
محمدصدرا مرادی: آقای ظریف بتازگی در گفتوگو با خبرگزاری دولتی ایرنا، اظهاراتی را علیه روسیه مطرح کرد. ظریف گفت در مذاکرات ژنو ۲، جان کری پیشنهادی درباره تعلیق قطعنامههای شورای امنیت ارائه کرد که در آن قید شده بود تعلیق این تحریمها، هر ۶ ماه یکبار انجام شود. ظریف در ادامه با ادعای اینکه او مخالف این پیشنهاد بود، گفت بنا به گفته جان کری، این پیشنهاد در اصل، ایده سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه بوده است. وزیر امور خارجه دولت حسن روحانی در ادامه اظهارات دیگری نیز علیه روسیه مطرح کرد. ظریف گفت: «روسیه ۲ خط قرمز دارد؛ اول اینکه ایران نباید هیچوقت با دنیا روابط آرام داشته باشد و دوم اینکه نباید با دنیا به درگیری برسد. باید در همین حالت ساکن بماند». ظریف در این مصاحبه اتهامات دیگری نیز علیه روسیه مطرح کرد و گفت لاوروف از سوی کرملین مأموریت داشت مانع توافق ایران با غرب شود.
درباره این اظهارات آقای ظریف، چند نکته قابل تامل وجود دارد.
۱- این نخستین بار نیست که ظریف علیه روسیه اظهاراتی مطرح میکند. ظریف همواره در مقاطع مختلف، مواضع علنی علیه روسیه اتخاذ کرده است. در فایل صوتی منتشرشده از گفتوگوی ظریف با سعید لیلاز، این ضدیت با روسها نیز به دفعات تکرار شد و ظریف آنجا نیز اظهاراتی علیه روسیه مطرح کرد. از جمله او ادعاهایی درباره سیاست روسیه در سوریه مطرح کرد و نگرش مسکو به مساله جنگ داخلی روسیه را در تضاد با منافع ملی ایران دانست. به هر حال آقای ظریف در سالهای اخیر، مواضعی درباره روسیه اتخاذ کرده که باعث شده در محافل سیاسی و افکار عمومی، به عنوان یک دیپلمات ضدروسیه شناخته شود.
۲- فارغ از صحت و سقم ادعاهای لاوروف و ظریف علیه یکدیگر درباره منشأ مکانیسم ماشه، این بند از توافق برجام، کاملا به ضرر ایران تمام شد. گنجانده شدن این بند در مفاد برجام باعث شد تروئیکای اروپایی برجام، با طرح بهانههای غیرمنصفانه، اقدام به فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران کند. مهمترین نقد وارد شده به ظریف به عنوان رئیس تیم مذاکرهکننده ایرانی در مذاکرات منتهی به برجام، فرآیند اجرایی شدن فعالسازی مکانیسم ماشه بود. بند موسوم به اسنپبک در برجام به گونهای نوشته شد که هر کدام از کشورهای طرف توافق با ایران میتوانستند به صرف طرح یک اتهام (ولو نادرست و ناعادلانه) قطعنامههای شورای امنیت و به تبع آن، تحریمهای این نهاد بینالمللی علیه ایران را فعال کنند. در این بند، هیچ مانعی بر سر راه این سوءاستفاده کشورهای غربی از آن وجود نداشت. انتقاد اساسی از آقای ظریف این است که چرا نسبت به این موضوع، بیتوجه بوده و نسبت به جلوگیری از سوءاستفاده آمریکا و تروئیکای اروپا دوراندیشی نکرده است. به هر حال بند موسوم به مکانیسم ماشه، یکی از بدترین موارد و تجربهها در حوزه توافقنامههای بینالمللی ایران است. اینکه دیگر کشورها چه ایده جایگزینی داشتهاند و فارغ از ماهیت این ایدهها و ضدیت آنها با منافع ملی، مکانیسم ماشه ایده هر کدام از طرفین بوده باشد، مورد تایید آقای ظریف قرار گرفت و منافع ملی را زایل کرد. نتیجه این بند در نهایت این شد که آمریکا و ۳ کشور اروپایی خودشان برجام را نقض و سپس از طریق بند مکانیسم ماشه، تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را نیز مجددا فعال کردند! این یک معادله ۲ سر باخت برای ایران و دولت روحانی بود.
۳- رفتار روسیه در ماجرای فعالسازی مکانیسم ماشه، در راستای احقاق حقوق و دفاع از منافع ملی ایران ارزیابی میشود. حتی اگر با ذهنیت بدبینانه به عملکرد روسیه در تقابل با فعالسازی مکانیسم ماشه نگاه کنیم، در این واقعیت آشکار نمیتوان تردید کرد که روسها با حمایت از موضع ایران در قبال فعالسازی مکانیسم ماشه و تاکید بر غیرقانونی بودن این اقدام اروپاییها باعث شدند هم اعتبار این اقدام ضدایرانی غرب مخدوش شود؛ هم بازگشت قطعنامههای ضدایرانی بدون اجماع باشد و هم با ایجاد شکاف در شورای امنیت، فرآیند اجرایی تحریمها و نظارت شورای امنیت بر میزان پایبندی کشورها نسبت به این تحریمها مختل و مخدوش شود. مسکو هم به صورت جداگانه و هم از طریق لاوروف و در قالب نامه مشترک با همتایان ایرانی و چینی به دبیرکل سازمان ملل، اعلام کرد فعالسازی مکانیسم ماشه خلاف قوانین بینالمللی و مقررات موجود در برجام است. مقامات روسیه به این نیز بسنده نکرده و صراحتا اعلام کردند از نظر آنها قطعنامه ۲۲۳۱ در ۱۸ اکتبر یعنی ۲۶ مهر پایانیافته تلقی شده، لذا مسکو تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران را اجرا نخواهد کرد. وزارت خارجه روسیه روز جمعه نیز با صدور بیانیهای بر این موضوع تاکید و تصریح کرد از این به بعد، موضوع هستهای ایران باید در آژانس صرفا به عنوان یک موضوع پادمانی تلقی شود.
این بخش از بیانیه وزارت خارجه روسیه تاکید میکند این کشور معتقد است نظارتهای فراپادمانی آژانس نسبت به فعالیتهای هستهای ایران باید خاتمه یابد. در واقع روسیه با این بیانیه اعلام کرد هر نوع اقدامی که موضوع هستهای ایران را در قالب مقررات فراپادمانی بررسی کند، با مخالفت روسیه مواجه خواهد شد. بنابراین در حالی که ۳ کشور اروپایی برجام، به تبعیت از آمریکا با فعالسازی مکانیسم ماشه و اعمال مجدد تحریمهای شورای امنیت، دنبال تشدید فشار و افزایش تنش با ایران هستند، روسیه نهتنها این اقدام را غیرقانونی دانسته، بلکه صراحتا اعلام کرده تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را اجرا نمیکند. جدا از انجام همکاریهای اقتصادی، سرگئی لاوروف طی روزهای اخیر اعلام کرد روسیه همکاریهای نظامی خود با ایران را انجام میدهد و نیازهای ایران به تجهیزات و تسلیحات را نیز برآورده خواهد کرد. در واقع این سیاست روسیه، جدا از اینکه باعث میشود در شورای امنیت بر سر ایران یک شکاف بزرگ ایجاد شود، به واسطه بیتوجهی به تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، اعتبار این تحریمها را مخدوش کرده و زمینه دور زدن این تحریمها توسط سایر کشورها را نیز فراهم میکند. بویژه اینکه این موضع روسیه میتواند موانعی در مسیر تشکیل کمیتههای نظارتی برای بررسی میزان پایبندی کشورها به اجرای تحریمهای شورای امنیت علیه ایران ایجاد کند. روسیه اکنون رئیس دورهای شورای امنیت سازمان ملل است و این جایگاه در سیاست مسکو علیه تحریمهای ضدایرانی موثر است.
۴- آمریکا به همراه ۳ کشور اروپایی برجام دنبال تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران است. کاملا مشخص است ترامپ به دنبال افزایش تنش با ایران است. کشورهای اروپایی نیز در فقره فعالسازی مکانیسم ماشه نشان دادند تابعیتشان از آمریکا مختص و محدود به حضور دموکراتها در کاخ سفید نیست و هر دولتی در آمریکا روی کار باشد، آنها سیاستهای خود بویژه در قبال ایران را با کاخ سفید هماهنگ میکنند. در چنین شرایطی که آمریکا یک سیاست دووجهی تشدید فشار اقتصادی و افزایش تنش از طریق رژیم صهیونیستی را علیه ایران در دستور کار گذاشته، همراهی روسیه و چین با ایران میتواند یک فرصت تنفس دیپلماتیک برای ایران فراهم کند. همافزایی ایران، چین و روسیه در مقابله با فعالسازی مکانیسم ماشه نشان داد تجمیع ظرفیت ۳ کشور، آن هم با توجه به شرایط خاص ایران، تا چه اندازه مثمرثمر است. حفظ این ائتلاف راهبردی، نه تنها در بعد اقتصادی و عدم پایبندی به تحریمهای شورای امنیت، بلکه در ابعاد سیاسی و امنیتی نیز فرصتهای جدیدی برای ایران ایجاد کرده است. تردیدی نیست مسکو و پکن، هر کدام به خاطر منافع ملی خود، اکنون تصمیم گرفتهاند در کنار ایران و مقابل غرب بایستند. اکنون منافع ۳ کشور، در ماجرای تقابل غرب با ایران به هم گره خورده و این موضوع، یک امتیاز مهم برای ایران تلقی میشود.
بنابراین در چنین شرایطی که قدرتهایی مانند روسیه و چین بر سر موضوع ایران در حال تقابل با آمریکا و اروپا هستند، حفظ این ائتلاف، تقویت و توسعه آن، یک ضرورت آشکار و غیرقابل تردید است. در چنین شرایطی، اظهارات اخیر آقای ظریف علیه روسیه، نشانهای از وقتنشناسی و بیتوجهی به منافع ملی و ارجحیت دادن به مسائل و منافع شخصی است.
به هر حال چه روایت لاوروف درست باشد، چه روایت ظریف، آنچه مهم است، مواضع و رفتار دولت روسیه در دفاع از حقوق ایران و در تقابل با آمریکا و اروپاست. اینکه پشت درهای بسته چه اتفاقاتی گذشت، برای افکار عمومی مشهود نیست اما آنچه برای جامعه پیداست، حمایت روسیه از ایران در ماجرای فعالسازی مکانیسم ماشه است. تا الآن، هم مواضع اعلامی و هم مواضع اعمالی روسیه، به سود ایران بوده است.
همانگونه که گفته شد، در شرایطی که آمریکا و قدرتهای اروپا هر آنچه میتوانستند در دشمنی با مردم ایران انجام دادهاند و نقشههای شوم و خطرناکی برای ایران کشیدهاند، حمایت روسیه و چین از ایران یک فرصت مغتنم است. اکنون شورای امنیت بر سر ایران دوپاره شده و ایران بیش از هر زمانی به حفظ این شرایط نیازمند است.
در چنین شرایطی که روسیه و چین تمامقد در دفاع از ایران در مقابل نقشههای خطرناک غرب ایستادهاند، چرا آقای ظریف باید از طریق خبرگزاری دولت یعنی تریبون رسمی جمهوری اسلامی ایران، افکار عمومی را نسبت به حمایت روسیه از ایران بدبین و مشکوک کند؟!
آقای ظریف گفته است یک سیاست ثابت روسیه درباره ایران این است که مانع میشود ایران یک روابط آرام با سایر کشورها داشته باشد.
گفتن این حرف آن هم در این شرایط، حقیقتا نعل وارونه زدن و سرنا را از سر گشاد نواختن است. اکنون این غرب است که نهتنها نمیخواهد روابط آرامی با ایران داشته باشد، بلکه از یک سو تحریمها را علیه ملت ایران تشدید کرده و از سوی دیگر با تجهیز رژیم صهیونیستی به مدرنترین سلاحها دائم ایران را به حمله نظامی تهدید میکند. واقعیت سیاست غرب در قبال ایران در جنگ ۱۲ روزه برای مردم ایران آشکار شد. در چنین شرایطی که روسیه از یک سو در حمایت از ایران مقابل تحریمهای شورای امنیت ایستاده و از سوی دیگر همکاریهای نظامی با ایران را افزایش داده، اظهارات آقای ظریف حقیقتا شگفتآور و مایه تأسف است.
جالبتر اینکه حتی برخی همفکران آقای ظریف نیز به صورت غیرمستقیم نسبت به این اظهارات او علیه روسیه انتقاد و با اشاره به تلاشهای روسیه برای میانجیگری در موضوع هستهای، به نقش مسکو برای کاهش تنش در شرایط فعلی اشاره کردند.
یعنی آنها حتی ذیل موضوع مذاکره با غرب نیز به نقش روسیه معترفند و ترجیح میدهند در شرایط فعلی، به زعم خود، روی وجه مثبت مواضع روسیه در قبال ایران تمرکز کنند.
به هر حال، این قبیل مواضع و اظهارات آن هم در شرایط حساس کشور، نسنجیده و خلاف منافع ملی است. ضمن اینکه یک برآورد بدبینانه نسبت به اظهارات وی نیز وجود دارد که باعث طرح شائبههایی درباره ماهیت اظهارات او علیه روسیه، آن هم در شرایط فعلی میشود.
گویا آقای ظریف تمایل دارد این ذهنیتهای بدبینانه و شائبهها را نسبت به خود تقویت کرده و خود را در موضع اتهام قرار دهد.
حتما آقای ظریف خوب میداند با توجه به صفبندیهای فعلی در شورای امنیت بر سر ایران، اظهارات او علیه روسیه و بدبین کردن افکار عمومی نسبت به ماهیت سیاستهای روسیه در قبال ایران، کدام طرف را خشنود کرده و در راستای سیاستهای کدام طرف است. بنابراین شاید برای شخص ظریف بهتر آن است از قرار گرفتن در موضع اتهام اجتناب کند.