06/آبان/1404
|
01:31
مادر نیکا شاکرمی با کمک تجزیه‌طلبان کومله به آلمان فرار کرد

مزد خون‌سواری

گروه سیاسی: نسرین شاکرمی، مادری که خودکشی دختر ۱۶ ساله‌اش را قتل توسط مأموران امنیتی جا زد، نه‌تنها با این دروغ، شهرتی برای خود دست و پا کرد، بلکه با حمایت گروه تجزیه‌طلب کومله و هواداری از رضا پهلوی، به اقامت آلمان هم رسید. او با فرصت‌طلبی بی‌رحمانه، خون فرزندش را به نردبانی برای منافع شخصی تبدیل کرد.
در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱، نیکا شاکرمی، دختری ۱۶ ساله پس از ۱۰ روز ناپدید شدن، در سردخانه کهریزک پیدا شد. گزارش پزشکی قانونی به صراحت اعلام کرد مرگ او بر اثر خودکشی و سقوط از بلندی بوده است. شکستگی‌های متعدد در سر، فک و لگن، همراه با پیام‌های نیکا به مادرش که از فرار از خانه و تنش‌های خانوادگی حکایت داشت، این روایت را تأیید می‌کرد. اسناد استخراج‌‌شده از گوشی نیکا هم نشان می‌داد او درگیر روابط پرتنش با مادرش بوده؛ از خشونت‌های خانگی تا اختلافاتی که او را وادار به فرار از خانه و زندگی موقت با خاله‌اش، آتش شاکرمی کرده بود اما نسرین، به جای پذیرش این حقیقت تلخ، تصمیم گرفت خودکشی دخترش را قتل، آن هم توسط مأموران امنیتی جا بزند! چرا؟ چون فضای ملتهب ۱۴۰۱، با موج پروپاگاندای رسانه‌های خارجی مثل بی‌بی‌سی و اینترنشنال، فرصتی طلایی برای نسرین فراهم کرد تا خود را به عنوان مادر دادخواه جا بزند. او با مصاحبه‌های پی‌در‌پی، اشک‌های نمایشی و داستان‌سرایی‌های پرآب‌ و تاب، نیکا را به نمادی برای «مظلومیت» تبدیل کرد؛ در حالی که گزارش‌های رسمی و شواهد موجود، هیچ نشانه‌ای از قتل نداشت.
این دقیقاً همان مسیر پدر مهسا امینی بود: انکار حقیقت (بیماری زمینه‌ای مهسا) و ساختن داستانی برای جلب توجه و همدردی که در نهایت منجر به بروز یک آشوب چندماهه در کشور شد.
این تحریف عامدانه، نه‌تنها حقیقت مرگ نیکا را لگدمال کرد، بلکه او را به ابزاری برای شهرت و معامله سیاسی مادرش بدل کرد. نسرین که بخوبی از تشنگی اپوزیسیون برای «قهرمان‌سازی» به منظور دمیدن بر آتش اغتشاشات آگاه بود، این فرصت را غنیمت دید تا نامی برای خود دست و پا کند و در عین حال، حمایت مالی و سیاسی گروه‌های ضدایرانی خارج‌نشین را هم جلب کند.
نسرین شاکرمی در این مسیر نمایشی‌اش، به یکی از حامیان سرسخت دیکتاتورزاده پهلوی هم بدل شد. او بارها در مصاحبه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، از ربع پهلوی حمایت و خود را به عنوان یکی از مهره‌های تبلیغاتی جریان سلطنت‌طلب معرفی کرد. این حمایت، تصادفی نبود. رضا پهلوی که سال‌هاست با بودجه‌های خارجی و وعده‌های بازگشت به قدرت، اپوزیسیون را به خود مشغول کرده، از داستان‌هایی مثل ماجرای نیکا شاکرمی برای تقویت جایگاه خود بهره می‌برد. نسرین با پیوستن به این جریان، نه‌تنها به رسانه‌های اپوزیسیون دسترسی یافت، بلکه راه خود را برای جلب حمایت‌های آنها هم هموار کرد. همسویی با پهلوی، نشان‌‌دهنده عمق فرصت‌طلبی نسرین بود؛ مادری که مرگ فرزندش را به بهانه‌ای برای پیوستن به پروژه‌های سیاسی خارج‌نشین تبدیل کرد و از این طریق، به دنبال کسب شهرت و منفعت بود.
حالا این مادر عاری از احساسات، پس از 3 سال جنجال‌سازی و بازی در نقش «مادر مظلوم»، سرانجام از ایران رفت و به آلمان رسید! اما این خروج، نه از مسیرهای قانونی، بلکه از طریق مرزهای غرب کشور و با کمک افرادی در اقلیم کردستان عراق انجام شد. نکته آنکه آتش شاکرمی، خاله نیکا فاش کرده عبدالله مهتدی، سرکرده گروهک تجزیه‌طلب کومله، در این فرار نقش داشته است. این همکاری، عمق بی‌شرمی نسرین را نشان می‌دهد؛ مادری که برای رسیدن به اروپا، نه‌تنها خون دخترش را فروخت، بلکه با گروهی تجزیه‌طلب همدست شد که جز تکه پاره کردن سرزمین ایران هدف دیگری ندارد.
فرار نسرین، تنها یک خروج فیزیکی نبود، بلکه نقطه اوج یک معامله کثیف بود. 
او که با ادعای دادخواهی، چند سال در کانون توجه رسانه‌های خارجی ضدایرانی بود، حالا با اقامتی که به قیمت لگدمال کردن حقیقت و مرگ فرزندش به دست آمده، در آلمان به آرامش رسیده است!

ارسال نظر
پربیننده