24/شهريور/1404
|
01:28
نگاهی آینده‌پژوهانه به تحولات جهانی و راهی که ما باید در پیش بگیریم

این جهان گذرا و مسأله ایران

علی حسین‌خانی: دنیا در حال تجربه دگرگونی‌هایی است که نه‌تنها عرصه‌های سیاسی و اقتصادی، بلکه فرهنگ، جامعه و حتی شیوه زیست انسان‌ها را در بر گرفته است. 4 نیروی اصلی در این تغییرات بیش از همه خودنمایی می‌کند: رقابت‌های ژئوپلیتیک، جهش‌های فناورانه، بحران‌های اقلیمی و تغییرات جمعیتی. این نیروها در هم ‌تنیده‌اند و هیچ‌یک را نمی‌توان جدا از دیگری فهمید. ایران نیز در مرکز این میدان قرار دارد؛ کشوری با تمدنی دیرینه و موقعیتی ژئوپلیتیک که فرصت‌ها و تهدیدهای ناشی از این تحولات را به ‌طور همزمان تجربه می‌کند.
* دگرگونی‌های جهان و جهان دگرگون
جهان امروز در میانه‌ تغییراتی بنیادین قرار دارد؛ تغییراتی که هم سیاست و هم اقتصاد، هم فناوری و هم محیط ‌زیست را در بر گرفته است. در عرصه ژئوپلیتیک، جنگ‌ها و بحران‌های مداوم، رشد جریان‌های راست افراطی و افزایش ملی‌گرایی در نقاط مختلف و چرخش قدرت از غرب به شرق، نظم بین‌الملل را بیش از هر زمان دیگری شکننده کرده است. کشورها دیگر کمتر به اتحادهای پایدار تکیه می‌کنند و بیشتر در قالب ائتلاف‌های موقت و مساله‌محور وارد عمل می‌شوند. چنین شرایطی برای ایران قرار گرفتن در 3 وضعیت ممکن است: از یک ‌سو فرصتی فراهم می‌کند تا به‌ عنوان بازیگری موازنه‌گر جایگاه خود را تثبیت کند و از سوی دیگر خطری در کمین است که حاشیه مانور سیاسی کشور را محدود کند و از سوی سوم ممکن است ایران بر لبه تیز ستیزها قرار گیرد. در کنار این تحولات سیاسی، فناوری، موتور اصلی دگرگونی‌های جهانی است. هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، زنجیره‌ بلاک (Blockchain) و داده‌های بزرگ دیگر تنها ابزارهای تخصصی نیستند، بلکه زندگی روزمره را دگرگون کرده‌اند. از صنعت و کشاورزی تا آموزش و سلامت، همه به سرعت در حال متأثر شدن از این فناوری‌ها هستند. تجربه نشان داده هر کشوری بتواند قوانین شفاف و زیرساخت‌های مطمئن برای این فناوری‌ها فراهم کند، در آینده از قدرت و نفوذ بیشتری برخوردار خواهد بود.
با این حال، پیشرفت فناورانه به معنای حل شدن همه مشکلات نیست. فشار تورم، نابرابری اجتماعی و بی‌ثباتی شغلی در بسیاری از کشورها همچنان رو به افزایش است. اعتراضات و جنبش‌های اجتماعی دیگر به شکل سنتی و سازمان‌یافته رخ نمی‌دهد، بلکه بیشتر شبکه‌ای، لحظه‌ای و با سرعت بالا شکل می‌گیرد و می‌تواند به ‌سرعت فضای سیاسی را دگرگون کند.
در همین حال، بحران اقلیمی به چالش بزرگ دیگری بدل شده است. گرمایش زمین و خشکسالی، کشورها را وادار کرده مسیر خود را به سمت اقتصاد سبز و کم‌کربن تغییر دهند. همزمان تقاضا برای مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم و نیکل که در تولید باتری‌ها و فناوری‌های نوین نقش کلیدی دارند بشدت افزایش یافته و رقابت تازه‌ای بر سر منابع طبیعی به راه انداخته است. این تحولات اقلیمی و منابعی نه‌تنها آینده اقتصاد، بلکه امنیت و سیاست جهان را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
* امکان‌ها و امتناع‌های دگرگونی‌ها برای ایران
1- ایران در میانه امکان‌ها و امتناع‌های بزرگ قرار گرفته است. امکان‌ها و فرصت‌هایی که می‌تواند سکوی پرش باشد و امتناع‌ها و تهدیدهایی که اگر مدیریت نشود، آینده کشور را آسیب‌پذیر خواهد کرد. نخستین عرصه، دیپلماسی است. دیگر نمی‌توان تنها به روابط سنتی اکتفا کرد. ایران باید در موضوعات مشخص و ملموس مانند مدیریت آب‌های مرزی، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، همکاری در فناوری‌های نو بخصوص با شرکت‌های چینی یا ارتقای سلامت منطقه‌ای وارد عمل شود. چنین دیپلماسی مساله‌محوری قادر است بخشی از فشار تحریم‌ها را خنثی کرده و جایگاه ایران را در معادلات بین‌المللی تقویت کند.
2- در حوزه اقتصاد نیز تحول دیجیتال در حال باز کردن راهی تازه است. بهره‌گیری از هوش مصنوعی و داده می‌تواند صنایع بزرگ کشور، از پتروشیمی و فولاد تا کشاورزی و لجستیک را کارآمدتر و رقابتی‌تر کند اما تحقق این امر وابسته به 3 شرط اساسی است: الف - سرمایه‌گذاری هدفمند، ب - امنیت سایبری جدی و پ - تربیت نیروی ماهر کار. بدون این سه، اقتصاد دیجیتال بیش از آنکه فرصت باشد، به تهدیدی پرهزینه بدل خواهد شد.
3- در کنار اقتصاد، عدالت اجتماعی نیز ستون انسجام ملی است. فشار تورم و شکاف طبقاتی می‌تواند هر برنامه پیشرفت کشور را با بحران مشروعیت روبه‌رو کند. دولت باید با ابزارهای بازتوزیعی هوشمند، مالیات عادلانه، حمایت نقدی مبتنی بر داده و آموزش مهارت‌محور، این شکاف‌ها را مدیریت کند تا سرمایه اجتماعی کشور حفظ شود.
4- سلامت عمومی هم بویژه پس از تجربه کرونا اهمیت دوچندان یافته است. امروز روشن شده سلامت فقط به جسم محدود نیست. سلامت روان نیز باید جدی گرفته شود. فناوری‌های نو می‌تواند دسترسی به خدمات روان‌درمانی و پایش فردی را گسترش دهد اما این امر تنها با گسترش بیمه‌ها، تربیت نیروی متخصص و حفاظت از داده‌های شخصی به نتیجه خواهد رسید. نظام سلامت کشور امکان‌های بسیاری برای مقابله با بحران‌های روانی برای جامعه فراهم می‌کند که نباید از آن غفلت کرد.
5- از سوی دیگر، بحران اقلیمی بیش از همه در ایران خود را در مساله آب نشان داده است. در اقلیمی خشک و نیمه‌خشک، آب حیاتی‌ترین منبع است. راه‌حل پایدار در بازیافت پساب، توسعه آبیاری هوشمند و اصلاح الگوی کشت نهفته است. در شهرها نیز مقابله با گرمای شدید و مصرف بالای انرژی از اولویت‌های فوری به شمار می‌رود.
6- منابع معدنی کشور نیز فرصت تازه‌ای پیش رو می‌گذارد. تقاضای جهانی برای لیتیوم، نیکل و دیگر مواد معدنی حیاتی افزایش یافته و ایران می‌تواند از ذخایر خود بهره گیرد اما این مسیر تنها با خام‌فروشی به نتیجه نمی‌رسد، بلکه نیازمند فرآوری داخلی، استفاده از فناوری‌های پاک و سرمایه‌گذاری در بازیافت است تا ارزش افزوده واقعی خلق شود.
7- همزمان تهدیدهای دیجیتال نیز در کمین است. دیپ‌فیک و جعل‌های دیجیتال می‌تواند اعتماد اجتماعی و امنیت ملی را مخدوش کند. مقابله با این خطر نیازمند ترکیبی از فناوری‌های احراز هویت پیشرفته، آموزش عمومی برای ارتقای سواد رسانه‌ و قوانین به‌روز است.
8- وارد چرخه حکمرانی نشدن نخبگان نیز همچنان چالش جدی دیگری است. اگر چرخه‌ای طراحی نشود که امکان «گردش مغزها» را فراهم آورد، خروج سرمایه انسانی به ضرر پیشرفت ملی تمام خواهد شد. باید شرایطی فراهم شود تا نخبگان همچنان در چرخه نوآوری داخلی نقش‌آفرین باشند.
9- فضا نیز از عرصه‌هایی است که دیگر محدود به نمایش قدرت نیست. ماهواره‌ها اکنون زیرساختی حیاتی برای کشاورزی دقیق، مدیریت بحران و ارتباطات به ‌شمار می‌آیند. ایران هرچند امکانات محدودی دارد اما می‌تواند با سرمایه‌گذاری هدفمند در ماهواره‌های سبک و کاربردی، بخشی از این آینده را به دست آورد.
10- امنیت غذایی یکی از حساس‌ترین حوزه‌هاست. برای کشوری با شرایط اقلیمی ایران، کشاورزی داده‌محور، اصلاح ارقام گیاهی، کاهش ضایعات و تغییر الگوی مصرف غذایی تنها راه‌های تضمین آینده به شمار می‌روند. هر سنسور رطوبت در مزرعه و هر ساعت فعالیت سردخانه می‌تواند ضامن امنیت ملی باشد.
* 3 کلید طلایی برای ایران
ایران برای عبور از چالش‌های امروز و ساختن آینده‌ پایدار، نیازمند 3 رویکرد کلیدی است که همچون ستون‌های اصلی یک راهبرد ملی عمل می‌کنند. نخستین رویکرد، چابکی در سیاست‌گذاری است. در جهانی که شرایط به‌سرعت تغییر می‌کند، قوانین و سیاست‌ها نیز باید همگام با این تغییرات به‌روز شود. تصمیم‌گیری‌های کلان تنها زمانی کارآمد خواهد بود که بر پایه داده‌های به‌روز و تحلیل‌های دقیق بنا شود. چنین چابکی‌ای نیازمند ساختارهای نوین در حکمرانی است؛ ساختارهایی که امکان رصد تحولات جهانی و انعکاس سریع آنها در سیاست‌های داخلی را فراهم آورد.
دومین رویکرد، سرمایه‌گذاری هوشمند است. منابع مالی کشور محدود است و باید به جای پراکنده‌کاری، بر حوزه‌های اولویت‌دار متمرکز شد؛ حوزه‌هایی همچون مواد معدنی حیاتی، انرژی‌های پاک، کشاورزی مدرن و دقیق، دیجیتال و فناوری‌های فضایی. برای آنکه این سرمایه‌گذاری‌ها ثمربخش باشد، باید با نقشه راه روشن فناوری و پیوند واقعی میان دانشگاه و صنعت همراه شود. تنها در این صورت است که سرمایه‌گذاری به موتور تولید ارزش افزوده و قدرت اقتصادی بدل خواهد شد.
سومین رویکرد، سیاست خارجی چندلایه است. دیپلماسی امروز دیگر فقط به عرصه سیاست محدود نیست، بلکه باید در حوزه‌های علم، فناوری، اقلیم و امنیت غذایی نیز فعالانه حضور داشت. مشارکت در پروژه‌های مشترک بین‌المللی و حضور در فرآیندهای استانداردگذاری جهانی می‌تواند علاوه بر گشودن مسیرهای تازه اقتصادی، ریسک‌های ژئوپلیتیک را نیز کاهش دهد.
این 3 راهبرد شامل چابکی برای پاسخ سریع به تغییرات، سرمایه‌گذاری هدفمند برای خلق قدرت پایدار و سیاست خارجی چندلایه برای کاستن از تهدیدها و بهره‌گیری از فرصت‌های جهانی در کنار هم می‌تواند چشم‌اندازی تازه برای ایران بسازد.
* فرجام 
فناوری در ذات خود نه دشمن است، نه ناجی. این انسان‌ها و جوامع هستند که با نحوه به‌کارگیری آن، معنای تازه‌ای به آینده می‌بخشند. ایران نیز در برابر همین انتخاب قرار دارد. ما باید بیاموزیم فناوری را اهلی کنیم. یعنی آن را در خدمت ارزش‌ها، هویت و نیازهای خود قرار دهیم. برای تحقق چنین رویکردی 3 محور اساسی اهمیت دارد: نخست، آموزش عمومی برای ارتقای سواد دیجیتال تا همه اقشار جامعه بتوانند از ابزارهای نوین به شیوه درست بهره‌مند شوند، دوم، تولید محتوای بومی و باکیفیت که هم پاسخگوی نیازهای فرهنگی باشد و هم مانع سلطه یک‌جانبه فرهنگی از بیرون شود و سوم، حکمرانی هوشمند  که بتواند اخلاق، حریم خصوصی و امنیت را پاس بدارد؛ بی‌آنکه مانع نوآوری و خلاقیت شود.
در نهایت، آینده ایران به میزان توان ما در سازگار شدن فعالانه و نه منفعلانه با شرایط جهانی وابسته است؛ سازگاری فعالانه با اقلیم و بحران‌های زیست‌محیطی، ورود جدی به عرصه اقتصاد دیجیتال، درک نظم چندقطبی جهانی و بهره‌گیری از ظرفیت نسل جوانی که در بستر شبکه‌های نوین اجتماعی رشد کرده است. اگر 3 راهبرد اصلی چابکی در سیاست‌گذاری، سرمایه‌گذاری هوشمند و سیاست خارجی چندلایه با جدیت پیگیری شود، بسیاری از تهدیدهای امروز می‌تواند به سکوی جهش فردا تبدیل شود.
فناوری باید در خدمت هویت ملی، عدالت اجتماعی و رفاه عمومی قرار گیرد. تنها در این صورت است که آینده ایران به ‌جای آنکه تقدیری محتوم باشد، به میدان کنش آگاهانه و انتخاب‌های هوشمندانه بدل خواهد شد؛ آینده‌ای که در آن ایران می‌تواند نه صرفاً مصرف‌کننده، بلکه آفریننده و جهت‌دهنده تحولات باشد.

ارسال نظر
پربیننده