فروش ستاره با نخاله
علیرضا داربی: در حالی که سوتهای آخر لیگ بیستوچهارم فوتبال ایران کمکم به صدا درمیآید و تیمهایی مثل تراکتور و سپاهان در کورس قهرمانی نفس به نفس هم میدوند، پشت پرده فوتبال ایران اتفاقاتی در جریان است که صدای هر فوتبالفهمی را درمیآورد. بازار نقل و انتقالات این روزها بیشتر شبیه یک میدان بیقانون است؛ جایی که دلالها ساز خود را میزنند و جیب باشگاهها را با شیوههایی عجیب و غریب خالی میکنند.
در قلب این آشفتهبازار، سناریویی آشنا در حال تکرار است: «پکیجهای دلالی»؛ یک بازیکن معروف را نشان میدهند اما شرط میگذارند که چند بازیکن گمنام و بیکیفیت را هم به عنوان پیوست، به باشگاه قالب کنند. به زبان ساده، دلالها باشگاهها را مجبور میکنند برای رسیدن به یک ستاره، چند بازیکن بُنجل را هم با قراردادهای سنگین جذب کنند. این تجارت ناصواب نهتنها تیمها را از لحاظ فنی ضعیف میکند، بلکه منابع مالی باشگاهها را نیز به طرز فاجعهباری به باد میدهد.
در فوتبال دنیا، ایجنتها نقش مهمی دارند. آنها باید با مجوزهای رسمی، واسطهای سالم میان باشگاه و بازیکن باشند. اما در فوتبال ایران، «ایجنتبازی» بیشتر به یک تجارت زیرزمینی شباهت پیدا کرده است. بسیاری از این واسطهها، بدون اینکه کمترین اعتباری از فیفا یا فدراسیون داشته باشند، پشت میز مذاکرات مینشینند و مهرههای خود را به تیمها تحمیل میکنند.
نکته جالب و در عین حال تلخ ماجرا این است که این بساط در اقتصادی برپا شده که دیگر رمقی ندارد. در حالی که دلار و سکه بالا و پایین میشود و مردم عادی برای یک لقمه نان در مضیقهاند، در همین فوتبال پکیجهای دلالی با قراردادهای میلیاردی دست به دست میشوند؛ انگار نه انگار باشگاهها با بحران مالی دست و پنجه نرم میکنند یا بدهیهای انباشته، آنها را تا مرز نابودی کشانده است.
باشگاههایی که باید با وسواس به دنبال رفع نیازهای فنی خود باشند، گاه به خاطر روابط پشت پرده یا منافع شخصی برخی مدیران، اسیر این پکیجهای اجباری میشوند. نتیجه؟ پر شدن لیست بازیکنان از نفراتی که تنها برای پر کردن جای خالی لیست آمدهاند، نه برای جنگیدن در زمین. این بازیکنان که اغلب کیفیت لازم برای حضور در تیمهای بزرگ را ندارند، فقط بار اضافه بر دوش تیم و هواداران هستند.
در این میان، فدراسیون فوتبال هم بیشتر از آنکه نقش ناظر سختگیر را بازی کند، تماشاگر بیتفاوت ماجراست. نبود قوانین شفاف، عدم نظارت بر عملکرد ایجنتها و رها بودن بازار نقل و انتقالات، همه دست به دست هم داده تا دلالی و کلاهبرداری در فوتبال ما به یک شغل پردرآمد تبدیل شود.
اگر فوتبال ایران میخواهد روزی طعم حرفهایگری را بچشد، باید با این چرخه معیوب مقابله کند. نظارت دقیق بر فعالیت ایجنتها، صدور مجوز تنها برای افراد واجد شرایط، آموزش مدیران باشگاهها برای دوری از معاملات مشکوک و البته شفافسازی کامل قراردادها، از جمله گامهای ضروری نجات فوتبال ایران است.
نقل و انتقال بازیکنان در ذات خود میتواند شور و اشتیاق به فوتبال ببخشد؛ میتواند تیمها را قویتر کند و لیگ را جذابتر. اما وقتی این فرآیند در چنبره فساد و رانت اسیر میشود، چیزی جز نابودی به بار نمیآورد. فوتبال ایران به جای آنکه پلهای برای پیشرفت باشد، با چنین سیاستهایی به قهقرا میرود.
پایان این مسیر روشن است؛ یا باید با شفافیت و قانون، دست دلالان را از فوتبال کوتاه کرد، یا باید به نظاره نشست که چگونه فوتبال ایران، قطرهقطره آب میشود و جان میدهد؛ در بازاری که ستارهها با نخالهها یکجا به حراج گذاشته شدهاند.