تقی دژاکام: ما از بسیاری وقایع تاریخی باخبر نمیشویم، چرا که یا تاریخنگاران از ثبت آن غفلت کردهاند یا همزمانی این وقایع با وقایع دیگر و بزرگتر، مانع دیده شدن آنها شده است. گاهی هم از صورت تحریفشده یا ناقص این وقایع باخبر میشویم. اینجا هم باز تاریخنگاران قصور یا تقصیر دارند که یا وقایع را بر اساس حب و بغض شخصی ارائه میکنند یا اینکه خودشان تنها به بخشی از واقعه دست یافتهاند و از تمام ماجرا و وقایع تکمیلی که اتفاقاً آنها را قابل تأمل و بامعنی میکند، بیخبرند و در نتیجه واقعه مزبور، ناقص در تاریخ ثبت میشود و آیندگان هم از بهرهگیری کامل و در نتیجه عبرت از آن بازمیمانند.
اجازه بدهید برای هر دو حالت مثال بزنم. همین امروز سالروز جنایت بزرگی است که صهیونیستها در همان ابتدای تشکیل رژیم منحوس خودشان در سال 1948 در روستای «دوائمه» در حومه شهر الخلیل مرتکب شدند. در این حادثه سربازان صهیونیست برای اخراج ساکنان این روستا به آن حمله کردند و پس از به شهادت رساندن آخرین جوان مدافع روستا، وارد آن شدند و400 تن را که اکثر قریب به اتفاق آنان زنان و کودکان پناهگرفته در مسجد و نیز در غاری نزدیک روستا بودند، قتلعام کردند.
این واقعه سیاه خیلی در تاریخ پررنگ نشده است؛ چرا؟ چون تاریخنگاران در آن مقطع هنوز مشغول ثبت فجایع بزرگتر و خیرهکنندهتر صهیونیستها چون قتلعام روستای دیر یاسین در حومه قدس بودند و این فاجعه از چشم آنان پنهان ماند؛ با آنکه فرماندهی هر دو جنایت، نیز کشتار روستاهای دیگر در آن سال همه با شخص «مناخیم بگین» بود و توسط گروه تروریستی «هاگانا» انجام شد و عجیب آنکه در ماجرای کشتار روستای دوائمه 150 نفر بیشتر از دیر یاسین به شهادت رسیدند. البته به نظر میرسد رژیم صهیونیستی از بازتاب گسترده کشتار دیر یاسین در رسانههای جهان عبرت گرفت و کوشید ماجرای دوائمه که بعد از آن اتفاق افتاد، کمتر رسانهای شود.
اما درباره دوم و ارائه ناقص یا تحریفشده ماجراها، یکی از بهترین نمونهها همان انتشار کتاب «تنبیهالمله و تنزیهالامه» میرزای نائینی است که در اظهارات اخیر رهبر فرزانه انقلاب به آن اشاره شد؛ کتابی که در آن هم بر لزوم حاکمیت دین و «حکومت ولایتیه» تأکید شده و هم بر نقش مهم «مردم» و هم نظارت علما بر مصوبات «مجلس مبعوثان» که همان «شورای نگهبان» امروزی ماست...
...اما تاریخ فقط نوآوری میرزای نائینی در لزوم «مجلس» و «نظارت ملی» در اندیشههای این فقیه ممتاز را پررنگ کرده و از اتفاق مهم و بسیار بامعنای جمعآوری تمام نسخههای کتاب از سوی میرزا و حتی خرید و بازپسگرفتن آن از کسانی که آن را تهیه کرده بودند، چیزی نمیگوید؛ چرا؟ چون میرزا دیده است اندیشههای مطرحشده در کتاب عمیق او هم ناقص منتقل شده و همان ناقص هم دستاویز مشروطه انگلیسپسندی شده که مخالف حاکمیت دین و ولایت بر جامعه مسلمانان و نظارت علما بر مصوبات مجلس بوده است. در نتیجه این نقل ناقص و تحریفشده، مطالعهکنندگان و پژوهشگران سطحی را به کنه ماجراها و هدف الهی نویسنده کتاب رهنمون نمیکند. اینجا هم نقش تبیینگران حقیقت، روشنگران و رسانههای دلسوزی که واقعیت ماجرا را به مخاطبان منتقل کنند، خالی است.
***
در ایام میلاد بزرگبانویی به سر میبریم که اگر او و امام سجاد – علیهماالسلام- نبودند و تبیینها، روشنگریها و روایتگریهای دقیق و کامل آنها نبود، بزرگترین واقعه تاریخ اسلام و جهان بعد از بعثت و غدیر یعنی حادثه عاشورا در سایه سکوت و انکار و روایتهای ناقص و غلط قلمبهمزدان حکومتی یا مورخان ناآگاه و رسانههای بیخبر به محاق رفته بود و امروز از اسلام اصیل و ناب محمدی خبری نبود و از دین و مکتب الهی، حداکثر نام و پوستهای خالی و بیمحتوا باقی مانده بود. زینب سلاماللهعلیها پیش از اینکه چنین پیشامد تلخی در تاریخ روی دهد، شجاعانه به مثابه یک رسانه هوشمند و تیزبین عمل کرد، آگاهی و بیداری آفرید و موجب تداوم جریان اصیل اسلام و امامت شد. میلاد پرسرور و شادیبخش زینب کبرا(س) این اسوه صبر و بصیرت و تکلیفگرایی و تبیین و روشنگری بر اسلام و انسان و بر همه ما و شما مبارک!