
طاها سهرابپور: عصر جمعه در میدان انقلاب تهران، از مجسمهای رونمایی شد که مدتهاست در نقش رستم مرودشت استان فارس حک شده: «زانو زدن امپراتور روم در برابر شاپور»؛ تصویری نمادین از یک نبرد تاریخی میان 2 تمدن ایران و روم در قرن سوم میلادی که به تحقیر باورنکردنی سپاه روم منجر شد. این رونمایی 3 روز پس از ۱۳ آبان بود؛ جایی که رهبر معظم انقلاب با برشمردن پیشینه آمریکا در ضربه زدن به ایران تصریح کردند اختلاف ایران و آمریکا، اختلاف ذاتی است و نه تاکتیکی. در نگاه حضرت آیتالله خامنهای، آمریکا تا زمانی که بر مشی و مرام استکباری پیش برود، تیغ کشیده علیه هر ملت و مردمی است که به دنبال حیات استقلالطلبانه است و از این جهت است که دشمنی آمریکا با ایران، نه از ۱۳ آبان 58 که از مدتها پیش آغاز شده؛ شاید پیش از تلاش برای سرنگونی دولت مصدق با همدستی انگلیس. شاید با همان تعبیری که رئیسجمهور آمریکا بدان اشاره کرد و در رصد آیتالله خامنهای هم قرار گرفت: «این آقایی که امروز سر کار است در آمریکا، مساله را لو داد، آن هدف حقیقی را روشن کرد؛ گفت مقابله ما با ایران، با ملت ایران برای این است که ایران گوش به فرمان آمریکا باشد! ما ملت ایران باید این را درست بفهمیم؛ این مساله مهمی است».
* مستکبرها علیه ایران
با این نگاه، همه مستکبران در یک صف قرار میگیرند، صرف نظر از نام، حکومت، جغرافیا و تاریخی که بدان وابستهاند. روزی والرین چشم طمع به خاک ایران میکند و روزگاری ترامپ اصرار دارد فرمانده حمله به ایران او بوده است. چیزی که همین 2 شب پیش، رئیسجمهور آمریکا برای چندمین بار بدان اشاره کرد. ترامپ همچنان حمله به ایران را به خود نسبت میدهد و از بمباران 3 تأسیسات هستهای در نطنز، فردو و اصفهان حرف میزند و البته از حمله به پایگاه آمریکاییها در العدید قطر سخنی نمیگوید. مستکبران اعتراف نمیکنند اما بالاخره زانو میزنند. مثل والرین، در نبرد ادسا که در جنوب ترکیه کنونی است. اتفاقاً در آن نبرد هم شمار غربیها بیشتر بود. مثل همه رویاروییهای دیگری که در تاریخ سراغ داریم. آخری هم همین نبرد ۱۲ روزه بود که سامانه 6 لایه گنبد آهنین اسرائیل نیز نتوانست برابر موشکهای ایران ایستادگی کند؛ سامانهای متکی بر کمک فنی، مالی و تسلیحاتی غرب. اسرائیل بزرگترین دریافتکننده کمک خارجی آمریکا از زمان تأسیسش در سال ۱۹۴۸ بوده و تا ۲۰۲۵، بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار کمک اقتصادی و اغلب نظامی دریافت کرده است. گزارش اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا نشان میدهد این کشور سالانه 3.8 میلیارد دلار (شامل ۵۰۰ میلیون دلار برای دفاع موشکی) به رژیم صهیونیستی اختصاص میدهد.
با این حال، موضوع مهمتر این است که این شکستها که اغلب پنهان میماند، به روند تکرارشوندهای رسیده که ثبات جمهوری اسلامی ایران را نوید میدهد. گویی نظام سیاسی کنونی ایران به رویینتنی دست یافته و اصل و اساسش دیگر هرگز برنمیافتد، اگرچه هنوز به 50 سالگی خود هم نرسیده است. همین 10 روز پیش، معاون جوان همان ترامپ تصریح کرد «دنبال تغییر نظام ایران نیستیم»؛ هدفی که شکل نوینی از کودتاهای خشن آمریکایی در کشورهای آمریکای لاتین بود و در 25 سال اخیر به دستور کار اصلی سیاست خارجی آمریکا در سوریه و لیبی تبدیل شد. ایستادگی ایران برابر شکلهای مختلف و سخت و تلخ براندازی همچون ۱۳۸۸، ۱۳۹۸، ۱۴۰۱ و حالا ۱۴۰۴ نشان داده جمهوری اسلامی ایران نه با انقلاب رنگی، نه با جنش زنانه، نه با آشوب اقتصادی حاصل از تحریم و نه حتی با هجوم خارجی از پا نمیافتد، چون مقاومت در برابر زور به یک مؤلفه بنیادین هویتی ایرانیان تبدیل شده است.
* مجسمه مردم را بسازید!
همراه با مجسمه زانو زدن والرین در برابر شاپور، تابلوهای دیگری هم روی بیلبوردهای شهر رفت، از نقش شهید حاجیزاده در کنار دستاورد موشکی ایرانیهایی که در پی دفاع از حیثیت و حریم ایران هستند تا شهید رئیسعلی دلواری و میرزا کوچکخان، سرداران پرافتخاری که خون به دل متجاوزان کردند و ملوانان نیروی دریایی آمریکا که مقابل پاسداران ایرانی روی پا نشستند و دست تسلیم بر سر بردند یا صفوف متراکم مردمی که در 8 سال دفاع مقدس، از جیب و جان خود زدند تا خاک ایران لگدکوب اجنبی نشود. چیزی که فصل تمایز ایران و همه قربانیان کودتاها و جنگهای غربیها علیه دیگر ملتهاست، همین مردمند. همینها که رد تحریمهای فلجکننده اوباما را بر شانه و خستگی حاصل از تنگی معیشت فشار حداکثری را در زانو دارند اما نجیبانه و همدلانه همچنان به فرمان رهبرشان، حداقل طلا و دارایی خود را نیز به جبهه مقاومت تقدیم میکنند. افتخار به داشتهها، بالیدن به وطن، کوشش بیحد و حصر برای زندگی و امیدبخشی به اطرافیان و تفکیک خودی از غیر و تشخیص فرعی - اصلی مسائل، آنقدر اهمیت دارد که هر روز بر سر یک میدان شهر از مجسمه زانو زدن تحریمها مقابل مردم رونمایی شود. همان چیزی که رهبر انقلاب، دوازدهم آبان ماهی که گذشت، دستور دادند: «این را همه بدانند که در حال حاضر علاج خیلی از مشکلات «قوی شدن» است؛ کشور را باید قوی کرد. دولت در بخشهای مختلف مربوط به خودش کار را با قوت انجام دهد؛ نیروهای نظامی کار خودشان را با قوت انجام دهند؛ جوانها تحصیل و پیشرفت علمی را با قوت انجام دهند. چنانچه کشور قوی شود و دشمن احساس کند با برخورد با این ملت قوی، سود نخواهد برد و ضرر خواهد دید، قطعاً کشور مصونیت پیدا میکند؛ بدون تردید. قوت نظامی لازم است، قوت علمی لازم است، قوت مدیریت کشوری لازم است؛ این کارها باید انجام شود».