علی هنرمند: وقتی مسیر یک قهرمان به نقطهای میرسد که هر قدمش بوی تردید میدهد، باید پذیرفت قصه تازهای در حال شکلگیری است؛ قصهای که قهرمان امروز آن، کامران قاسمپور است؛ کشتیگیری که سالها روی تشک برق میزد اما حالا سایه سنگینی از افت، اشتباه و تصمیمهای شتابزده بر سرش افتاده است.
نسل جدید کشتی ایران اسم او را با زیرگیریهای ناب و طراوت فنیاش شناخت؛ جوانی که به جای کوبندگی صرف، با هنر مبارزه میکرد و تکنیکش حس تازهای به وزن میداد. او بهقدری متفاوت ظاهر شد که «گلادیاتور» لقب گرفت اما پشت صحنه این درخشش، نبردی سخت در جریان بود: نبرد با وزنی که هرگز برایش ساده نبود و رقیبی که در اوج بود؛ حسن یزدانی.
سالها قاسمپور سایهنشین وزن ۸۶ بود؛ وزنی که یزدانی بیرقیب فتح کرده بود و هیچ مربیای حاضر نبود جای او را حتی برای یک تورنمنت کوچک تغییر دهد. نتیجه روشن بود: قهرمان تشنه سکوی جهانی، دائم پشت خط میماند. همین شد که تصمیم بزرگ را گرفت؛ کوچ به ۹۲ کیلوگرم. ابتدای مسیر، همه چیز رویایی جلو رفت: ۲ طلای جهان، انگیزه دوباره، قدرت بیشتر و آزادی ذهنی از سایه یزدانی.
اما یک حقیقت تلخ مثل خاری در پای او ماند؛ ۹۲ کیلوگرم المپیکی نبود و تمام افتخارات، هر قدر ارزشمند، نمیتوانست پاسپورت حضور در بزرگترین رویداد ورزشی جهان باشد. اینجا بود که دومین تصمیم سرنوشتساز رقم خورد: رفتن به وزن ۹۷ کیلو. وزنی که نهتنها با بدنش همخوانی نداشت، بلکه پر از غولهای تکنیکی و قدرتی بود که سالها در این وزن ریشه دوانده بودند. نتیجه نیز همان شد که کارشناسان پیشبینی کرده بودند؛ ناکامی و حذف از مسیر المپیک پاریس.
بازگشت دوباره به ۹۲ مثل تلاشی بود برای پیدا کردن آرامش اما حتی آنجا هم خوشیمن نبود. شکست ثانیههای پایانی مقابل سعداللهیف و بعد از آن باخت مقابل دیوید تیلور، تلنگر سختی بود؛ اینکه بدن و ذهن کامران دیگر انعطاف گذشته را ندارد و وزن کمکردنهای پیدرپی او را از پا انداخته است.
با مصدومیتهای پیاپی حسن یزدانی، نگاهها دوباره به سمت او برگشت. بسیاری تصور کردند حالا بهترین زمان بازگشت قاسمپور به ۸۶ است. خودش نیز همین مسیر را انتخاب کرد؛ مسیری که برخلاف هشدار کارشناسان، آغاز شد. نتیجه؟ شکست سنگین برابر زاهید والنسیا در مسابقات جهانی ۲۰۲۵؛ شکستی که نشان داد فاصله کامران امروز با اوجش، فراتر از چیزی است که تصور میشد.
اما نقطه نگرانکنندهتر، عملکرد او در بازیهای کشورهای اسلامی بود؛ مسابقهای که نه فشار جهانی داشت و نه ستارههای نامدار. با این حال، او در همان گام اول مغلوب آرسنی ژیویف شد و به مدال برنز بسنده کرد؛ مدالی که برای ستارهای با آن سابقه، چیزی شبیه یک شکست بزرگ بود.
در حاشیه این ناکامی، حرفهای علیرضا دبیر بیش از همه تکاندهنده بود؛ رئیس فدراسیون کشتی صراحتاً گفت: «کامران در ۴۰ روز، ۲ بار وزن کم کرده؛ بدنش دیگر تحمل این فشار را ندارد». این جمله، تنها یک توضیح نبود، بلکه تشخیص دقیق ریشه افت قاسمپور بود: بدنی که برای پایین آمدنهای مکرر ساخته نشده و ذهنی که زیر بار تصمیمهای عجولانه خم شده است.
پیشکسوتان کشتی نیز همین اعتقاد را دارند. میرعمادیان تأکید میکند سقوط از وزنهای بالا به ۸۶، مثل بریدن ریشه بدنی یک کشتیگیر است. سیدمراد محمدی هم معتقد است بازگشت فعلی کامران به ۸۶ کاملاً اشتباه بوده و او اگر قرار است در این وزن کشتی بگیرد، باید آن را به سال منتهی به المپیک موکول کند، نه وسط یک چرخه سخت و پرفشار.
امروز که نگاه میکنیم، وزن ۸۶ نه یزدانی را دارد و نه تیلور افسانهای را اما پارادوکس غمانگیز ماجرا اینجاست: در غیاب آنها، قاسمپور هم دیگر «قاسمپور سابق» نیست. ستارهای که روزی در اوج تکنیک میدرخشید، حالا زیر بار تغییر وزنهای مداوم، فرسودگی و فشار روانی خم شده و مسیرش را گم کرده است.
با این همه، پرونده او بسته نشده. کشتی، داستانهای زیادی دیده که قهرمانان پس از سقوط، دوباره برخاستهاند. کارشناسان معتقدند اگر کامران بخواهد باز به سطح نخست جهان برسد، باید یک برنامه بازسازی عمیق را آغاز کند؛ برنامهای که نه فقط بدنش، بلکه ذهن و انگیزهاش را دوباره ترمیم کند.
در نهایت، حقیقت تلخ اما روشن است: «گلادیاتور» هنوز نفس دارد اما باید بجنگد، این بار نه با حریفان، بلکه با اشتباهات گذشته خودش. اگر این نبرد را ببرد، شاید دوباره همان نامی شود که روزی لرزه به ستونهای وزن ۸۶ میانداخت.
روایتی تازه از سردرگمی و افت قاسمپور که دیگر شبیه خودش نیست
ناکامیهای کامران
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها