اعلام شده بود اما دولت چین پاسخ قانعکنندهای در این زمینه نداد. این صحبتها باعث عصبانیت شدید ترامپ و حامیانش شد که این روزها بشدت درگیر مسائل انتخاباتی هستند. ترامپ اعلام کرد چنین چیزی اصلا صحت ندارد اما برخی مقامات کاخ سفید اعلام کردند این مساله زمانی رخ داد که دیگر ترامپ از کاخ سفید رفته بود و او شاید از این مساله خبر نداشته باشد!
ترامپ در نهایت از این فرصت استفاده کرد و بیانیه شدیداللحنی را در شبکه اجتماعی شخصیاش منتشر کرد. او در این باره نوشت: «وضعیت بالن چینی، درست مانند نمایش وحشتناک افغانستان و هر کار دیگری که توسط دولت بیکفایت بایدن انجام میشود، شرمآور است. آنها فقط در تقلب در انتخابات و به راه انداختن کمپین «اطلاعات گمراهکننده» خوب هستند. آنها هماینک در حال القای این مساله هستند که بالنها در زمان ترامپ هم بودهاند تا حرکت آهسته احمقهای بایدن [برای مواجهه با این تهدید] را لاپوشانی کنند. چین برای ترامپ احترام زیادی قائل بود و این اتفاق نیفتاد و هرگز چنین نکرد. فقط اطلاعات غلط جعلی میدهند!»4
اگر چه دولت بایدن تلاش میکرد به دلیل جنگ اوکراین و ضعف عملکردش در حوزههای داخلی، مباحث را با کمک رسانهها، کمتر به سمت رقابتهای انتخاباتی ببرد اما حملهور شدن دموکراتها به جمهوریخواهان در ماجرای بالنهای چینی، فضای سیاسی در جامعه آمریکا را بشدت انتخاباتی کرد. به نظر میرسد با گذشت زمان و مشخص شدن ابعاد بیشتری از این ماجرا، تلاشها برای بیکفایت نشان دادن دولت بایدن یا مقصر جلوه دادن ترامپ، بیش از اینها ادامه یابد و فضا را به سمت دوقطبی شدید سیاسی در ایالات متحده ببرد.
----------------------------
پی نوشت
1- https://www.washingtontimes.com/news/2023/feb/5/joe-biden-vs-party-balloon/
2- https://www.breitbart.com/pol tics/2023/02/04/pinkerton-what-did-joe-biden-know-about-china-spy-balloon-gate-and-when-did-he-know-it/
3- https://thehill.com/policy/defense/3844089-why-the-us-waited-to-shoot-down-the-china-balloon/
4- https://thehill.com/policy/defense/3844511-chinese-balloons-flew-over-us-three-times-during-trump-administration-officials/
ارسال به دوستان
قرار چلچلهها
بهاره بهنامنیا: جمعهای که گذشت تهران میزبان بادها بود؛ بادهای شدیدی که ابرهای سپید را از این سر آسمان تمیز تهران به سمت دیگرش میبردند. روزهایی که باد میوزد انگار آرزوها زودتر به دست مرغ آمین میرسد. باد، آسمان را جارو کرده بود و از کف خیابانهای تهران قله دماوند پیدا بود! توی دلم از دماوند پرسیدم: میدانی کجا میروم؟
- کجا میروی؟
- امروز جمعه 14 بهمنماه سال 1401 موعد دیدار رهبر انقلاب با بیش از هزار دانشآموز دخترِ مکلفشده است. دخترانی که میآیند تا نمازشان را به امامت رهبر انقلاب اقامه کنند و طعم ولایت را بچشند، ما هم دعوتیم برای روایتگری این دیدار شیرین...!
* ورود به حسینیه
ملاقاتهای رهبری با عموم مردم در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار میشود. ورودیهها یکی پس از دیگری اسامیمان را تایید میکردند و عبور میکردیم. در ورودیه اصلی تراکم منتظران بیشتر شده بود. تعدادی دانشآموز هم با خانوادههایشان بودند. حضور بچهها حال و هوای انتظار را عوض کرده بود. میگفتند، میخندیدند، روی پا بند نبودند. چشمهایشان پر از شور بود. پیش خودم گفتم این 5-4 نفر اینقدر اینجا را تحت تاثیر قرار دادهاند، هزار تا دختربچه چه خواهند کرد!... از یکی پرسیدم بقیه دانشآموزان از کجا میآیند، به سمت دیگری اشاره کرد و گفت از درهای دیگر وارد میشوند... بعد از بازرسیهای معمول از اتاق انتظار خارج شدیم و وارد محوطه فضای سبز شدیم. از خیابان اصلی که پیچیدم همهمه عجیبی شنیده میشد. سر گرداندم و چشمم به دیدن صدها چلچله روشن شد. دانشآموز بودند. با چادرهای گلدار و چشمهای روشن و خندههای زندهشان!
* محوطه بیرونی حسینیه
برای ورود باید کفشهایمان را تحویل میدادیم. حیاط داشت مملو از بچهها میشد. صفها ته نداشتند. صف بزرگترها جدا بود، کفشها را به کفشدارها سپردم و از چادرهای رنگی و حلقههای دستهایشان که در هم زنجیر شده بود گذشتم و وارد ورودی حسینیه شدم. جمعیت بچههای چادر گلدار به سر، آنجا را هم گرفته بود. همه جا پر از گلهای ریز رنگ به رنگ بود. چادر به سرها همه جا گل میپراکندند. بچهها با کیک و شیرکاکائو و شکلات پذیرایی شدند. همان ورودی، به نوعی خودشان سفره پهن کرده بودند و دور هم نشسته بودند و خوراکی میخوردند و حرف میزدند. مربیها مدام در رفت و آمد بودند و تعداد بچهها را چک میکردند اما بچهها بیخیال همه چیز مشغول خوراکیهایشان بودند. خستگیشان که سر فرصت دررفت، هدیههایشان رسید. چشمهایشان برق میزد. یک ساک سپید با نوار گلهای صورتی گلدوزیشده، بچهها ساکها را گرفتند و با وجود تذکر مدام مربیها که اینجا ساک را باز نکنید! اما آنها را گشودند و هدیهها هویدا شد! جانمازهای ظریف و گلدوزی شده با گلهای ریز صورتی و قرمز ظریف حسابی دلبری کرد. دخترها حالا با دبدبه و کبکبه خاصی ساک و وسایل به دست، دسته دسته وارد حسینیه میشدند. من هم میان چلچلهها راهی شدم....
* حسینیه، پر از آواز چلچلهها
وارد حسینیه شدیم. قبلا هم اینجا آمدهام اما امروز واقعا حال و هوایش فرق دارد. دسته دسته چلچله میآید و در جاهای مشخص شده با نوارهای سبزی که برای نماز انداختهاند فرود میآیند. هیاهوی چلچلهها سالن را برداشته. ساکهای هدیهشان را باز میکنند. جانمازهای نویشان را با ذوق و شوق پهن میکنند. هر کس میخواهد مقابل دوربینها بنشیند و دنبال جای بهتر میگردد! جانمازها صف به صف پهن شد اما چلچلهها هنوز ننشسته یادشان افتاد باید وضو بگیرند! محل وضو دور نبود، بچهها دسته دسته میرفتند و میآمدند. مربیها، کوه متحرک کاپشن و وسایل شده بودند! تا بچهها در جایشان قرار بگیرند باید از وسایل آنها مراقبت میکردند. کسی بلندگو را به دست گرفت. خانم فیضآبادی بود. صدایش توجه بچهها را به خود جلب کرد. از بچهها خواست همه با هم دعای فرج را بخوانند. همخوانی دعا، بچهها را آرام کرد. فضا قدری کنترل میشود. هنوز صفها تکمیل نشده و چلچلهها در راهند....
* آغاز رسمی برنامه
فضهسادات حسینی به عنوان مجری برنامه پشت بلندگو قرار میگیرد. تذکرات مهم را به دخترها میدهد و آنها را دعوت به سکوت میکند. چلچلهها به کار خودشان مشغولند. مدام در رفت و آمدند. برای دوستانشان جا میگیرند. مدام یادشان میافتد باید به مربیشان چیزی بگویند و از جا میپرند. جانمازهایشان قاطی میشود و سر اینکه کدام مال کی بوده ولوله به پا میکنند. مجری یادشان میاندازد باید سرود «جشن فرشتهها» را تمرین کنند. سرود پخش و حواسها به سمت صدا جلب میشود. صدای چلچلهها حسینیه را پر میکند:
اینجا ایرانه
اینجا مردمش نمیبازن
اینجا ایرانه
دخترا ستاره میسازن
* عموهای روحانی
بچهها یکی دو باری سرود را همخوانی میکنند. خانم حسینی اعلام میکند عموهای روحانی برای اجرای برنامه آمدهاند. برادران دوقلوی حقانی از راه میرسند. بلندگو را به دست میگیرند و الحق و الانصاف که خوب به کارشان واردند. جو سالن را حسابی شاد میکنند:
نون و پنیر و پونه/ دختر خوب میدونه/ وقتی که 9ساله شد/ باید نماز بخونه
نون و پنیر و گردو/ باید بگیره وضو/ هر کی بخواد با خدا/ خوب بکنه گفتوگو
عموها شوخی و بازی را بخوبی با هم آمیختهاند. بچهها حسابی دل به دلشان میدهند. حمد و سوره را قرائت میکنند، با شعرها دست میزنند و میخوانند و از شوخیهایشان از خنده ریسه میروند... خستگی چلچلهها در میرود... هنوز صفها تکمیل نشده و حسینیه کامل پر نشده. دستهدسته دخترها وارد میشوند و صف به صف جا میگیرند. صحنه ورودشان از قشنگترین تابلوهای دنیاست، انگار از قبل میدانند اینجا به افتخار آنها مهیا شده، برای مقام مکلف شدنشان! عجیب از این مقام درک دارند، بزرگ شدهاند! قدمهایشان استوار و محکم است... با صلابت خاصی پای سجادهها مینشینند... از نگاه کردن به آنها سیر نمیشوم. نگاهم به حدیثی میافتد که بالای حسینیه نوشتهاند:
إنّ الوَلدَ الصّالِحَ رَیحانَهُ مِن رَیاحِینِ الجَنّهِ؛ فرزند صالح، گلی خوشبو از گلهایخوشبوی بهشت است.
فکر کردم خب برای همین است از نگاه کردن به اینها، آدم خسته نمیشود. مگر کسی از بهشت سیر میشود؟
عموهای روحانی میروند و خانم حسینی دوباره بلندگو را به دست میگیرد. تمرین سرود از سر گرفته میشود:
اینجا ایرانه
تو سپاه حضرت مهدی(عج)
مادرا دخترا هم
همه سربازن
* گفتوگوی از نزدیک با بعضی بچهها
برنامه ادامه دارد و بچهها سخت مشغول تمرین سرودشان هستند. فرصت مغتنمی است تا با بعضی بچههای خاصتر گپی بزنم. اول سراغ چند دختربچه ویلچری میروم. صورتهای ماهشان با خنده شکفته میشود. خیلی خوشحالند که آمدهاند. اسمهایشان را میپرسم، نیلوفر، زهرا و مریم. کلاس سومند، معدلشان 20 شده. دلخورند که ردیف جلو نیستند. میگویند میخواهند با آقا از نزدیک نزدیک نزدیک حرف بزنند. میپرسم: «چهکارشان دارید؟» زهرا در گوشم میگوید: «میخواهم بگویم بیشتر به بچههایی که مثل ما هستند کمک کنند». به سمت نیلوفر میچرخم تا او هم جواب بدهد؛ شمرده و آرام حرف میزند، میگوید: «میخواهم بگویم برای ما دعا کنند و انگشتر بگیرم»... مربیشان ادامه میدهد: بهشان گفتم جلو نمیشود ببریمشان. همینجا باشند بهتر است. دلداریشان میدهم و حرف مربی را تایید میکنم. با بچهها دست میدهم و خداحافظی میکنم. سرود دوباره از سر خوانده میشود:
مادرم زهرا
تپش قلب منی هر دم
مادرم زهرا
یادگاریتو سرم کردم
* باقی برنامهها
خانم حسینی اعلام میکند عموهای روحانی دوباره بازمیگردند، جیغ و هورای بچهها به آسمان میرود، حسابی توی همین چند دقیقه خودشان را در دل بچهها جا کردهاند. پرانرژی وارد میشوند. شعرهایشان را از سر میگیرند:
نون و پنیر و سبزی/ چادرنماز آبی/ وقت نماز صبحه/ دختر خوب نخوابی!
نون و پنیر و همدم/ دختر خوب، محترم/ باید حواست باشه/ موتو نبینه نامحرم
با این شعر بازی نامحرم و محرم شروع میشود و بچهها حسابی مشارکت میکنند. چشمم به چند کودک میافتد که قاب عکسهایی در دست دارند و آرام از در جلویی حسینیه وارد میشوند. میفهمم فرزندان شهدای مدافع حرم هستند. میخواهم سراغشان بروم. جلوتر نمیگذارند بروم. تا چانه بزنم و راه بگیرم بچهها را از سالن میبرند. گویا قرار است ملاقات خصوصی با آقا داشته باشند. عموهای روحانی خداحافظی میکنند و وزیر آموزشوپرورش پشت میکروفن قرار میگیرد. سعی میکند اطلاعات غیرجذابی را با لحن کودکانهای برای جلب توجه بچهها ارائه کند: «ما سال گذشته 20 مدال طلای المپیاد جهانی کسب کردهایم... رتبه جهانی ما در المپیادهای علمی چهارم است...» صحبتهایش برای بچهها جذابیتی ندارد و هیاهوی چلچلهها دوباره بالا میگیرد، دختری از صف جدا میشود و به من که از همه به او نزدیکترم میگوید: «خانم من خسته شدم... آقا کی میان؟» از اصطلاحی که به کار میبرد خندهام میگیرد، دست به سرش میکشم و میگویم: «چیزی به آمدنشان نمانده. برو بیرون یه آب بخور دوباره بیا...» راهی در ورودی میشود. مجری دوباره پشت بلندگو میآید. اعلام میکند نماز نزدیک است... گروه تواشیح مدرسه دخترانه البرز پشت بلندگو میآیند تا قرائت قرآن پیش از اذان را انجام دهند... به زیبایی تمام اجرا میکنند و چلچلهها بعد از قرآن برایشان کف میزنند! پچپچی در حسینیه بالا میگیرد که آقا دارند میآیند... هر قدر خانم حسینی میخواهد بچهها را دعوت به آرامش و زدن ماسکهایشان کند، موفق نمیشود... در میان هیاهوی چلچلهها رهبر آرام و با طمانینه وارد میشوند...
* رهبر آمد!
حسینیه یکپارچه شور شده، چلچلهها که تا ثانیههایی پیش خستگی را میشد از چهرههایشان دید، پر باز کردهاند و نشاط عجیبی به همه بازگشته، بچهها از جا میپرند و برای آقا دست تکان میدهند؛ ذوق و شوقشان دیدنی است. آنهایی که دورترند دوستانشان را بغل کردهاند و پایکوبی میکنند، همه گردن میکشند تا آقا را ببینند. رهبر، بدون ماسک و آرام، سمت بچهها میآیند. با نگاهشان دور و نزدیک، مهربان و دقیق، بچهها را زیر نظر میگیرند... به دنبالشان دختران شهدای مدافع حرم وارد میشوند و در جایشان قرار میگیرند. چهرههایشان پر از لبخند رضایت است، سیراب شدهاند. آقا بر سر سجاده قرار میگیرند و خانم حسینی سلام میدهد. میلاد امیرالمومنین(ع) و روز پدر را تبریک میگوید و اجازه میگیرد سرودی که بچهها آماده کردهاند را الان بخوانند یا بعد از نماز و آقا به نشانه تایید سر تکان میدهند و بچهها سرود را شروع میکنند. بهرغم تذکرهای قبلی خانم حسینی که از جا بلند نشوند و با ماسک بخوانند، نه ماسک میزنند و نه مینشینند! اما پرانرژی و یکپارچه میخوانند. انگار نه انگار چند لحظه پیش آنقدر بیانرژی نشان داده میشدند! بهترین اجرای امروزشان را انجام میدهند و بعد هم برای خودشان کف میزنند!... آقا لبخند بر لب دارند... صدای اذان حسینیه را پر میکند... من که عقبتر ایستادهام میبینم بچهها جان دوبارهای گرفتهاند، دست در گردن دوستانشان انداختهاند و با اذان همراهی میکنند....
* چند پشت صحنه
از ردیفهای عقب چند چلچله با چشمهای گریان جدا میشوند و جلو میآیند. مسؤولان مانع راهشان میشوند. یکیشان را با چشمهای گریان به سمت خودم میکشم: «چی میخوای؟» با هقهق میگوید: «میخوام آقا رو ببینم». به سمت جایگاه رهبری میچرخانمش و با دست جایی را که آقا نشستهاند، نشانش میدهم... روی نوک پا میایستد تا ببیند... گریهاش شدیدتر میشود... بغلش میکنم و در گوشش نجوا میکنم: آرام باش. چه خوبه که اینجایی. مگه نه؟ سر تکان میدهد. میپرسم: «جایت کجاست؟» نقطهای را نشان میدهد... میفرستمش سرجایش، نماز دارد شروع میشود. یکی دیگر میآید و با التماس میگوید: «باید آقا را از نزدیک ببینم». جمعیت را نشانش میدهم و میگویم: «الان که نمیگذارند. صبر کن بعد از نماز شاید بشود». راضی میشود... برمیگردد سرجایش. چند چلچله بیقرار دیگر هم آمدهاند... صدای اقامه آقا همه را ناچار به سکوت میکند. جایی کنار دخترها پیدا میکنم و میایستم... ته حسینیهام. صف آخر نماز... صدمتری با جایی که رهبر ایستادهاند فاصله دارم. کل سالن به نماز ایستادهاند. قشنگترین صفهای نمازی است که تا به حال دیدهام. کاش دوربینها را این آخر میکاشتند... دشت پر گلی پیش رویم است. پر از گلهای رنگ به رنگ، صف به صف و یکدست... عطر گل، حسینیه را برداشته... قامت میبندیم و گلها میشکفند!
* سخنرانی رهبر
نماز اول که تمام میشود بچهها با جیغ و هورا کف میزنند! برخی مربیها لب میگزند. حدس میزنم آقا، لبخند زدهاند چون همه میخندند و خوشحالند، از ته دل! دعای ماه رجب قرائت میشود. چند لحظه بعد رهبری از جا بلند میشوند و بر سکو مینشینند. ولوله چلچهها دوباره بالا میگیرد تا دخترکی به نام یسنا با چند جمله کوتاه، به آقا خوشامد میگوید، بعدش دخترها ناخودآگاه و بدون هماهنگی دوباره شروع کردند به خواندن سرودشان! ایستاده. بدون ماسک و پرشور و حرارت. انگار هر کدام جداگانه برای خود خود آقا میخوانند با تمام وجود! آخرش هم دوباره برای خودشان دست میزنند! و جیغ میکشند. شور و شوقشان به همه سرایت کرده....
آقا از شعرشان تعریف میکنند. از موسیقیاش و اجرای بچهها! کوتاه و موجز سخن میگویند، دخترها را با همین حرف زدن با خدا در نمازهایشان، دعوت به دوستی با خدا میکنند. به بچهها مسؤولیت میدهند و میگویند: «حالا دیگر شما میتوانید بقیه را هم راهنمایی کنید...» حسابی باب میلشان حرف میزنند. حوصله بچهها را در نظر میگیرند.. گفتند: «کوتاه صحبت میکنم که نماز عشا را هم با شما بخوانم!» همه ذوق میکنند.... از جا برمیخیزند و دوباره در محراب قرار میگیرند. دوباره لب دشت گل جا میگیرم و همراه چلچلهها قامت میبندم....
* پایان دیدار
سلامِ نماز عشا را که دادیم میدانستم بچهها را دیگر نمیشود نگه داشت. حلقه زیبایی، گرد رهبری را میگیرد. بچههای نزدیکتر، خودشان را جلوتر میکشانند و در گوششان پچپچ میکنند. ایشان هم گوش میدهند. نمیشنوم چه میگویند. نگاهها، مهر رد و بدل میکنند و لبها به خنده باز است. رهبر، گاهی سر به راست میچرخانند و گاهی به چپ. چشم به چشمشان میدوزند و با توجه و لبخند و حوصله پاسخ میدهند. بچهها هم قشنگ، خودشان را مدیریت میکردند... یکی یکی، نشسته و آرام جلو میآمدند، حرفشان را میزدند بعد بقیه برایش همانطور نشسته، راه باز میکردند عقب برود و نفر بعد به آرامی خودش را جلو میکشید... بچههایی که پشت سر نشسته بودند به شیطنت و کنجکاوی عبا و عمامه آقا را نوازش میکردند. حلقه هم لحظه به لحظه تنگتر میشد! خیلیها نیمخیز بودند که از جا در بروند به سمت آقا! همین طور هم شد. کل حسینیه به حرکت درآمد و چادرهای گلدار به سمت جلو جاری شدند... مربیها سعی میکردند مانع حرکت بچهها شوند. تا جایی که میتوانستم جلو رفتم. آقا دیده نمیشدند. فقط انبوه چادر گلدار نمایان بود و کله دوربینهایی که به حلقهشان سرک کشیده بود... یکی از خبرنگاران دست دخترک روشندل گریانی را گرفته بود و میخواست دخترک را به آقا برساند... راهنماییاش کردند به راهروی خروجی. چند لحظه بعد بالاخره رهبر از حلقه متراکم چلچلهها بیرون آمدند و با محافظان از در خارج شدند. از دور نگاهشان میکردم. به در خروجی که رسیدند متوجه دختر روشندل شدند، دست به سرش کشیدند و نامش را پرسیدند. ستاره بود! آقا انگشتر بچگانهای را در دستش گذاشتند. ستاره لبخند به لب، بازگشت. میدرخشید! حسینیه داشت خالی میشد... چلچلهها متفرق شده بودند. بچههای حافظ قرآن و مدافعان حرم، انگشتر، هدیه گرفته بودند... یک نفر برای بچههای معلول هم انگشتر آورده بود و داشت بینشان تقسیم میکرد. دخترها به سرعت و با رضایت ساکهایشان را میبستند و خارج میشدند. آخرین گزارشها توسط گروههای خبری از باقیمانده بچهها گرفته میشد. چلچلهها دسته دسته بیرون میرفتند و حسینیه از هیاهوی آنها خالی میشد. من هم به دنبالشان روانه شدم. زیر لب زمزمه میکردم:
مادرم زهرا!
واسه من چی بهتر از اینکه
ببینم روزی که دور مهدی(عج) میگردم...
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|