05/آذر/1404
|
00:24
ارزیابی تل‌آویو از تقویت توان موشکی ایران

وحشت عمیق

حامد پارسافر: جنگ 12 روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی که با تجاوز رژیم به‌ ایران آغاز شد و با ضربات متقابل و بی‌سابقه موشکی و پهپادی جمهوری ‌اسلامی همراه بود، نه‌تنها موازنه قدرت جدیدی در منطقه ایجاد، بلکه یک واقعیت انکارناپذیر را بر تل‌آویو تحمیل کرد: توان موشکی ایران، یک تهدید وجودی و راهبردی است که به سادگی قابل تخریب و نابودی نیست. تنها چند ماه پس از پایان این درگیری مستقیم، گزارش‌های پی‌درپی و اعترافات امنیتی در رسانه‌های آمریکایی و عبری، از احیای سریع و حتی ارتقای ظرفیت‌های موشکی ایران خبر می‌دهد. این روند پرشتاب، سایه هشدار دائمی را بر سر اسرائیل افکنده است، به‌ گونه‌ای که وحشت از دور احتمالی بعد نبرد، به محور اصلی تحلیل‌ها و فضاسازی‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها تبدیل شده است.
* اعترافات تل‌آویو؛ سرعت بازسازی تهران فراتر از انتظار
تصاویر ماهواره‌ای، درز برخی تحلیل‌های اطلاعاتی محرمانه و اذعان صریح مقامات ارشد امنیتی رژیم، همگی یک نقطه مشترک را تأیید می‌کند: ایران توانسته است بخش عظیمی از زیرساخت‌های آسیب‌دیده موشکی خود را در مدت‌زمانی بسیار کوتاه و «فراتر از ظرفیت‌های پیش از جنگ» بازسازی کند.
عمیر بارام، مدیر ارشد وزارت جنگ رژیم گفته است ایران در حال افزایش توان نظامی خود، بویژه در حوزه تولید موشک‌های بالستیک است. این اعتراف نشان می‌دهد حملات اسرائیل نتوانسته ساختار راهبردی صنعت دفاعی ایران را مختل یا برای یک دوره زمانی طولانی فلج کند.
آلون بن دیوید تحلیلگر امنیتی کانال 13 رژیم نیز به نقل از منابع امنیتی ایران نوشت ذخیره موشکی ایران در آبان به میزان ذخایر اردیبهشت 1404 (پیش از جنگ) رسیده و تقریبا تکمیل شده است. این داده به معنای بازگشت کامل ذخایر در کمتر از 6 ماه است. 
نشریه JNS به نقل از مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی در گزارشی آورده است، ایران «دست‌کم نیمی از زرادخانه موشکی پیش از جنگ را بازسازی کرده» و سرعت بازسازی بیشتر از پیش‌بینی‌ها است.
این سرعت فراتر از انتظار، اساس ترس و وحشت تل‌آویو است. این گزاره، ضمن آماده‌سازی افکار عمومی برای پذیرش تهدیدی قریب‌الوقوع، پوششی برای ناکامی اطلاعاتی و نظامی اسرائیل در وارد کردن ضربه‌ای راهبردی و پایدار به زیرساخت‌های زیرزمینی ایران نیز محسوب می‌شود.
باید توجه داشت تمام این گزارش‌ها بخش قابل رصد تحرکات ایران است و بخش بزرگی از بازسازی، ساخت و ترمیم سیستم نظامی، کاملا در خفا و دور از چشم دشمن در حال انجام است. 
* استحکام بنیان صنایع موشکی
تحلیلگران غرب نیز به استحکام زیرساخت‌های موشکی ایران اذعان دارند. سخنان سام لِر، تحلیلگر برجسته مؤسسه آمریکایی جیمز مارتین در این زمینه، اهمیت ویژه‌ای دارد. وی تصریح کرد اگر ایران بتواند تجهیزات خاصی مانند «میکسرهای عظیم سوخت جامد» را دوباره تهیه کند، «زیرساخت‌ها آماده اجرای مجدد می‌شوند» و چرخه تولید می‌تواند با سرعت به سطح عملیاتی بازگردد. این نکته حاکی از یک واقعیت مهم است: عدم آسیب راهبردی به زیرساخت‌های اصلی که یعنی حملات 12 روزه نتوانسته ساختار بنیادین و کلیدی صنایع موشکی جمهوری اسلامی را منهدم کند. توان احیای سریع، مؤید این است که مراکز طراحی، مهندسی و خطوط تولید حیاتی، عمدتا در عمق زمین حفظ شده‌اند.
* درس‌آموزی از جنگ
 بر اساس گزارش نشریه نشنال اینترست به نقل از تحلیلگران اسرائیلی، ایران با «درس‌آموزی از جنگ 12 روزه، در حال ارتقای توانمندی‌های موشکی خویش است». استراتژی ایران پس از جنگ بر 3 محور استوار است: «تمرکز بر عمق استقرار»، «حجم بیشتر، دقت بیشتر» و «اتکا به اشباع سیستم دفاعی اسرائیل». این نشان می‌دهد تهران در دور بعد درگیری احتمالی، قصد دارد با تعداد بیشتری از موشک‌ها (2000 موشک در یک نوبت شلیک، به جای 550 موشک در 12 روز) سامانه دفاعی چندلایه اسرائیل را از کار بیندازد.
* تکمیل حلقه بازسازی از طریق خریدهای خارجی
یکی دیگر از عوامل شتاب‌دهنده که در گزارش‌های رسانه‌های عبری به‌ عنوان «نگرانی تازه» تل‌آویو مطرح شده، همکاری ایران با شرکای راهبردی خود - چین و روسیه - برای تأمین فوری قطعات و مواد اولیه مورد نیاز است. برای مثال، گزارش‌ها (مانند CNN و سندیکای اخبار یهود) از شناسایی افزایش قابل توجه ورود سدیم پرکلرات از بنادر چین به بندرعباس خبر می‌دهد. این ماده کلیدی برای تولید سوخت جامد موشک‌های بالستیک است. بر اساس برآوردها، تنها در چند ماه اخیر، بیش از 2 هزار تن از این ماده وارد ایران شده که برای ساخت 500 موشک کافی است. ایران خود تولید‌کننده سوخت جامد است، با این حال، واردات این محصول نشان‌دهنده سرعت تولید موشک‌های سوخت جامد و نیاز به واردات فوری در کنار تولید است. 
* پشتیبانی راهبردی
این موضوع، پیوند محکم همکاری‌های استراتژیک میان تهران، پکن و مسکو در حوزه دفاعی را به نمایش می‌گذارد. در حالی که آمریکا تلاش می‌کند با فشار بر پکن جلوی این محموله‌ها را بگیرد، چینی‌ها می‌گویند تحریم‌های بین‌المللی بعد از انقضای برجام به پایان رسیده و این مواد شامل تحریم‌ها نیستند و به ارسال‌شان ادامه می‌دهند.
این مسیر عامل شتاب‌گیری بازسازی توان موشکی ایران تعبیر شده و نشان می‌دهد تلاش‌های اسرائیل برای منزوی ساختن ایران در این حوزه، بویژه در چارچوب بلوک شرق، با چالش جدی روبه‌رو است.
* وحشت تل‌آویو و کارکرد روانی فضاسازی رسانه‌ای
حجم گسترده انتشار این گزارش‌های امنیتی در رسانه‌های رژیم، بیش از آنکه یک اطلاع‌رسانی صرف باشد، یک عملیات روانی مدیریت‌شده با اهداف مشخص است. این فضاسازی‌ها که از «وحشت عمیق و ساختاری» رژیم صهیونیستی نشأت می‌گیرد، 3 کارکرد اصلی دارد.
1- آماده‌سازی ذهنی شهرک‌نشینان برای تهدید دائمی
جامعه صهیونیست پس از جنگ ژوئن 2025 در شرایط بی‌اعتمادی عمیق به توان حفاظتی ارتش و دولت صهیونی قرار دارد. انتشار مداوم این گزارش‌ها، با هدف عادی‌سازی وضعیت «هشدار دائم» صورت می‌گیرد تا ساکنان مناطق اشغالی را برای سناریوهای بعد آماده کند و از بحران روانی ناشی از شکست و مهاجرت معکوس جلوگیری نماید. تل‌آویو می‌خواهد این تهدید را به بخشی از زندگی روزمره شهرک‌نشینان تبدیل کند تا از شوک نبرد احتمالی بعدی بکاهد.
2- توجیه عملیات‌ احتمالی و بودجه‌های سنگین دفاعی
با بزرگ‌نمایی توان رو به رشد و سرعت بازسازی ایران، مقامات رژیم تلاش دارند هزینه‌های دفاعی سرسام‌آور و لزوم اجرای عملیات‌های احتمالی پیشگیرانه در آینده را توجیه کنند. بودجه‌های کلان برای تقویت سامانه‌های پدافندی و آمادگی نظامی، تنها در سایه وجود «یک تهدید عظیم و در حال احیا» قابل پذیرش است.
3- سرپوش‌گذاری بر ناکامی راهبردی جنگ 12 روزه
اعتراف رسانه‌های عبری به اینکه ایران «سریع‌تر از انتظار» به شرایط قبل بازگشته و حتی آن را ارتقا داده، در واقع یک اعتراف غیرمستقیم به شکست راهبردی در هدف قرار دادن توان موشکی ایران است. پیام این گزارش این است: حملات اسرائیل نتوانسته ضربه پایداری به قدرت نظامی جمهوری اسلامی وارد کند. این فضاسازی، شکست در هدف اصلی (تخریب توان موشکی) را پشت پرده قدرت شگفت‌انگیز و رو ‌به ‌افزایش ايران پنهان می‌سازد تا افکار عمومی داخلی، ناکامی دولت صهیونی را به جای ضعف نظامی، به بزرگی تهدید نسبت دهند.
* ایران؛ قدرت موشکی اول منطقه
مجموعه این گزارش‌ها، ارزیابی‌ها و اعترافات نهادهای امنیتی رژیم، بیش از آنکه یک هشدار به جهان خارج باشد، یک اعتراف‌نامه خطاب به جامعه داخلی رژیم صهیونیستی است. این اعتراف، وحشتی عمیق را به تصویر می‌کشد که ریشه آن در رصد دقیق و هولناک بازسازی و ارتقای توان موشکی ایران نهفته است.
امروز، قدرت موشکی ایران چند نتیجه مهم در پی داشته است. 
بازدارندگی تثبیت‌شده: ایران نه‌تنها توانسته است خسارات وارده را جبران کند، بلکه با تمرکز بر حجم انبوه شلیک و اشباع دفاعی، یک استراتژی جدید و مرگبارتر را برای دور بعد نبرد طراحی کرده است. 
شکست در تخریب ساختار: بنیاد صنایع موشکی جمهوری اسلامی سالم مانده و خطوط تأمین خارجی با قدرت فعال است. 
حفظ موازنه: توان موشکی ایران همچنان «قدرت اول منطقه» در حوزه بازدارندگی است.
پیام روشن تل‌آویو به خود و جهان این است: بازسازی قدرت دفاعی جمهوری اسلامی، تهدیدی است که اسرائیل هر قدر تلاش کند، قادر به نادیده گرفتن آن نیست. این واقعیت، رژیم صهیونیستی را در دام یک پارادوکس عمیق انداخته است. جنگ 12 روزه قرار بود ایران را تضعیف کند اما در عمل، بنیان موشکی آن را مقاوم‌تر و استراتژی‌اش را هوشمندانه‌تر ساخت. این امر، دورنمای امنیت در سرزمین اشغالی را برای سال‌های آتی، با سایه سنگین موشک‌های ایرانی گره‌ زده است.

ارسال نظر
پربیننده