امیرعباس نوری: ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شاید مهمترین روز در تقویم قرن ۲۱ تاکنون باشد؛ روزی که حماس با عملیات توفان الاقصی همه معادلات رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا را به هم ریخت و این رژیم را در بیسابقهترین خطر موجودیتی از ابتدای پیدایشش گرفتار کرد. اکنون در دومین سالروز عملیات توفان الاقصی، میتوان یک برآورد دقیق از نتایج این عملیات به دست آورد.
1- از بین رفتن معادله بازدارندگی رژیم
توفان الاقصی همه تلاشهای بیش از ۷۰ سال گذشته بنیانگذاران و مقامات رژیم صهیونیستی برای ایجاد یک بازدارندگی کامل نسبت به همسایگان را از بین برد. اگرچه نتانیاهو با خشونت و جنایت تلاش میکند بر این واقعیت سرپوش بگذارد اما واقعیت این است که رژیم اشغالگر با وجود خشونت و جنایات بیسابقه در ۲ سال گذشته، نتوانسته است واقعیات مربوط به از بین رفتن بازدارندگی خود را پنهان کند. بویژه در جنگ ۱۲ روزه، اگرچه رژیم صهیونیستی توانست از حمایتهای بیسابقه دولت آمریکا استفاده و خساراتی به ایران تحمیل کند اما کیست که پیام اصابت موشکهای بالستیک ایرانی به تلآویو، حیفا و سایر نقاط صهیونیستنشین را کتمان کند. در طول ۱۲ روز جنگ، صدها کلاهک از ۵۰۰ کیلوگرم تا ۲ تن در قلب تلآویو و حیفا و بئر سبع منفجر شد؛ اتفاقی که از بدو پیدایش رژیم صهیونیستی بیسابقه بود. برخلاف ۲ دهه گذشته که روند مهاجرت یهودیان به سرزمین اشغالی شدت گرفته بود، اکنون بدون شک، هم این روند کاهش پیدا کرده و هم در سطوحی، مهاجرت معکوس رخ داده است.
2- شکست عادیسازی
تا قبل از عملیات توفان الاقصی، روند عادیسازی روابط کشورهای عرب و اسلامی با رژیم صهیونیستی در حال اجرا بود. رژیم صهیونیستی توانست در برخی پایتختهای عربی سفارتخانه باز کند. برخی کشورهای دیگر مانند سعودی نیز پشت پرده روابط نزدیک با رژیم صهیونیستی برقرار کرده بودند و اعلان عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را نیز در دستورکار قرار داده بودند. موضوع به قدری جدی شده بود که رژیم صهیونیستی از طریق کریدور IMEC در صدد بود مناسبات پایدار اقتصادی با کشورهای منطقه ایجاد کند. در واقع فلسطین در حال فراموش شدن بود اما اینک پروژه عادیسازی به محاق رفته و بعید است ترامپ بتواند توفیقی در احیای آن به دست بیاورد.
3- فلسطین؛ مسأله اصلی جهان اسلام
عملیات توفان الاقصی و جنایات ۲ سال اخیر رژیم صهیونیستی در غزه، باعث شد مساله فلسطین مجدد به مساله نخست جهان اسلام تبدیل شود. نه فقط جهان اسلام، بلکه میتوان به جرأت گفت اکنون فلسطین اصلیترین مساله جهان است. این موضوع باعث شد یک بار دیگر توجه مسلمانان و مردم دنیا به این ظلم تاریخی معطوف شود و همه درباره پایان دادن به این ظلم تاریخی به اتفاق نظر برسند. در این بین، فشار افکار عمومی دنیا بویژه در اروپا باعث شد بسیاری از کشورهای دنیا و اروپا، کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسند؛ اقدامی که میتواند زمینهساز برپایی کشور فلسطین در سراسر اراضی اشغالی و برچیده شدن رژیم صهیونیستی از سرزمین فلسطین شود.
4- اسرائیل؛ شر مطلق
از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی تاکنون، این رژیم تا این اندازه در افکار عمومی جهانیان منفور نبوده است. تظاهراتهای صدها هزار نفری در سراسر دنیا باعث شده رژیم صهیونیستی اکنون در افکار عمومی دنیا به عنوان یک رژیم جنایتکار و شر مطلق شناخته شود. یهودیان صهیونیست حدود ۸۰ سال از طریق دولتهای غرب و همینطور رسانههای مهم دنیا تلاش کردند خود را یک قوم مظلوم و مورد ستم قرارگرفته جا بزنند. افسانههایی که آنها درباره هولوکاست ساخته بودند، داستانی بود برای سرپوش گذاشتن بر جنایات این رژیم در سرزمین اشغالی اما توفان الاقصی همه این تلاشها را نقش بر آب کرد. حالا در سرزمین اشغالی همه اذعان میکنند به واسطه جنایات نتانیاهو در ۲ سال گذشته، رژیم صهیونیستی افکار عمومی دنیا را باخته است.
نخستوزیر وحشی رژیم اکنون به عنوان یک جنایتکار جنگی، از سوی دادگاه لاهه تحت تعقیب است. مردم دنیا متفقالقول معتقدند هیتلر قرن ۲۱، نتانیاهو است. این موضوع، یکی از شکستهای سنگین رژیم صهیونیستی پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است.
5- رژیم تروریست؛ تهدید اول منطقه
توفان الاقصی رژیم صهیونیستی را در باتلاق موجودیتی گرفتار کرد. نتانیاهو برای فرار از این باتلاق، تلاش کرده است با خشونت بیحد و حصر، ترور فرماندهان و رهبران مقاومت و همینطور تهاجم نظامی به سایر کشورهای منطقه، این بازدارندگی را تا حدودی احیا کند اما واقعیت آن است که حالا همه مردم و کل منطقه دریافتهاند رژیم صهیونیستی نخستین و اصلیترین تهدید منطقه است. رژیمی که تا ۲ سال قبل، در حال تبدیل شدن به یک واحد رسمی و معتبر در غرب آسیا بود، حالا به اصلیترین تهدید غرب آسیا تبدیل شده است.
به عبارتی رژیم صهیونیستی، حالا تنها یک دولت اشغالگر سرزمین فلسطین نیست، بلکه تهدیدی بالقوه برای موجودیت همه کشورهای منطقه است. این موضوع نقش ویژهای در همافزایی ظرفیتهای کشورهای منطقه برای مهار این رژیم دارد. اگرچه برخی حکام عرب، به واسطه فقدان استقلال سیاسی و عدم برخورداری از سرمایه اجتماعی، همچنان بقای خود را در دریافت حمایت از آمریکا میبینند اما رفتار رژیم صهیونیستی در ۲ سال گذشته و در ماجراهایی مانند حمله به سوریه و قطر، باعث شده آنها نسبت به راهبردهای امنیتی و تضامین امنیتی حکومت خود، تجدیدنظر کنند. حکام منطقه به وضوح متوجه شدهاند رژیم میتواند تنها در چند دقیقه همه آنها را ترور و به واسطه نبود ساختار مردمی در این کشورها، میتواند گروه یا خاندان دیگری را بر این کشورها حاکم کند. نوع مناسبات خاص ترامپ و نتانیاهو نیز باعث شده حکام منطقه مانند سابق، مناسبات با آمریکا و بذل و بخششهای صدها میلیارد دلاری نسبت به ترامپ و دولت آمریکا را یک تضمین محکم برای بقای خود در قدرت تلقی نکنند. به هر حال این واقعیت قابل کتمان نیست که پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حکام منطقه رژیم صهیونیستی را یک تهدید خطرناک برای خود میپندارند. اگر در گذشته، این حاکمان صرفا به واسطه فشار افکار عمومی، در ظاهر خود را ملتزم به حمایت از مردم فلسطین میدیدند اما حالا حمایت از فلسطین را اقدامی برای مهار خطر رژیم صهیونیستی برای موجودیت خود قلمداد میکنند.
* اعجوبهای به نام سنوار
در ۲ سال گذشته به واسطه خشونت و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و دستدرازی آن به کشورهای منطقه، متاسفانه برخی نسبتهای ناروا به شهید «یحیی سنوار» دادند. پس از شهادت قهرمانانه سنوار در غزه، این نسبتهای ناروا رخت بربست اما متاسفانه در قالب ادعاهای دیگر مطرح شد. از جمله اینکه گفته میشود توفان الاقصی زمینه جنایات صهیونیستها و شهادت نزدیک به ۷۰ هزار نفر را در غزه فراهم کرد یا اینکه این عملیات بهانه ترور برخی فرماندهان و رهبران مقاومت و حمله رژیم صهیونیستی به برخی کشورهای منطقه شد.
این قبیل ادعاها ناشی از عدم فهم مساله فلسطین، ماهیت اشغالگری و همینطور ظلم و جنایاتی است که در نزدیک به ۸ دهه گذشته در حق فلسطینیها انجام شده. برادران سنوار، ضیف، هنیه و دیگر مجاهدان شهید مقاومت فلسطین، این ظلم و جنایات را با تمام وجود لمس کرده بودند. اینها نمایندگان و فرزندان راستین ملت فلسطین بودند. قطعا غیرفلسطینیها نمیتوانند آنچه بر امثال شهید یحیی سنوار گذشت و آنچه را در ذهن آنها بود به درستی درک کنند. واقعیت این است که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، توفان الاقصی، انتخاب مقاومت فلسطین و مردم غزه بود. در ۲ سال گذشته با وجود این حجم از جنایت و کشتار و نسلکشی در غزه، مشاهده میشود مردم مظلوم غزه همچنان از مقاومت دفاع میکنند و با افتخار عکس رهبران خود را روی دست میگیرند. جدا از مقوله انتقام، آنچه سنوار و یارانش در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ انجام دادند، دقیقا اقدامی برای جلوگیری از به فراموشی سپردن مساله فلسطین بود. همه شواهد نشان میدهد تا قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، مساله فلسطین داشت به فراموشی سپرده میشد. حکام عرب به صورت آشکار و پنهان، اسرائیل را به عنوان یک کشور رسمی و معتبر در غرب آسیا به رسمیت شناخته بودند. حتی زمینهسازیها برای تبدیل رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از ارکان اقتصاد پایدار در غرب آسیا در حال انجام بود و عربستان و امارات، با پذیرش کریدور آیمک، رسما مناسبات خود با رژیم صهیونیستی را به سطوح زیربنایی گسترش داده بودند. نزدیک به ۸۰ سال ظلم و جنایت و نسلکشی رسما در حال فراموشی بود. سنوار و ضیف و دیگر مجاهدان فلسطینی نه تنها جلوی به فراموشی سپردن مساله فلسطین را گرفتند، بلکه فلسطین را مجددا به مساله نخست جهان اسلام تبدیل کردند.
کسانی که مدعی هستند توفان الاقصی اشتباه بود، باید با این سوال به چالش کشیده شوند که سنوار و ضیف و دیگر مجاهدان و فرزندان فلسطین، در آن مقطع چه کار باید میکردند؟ باید دست روی دست میگذاشتند و میدیدند فلسطین به فراموشی سپرده میشود؟ باید در برابر عادیسازی روابط کشورهای عرب با رژیم صهیونیستی سکوت میکردند؟ باید با پیشه کردن دنیاطلبی و دلخوش کردن به زندگی عادی در غزه، چشم خود را بر ظلم بزرگ اشغال فلسطین و نزدیک به ۸۰ سال ظلم و کشتار و جنایت میبستند؟ آیا از سنوار و ضیف رفتاری مشابه محمود عباس و دیگر سازشکاران انتظار میرفت؟!
سنوار، ضیف، ابوعبیده و دیگر همرزمانشان نشان دادند مجاهدانی هستند که چشم بر دنیا بستهاند و همگان را در معرض آزمون شرف و انسانیت قرار دادهاند. به همین خاطر باید گفت توفان الاقصی یک اقدام کاملا انسانی بود.
ضمن اینکه باید صادق بود و نتایج عملیات توفان الاقصی را به دور از هیجانات و احساسات ارزیابی کرد. همه مولفههای میدانی و سیاسی نشان میدهد توفان الاقصی، رژیم صهیونیستی را متحمل خسارات بزرگ و این رژیم را در باتلاق موجودیتی گرفتار کرد.
در واقع آنچه سنوار ۷ اکتبر ۲۰۲۳ انجام داد، یک پیروزی تمامعیار برای ملت فلسطین بود. این واقعیت از چشم تحلیلگران، صاحبنظران و تئوریسینهای معتبر جهان دور نماند و آنها نیز در همان روزهای نخستین پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکید کردند عملیات توفان الاقصی یک پیروزی تاریخی برای ملت فلسطین و یک شکست موجودیتی برای رژیم صهیونیستی بود. مروری بر هزینههایی که رژیم صهیونیستی در ۲ سال گذشته متحمل شد هم این واقعیت را تایید میکند. رژیم اکنون از نظر مردم و حکام کشورهای عرب و اسلامی، بزرگترین خطر و تهدید غرب آسیا به شمار میآید. همچنین این رژیم اکنون منفورترین رژیم سیاسی دنیاست. ۲ سال جنگ مستمر با کشورهای مختلف نیز هزینههای هنگفت امنیتی، اقتصادی و سیاسی به رژیم تحمیل کرده است. اینها همه ناشی از میزان ضربهای است که توفان الاقصی به رژیم صهیونیستی وارد و خطری است که برای موجودیت آن ایجاد کرد. برخلاف همه هزینههایی که صهیونیستها پس از جنگ دوم جهانی با سوءاستفاده از ماجرای هولوکاست صرف کردند تا با تهییج احساسات عمومی دنیا، اشغال فلسطین و ظلم به مردم مظلوم این کشور را توجیه کنند، اکنون این رژیم در چشم مردم دنیا یک رژیم فاشیستی جنایتکار به حساب میآید و نتانیاهو به عنوان جنایتکاری که جنایاتی بدتر از جنایات هیتلر مرتکب شده شناخته میشود. برای رژیمی که دستساز است، موجودیت او تصنعی است و هیچکدام از مؤلفههای دولت/ ملت را دارا نیست؛ این حجم از نفرت جهانی کشنده است. یهودیان اکنون در هیچ جای دنیا امنیت جانی ندارند. حملات مردمی به یهودیان، کنیسهها و همینطور جلوگیری از پهلو گرفتن کشتیهای وابسته به رژیم صهیونیستی در اقصی نقاط دنیا نشان میدهد حس تنفر جهانی از صهیونیستها حالا دارد به اقدام عملی مردم دنیا از این گروه منجر میشود. موج نفرت از رژیم صهیونیستی در بین همه گروهها، اقشار مختلف مردم و گروههای مرجع در سراسر دنیا ایجاد شده است. در ۲ سال گذشته صدها نفر از هنرمندان و سینماگران معروف دنیا ضمن حمایت از مردم مظلوم فلسطین، خواستار اقدام عملی سازمانها و نهادهای بینالمللی علیه رژیم صهیونیستی شدهاند. ورزشکاران معروف دنیا نیز به این کارزار مردمی جهانی پیوستهاند. فوتبالیستهای مشهور جهان اکنون در خط مقدم مبارزه با رژیم صهیونیستی قرار دارند. موضوع تحریم تولیدات سینمایی یا تیمهای ورزشی رژیم صهیونیستی به عنوان یک خواسته فراگیر مطرح شده است. نزدیک به ۴ هزار نفر از سینماگران دنیا به کمپین تحریم تولیدات نمایشی رژیم صهیونیستی پیوستند. فدراسیونهای فوتبال و کشورهای پیشتاز در این رشته نیز خواستار تحریم تیم فوتبال رژیم صهیونیستی، همچنین باشگاههای فوتبال این رژیم در یوفا و فیفا شدهاند.
در واقع پس از ۲ سال اعلام و ابراز مواضع ضدصهیونیستی، حالا مردم و گروههای مختلف مردمی در سراسر دنیا وارد عمل شده و هر گروه و دسته در حیطه کاری خود مبارزه با رژیم صهیونیستی را عملیاتی کردهاند.
اکنون یک جهان علیه رژیم صهیونیستی است. موج نفرت از رژیم به قدری پرجاذبه است که در جریان جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، مردم کشورهای مختلف دنیا به شیوههای متفاوت اقدام به حمایت و طرفداری از ایران کردند. تولیدات هنری و موسیقایی مردم دنیا در حمایت از موشکهای ایرانی یک پدیده منحصربهفرد بود. تصاویر و فیلمهای مربوط به اصابت موشکهای ایران به سرزمین اشغالی فلسطین، موجی از شادی و خوشحالی را در سراسر دنیا ایجاد کرد. موشکهای ایرانی بغض در گلومانده مردم دنیا را فریاد زدند. در ۱۲ روز جنگ و حتی پس از آن، فضای مجازی کشورهای مختلف دنیا صحنه حمایت و ابراز محبت و علاقه نسبت به جمهوری اسلامی ایران بود. ایرانیان زیادی در فضای مجازی نوشتند در شهرهای محل اقامت خود در جایجای جهان با ابراز محبت مردم بومی آن شهر مواجه شدهاند.
یعنی موج حمایت از فلسطین و ضدیت با رژیم صهیونیستی آنقدر گسترده و پرجاذبه است که اقدام هر کشوری علیه رژیم با استقبال جهانی مواجه میشود و اعتبار و محبوبیت آن کشور را در افکار عمومی دنیا ارتقا میبخشد.
اینها همه از پیامدهای توفان الاقصی است. این معجزه سنوار و ضیف و دیگر مجاهدان راستین فلسطینی است. آنها کاری کردند که ورق را برگرداند. در روزهای منتهی به ۷ اکتبر ۲۰۲۳ رژیم صهیونیستی پروژه اشغال قدس و پیشبرد طرحهای توسعهای اطراف این مکان مقدس مسلمانان را با فراغ خاطر انجام میداد. اکنون اما همه چیز برعکس شده است!
* شاید در اینجا برخی مخالفان بگویند همه این پیامدها به چه قیمتی بود؟
در جواب این قبیل افراد باید گفت بهای این پیروزی را در وهله اول خود سنوار و ضیف و خود فلسطینیها با اهدای جان و خون خود پرداخت کردند. قطعا این دستاوردهای بزرگ، مستلزم دادن هزینههای بزرگ بود. فلسطینیها خودشان هزینه این پیروزیها را دادند. پس از گذشت ۲ سال از جنایتهای فجیع رژیم صهیونیستی در غزه، هنوز هم وقتی تصاویر عملیاتهای قسام علیه اشغالگران در جبهههای نبرد منتشر میشود؛ موجی از شعف در سراسر غزه به وجود میآید. نمونه این واقعیت در جنگ ۱۲ روزه علیه ایران و هنگام عبور موشکهای ایرانی از فراز سرزمین اشغالی فلسطین قابل رویت بود. زنان و مردان و کودکان فلسطینی در غزه با مشاهده موشکهای ایرانی در آسمان به جشن و پایکوبی میپرداختند. پس از گذشت ۲ سال، هنوز هم روحیه مردم غزه در بالاترین سطح قرار دارد.
بله! این روحیه یک پدیده منحصربهفرد در دنیاست. دلیل این روحیه را تنها خود فلسطینیها و ساکنان غزه درک میکنند. آنها بودند ـ و هستند- که دههها ظلم و ستم و کشتار و نسلکشی و تجاوز و تحقیر را دیدند و چشیدند. هیچ کسی نمیتواند به جای آنها تصمیم بگیرد و تحلیل کند. توفان الاقصی فرصت ابراز خشم و کینه مقدس این مردم علیه قومی اشغالگر، متجاوز، تروریست، وحشی و جنایتکار بود. فلسطینیها نشان دادند هرگز از این فرصتها چشمپوشی نمیکنند و هزینه آن را ـ هر قدر هم باشد ـ میدهند.
و نکته پایانی آنکه؛ حالا ۲ سال پس از عملیات توفان الاقصی نسلهای جدیدی از جوانان و مجاهدان فلسطینی تربیت شدهاند. آنچه شکستی بزرگتر از همه شکستها برای رژیم صهیونیستی به حساب میآید؛ تقویت روحیه مقاومت و ارادههای پولادین برای ادامه مبارزه در غزه است. یکی از دلایلی که نتانیاهو، اسموتریچ و بنگویر اصرار میکنند ساکنان غزه باید کوچانده شوند، فهمیدن همین واقعیت است. اکنون در غزه و نزد جوانان فلسطینی، یحیی سنوار یک اسطوره بزرگ است؛ اسطورهای که هم بزرگترین ضربه را از زمان پیدایش رژیم صهیونیستی تاکنون، به اشغالگران وارد کرد و هم نحوه شهادتش در معرکه، الهامبخش شد. سنوار و ضیف و ابوعبیده و دیگر مجاهدان قسام، حالا فخر ملت فلسطین هستند. مردمانی که تا دیروز به عنوان ملتی مظلوم شناخته میشدند، حالا با اسطورههایی مانند سنوار به مردمانی مقاوم، شجاع و باهوش تبدیل شدهاند.
جوانان فلسطین در غزه که روزگاری تصاویر جمال عبدالناصر مصری را بر دیوارهای خانههایشان میزدند، حالا خود دارای اسطورههایی نظیر سنوار و ضیف شدهاند. مقاومت قهرمانساز است و اسطورهپرور. از غزه تا بیروت و بغداد و صنعا و تهران، این مقاومت است که در حال تربیت «ابرانسانهای سرنوشتساز» است. تاریخ مقابل این ابرانسانها و ابرقهرمانها سر تعظیم فرود میآورد؛ تاریخ برابر اسطورهای به نام «یحیی سنوار» سر تعظیم فرود آورده است.
یادداشت
آنچه سنوار میدانست
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها