23/خرداد/1404
|
03:54
۲۲:۲۸
۱۴۰۴/۰۳/۰۷
فینال جام حذفی امشب بین استقلال و ملوان در اراک

جامی برای بهبود همه زخم‌ها

زهره فلاح‌زاده: یک پنجشنبه‌ داغ، نه در تهران، نه در انزلی، بلکه در اراک. استقلال و ملوان، ۲ تیم از ۲ جغرافیای متفاوت، در یک زمین بی‌طرف و یک فینال سرنوشت‌ساز؛ بازی آخر، امید آخر.
استقلال در فصل ۰۴-۱۴۰۳، اگر چیزی نداشت، بحران داشت. اگر امتیاز جمع نکرد، ۶ سرمربی عوض کرد. اگر قهرمانی به دست نیاورد، ناکامی را بغل کرد. سالی بود که در آن تیم محبوب پایتخت، انگار روی ریل سرگردانی حرکت می‌کرد. جواد نکونام ناباورانه دوام نیاورد. موسیمانه بی‌معرفت بود. بوژوویچ آمد و باخت و باخت. بختیاری‌زاده آمد، خودش هم نفهمید چرا رفت. محمد نوازی آمد تا شاید برای چند هفته تیم را بیدار کند و در نهایت مجتبی جباری آمد، نه با لباس مدیر فنی، بلکه با کت سرمربیگری؛ آرام، بی‌حاشیه اما با کاریزمایی که هوادار استقلال، کم‌کم باورش کرد.
استقلال اگر در لیگ چیزی نگرفت، دست‌کم زنده ماند. نه سقوط کرد، نه سقوط آزاد داشت. اما در مقیاس آبی‌ها، فصل سپری‌شده خود خود فاجعه بود؛ فصلی که در آن از ۶ بازی مقابل پرسپولیس، سپاهان و تراکتور، تنها یک تساوی گرفت و 5 شکست تلخ را تجربه کرد. فصلی که اگر جام حذفی هم به سرنوشت لیگ ختم شود، باید آن را «سیاه‌ترین فصل تاریخ باشگاه» نامید، بی‌هیچ اغراق و تعارف.
اما جام حذفی، همواره یک در پشتی برای بازگشت قهرمانان بوده و حالا جباری و تیم زخمی‌اش، فقط یک 90 دقیقه دیگر فاصله دارند تا جام را در دست بگیرند و فصل را با یک قاب روشن و یک قاب نجات‌بخش ببندند.
آن‌ سو ملوان است؛ تیمی از ساحل خزر، با پیشینه‌ای غنی اما بدون جامی برای نسل جدید. تیمی که اگرچه سال‌هاست رنگ برد مقابل استقلال را ندیده اما در جام حذفی، چیزی برای از دست‌ دادن ندارد. تیمی که با حذف سپاهان در ضربات پنالتی، ثابت کرد می‌توان با چنگ و دندان، با غیرت و با بازی حساب‌شده، غول‌ها را زمین زد.
برای استقلال اما این بازی چیزی فراتر از یک فینال معمولی است. این بازی، فرصتی است برای فرار از فصلی پر از زخم و شکست. هواداری که در داربی رفت و برگشت تحقیر شد، مقابل تراکتور زانو زد، از سپاهان فقط یک امتیاز گرفت و در نهایت به رتبه‌ای رسید که هرگز باور نمی‌کرد، حالا فقط یک خواسته دارد: جام، همین حالا، همین‌ جا، در اراک.
جباری اما فقط یک سرمربی موقت نیست. اگر استقلال امروز قهرمان شود، شاید او در ذهن هوادار برای آینده تثبیت شود. شاید باشگاه برای یک بار هم که شده، در آینده نه چندان دور به جای اسم‌های پرطمطراق و رزومه‌های پر از بندهای تبلیغاتی، به مردی اعتماد کند که از دل همین باشگاه آمده و فوتبال را نه در کلاس‌های یوفا، که در زمین، در تمرین، در درد و در دل سپری کرده.
پیچ‌وخم‌های ماجرا همین‌ جا تمام نمی‌شود. بحث سهمیه آسیایی، به اندازه خود فینال داغ است. اگر ملوان قهرمان شود و استقلال بازنده، سهمیه آسیایی می‌رسد به تیمی که احتمالاً مجوز حرفه‌ای ندارد. اگر استقلال قهرمان شود اما مجوز نگیرد، باز هم سهمیه در بلاتکلیفی می‌ماند و از آن‌سو پرسپولیس – تیم سوم جدول – چشم دوخته به این فینال. شاید ملوان قهرمان شود و خودش به ‌دلیل نداشتن زیرساخت حرفه‌ای حذف شود، تا سهمیه برسد به تیمی که از سایه بیرون آمده. البته پرسپولیس هم هنوز موفق به گرفتن مجوز نشده و این یعنی فینال امسال، بیشتر شبیه یک طنز تلخ اداری - فوتبالی است؛ جامی برای قهرمانی اما بی‌برنده‌ قطعی!
در چنین فضایی، ملوانی‌ها با انگیزه‌ای دوچندان وارد میدان می‌شوند. آنها می‌خواهند یاد و خاطره مرحوم استاد بهمن صالح‌نیا، مرد بزرگ فوتبال گیلان و موسس محبوب ملوان را زنده کنند. آنها فینالیست هستند، بی‌ادعا اما با رؤیایی بزرگ؛ اینکه در اراک، یک شگفتی دیگر خلق کنند. شاید با همان حربه همیشگی‌شان: کشاندن بازی به وقت اضافه و ضربات پنالتی و بازی با اعصاب تیم مقابل.
اما استقلال این‌بار با بوی جام به میدان می‌آید. با عطش، با خشم، با حسرت. تیمی که بازی با نفت آبادان نشان داد در بحران هم می‌تواند برنده شود، حالا برابر ملوان نه به تساوی، نه به وقت اضافه، بلکه فقط به یک چیز فکر می‌کند: جام، بی‌اما و اگر.
این بازی، فراتر از فینال است. برای جباری، شاید آغاز یک دوران باشد. برای استقلال، شاید پایانی آبرومند و برای فوتبال ایران، شاید یکی دیگر از آن سناریوهای غریب که در آن قهرمان جام نمی‌داند فصل بعد در آسیا هست یا نه!
ساعت به آغاز فینال نزدیک می‌شود. اراک، میزبانِ روز سرنوشت است. یا استقلال، این فصلِ پرتنش را با لبخند به پایان می‌برد، یا ملوان، آخرین ضربه را می‌زند و نام خود را در تاریخ ثبت می‌کند. هر دو تیم نه برای باخت، که فقط برای برد آمده‌اند.
چشمان‌تان را از تلویزیون برندارید؛ امروز جام حذفی به خانه یکی از این ۲ تیم خواهد رفت.
اما قبل از آن، باید یک حقیقت را پذیرفت: هر تیمی ملوان را دست‌کم بگیرد، محکوم به پشیمانی است و مجتبی جباری، اگر بخواهد سال بد استقلال را به پایانی خوش گره بزند، باید در ۹۰ دقیقه کار را یکسره کند و نگذارد این قصه، به ضربات پنالتی بکشد.

***
استقلال - ملوان؛ دوئل دهم در جام حذفی

در روزگاری که فوتبال ایران هر روز بیشتر از گذشته از ریشه‌هایش دور می‌شود، تقابل استقلال و ملوان در فینال جام حذفی یک نوستالژی زنده است. این ۲ تیم باسابقه، برای دهمین بار در چارچوب این رقابت‌ها مقابل هم قرار می‌گیرند؛ دوئلی که در تاریخ جام حذفی تنها چند نمونه مشابه دارد.
فینال امروز در اراک، دومین فینال مشترک این ۲ تیم در تاریخ جام حذفی است. نخستین آن، همان جدال تاریخی 29 اسفند سال ۱۳۶۹ بود که پس از ۱۲۰ دقیقه فوتبال بی‌گل، به ضربات پنالتی کشیده شد. پنالتی‌ای که شاهرخ بیانی به تیر دروازه زد و جامی که ملوان دوست‌داشتنی آن روزها از تهران به انزلی برد.
* کفه ترازو به سود آبی‌ها
در ۹ تقابل قبلی استقلال و ملوان در ۷ دوره مختلف جام حذفی، آبی‌های پایتخت دست بالاتر را داشته‌اند؛ ۴ بار پیروز و ۳ بار حذف شدند. ۲ برد آخر استقلال مقابل ملوان با نتیجه مشابه ۲-۰ بوده و جالب اینکه هر دو بار، مازیار زارع – سرمربی امروز ملوان – روی نیمکت تیم شکست‌خورده نشسته بود.
با این حال، ملوان هم در خاطره‌ها کارنامه درخشانی مقابل استقلال دارد. در دهه ۶۰ و روزهای طلایی فوتبال شمال، ملوان ۲ بار استقلال را از دور رقابت‌ها کنار زد. آخرین برد آنها در جام حذفی به فصل ۹۰-۸۹ بازمی‌گردد؛ زمانی که انزلی‌چی‌ها موفق شدند آبی‌پوشان را با نتیجه ۲ بر یک شکست دهند.
* وقتی حذفی نام دیگرش «درام» است
در ۳ دوره از ۷ مصاف قبلی، سرنوشت در وقت قانونی مشخص نشده. نخستین دوئل این 2 تیم در سال ۱۳۵۶ برگزار شد؛ جایی که‌ با تساوی یک - یک به ضربات پنالتی کشیده شد و در نهایت استقلال فاتح میدان شد. سال ۱۳۷۴ هم داستان مشابهی رقم خورد: برد یک بر صفر استقلال در تهران، جبران باخت در انزلی توسط فرهاد پورغلامی و در نهایت گل طلایی صادق ورمزیار در وقت اضافه که استقلال را به فینال فرستاد. ملوان تیمی است که جام حذفی را خوب می‌شناسد؛ از همان سال‌های اول که نامش با مرحوم صالح‌نیا و محمد احمدزاده و درخشش در آزادی گره خورده بود. احمدزاده هنوز هم مرد شماره یک این دوئل‌هاست؛ او با ۳ گل، بهترین گلزن تاریخ تقابل‌های استقلال و ملوان در جام حذفی است. او سال ۱۳۶۶ در هر 2 بازی رفت‌ و برگشت برای ملوان گلزنی کرد و نامش را در تاریخ جاودانه ساخت.
امروز همه نگاه‌ها به اراک است؛ جایی که یک تاریخ قدیمی بار دیگر زنده می‌شود. ملوان، تیمی که آمده تا خاطره بزرگان را زنده کند و استقلال، تیمی زخمی که می‌خواهد جامی برای التیام یک فصل تلخ به خانه ببرد.
نبردی که از ۱۳۵۶ شروع شده، حالا پس از ۴۸ سال در ۱۴۰۴ به نقطه‌ای تازه رسیده است. ملوانی‌ها به دنبال بازآفرینی افتخار هستند و استقلالی‌ها تشنه‌ پایانی خوش. هیچ چیز در این بازی قطعی نیست جز اینکه جام، فقط به یکی از ۲ تیم لبخند خواهد زد.

ارسال نظر
پربیننده