22/مهر/1404
|
01:53
«وطن امروز» گزارش می‌دهد؛ نمایش مهوع ترامپ در کنست رژیم صهیونیستی و تخیلات و اوهامی که درباره ایران مطرح کرد

دلقک کذاب

امیرعباس نوری: ترامپ دیروز در کنست رژیم صهیونیستی حضور یافت و درباره طیف وسیعی از موضوعات صحبت کرد. وی در بخشی از اظهاراتش، ادعاهایی درباره ایران و اثرات حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای کشورمان نیز مطرح کرد.‌ رئیس‌جمهور آمریکا با ادبیاتی توهین‌آمیز مدعی شد حمله به تاسیسات هسته‌ای، مانع شد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد. وی این ادعا را به «کنار زدن ابر سیاه» از آسمان سرزمین‌ اشغالی فلسطین و خاورمیانه تعبیر کرد.
ادعاهای عجیب و ادبیات سخیف ترامپ، موضوع عجیبی نیست. او بارها در قبال مسائل مختلف، با ادبیاتی سخیف، ادعاهایی عجیب و غیرواقعی مطرح کرده است.
درباره حمله‌ اول تیرماه به تاسیسات هسته‌ای ایران نیز وی تاکنون ادعاهایی غیرواقعی مطرح کرده است. از همان ساعات ابتدایی پس از ‌حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، ترامپ مدعی شد برنامه هسته‌ای ایران به طور کامل از بین‌ رفته است. همان زمان رسانه‌های مهم آمریکا با استناد به واقعیت‌های موجود، همچنین گزارش‌های نهادهای رسمی و معتبر آمریکا، این ادعای ترامپ را زیر سوال بردند و نوشتند برخلاف ادعای ترامپ، تاسیسات هسته‌ای ایران از بین نرفته است. همان زمان سی‌ان‌ان‌ در گزارشی مهم و جنجالی، بخشی از گزارش‌های آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا درباره نتایج حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را منتشر کرد. در این گزارش‌ها تصریح شده بود حمله آمریکا، اجزای اصلی و کلیدی برنامه هسته‌ای ایران را از بین نبرد و حمله به ۳ تاسیسات هسته‌ای ایران، تنها باعث شد برنامه هسته‌ای ایران به مدت چند ماه با تاخیر مواجه شود. چندی بعد آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نیز گزارشی درباره این حمله منتشر کرد که در آن، ادعای ترامپ مبنی بر نابودی این تاسیسات به کلی رد شد. این گزارش به قدری به مذاق ترامپ خوش نیامد که موجب برکناری جفری‌ کروز، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا شد.‌ سی‌ان‌ان و وال‌استریت ژورنال همان زمان گزارش دادند دلیل برکناری کروز، گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در رد ادعای ترامپ درباره نتایج حمله این کشور به تاسیسات هسته‌ای ایران بود. در کنار گزارش‌های نهادهای رسمی آمریکا و رسانه‌هایی مانند سی‌ان‌ان و وال‌استریت ژورنال، آژانس‌های اطلاعاتی اروپا نیز در گزارش‌هایی تصریح کردند حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، تنها باعث تاخیر در برنامه هسته‌ای این کشور شده است.‌ این گزارش بازتاب‌ زیادی در‌ رسانه‌های مهم اروپا داشت. مجموعه این افشاگری‌ها باعث شد ادعای ترامپ مبنی بر نابودی برنامه هسته‌ای ایران بی‌اعتبار شود.‌ در جریان مذاکرات آمریکا و ۳ کشور اروپایی با ایران درباره فعال‌سازی مکانیسم ماشه نیز مشخص شد ادعای ترامپ بی‌اساس بوده. اصرار آمریکا و ۳ کشور اروپا بر بازرسی آژانس از تاسیسات بمباران‌شده و نیز تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصد ایران، نشان داد از نظر این کشورها، اجزای اصلی برنامه هسته‌ای ایران همچنان پابرجاست.
به هر حال، با گذشت بیش از ۱۱۰ روز از حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، این واقعیت تثبیت شد که این حمله، اگرچه آسیب‌های جدی به تاسیسات هسته‌ای ایران وارد کرد اما برخلاف آنچه ترامپ ادعا کرده، این آسیب‌ها تنها منجر به ایجاد تاخیر در برنامه هسته‌ای ایران شده است، نه نابودی آن.
با این وجود اما ترامپ، به واسطه روحیات و شخصیت عجیبش، همچنان بر ادعای خود پافشاری می‌کند؛ همان‌طور که دیروز در کنست رژیم صهیونیستی، مجددا این ادعا را مطرح کرد و گفت ابر سیاه را کنار زدیم.
البته این طبیعی است که ترامپ سعی می‌کند حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران را نزد مقامات رژیم صهیونیستی، اصطلاحا فاکتور کند اما بدون تردید هم‌ خود او و هم مقامات رژیم واقعیت را می‌دانند.
اما ادعای ترامپ مبنی بر نابود کردن برنامه هسته‌ای ایران، تنها اظهارنظر او درباره ایران در سخنرانی‌اش در کنست نبود. او با همان ادبیات مهوع و توهین‌آمیز، از حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران دفاع کرد و مدعی شد این حمله باعث توقف جنگ یا به زعم او «صلح» در غزه شد. ترامپ مدعی شد اگر کشورش به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله نمی‌کرد، هیچ توافقی با غزه انجام نمی‌شد! وی افزود: اگر این کار را نمی‌کردیم و با فرض اینکه دقیقاً همان توافقی را که امروز داریم انجام می‌دادیم، ابر تاریکی بر سر این توافق وجود داشت و اول از همه، این اتفاق نمی‌افتاد، زیرا سایر کشور‌های عرب و مسلمان واقعاً در صورت داشتن سلاح هسته‌ای که ایرانیان حدود ۲ ماه تا رسیدن به آن فاصله داشتند، از انجام توافقی که اکنون داریم، احساس راحتی نمی‌کردند. ترامپ بلافاصله پس از این ادعای عجیب، از آمادگی کشورش برای توافق با ایران سخن گفت. رئیس‌جمهور آمریکا در این باره گفت: «برای ایران دست دوستی و همکاری دراز است. آنها می‌خواهند به توافق برسند. ما خواهیم دید آیا می‌توانیم کاری انجام دهیم یا خیر». ترامپ در ادامه گفت مایل است ایران، موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد و به روند صلح بپیوندد. ترامپ حتی مدعی شد به جرد کوشنر، داماد صهیونیست خود ماموریت داده توافق صلح با ایران را انجام دهد. ترامپ در این سخنرانی از اسرائیل‌دوستی کوشنر سخن گفت و حتی گفت کوشنر باعث تغییر دین دخترش ایوانکا، از مسیحیت به دین یهود شده است. در واقع ترامپ با این سخنان می‌خواست به مقامات رژیم صهیونیستی بگوید داماد او به دنبال تامین منافع رژیم است و به همین خاطر، اگر او بتواند توافقی با ایران انجام دهد، این توافق منافع صهیونیست‌ها را تامین خواهد کرد.
ترامپ در این اظهاراتش صراحتا از حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، خاصه تاسیسات هسته‌ای ایران دفاع و ادعاهایی درباره خسارات واردشده به ایران مطرح کرد. 
در واقع دروغ‌های ترامپ در این سخنرانی، به موضوع خسارات واردشده به تاسیسات هسته‌ای ایران محدود نشد. اینکه او ادعا کرده حمایت ایران از توقف جنگ غزه، به خاطر جنگ 12 روزه بوده، یک دروغ مهوع دیگر است. پس از جنگ 12 روزه، اتفاقا رفتار ایران از موضع قدرت مبتنی بر پیروزی در این جنگ بوده است. اگرچه ایران در جنگ 12 روزه متحمل خسارات جدی شد اما به اعتقاد اکثر کارشناسان سیاسی و نظامی، ایران توانست در این جنگ، قابلیت‌های دفاعی خود را به رخ حریف بکشد. کما اینکه درخواست توقف جنگ یا به تعبیر آمریکا و رژیم صهیونیستی «آتش‌بس» از سوی ترامپ و نتانیاهو داده شد. این واقعیت کمتر مورد توجه قرار گرفته که ایران در ازای پذیرش توقف جنگ، شروطی را تعیین کرده بود. مهم‌ترین شرط ایران این بود که ضربه آخر را ایران بزند. یعنی زمانی ایران توقف جنگ را می‌پذیرد که آمریکا و رژیم صهیونیستی قبول کنند حمله آخر از سوی ایران انجام شود. کما اینکه در عمل هم همین‌گونه شد. از سوی دیگر، ترامپ برای راضی کردن ایران به توقف جنگ، ناگزیر شد امتیازاتی در حوزه اقتصادی بویژه در حوزه فروش نفت به ایران بدهد. او پس از توقف جنگ مدعی شد برخی استثنائات در موضوع خرید نفت ایران از سوی چین، تصمیم شخصی او بوده است اما واقعیت این است که او این امتیاز را در ازای پذیرش توقف جنگ از سوی ایران به جمهوری اسلامی داد. 
این موضوع نشان‌دهنده واقعیات میدانی در نبرد ایران با رژیم صهیونیستی و آمریکاست. ایران اگرچه در ساعات ابتدایی جنگ 12 روزه غافلگیر شد اما به سرعت توانست بر اوضاع مسلط شود و ضربات سهمگینی به رژیم وارد کرد. در همان روزهای ابتدای جنگ مشخص شد محاسبات و برآوردهای رژیم صهیونیستی درباره توان آفندی ایران کاملا اشتباه بوده است. اصابت‌های دقیق موشک‌های ایران به اهداف تعیین‌شده در سرزمین‌ اشغالی فلسطین، محاسبات رژیم صهیونیستی را با شکست مواجه کرد. کانال 12 رژیم صهیونیستی در همین باره فاش کرد روز چهارم جنگ، میان مقامات امنیتی و نتانیاهو بر سر ادامه جنگ اختلاف نظر پیش آمد. بر اساس گزارش کانال 13 رژیم صهیونیستی، مقامات امنیتی رژیم در آن جلسه، به نتانیاهو یادآور شدند برآوردهای مقامات نظامی رژیم صهیونیستی درباره توان موشکی ایران و ضریب موفقیت پدافند چندلایه رژیم کاملا اشتباه بوده و به همین خاطر تحمل خسارات ناشی از اصابت موشک‌های ایرانی به سرزمین‌ اشغالی عملا امکان‌پذیر نیست. بر همین اساس مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی از نتانیاهو خواستند هرچه سریع‌تر جنگ با ایران را متوقف کند. در کنار این موضوع، رژیم صهیونیستی پس از مشاهده قدرت موشکی ایران، قانون سانسور اخبار مربوط به حملات ایران را تصویب کرد و مجازات‌های سنگینی علیه افرادی که این قانون را نقض کنند، اعمال شد. نشریه تلگراف با استناد به همین موضوع در گزارشی نوشت سانسور اخبار جنگ توسط رژیم صهیونیستی، در راستای مخفی نگه داشتن میزان خسارات ناشی از حملات موشکی ایران انجام شده و همین موضوع، ادعای نتانیاهو مبنی بر پیروزی در جنگ را زیر سوال می‌برد. پروفسور «جان مرشایمر» نظریه‌پرداز معروف آمریکایی نیز بلافاصله پس از انتشار بیانیه نتانیاهو درباره جنگ 12 روزه، ادعای او مبنی بر پیروزی رژیم صهیونیستی در این جنگ را زیر سوال برد. استاد دانشگاه شیکاگو در یادداشت کوتاهی که در سایت خود منتشر کرد، نوشت: «بنیامین نتانیاهو اعلام کرده در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران پیروز شده ‌است. این ادعا کاملا مزخرف است». مرشایمر در ادامه این یادداشت، با اشاره به ناکامی رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهداف اعلامی خود از جنگ، یعنی نابودی برنامه هسته‌ای و همین‌طور تغییر نظام سیاسی ایران نوشت: «علاوه بر همه اینها موشک‌ها و پهپادهای ایرانی، اسرائیل را به شکل اساسی تنبیه کردند و حالا اسرائیل با تمام شدن موشک‌های دفاع هوایی مواجه شده و به وضوح عزم کافی برای ورود به یک جنگ طولانی‌مدت و فرسایشی ندارد اما ایرانی‌ها چنین توانایی‌ای را همچنان حفظ کرده‌اند». مرشایمر در پایان تاکید ‌کرد: «در جهان من، به این می‌گویند شکست و نه پیروزی».
غیر از مرشایمر، صاحبنظران و اکثر رسانه‌های دنیا با اشاره به واقعیات جنگ 12 روزه تاکید کردند رژیم صهیونیستی در این جنگ با وجود وارد کردن ضرباتی به ایران اما در عمل شکست خورد.
بر اساس همین واقعیات مورد اشاره است که ایران در بیش از 110 روزی که از توقف جنگ می‌گذرد، در مسائل مختلف از موضع قدرت رفتار کرده است. به عنوان نمونه، در مذاکرات مربوط به فعال‌سازی مکانیسم ماشه، ایران بر مواضع خود یعنی منافع ملی خود پافشاری کرد و با وجود نشان دادن حسن نیت برای مذاکره و توافق اما در قبال خطوط قرمز خود و منافع ملی، کمترین عقب‌نشینی‌ای نشان نداد. با این وجود رئیس‌جمهور آمریکا در کنست رژیم صهیونیستی مدعی شد موافقت ایران با پایان جنگ غزه، نتیجه جنگ تحمیلی 12 روزه بوده است(!) ترامپ در حالی این ادعای مضحک را مطرح کرد که درباره ایستادگی ایران در مذاکرات مربوط به مکانیسم ماشه، سکوت کرده است. اگر آنگونه که ترامپ مدعی است، موافقت ایران با پایان جنگ غزه به خاطر نتایج جنگ 12 روزه بوده است، پس چرا آمریکا و کشورهای اروپایی نتوانستند در مذاکرات مربوط به فعال‌سازی مکانیسم ماشه، ایران را متقاعد کنند از حقوق خود عقب‌نشینی کند؟ قاعدتا اگر آنگونه که ترامپ مدعی است، تاثیر جنگ 12 روزه بر سیاست‌های ایران به گونه‌ای بوده که به خاطر خسارات این جنگ با پایان جنگ غزه موافقت کرده باشد، پس چرا این تغییر موضع را مذاکرات مربوط به مکانیسم ماشه نشان نداد؟ آنچه آمریکا و 3 کشور اروپایی و همه دنیا از رفتار ایران در مذاکرات مربوط به فعال‌سازی مکانیسم ماشه مشاهده کردند، اقتدار و موضع قدرت ایران در ایستادگی بر حقوق و منافع ملی بود. در این مذاکرات، کوچک‌ترین نشانه‌ای از عقب‌نشینی ایران از مواضع پیشین خود مشاهده نشد. بنابراین ادعای رئیس‌جمهور دلقک آمریکا درباره دلایل موافقت ایران با پایان جنگ در غزه، از اساس کذب و بی‌اعتبار است. دلایل ایران برای پایان جنگ در غزه کاملا با مواضع پیشین کشورمان در قبال این جنگ همخوانی دارد. ایران بارها از توقف جنگ و اتمام کشتار مردم مظلوم غزه حمایت کرده بود. در 2 سال گذشته در همه مواضع ایران، این موضع مطرح شده است. ضمن اینکه تا اینجای مذاکرات طرفین، شرایط کاملا به سود مقاومت بوده است. حماس هرگز حاضر به تحویل سلاح خود نشده است. ضمن اینکه حماس بخشی از اجماع ملی فلسطینیان برای تعیین مدیریت غزه خواهد بود. با توجه به مقبولیت حماس در غزه، این موضوع به معنای تداوم مدیریت حماس بر غزه است. مقامات حماس شامگاه یکشنبه اعلام کردند تحویل سلاح آنها، مشروط به تشکیل کشور مستقل فلسطین خواهد بود؛ موضوعی که نتانیاهو و مقامات رژیم بشدت با آن مخالفت و اعلام کردند تحت هیچ شرایطی حاضر به پذیرش تشکیل کشور مستقل فلسطین نخواهند شد. بنابراین حماس همچنان سلاح خود را حفظ کرده است. حماس از شامگاه شنبه اقداماتی را برای پاکسازی غزه از لوث مزدوران فلسطینی رژیم صهیونیستی در غزه آغاز کرد. این اقدام در راستای تسلط حماس بر غزه انجام شده است. به اعتقاد کارشناسان، با توجه به واقعیات اجتماعی غزه، تداوم مدیریت این منطقه توسط حماس قطعی است. حماس از سوی دیگر اکنون پیروزی خود در جنگ را تثبیت کرده است. جنگ در حالی خاتمه یافت که آنها هم در غزه حضور دارند و هم سلاح خود را حفظ کرده‌اند و از همه مهم‌تر، آنها بر اساس طرح موجود، بخشی از کارگروه تعیین سرنوشت مدیریت غزه هستند. همان‌گونه که گفته شد، با توجه به مقبولیت فراگیر حماس در غزه، نقش کلیدی مقاومت در مدیریت غزه نیز مسجل است. البته موضوع فراتر از این مسائل است. با توجه به آزادی اسرای فلسطینی، اکنون رژیم صهیونیستی بشدت نگران آینده مدیریت کرانه باختری است، چرا که مقامات امنیتی رژیم معتقدند با توجه به حجم جنایات این رژیم علیه فلسطینیان در 2 سال گذشته، افکار عمومی فلسطینیان در کرانه باختری، به سمت مقاومت متمایل شده است و از همین رو، آنها نگرانند رزمندگان مقاومت بتوانند نقش کلیدی در مدیریت کرانه باختری ایفا کنند. مجموع این گزاره‌ها باعث شده بیشتر کارشناسان نسبت با پایداری طرح ترامپ برای پایان جنگ در غزه، تردید داشته باشند. وضعیت فعلی یک شکست بزرگ برای نتانیاهو است. به همین خاطر این احتمال که رژیم صهیونیستی در چند هفته یا یکی دو ماه آینده مجددا جنگ علیه غزه را از سر بگیرد، بسیار جدی است. 
همه این واقعیات نشان می‌دهد حماس پیروز فعلی شرایط غزه است. با توجه به این واقعیات، فقط یک ذهن ناقص مانند ترامپ می‌تواند توافق پایان جنگ در غزه را به معنای یک پیروزی برای رژیم صهیونیستی و موافقت ایران با پایان جنگ را عقب‌نشینی تهران از مواضع خود تلقی کند.
از سوی دیگر، ترامپ در حالی مدعی است موافقت ایران با پایان جنگ در غزه، ناشی از جنگ 12 روزه است که ایران شامگاه شنبه دعوت او برای حضور مقامات جمهوری اسلامی در نشست شرم‌الشیخ را رد و با این اقدام، یک بار دیگر ترامپ را تحقیر کرد. این تصمیم دقیق ایران نیز نشان‌دهنده موضع قدرت و اقتدار ایران پس از جنگ 12 روزه است.
بنابراین در کنار ادعای دروغ از بین بردن برنامه هسته‌ای ایران، ادعای ترامپ درباره دلیل موافقت ایران با پایان جنگ در غزه نیز دروغ آشکار است. البته به واسطه شخصیت ترامپ و ماهیت دروغگویی‌های او، این قبیل ادعاهای خلاف واقع، یک رویه همیشگی در رفتار سیاسی او به شمار می‌رود. او یک گونه منحصربه‌فرد در میان سران جهان به شمار می‌رود و بسان پادشاه لختی است که همگان او را لخت و عور می‌بینند اما او در اوهامش تصور می‌کند جامه ابریشم بر تن کرده!
اظهارات او درباره آمادگی برای توافق با ایران نیز نمایی دیگر از لختی ترامپ است. او از یک سو از حمله به ایران که باعث شهادت نزدیک 1100 نفر شد، حمایت می‌کند و با افتخار از آن سخن می‌گوید و از سوی دیگر مدعی است آماده صلح با ایران است. او در حالی که در میانه مذاکرات با ایران، فرمان جنگ به نتانیاهو داد، اکنون مدعی است دست دوستی به سوی ایران دراز کرده است. گویا ترامپ فراموش کرده ایران همواره آماده مذاکره و توافق عادلانه درباره برنامه هسته‌ای خود بوده اما این آمریکا بود که در میانه مذاکرات غیرمستقیم عراقچی - ویتکاف و در میانه مذاکرات با تروئیکای اروپا برای جلوگیری از فعال‌سازی مکانیسم ماشه، ناگهان زیر میز زد و با طرح خواسته‌های نشدنی، عدم تمایل خود به مذاکره و توافق با ایران را نشان داد. آنچه ترامپ از 23 خرداد امسال تاکنون درباره مذاکره با ایران از خود نشان داده، گویای عدم تمایل او به مذاکره و توافق با ایران است. به اعتقاد همه کارشناسان داخلی و خارجی، سیاست ترامپ علیه ایران، افزایش فشار و تشدید تنش است. نه تنها در ایران، بلکه در همه دنیا کسی این ادعای ترامپ یعنی آمادگی برای صلح با ایران را باور ندارد. البته منظور دلقک نیویورکی از صلح با ایران مشخص است. همان‌گونه که در کنست بیان کرد؛ منظور او از صلح با ایران، یکی به رسمیت شناخته شدن اسرائیل از سوی ایران است و دیگری تعطیلی کامل برنامه هسته‌ای. موضوع سوم، دست کشیدن ایران از جبهه مقاومت و از بین رفتن توان بازدارندگی منطقه‌ای ایران است و دست آخر، چهارمین موضوع، کند کردن تیزی برنامه موشکی ایران است. کما اینکه در مذاکرات مربوط به مکانیسم ماشه، آمریکایی‌ها یکی از شروط خود برای موافقت با تمدید مکانیسم ماشه را کاهش برد موشک‌های ایرانی به 500 کیلومتر اعلام کردند.
بنابراین مشخص است منظور ترامپ از صلح با ایران، همان حالتی است که او پیش‌تر در میانه جنگ با ایران تحت عنوان «تسلیم» مطرح کرده بود. او در پستی 2 کلمه‌ای در فضای مجازی خواستار تسلیم بی‌قید و شرط ایران شد؛ تسلیمی که پیش‌نیاز آن خلع سلاح ایران و از بین بردن توان بازدارندگی آن است و در ادامه باید موجب به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی تهران شود. 
بنابراین آنچه او در کنست درباره آمادگی برای صلح با ایران مطرح کرد، یک نمایش مهوع دیگر بود. او در حالی با ژست تهوع‌آور مدعی شده دست دوستی را به سمت ایران دراز کرده که در میانه مذاکرات، به نتانیاهو برای حمله به ایران چراغ سبز نشان داد و خود نیز اول تیرماه تاسیسات هسته‌ای ایران را بمباران کرد. پس از توقف جنگ نیز نه‌تنها نشانه‌ای از تغییر موضع و سیاست آمریکا علیه ایران مشاهده نشد، بلکه رفتار دولت آمریکا علیه ایران نشان داد ترامپ به دنبال تشدید فشار و افزایش تنش با تهران است. بنابراین هیچ نشانه‌ای از تغییر رفتار ایران در قبال آمریکا مشاهده نشده و همان‌گونه که گفته شد، هدف ترامپ از این نمایش مضحک در تل‌آویو و منظور او از صلح با ایران، به تسلیم کشاندن ایران است؛ تسلیمی که به اعتقاد کارشناسان، زمینه حمله مجدد نظامی به ایران را فراهم می‌کند.
در ایران قطعا کسی این ادعاهای مضحک و البته تهوع‌آور ترامپ را باور نخواهد کرد. او فاقد کمترین اعتبار در ایران است. مردم ایران بویژه شهروندان تهرانی هنوز پست بی‌شرمانه او در فضای مجازی در شامگاه 26 خرداد را که نوشت «تهران را تخلیه کنید» از یاد نبرده‌اند.

ارسال نظر
پربیننده