23/آذر/1404
|
22:06

تلاش ترامپ برای جدایی و تضعیف اروپا

یک نشریه غربی با استناد به سند جدید استراتژی امنیتی رئیس جمهور آمریکا از تلاش وی برای دور کردن کشورهای منتقد اروپا از این اتحادیه و ایجاد جدایی خبر داد.

 

نشریه فوکوس در مطلبی از تلاش دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای ایجاد شکاف و جدایی در اروپا و خروج برخی کشورهای منتقد اروپا از این اتحادیه خبر داده و نوشت: آمریکا قصد دارد اتحادیه اروپا را تجزیه کند. طبق گزارش‌ها، ترامپ قصد دارد چهار کشور را از این اتحادیه جدا کند و در اینجا این پرسش مطرح است که این مسئله چقدر واقع‌بینانه است و عواقب آن چه خواهد بود؟

روابط دو سوی آتلانتیک از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ به شدت آسیب دیده است. انتشار استراتژی امنیت ملی آمریکا (NSS) در 4 دسامبر 2025، توسط بسیاری از سیاستمداران اروپایی به عنوان یک توهین آشکار تلقی شد.

در این سند استراتژی که هر دولت ایالات متحده موظف به ارائه آن به کنگره است، دولت ترامپ اروپا را قاره‌ای در حال زوال توصیف می‌کند.

این متن به معنای واقعی کلمه از سانسور آزادی بیان در اروپا، سرکوب مخالفان سیاسی و احتمالاً نابودی تمدن به دلیل سیاست‌های مهاجرتی فعلی صحبت می‌کند.

اخیرا پیش‌نویس منتشر نشده‌ای از NSS فاش شده است که گفته می‌شود به طور قابل توجهی حساس‌تر است و جزئیات بیشتری در مورد چگونگی عملکرد ایالات متحده در اروپا در آینده ارائه می‌دهد.

طبق گزارش سایت خبری آمریکایی Defense One که ادعا می‌کند این پیش‌نویس را دیده است، در آن از همکاری بیشتر بین ایالات متحده و ایتالیا، اتریش، لهستان و مجارستان با هدف جدا کردن آنها [از اتحادیه اروپا] خبر داده شده است. البته کاخ سفید وجود چنین پیشنهادی را در Defense One تکذیب کرده است.

با این حال این پرسش مطرح است که آیا ایالات متحده آمریکا در تلاش برای ایجاد تفرقه در اتحادیه اروپا است و چرا این چهار کشور به طور خاص هدف قرار گرفته‌اند؟

مجارستان احتمالاً از معمولی ترین کشور ها در این فهرست است که وجود آن در این لیست جای تعجب ندارد. ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا متحدان نزدیک یکدیگر محسوب می‌شوند.

اوربان پیش از این در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2016 از ترامپ حمایت کرده بود و در آن زمان، او تنها رهبر اروپایی بود که از وی پشتیبانی می کرد.

هر دوی آنها می‌دانند که چه نقاط قوتی در یکدیگر دارند. اوربان به عنوان یک دردسرساز دائمی، اتحادیه اروپا را بی‌ثبات می‌کند و در نتیجه نهادی را که ترامپ عمیقاً به آن بی‌اعتماد است، تضعیف می‌کند.

نخست وزیر مجارستان به نوبه خود، از حمایت سیاسی این ابرقدرت خرسند است. طبق گزارش‌ها، ایالات متحده حتی به مجارستان یک سپر مالی 20 میلیارد دلاری پیشنهاد داده است، مشابه آنچه آرژانتین اخیراً ارائه داده است. اقتصاد مجارستان در حال حاضر ضعیف است و وجوه مهم اتحادیه اروپا همچنان مسدود مانده است.

ترامپ بارها تمایل خود را برای جلب رضایت این دوست بزرگ خود (مجارستان) نشان داده است.

رئیس جمهور آمریکا همچنین از جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا و حزب پسافاشیست او، برادران ایتالیا، تمجید می‌کند.

با این وجود، دانیل هگدوس، مدیر منطقه‌ای اروپای مرکزی در صندوق مارشال آلمان در ایالات متحده، معتقد است که این یک سوء تفاهم از سوی دولت آمریکا است که ملونی ممکن است با اتحادیه اروپا مخالفت کند.

در این میان در حالی که لهستان و اتریش در حال حاضر دولت‌های پوپولیست راست‌گرا ندارند، احزاب راست‌گرا و اروپاگریز تا همین اواخر در هر دو کشور در قدرت بودند و همچنان بسیار تأثیرگذار هستند.

به عنوان مثال، حزب آزادی اتریش (FPÖ) قوی‌ترین حزب در انتخابات گذشته بود و در حال حاضر در نظرسنجی‌ها پیشرو است.

در لهستان، کارول ناوروکی، نامزد حزب محافظه‌کار راست‌گرای قانون و عدالت (PiS)، تابستان سال جاری در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. احتمالاً دولت ترامپ به زودی شاهد فرصت‌های بیشتری برای نفوذ در هر دو کشور خواهد بود.

آنچه احتمالاً بیش از همه ناظران را شگفت‌زده کرده است این است که دو کشور اتحادیه اروپا یعنی جمهوری چک و اسلواکی در فهرست این پیش‌نویس آمریکا گنجانده نشده‌اند.

در جمهوری چک، حزب پوپولیست راست‌گرای ANO به رهبری آندره بابیس، در انتخابات پارلمانی ماه اکتبر پیروز شد و با حزب راست‌گرای رانندگان (Motoriste) و حزب راست افراطی آزادی و دموکراسی مستقیم (SPD) وارد ائتلاف دولتی شد.

اسلواکی هم از سال 2023 تحت دولت رابرت فیکو، شاهد چرخش به راست بوده است.

هگدوس، دانشمند علوم سیاسی، این واقعیت را که آنها با این وجود در سند استراتژی ترامپ قرار نگرفتند را به ریشه‌های احزاب مربوطه‌شان نسبت می‌دهد. ANO مدت‌ها از طبقه‌بندی در طیف کلاسیک چپ-راست سر باز می‌زد، در حالی که اسمر Smer-SD در ابتدا خود را چپ‌گرا می‌دانست.

هگدوس می‌گوید: به‌وضوح می‌توان دید که رویکرد آمریکایی چقدر ایده‌آل‌گرایانه است. از آنجا که حزب اسمر و ANO پیشینه پوپولیستی راست‌گرای کلاسیک ندارند، حتی اگر سیاست‌هایی را دنبال کنند که برای دولت ترامپ مفید باشد، متحدان ایدئولوژیک محسوب نمی‌شوند.

تلاش‌های اولیه دولت جدید ایالات متحده برای دخالت در فرآیندهای دموکراتیک در اروپا در آغاز سال جاری مانند سخنرانی تحریک‌آمیز جی. دی. ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ، تا حدودی توسط ناظران روابط فراآتلانتیک رد شد. دولت جدید در واشنگتن هنوز باید نقش جدید خود را پیدا می‌کرد.

اما از آن زمان، ایالات متحده بارها - در مبارزات انتخاباتی آلمان، رومانی و لهستان - مداخله کرده است. این مداخله همیشه از یک الگو پیروی می‌کند و آن این است که از کسانی حمایت می‌شود که دولت ترامپ از نظر ایدئولوژیک آنها را متحد خود می‌داند و بروکسل را تضعیف می‌کنند.

هگدوس معتقد است که در سال‌های آینده موارد بیشتری از این دست وجود خواهد داشت که در آن‌ها کشورهای عضو اتحادیه اروپا از پایبندی به تصمیمات مشترک در زمینه‌های خاص خودداری می‌کنند و در نتیجه، ماهیت ادغام اروپا را به طور فزاینده‌ای زیر سوال می‌برند. این امر می‌تواند به تدریج اتحادیه اروپا را فرسوده کند تا زمانی که در نهایت تمام اهمیت خود را از دست بدهد.

انتهای پیام/

 
 
ارسال نظر
تازه ها