امیر حمزهزاده: جنگ اوکراین فضای سیاست بینالملل و حتی نوع عملکرد اروپا و غرب را با تغییرات فاحشی روبهرو کرد. در جهان، ادبیات روسستیزانه با تشدید این جنگ توسط غرب گسترش یافت. این ادبیات در ایران نیز با نوعی گفتمانسازی زیرپوستی از سوی رادیکالهای اصلاحطلب دنبال میشد اما کمکم برخی افراد از جمله «محمدجواد ظریف» و برخی دیپلماتهای نزدیک به اصلاحطلبان و فعالان سیاسی صریحا از این گفتمان رونمایی کردند و حالا این ماجرا با میانداری ظریف وارد فاز جدیدی شده است. اوایل امر، طرفداری اصلاحطلبان از اوکراین در رسانههای خود و تلاش برای ایجاد دوقطبی در این حوزه مشخص بود؛ هرچند موضع رسمی ایران همواره در این راستا تلاش برای ایجاد صلح و عدم جانبداری میان 2 طرف نزاع بوده است. ظریف در چند مرحله سعی کرد این گفتمان را به سیاست داخلی ایران تزریق کند اما حالا این دوقطبی بیش از پیش توسط تندروهای مجازی اصلاحطلب تکرار و به عنوان یک انگ و برچسب به فعالان مجازی زده میشود. اصلاحطلبان از یکسو از جنگ اوکراین و همسویی با غرب و گفتمان ضدروسی غرب استفاده کردند و از سوی دیگر سعی دارند فضای مذاکرات بیثمر و بیحاصلی را که سالیان سال کشور را معطل غرب کرد، با ایجاد فضای ذهنی جدید به حاشیه ببرند. یکی از مواردی که باز هم ظریف در فضای سیاسی منشأ آن علیه روسیه بود، فایل صوتی مصاحبه وی با «سعید لیلاز» فعال اقتصادی اصلاحطلب بود که بخشهای مختلفی از آن حاشیهساز شد اما یکی از حاشیههای آن درباره عملکرد روسیه بود و در واقع به طور مرموزی این گفتمان را که روسیه علیه پیشرفت ایران و مانع شکلگیری ارتباط مثبت ایران و غرب و خرابکار در بزنگاههای سیاسی با غرب است، اشاعه داد. از این جهت که فایل در قالب و با برچسب محرمانه منتشر شد، اثرگذاری آن نیز دوچندان بود و بر المان باورپذیری آن اضافه میکرد.
مشخصا این فایل صوتی بدون در نظر گرفتن بیتعهدی غرب و عدم پایبندی آمریکا و اروپا به وظایف خود در برجام، روسیه را عامل کارشکنی در برجام معرفی میکرد. این موضوع تا جایی بود که روسیه با خویشتنداری، ملاک را مواضع رسمی تهران عنوان کرد. «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه در گفتوگو با خبرگزاری ایتارتاس گفت: «از اینکه کسانی مایلند روابط میان روسیه و ایران و پیوندهای دیرینه با ایران را دستکاری کنند، باخبریم اما در کل، اتکای ما به مواضع رسمی ایران است که بیش از یک بار اعلام شده است». با توجه به اینکه این فایل صوتی حواشی پررنگتری نیز داشت، بسیاری معطوف به وجه دیگر ماجرا شدند. بعد از آن تحرکات مرموزی در رسانههای اصلاحطلب علیه روسیه شکل گرفت که در پوشش نظرات کارشناسی روابط ایران و روسیه، همچنین گزارشات سیاسی بینالمللی توسط برخی فعالان سیاسی و دیپلماتهای معطوف به اصلاحات مطرح میشد. در فضای پساجنگ ۱۲ روزه که غرب سعی کرد با ابزارهای مختلف فشارهای سیاسی علیه کشورمان را تشدید کند و تروئیکای اروپا روند فعالسازی مکانیسم ماشه را اجرا کرد، ماجرای اسنپبک به عنوان یکی از مواردی که در کشور بحثهایی ایجاد کرد، باز هم پای روسها را به میان کشید. صحبتهای «علیاکبر صالحی» وزیر اسبق امور خارجه و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی کشورمان و عضو مذاکرهکننده ایران با ۱+۵ درباره نظر روسیه در مورد اسنپبک به عنوان «دام حقوقی» و سلبکننده حق وتوی این کشور به عنوان عضو دائم شورای امنیت، جنجالی تازه به پا کرد.
صالحی فاش کرد: «روسیه همان زمان که مکانیسم ماشه در برجام طراحی شد، متوجه شد این بند به طور زیرکانهای حق وتوی اعضای دائم شورای امنیت را دور میزند و هیچ دولتی، حتی مسکو و پکن، توان متوقف کردن آن را ندارد. روسیه آن زمان اعتراض کرد که این حق وتوی ما را زیر سوال میبرد». بعد از این سخنان و اتهامات علیه ظریف بود که وی روسیه را عامل اسنپبک خواند و بعد از آن ماجرا به جایی کشید شد که «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه در برابر این سخنان عنوان کرد: «ظریف و کری اسنپبک را ابداع کردند». اگرچه تا حدی این منازعه ظریف - لاوروف شخصی مینماید اما آنچه در این میان مطرح است، موضوع بازکردن پای یک طرف خارجی به منازعه و رقابتی داخلی است که در این راستا با توجه به بزنگاه سیاسی ایران، روسیه و چین که حالا با اقدامات تاریخی این 2 کشور در ایستادن کنار ایران و همکاری برای غیرقانونی و غیرحقوقی معرفی کردن فعال کردن مکانیسم ماشه همراه شده، بیشتر از هر چیز منافع ملی کشورمان را خدشهدار میکند؛ موضوعی که ظریف با سابقه بلندبالا در حوزه بینالمللی و دیپلماتیک باید بخوبی نسبت به آن حساس باشد و هیچ بهانهای نافی عملکرد و پاسخگویی ظریف در پذیرش چنین مکانیسمی که علیه برجام عمل کرد، نیست.
نکته اساسی در چنین رویکردی که علیه منافع ملی کشورمان تعریف میشود، آن است که اصلاحطلبان و گروههای نزدیک به آنها هرقدر غرب در تعامل با ایران کارشکنی کرد و بیشتر تجربیات دیپلماتیک در این حوزه گسترش یافت و ملموستر شد، روند گفتمان ضد برخی دیگر از کشورها را تشدید کردند! این در شرایطی است که کلاسیکترین موضوعات بینالمللی و دیپلماسی واقعگرایانه موید آن است که طرفین بر اساس منافع خود عمل کرده و هرقدر درهمتنیدگی منافع بیشتر و نوع روابط راهبردیتر باشد، بیشتر امکان حرکت کشورهای دیگر در راستای منافع ایران وجود دارد. در سالهای اخیر، بخشی از جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا با محوریت چهرههایی چون حسن روحانی و محمدجواد ظریف، نوعی گفتمان ضدمنافع ملی را با حمله به برخی کشورها در فضای سیاست ایران نهادینه کردهاند؛ گفتمانی که در ظاهر، «استقلال در سیاست خارجی» را فریاد میزند اما در باطن، نوعی جهتگیری سیاسی است که عملاً میدان را برای بازگشت غربگرایی و اعتماد دوباره به آمریکا باز میکند. این جریان میکوشد کشورهای دیگر جز غرب را در افکار عمومی به عنوان مانع توسعه و تعامل معرفی و از سوی دیگر، چهرهای عاقل و صلحطلب از غرب بویژه آمریکا و اروپا ترسیم کند. اما حقیقت آن است که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، نه شرق معیار است و نه غرب، بلکه تنها «منافع ملی» ملاک است. با این حال، این جریان با القای دوگانه «روسیه بد ٫ غرب خوب»، عملاً سیاست خارجی ایران را در یک تله فکری قرار داده که ادامه آن برای منافع ملی ایران خطرآفرین است و بسیاری از ظرفیتها خصوصا در بزنگاههای حساس را با عدم عقلانیت سیاسی از کشورمان سلب میکند.
یادداشت
تله گفتمانی علیه منافع ملی ایران
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها