15/اسفند/1403
|
02:31
۲۲:۵۳
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
نگاه

قرآن، نسل زد و تاب‌آوری جامعه تحریم‌شده

کد خبر: ۴۰۲۷۶۷

محمد رستم‌پور: «آیا نسل جدید به خدا بازگشته است؟» این جمله را یک وبسایت آمریکایی انتخاب کرده برای گزارشی که در پی آن است که اقبال به مراسم و مناسک مذهبی در نسل‌های جدید را توضیح دهد. سال 1972 میلادی 90 درصد آمریکایی‌ها خود را مسیحی می‌دانستند و تنها 5 درصد خود را فاقد هر گونه وابستگی مذهبی اعلام می‌کردند اما در فاصله 50 سال، یعنی از 1972 تا 2022 میلادی 5 درصد فاقد مذهب‌ها ۶ برابر شدند، یعنی 29 درصد، چیزی نزدیک به یک‌سوم اما حالا در چند سال اخیر، مذهب‌گرایی عجیب نسل جدید که در بیشتر پژوهش‌ها، جسور، پرسشگر و عاصی توصیف می‌شوند، سوال‌برانگیز شده است. بر اساس آمار مرکز تحقیقات پیو، یکی از مراکز فعال در حوزه سنجش افکار عمومی در سطح جهان، 46 درصد نسل زدی‌ها یعنی متولدان سال‌های 1997 تا 2012 خود را «مذهبی» می‌دانند. بر اساس یک پیمایش دیگر در پاسخ به این سوال که آیا گرایش معنوی دارید یا خیر؟ 62 درصد افراد 18 تا 24 ساله گفته‌اند «بسیار» یا «نسبتا» معنوی هستند؛ در مقایسه با 35 درصد افراد بالای 65 سال، 36 درصد افراد 55 تا 64 سال و 52 درصد افراد 35 تا 44 سال. بخش قابل توجهی از نسل جدید که اتفاقا به رفتارهای آزاد جنسی یا مصرف مشروبات الکلی میل کمتری دارند، به دلیل کنجکاوی یا مصرف رسانه‌ای بالا به منظور کسب گونه‌ای از تعلق یا هویت دینی یا گرایش معنوی، به جای مراجعه به نهادهای دینی مانند مسجد یا کلیسا سراغ اینترنت می‌روند. بر اساس تحقیق دیگری که در مجله تایمز انگلستان منعکس شده، والدین مسیحی نسبت به والدین مسلمان توفیق کمتری در انتقال ارزش‌ها و هنجارهای دینی و معرفتی دارند. درباره چرایی این واژگونگی گرایش بشر به مذهب از افول به افزایش، پژوهش‌ها و پیمایش‌های گسترده‌ و تفصیلی فراوانی انجام شده اما رکود اقتصادی، تضادهای فرهنگی و تعارضات سیاسی در صدر دلایل این پدیده شمرده شده است. ناتوانی و ناکارآمدی آتئیست‌ها و تشدید بحران‌ها و تولید مسائل جدید که از روش‌ها و سازوکارهای معمول قابل بررسی نیست، همچنین گرایه‌های عمومی و مسائلی که جهان بویژه به دلیل پدیدار شدن وجوه جدیدی از فناوری پیدا کرده، از این جمله است. در یک سال اخیر، موضوع جنگ غزه با همه فراز و نشیبش و در تمام مراحل و نقاط تقسیم و ترسیمی که داشته، محل بحث‌های پرشماری بوده.
اگر بخواهیم از تکانه‌های جدی جهان در ۱۰۰ سال گذشته حرف بزنیم، قطعا یکی از آنها رخداد جنگ غزه است، تا جایی که می‌توان فهرستی از موضوعات مانند حقوق بشر، فناوری، نظم امنیتی، روابط بین کشورها، دیپلماسی عمومی و... در این باره تهیه کرد. در کشورها و محیط‌هایی مانند دانشگاه‌های آمریکا تظاهرات‌های اعتراضی پرجمعیتی اتفاق افتاد که باورپذیر نبود. صرف نظر از پرسش‌های سیاسی، از جمله مسائل کلیدی قابل بحث این است که فلسطینی‌ها در سراسر 16 ماهی که این جنایات دهشتناک بر سرزمین و خانواده و زندگی و خانه و فرزندان‌شان آمد، چگونه تحمل کردند؟ هیچ نما یا قابی از وداع یک فلسطینی با عزیزش نبود که در آن، آیه قرآن یا مناجاتی با خداوند طرح نشود. این باور و اعتقاد و این ایمان مستحکم که پشتیبانی از یک کنش را تا سر حد فدا کردن همه داشته‌ها پیش می‌برد، برآمده از کدام ایده یا مکتب تاب‌آوری اجتماعی است؟ آنها در همه 16 ماه رنج، ویرانی و سختی از وعده نصرت الهی سخن می‌گفتند. تو گویی در جهان فرساینده امروز که زودرنجی، افسردگی، انزوا، فقر، تبعیض و حتی دشواری اقتصادی در تمام پهنه‌های جغرافیایی، تیتر یک است؛ جهانی موازی باز شده به صحنه‌ای حیرت‌آور که مقاومت را مقبول و مطلوب نشان می‌دهد. جز این است که به تعبیر رهبر انقلاب، «قرآن هم علاج است، هم راه را نشان می‌دهد و هم انگیزه ایجاد می‌کند»؟ اگر قرآن نبود، غزه اینقدر مقاوم می‌ماند؟ اگر باور و روحیه در تصویر پیروزی مهم و اساسی باشد و اعمال اراده بیشتر از آنکه وابسته به امکانات و تجهیزات باشد، به تلقی و ادراک خود مربوط باشد، در نتیجه مذهب بیش از آنکه افیون توده‌ها باشد، محرک و موثر بر آنها خواهد بود. البته با لحاظ شرایطی که از آن جمله است، اعتقاد و عمل به اثرگذاری باور دینی برآمده از جهان‌بینی که در قرآن ظهور جدی دارد. در نگاه رهبر انقلاب، تربیت قرآنی یک کار راهبردی است، چرا که جامعه را به فهم قرآن نزدیک می‌کند. هنر، لفظ و ادبیات قرآن، مقدماتی است که زمینه‌ساز نزدیکی به قرآن است و از این نظر نباید موضوعیت یابد و به همین دلیل است که ایشان نسبت به ۲ موضوع درباره قاریان و راویان و فعالان حوزه قرآنی هشدار می‌دهند: اولا تلاوت قرآن را نباید با آوازه‌خوانی اشتباه گرفت و از این نظر است که آدابی مانند شکل پوشش نیز اهمیت می‌یابد. ثانیا عمل به آموزه‌های قرآن و پایبندی به آنچه در قرآن آمده، از نظر فردی و اجتماعی. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رسم دیدار هر سال رمضانی‌شان در محفل انس با قرآن کریم، غیر از اینها که از همان سال نخست رهبری‌شان گفته‌اند و شنیده شده یا نشده، از نقش و اثر قرآن بر و در ارتباطات درون‌جامعه‌ای گفتند. در روزهایی که کمپین فشار حداکثری علیه ایران دوباره روی میز سیاستمداران آمریکایی آمده، باید بیشتر از قبل به راهبردی بودن تربیت قرآنی توجه کرد؛ تربیتی که اتفاقاً از جمله تجربه‌های منحصربه‌فرد و ممتاز جمهوری اسلامی ایران از نظر حکمرانی فرهنگی است. سالیان متمادی است در مساجد و محافل پرشماری از کشور، نوجوانان و جوانان فراوانی به مناسبت یادگیری قرائت‌آموزی و تدبر در آیات و مضامین قرآنی، با قرآن انس می‌گیرند و تربیت نسلی می‌شوند. به تعبیر گویاتر، جلسات قرآنی به سکویی برای تربیت دینی و انتقال آموز‌ه‌های فرهنگی تبدیل شده است. قلب کمپین فشار حداکثری، منهدم‌سازی تاب‌آوری جامعه و کاستن از بازدارندگی حکومت در خارج از مرزهای ایران است. اگر قرآن توانسته است غزه را بیش از یک سال در برابر یک رژیم سفاک و جنایتکار و یک مافیای تروریستی مقاوم و سرافراز نگه دارد، حتما خواهد توانست ایران را نیز در برابر تحریم و تهدید و فشار حداکثری سیاسی و اقتصادی پیروز کند. نسل جدید به خدا بازخواهد گشت، اگر قرآن به زیست و سیاست بازگردد.

ارسال نظر
پربیننده