مهدی طاهرخانی: نوشتن درباره مدیری که سالها پرسپولیس را در سختترین روزها اداره کرده و از بحرانهای متعدد عبور داده، آسان نیست. رضا درویش برای بسیاری از هواداران، نماد ثبات و عقلانیت در باشگاهی بود که همیشه درگیر حاشیههای مالی و مدیریتی بود اما امروز شرایط متفاوت است؛ امروز دیگر سخن از ماندن یا نماندن او نیست، بلکه پرسش این است: ادامه این مسیر چه آسیبی به پرسپولیس خواهد زد.
* دستاوردهای روشن، واقعیتهای تلخ
کارنامه درویش خالی از موفقیت نیست. قهرمانیهای لیگ و جام حذفی، جذب بازیکنان کلیدی و مدیریت بحرانهای مالی، بخش مهمی از میراث اوست. هواداران منصف هم این را فراموش نمیکنند اما در کنار این کارنامه، واقعیت تلخی وجود دارد: سلسله اتفاقات اخیر – از جدایی کارتال، انتخاب وحید هاشمیان، ولخرجیهای رقبای مستقیم و فشارهای فدراسیون – همه دست به دست هم داده تا موقعیت مدیرعامل پرسپولیس بیش از هر زمان دیگری متزلزل شود.
* هوادار دیگر اعتماد ندارد
امروز هوادار پرسپولیس نسبت به همه چیز بدبین است؛ نهتنها به بازیکنان و مربیان، بلکه به مدیر باشگاه نیز. شعارهای سکوها نشانه روشنی است از بیاعتمادی. پرسپولیس تیمی است که دقیقه ۹۴ گل میزند اما باز هم جام را از دست میدهد. این ناکامیها، در ذهن هواداران پای مدیریت نوشته میشود، حتی اگر همه ماجرا گردن درویش نباشد. در چنین فضایی، هر تلاشی برای بازسازی اعتماد، به شکست میانجامد.
* ماندنی که به ضرر است
ماندن درویش در این شرایط نه به سود خودش است نه به سود پرسپولیس. مگر اینکه تیم بتواند معجزه کند و ۲۹ هفته پیاپی پیروز شود تا صداها خاموش شود؛ چیزی که در واقعیت فوتبال امروز غیرممکن است. حتی اگر پرسپولیس چند بازی هم ببرد، با یک مساوی یا شکست، دوباره همان آش است و همان کاسه.
این روش اصلاحشدنی نیست. مانند استخوانی است که لای زخم مانده و درمان را ناممکن میکند. درویش اگر امروز هم بماند، نتیجهای جز فرسایش شخصی و افزایش حاشیهها برای باشگاه نخواهد داشت.
* فرصتطلبان در سایه
باید واقعیت دیگری را هم دید: کسانی هستند که در تیمهای دیگر هرگز تأیید صلاحیت نمیشوند اما امروز تصور میکنند با رفتن درویش میتوانند بر صندلی مدیریت پرسپولیس بنشینند. ایرادی ندارد؛ شاید تجربه واقعی نشان دهد آنها چه در چنته دارند اما این نباید بهانهای شود برای آنکه باشگاه در فضای ملتهب کنونی گرفتارتر شود.
* پایان یک فصل؛ آغاز آرامش؟
دستاوردهای درویش در تاریخ پرسپولیس باقی میماند. جامهایی که بالای سر رفت و بحرانهایی که با او پشت سر گذاشته شد، بخشی از حافظه هواداران است اما یک مدیر موفق فقط با ماندن جاودانه نمیشود؛ گاهی هنر او در شناخت زمان درست رفتن است.
برای آرام شدن فضا و بازگشت اعتماد نسبی به سکوها، شاید بهترین راه این باشد که درویش، پیش از آنکه فشارها سنگینتر شود و اتفاقی تلختر رخ دهد، خودش به خودش رحم کند و با تصمیمی سخت اما درست، از پرسپولیس خداحافظی کند.
درباره درویش و پرسپولیس؛ وقت خداحافظی نرسیده؟
برای ماندن برو
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها