معمای عمری
بهراد رشوند: گاهی فوتبال، قصهاش را با لبخند یک بازیکن شروع نمیکند؛ با زخم و اجبار و غربت آغاز میشود اما پایانش میتواند معادلهای را در تیمی بزرگ زیر و رو کند. محمد عمری، وینگر پرسپولیس که برای انجام خدمت سربازی راهی ملوان شد، حالا برگشته و درست وسط شلوغترین فصل نقل و انتقالات باشگاه، به سادگی میتواند تمام نقشهها را به هم بزند.
فینال جام حذفی اگرچه با شکست ملوان به پایان رسید اما ستارهای داشت که حتی در قامت بازنده هم دیده شد؛ محمد عمری، مرد بیصدا اما تأثیرگذار ملوان انزلی، همان کسی که حالا با پیراهن پرسپولیس برگشته تا یا جای کسی را بگیرد یا جای چیزی را در بازار پر کند.
* پسر پرسپولیس از راه رسید
وقتی عمری ۲ سال پیش راهی ملوان شد، خیلیها تصور کردند پروژهاش در پرسپولیس به بنبست خورده؛ نه جایی در ترکیب داشت، نه امیدی به نیمکت. ازدحام وینگرهای قرمزپوش فرصت بازی را از او گرفته بود و برای یک بازیکن ۲۳ ساله، منتظر ماندن، گزینه معقولی نبود. سربازی را انتخاب کرد، در سکوت به انزلی رفت و حالا با تجربهای گرانبها برگشته؛ تجربهای که در آن، هم فوتبال یاد گرفت، هم فشار را لمس کرد، هم دیده شد.
در فینال مقابل استقلال، اگرچه ملوان شکست خورد اما عمری از معدود بازیکنانی بود که چشمها را با خودش همراه کرد. سرعت، جسارت، درگیری در دوئلها و عطش متفاوتی که داشت، او را به چهره اول تیم مازیار زارع تبدیل کرد. چه بسا اگر لحظه آخر، ضربه چشمی در گل نمینشست، امروز او با جام از انزلی خداحافظی میکرد.
* در ترافیک، جای توقف نیست
بازگشت عمری اما همزمان شده با شلوغترین صف ممکن در پرسپولیس؛ صف وینگرها. رضا شکاری، محمدامین کاظمیان، مجتبی فخریان، تیوی بیفوما؛ تازه به این جمع باید فرشاد احمدزاده، اوستون ارونوف، امید عالیشاه و شاید یاسین سلمانی را هم اضافه کرد. فهرستی عجیب و سنگین که هر مربیای را وسوسه میکند برای چیدمانهای تهاجمی و متنوع اما همزمان این خطر را دارد که برخی ستارهها، در ازدحام استعدادها، خاموش شوند.
در این بین، جای محمد عمری کجاست؟ آیا به عنوان وینگر راست یا چپ وارد رقابت میشود؟ یا شاید اسماعیل کارتال نگاه متفاوتی به او دارد. مربی ترک پرسپولیس در همان هفتههای نخست حضورش، تأکید ویژهای روی بازیکنان سرعتی در کنارهها داشت؛ بازیکنانی که بتوانند در یکبهیک برتری ایجاد کنند، دفاع را باز کنند و خط حمله را به تحرک درآورند. عمری، دستکم در ملوان، همین کار را بارها و بارها انجام داد.
* مهرهای برای زمین یا بازار؟
اما مساله فقط فوتبال نیست. عمری حالا به نقطهای از اعتبار رسیده که میتواند نه فقط در زمین، بلکه در بازار نقل و انتقالات هم تبدیل به یک ابزار چانهزنی شود. گفته میشود باشگاههایی مثل سپاهان، گلگهر و همین ملوان، به دنبال جذب او هستند. پرسپولیس فعلا در موضع رسمیاش اعلام کرده: «عمری فروشی نیست». ولی اگر تجربه سالهای گذشته چیزی به ما آموخته باشد، این است که «غیر قابل فروش» در فوتبال ایران مفهومی سیال دارد؛ گاهی فقط به این معناست که قیمتش را بالا ببرند.
در شایعات آمده پرسپولیس میتواند با واگذاری عمری به سپاهان، آریا یوسفی را جذب کند یا مثلا با گلگهر وارد مذاکره شود و محمدمهدی زارع را به خدمت بگیرد. اینجا دقیقا همان نقطهای است که فوتبال، با نقل و انتقالات گره میخورد و ناگهان سرنوشت یک بازیکن، در گرو چانهزنی مدیران باشگاهها قرار میگیرد.
* از سکو تا ترکیب
با همه اینها، هنوز یک چیز باقی میماند: کیفیت خود بازیکن. اگر عمری در تمرینات پیشفصل کارتال را قانع کند، اگر بتواند در همان هفتههای اول نقش تأثیرگذاری در تیم داشته باشد، آنوقت همه معادلات تغییر خواهد کرد. از همین حالا هم زمزمههایی درباره احتمال جدایی یاسین سلمانی شنیده میشود. اگر این اتفاق بیفتد، فضا برای عمری باز میشود و شاید دیگر نیاز نباشد پرسپولیس او را به عنوان ابزار معامله نگاه کند.
در فوتبال اما هیچ چیز قطعی نیست. شاید عمری همین تابستان دوباره جدا شود، شاید بماند و بدرخشد، شاید هم دوباره به نیمکتی بازگردد که زمانی از آن فرار کرده بود اما یک چیز روشن است: او در ۲۵ سالگی دیگر آن بازیکن خام و جوان ۲ سال پیش نیست. حالا بازگشته، با بدنی آماده، تجربهای سخت و نگاهی تازه و در تیمی که به دنبال پوستاندازی است، شاید همین کافی باشد تا معادلهای را به هم بزند که کسی انتظارش را ندارد.