|
به بهانه صصحبتهای الهام حمیدی درباره قواعد حاکم بر فضای مجازی
شلیک سکوت به قلب حقیقت
کیوان امجدیان: روز گذشته الهام حمیدی، بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «اخیرا خیلی بحث توهینهای کامنتی به شخصیتها تو رسانه توسط افراد مختلف مطرح شده. گفتم بد نیست بگم من هم تحمیل سکوت رو ٢ جا دیدم: یک بار وقتی فوتبالیستهامون تو جامجهانی حق شادی بعد از گل نداشتن... و یک بار هم وقتی بازیگرامون بعد شرکت تو جشنواره فجر کلی فحش خوردند.
ظاهرا اشاره به هر اتفاق امیدوارکنندهای سیل توهین تو کامنتها و دایرکت رو به همراه داره... آیا واقعا صاحب این اکانتهای توهینکننده مردم با فرهنگ ایرانن؟»
به بهانه این موضوع که از قضا بسیار هم مهم است، میخواهیم نگاهی داشته باشیم به چیستی و چرایی رسیدن به این نقطه؛ رسیدن به دنیایی که با وجود غالب بودن دیکتاتوریترین قواعد بر آن، ژست دموکرات بودن میگیرد؛ رسیدن به ترس از ابراز عقیده؛ به مارپیچ سکوت و تبدیل شدن مارپیچ به گرداب.
شاید اگر بخواهیم از زاویهای تخصصی به این موضوع بپردازیم میشود با قطار کردن کلی اصطلاح و تعریف و اصل به بحث «مارپیچ سکوت» و «نسبت ادراک با مارپیچ سکوت» و «اصول گرداب سکوت» و... پرداخت و به اثبات وجود دیکتاتوری مدرن در فضای مجازی و ساخت دستگاه تخریب چهرهها در این فضای دیکتاتوری رسید و اینکه چرا گاهی تنها راه چهرهها برای سالم ماندن جایگاه، موقعیت و محبوبیتشان، تن دادن به سکوت و استقبال از رهاشدگی در گرداب سکوت است.
اساسا نظریه مارپیچ سکوت که مربوط به علوم سیاسی و ارتباطات است و توسط دانشمند آلمانی «الیزابت نوئل نویمان» ارائه شده است، بیان میکند یک گروه یا جامعه ممکن است اعضا را به دلیل عقایدشان منزوی یا طرد کند و افراد به واسطه ترس از منزوی شدن، به جای ابراز عقیده، تن به سکوت دهند. رسانهها عامل مهمی هستند که هم بر ایده غالب و هم بر درک مردم از آنچه ایده غالب است تأثیر میگذارد.
اما اگر بخواهیم ساده و با پرهیز از به کار بردن موارد تخصصی به بررسی ماجرا بپردازیم آن وقت شاید بهتر و بیشتر بشود به دلایل سکوت بسیاری از چهرهها در فضای مجازی پی برد.
* حمله به یک خانم هنرمند پس از درگذشت او
همین چند وقت پیش مرحوم پروانه معصومی از دنیا رفت؛ بانوی هنرمندی که صادقانه و بیغل و غش حرف میزد و رفتار میکرد. نه از بیان پوشش در سینمای پیش از انقلاب فرار میکرد، نه میترسید از اینکه انتقادهای موجود در جامعه را به مسؤولان انتقال دهد و نه به دلیل بد و بیراههایی که ممکن بود به او بگویند حاضر میشد چشمش را روی واقعیت ببندد و دانسته یا نادانسته در فضای مجازی با دشمنان مردم و کشور همراه شود. قاعدتا این رویه باید از بخشهای مثبت شخصیت او تلقی میشد و این صداقت هنرمند قدر دانسته میشد اما قواعد فضای مجازی طور دیگری است.
در فضای مجازی - به مثابه یک رسانه - ارزش کاملا میتواند تغییر ماهیت دهد و حتی جای خود را با ضدارزش عوض کند.
* ۳ بخش حاکمیتی فضای مجازی
اساسا در فضای مجازی یک حکمرانی پسزمینه یا حاشیه، حاکمیت متن و حکمرانی پیوستگی ساختار و هماهنگی وجود دارد.
به بیان سادهتر در فضای مجازی ۳ بخش وجود دارد که با دقتی شگفتانگیز طراحی شده، مورد استفاده قرار میگیرد، رصد میشود و سفت و محکم از آن مراقبت میشود تا خدشهای به این حاکمیت وارد نشود.
اولین بخش، پسزمینه فضای مجازی است، یعنی بستری که باید آماده باشد تا وقتی قرار است موجی ایجاد شود یا ارزشی بازتعریف شود یا هر فرآیند دیگری - بویژه در حوزه علوم اجتماعی - اتفاق بیفتد، آن بستر موجب شود این اتفاق پذیرفته و باور شود و حتی به محبوبیت برسد.
از سوی دیگر همین بستر و پس زمینه میتواند موجب شود ذهن مخاطب بسادگی جای یک کار خوب و بد را با هم عوض و این تعریف را جایگزین تعریف قبلی کند.
برای مثال همین بستر میتواند یک چهره منفور را به یک قهرمان تبدیل کند اما یک بازیگر مرد فیلمهای طنز که شوخیهایش طرفدار دارد و برای خنداندن مردم حتی با خودش هم شوخی میکند، به سرعت از سوی همه طرد شود و حتی آنها که در مقابل این طرد شدن موضع بگیرند هم در مقابل موج حملهها دستها را بالا ببرند و با جمع همراه شوند.
در بخش حاکمیت متن هم نه تنها سالانه و ماهانه و روزانه که در هر لحظه چندین و چند جریان در نقاط مختلف دنیا جلو برده میشود. جریاناتی که به نسبت شرایط هر خطه و روحیات مردم و اهداف مختلف و... طراحی میشود و ظاهرا به هم بیارتباطند اما در واقع محور مشترک اما پنهان همه آنها یکی است.
بخش سوم نیز در این میدان مانند یک رهبر ارکستر عمل میکند. او موظف است آهنگی را که آهنگساز ساخته است و نوازندگان هر ساز بخشی از آن را اجرا میکنند، به گونهای هماهنگ کند که نتیجه حاصل از هماهنگی و نظم در نواختن همه آنها به نوایی برسد که در ذهن آهنگساز شکل گرفته است. رهبر ارکستر میداند اگر چوبش را یک بار به اشتباه بالا ببرد یا به اشتباه به سمت چپ و راستش نگاه کند، تمام آهنگ از دست میرود و کمترین نظمی نمیماند و طبیعی است که خروجی هم چیزی کاملا متفاوت خواهد بود.
در کشور ما اگرچه استقبال عموم مردم، هنرمندان، ورزشکاران، نخبهها و... از فضای مجازی بسیار زیاد بود و حضور در این فضا به سرعت دغدغه مهم مردم شد و اگرچه میدانستیم در هیچکدام از بخشهای حاکمیتی فضای مجازی نقش نداریم و امیدوار بودیم به اثرگذاری اما حالا به اینجا رسیدهایم که تقلا برای ورود به این ۳ بخش حاکمیتی تلاشی بیهوده است و به قول نظامیها مجالی برای تک زدن نداریم اما هنوز میشود به پاتک امید داشت. یعنی میشود در عوض دست و پا زدن بیهوده برای کاری که میدانیم نشدنی است، تلاش کرد بین فرهنگ و هنر اصیل کشور و فرهنگ پمپاژ شده از فضای مجازی نسبتی معقول ایجاد کرد و از این فضا برای پیشبرد و فربه شدن فرهنگ و هنر اصیل نیز سود برد.
اینکه وقتی بستر فضای مجازی در کشور ما و در هر برههای فضا را بشدت آماده پیشرفت یک موج، جریان، رویداد یا... میکند، چهرهها باید چه کنند و متولیان دولتی باید چه رویکردی داشته باشند و مردم چگونه درست را از غلط بشناسند همان پاتک زدن و سود بردن از نیروی حملهکننده به نفع خود در این فضاست.
برای مثال فرض بگیرید با یک زمینهسازی طولانی و دقیق، بستری برای انتقاد و بدوبیراه گفتن از تیم ملی فوتبال شکل گرفته است. یعنی تعریفها عوض شده است. دوست داشتن وطن و ملحقات آن مثل پرچم، تیم ملی و... که در هر مکان و زمانی پسندیده است، به یک ضد ارزش تبدیل میشود و خیانت و بیتعصبی به وطن و هموطن و تیم ملی و... به مثابه یک ژست قهرمانانه و شجاعانه تلقی میشود.
با این اوصاف چهرهها اگر سکوت کنند باید چسبانده شدن برچسب «ترسو» و «بیتعصب» و... به پیشانی خود را بپذیرند.
اگر مدعی حمایت از تیم ملی و مردم کشورش شود، یکباره توسط لشکری از جمعیت مجازی مورد هجوم قرار میگیرد؛ لشکری که یا خدمتگزار فضای دیکتاتوری مجازی هستند یا ناخودآگاه ابزار این فضا شدهاند.
از سویی اگر این تعریف را پذیرفته و بیوطنی و بیتعصبی خود را به فرهنگ و هنر و کشورش فریاد بزند، یکباره قهرمان ملی میشود و جایگاهی بلند برایش در نظر گرفته خواهد شد.
* مقاومت در مارپیچ سکوت
در فضایی که مارپیچ یا گرداب سکوت شکل گرفته و گریزی از زیستن در این فضا نیست، واکنش و مواجهه طبقه نخبه و مدیران و متولیان با این چهرههاست که میتواند توازنی را که به آن اشاره کردیم ایجاد کند. اینکه مدیران بدانند باید با فلان چهرهای را که از سر ناچاری و استیصال و از ترس به هم ریخته شدن محبوبیت و حتی بخش اقتصادی زندگی خود با پسزمینه حاکم بر فضای مجازی همراه شده، چه مواجههای داشته باشند. اینکه اگر چهرهای بر عقیده خود اصرار داشت و اسیر جو حاکم بر فضای مجازی نشد و آماج حملهها قرار گرفت، باید چه رویکردی در برابرش داشت. آیا حمایت از او باعث آسیب دیدن بیشترش نخواهد شد؟ آیا نباید برای این شخص بستری دیگر در زمین خودی طراحی کرد تا بتواند تهدید را به فرصت تبدیل کند؟
* از الهام حمیدی تا علیرضا افتخاری
چندی پیش لیندا کیانی هم مطلبی با همین مضمون نوشته بود: «عده زیادی هستند که سازماندهی شده میان زیر پستهای من و همکارانم یا دیگر چهرههای شناخته شده با هجمه سنگین کامنتی، سعی دارن که جلوی حقگویی ماهارو بگیرن. هدفشونم اینه که ما رو اسیر مارپیچ سکوت کنند. برام مهم شد و خواستم از این تریبون به همکارانم توصیه کنم حواستون باشه تو دام نیفتید».
از سوی دیگر هجمههایی که به بازیگرانی مثل امین حیایی و محمدرضا شریفینیا به دلیل حضور در یک فیلم سینمایی شد یا حتی حمله فیزیکی و درگیر شدن با علیرام نورایی و چندین و چند مورد دیگر شبیه اینها.
بیشک این بحث آنقدر مهم است که پرداختن اهالی رسانه و متفکران و هنرمندان به آن و چالش با یکدیگر در این زمینه و رسیدن به قواعدی درست میتواند باعث شود بازیگر بزرگی مثل الهام حمیدی حتی نتواند تیم محبوب کشورش را تشویق کند یا چهره خواننده بزرگی مثل علیرضا افتخاری در یک روز چنان ناجوانمردانه تخریب شود و متولیان هم ندانند چطور باید از او حمایت کرد که دلسردی و ناراحتی تا سالها در رفتار و گفتارش باقی بماند. از این نمونهها تا دلتان بخواهد هست. از پرواز همای که با وجود صداقتی که ریشه در فرهنگ اصیل روستایی دارد، مجبور میشود با جریان حاکم بر فضای مجازی همراه شود تا کمتر آماج حملات ناجوانمردانه قرار بگیرد، تا بالا بردن بیدلیل و قاعده فلان خواننده تهی و کمبنیه که حاضر شده است ابزار فضای حاکمیتی پسزمینه مجازی باشد و تجلیل از او تا جایی پیش میرود که دنیا به احترامش کلاه از سر برمیدارد؛ دنیایی که قواعدش بر اساس همین پسزمینه و متن و در هماهنگی
با آن است.
ارسال به دوستان
الجزیره از توقیف یک کشتی دیگر اسرائیلی توسط ارتش یمن خبر داد
صید جدید انصارالله
شبکه خبری الجزیره به نقل از منابع خود خبر داد انصارالله یمن از عبور یک کشتی دیگر در دریای سرخ جلوگیری کرده است. این کشتی به مقصد سرزمینهای اشغالی در حال حرکت بوده است. وزارت دفاع یمن نیز روز گذشته خبر داد از عبور یک کشتی به مقصد تلآویو جلوگیری کرده است. چند روز قبل سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن خبر داده بود این کشور اجازه نخواهد داد هیچ محمولهای به مقصد فلسطین اشغالی از آبهای یمن عبور کند؛ مگر اینکه حامل دارو و غذا برای مردم غزه باشد. وی با اشاره به حملات نیروهای مسلح یمن به بنادر و کشتیهای اسرائیلی تأکید کرد: «تمام کشتیهایی را که مربوط به رژیم اسرائیل باشد یا به بندرهای اسرائیلی کالا منتقل کنند، هدف مشروعی برای یمن میدانیم. تا زمانی که اسرائیل حمله به غزه را متوقف نکند، این عملیاتها ادامه خواهد داشت». حمله پهپادهای انفجاری و موشکهای بالستیک به 3 کشتی مرتبط یا منتسب به رژیم اسرائیل، حمله پهپادی به عمق فلسطین اشغالی، جلوگیری از حرکت کشتیهای اسرائیلی در دریای مکران، دریای سرخ و بابالمندب، حمله با موشک بالستیک به بندر ایلات در جنوب اراضی اشغالی و تصرف یک کشتی باری به نام «گلکسی لیدر» تنها بخشی از عملیاتی بود که انصارالله یمن در دفاع از غزه انجام داد. در همین ارتباط «زاخی هانگبی» رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی خبر داد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان اعلام کرده است اگر آمریکا در مقابل یمن اقدام نکند، اسرائیل علیه یمن اقدام نظامی خواهد کرد. این تهدید با واکنش ضیفالله الشامی، وزیر اطلاعرسانی دولت نجات ملی یمن مواجه شده که خطاب به نتانیاهو گفت: «ما کاملا آماده هرگونه اقدام و تحرک نظامی علیه یمن هستیم». الشامی با بیان اینکه «ما تمام توانمان را برای مقابله با تجاوز به برادرانمان در غزه به کار گرفتهایم»، مواضع نیروی مسلح یمن را تکرار و تأکید کرد: «هر کشتیای که برای رساندن کمک یا هر کالایی به صهیونیستها اقدام کند، در تیررس ما قرار خواهد گرفت». ارسال به دوستان
رسانههای جهان اعلام کردند فیلم بازداشت نیروهای حماس یک بازی رسانهای بوده است
دروغ عریان اسرائیل!
* هاآرتص: تحقیر اسرای فلسطینی یکی از تاکتیکهای روتین اسرائیل است
گروه بینالملل: «مارک اوون جونز» استاد دانشگاه «حمد بن خلیفه» دوحه قطر، در گزارشی برای وبسایت شبکه الجزیره، به واکاوی دلیل اصلی اقدام اخیر نظامیان صهیونیست در ربایش و برهنه کردن شماری از مردان فلسطینی پرداخته است؛ اقدامی غیرانسانی که البته با واکنشهای منفی گستردهای در عرصه بینالمللی روبهرو و خود به یک رسوایی بزرگ برای رژیم اشغالگر قدس تبدیل شد. وی در گزارش خود مینویسد: «در روزهای اخیر تصاویر و ویدئوهای شماری از مردان فلسطینی در حالی که توسط ارتش اسرائیل دستگیر و برهنه شدهاند، در شبکههای اجتماعی بازتابهای گستردهای داشته است. اسرائیل مدعی شده افراد حاضر در این تصاویر و ویدئوها، مظنون به همکاری با حماس در جبهههای شمالی نوار غزه هستند. در یکی از این ویدئوها تصویر یک مرد فلسطینی دیده میشود که اسلحه خود را روی زمین میگذارد و ارتش اسرائیل از این طریق سعی دارد این نکته را به مخاطبان القا کند افرادی که دستگیر و برهنه کرده است، نیروهای حماس هستند. با این حال، نگاهی دقیقتر به ویدئوی مذکور، ساختگی بودن آن را هویدا میکند. هیچ منطقی نیست که سربازان اسرائیلی که به ادعای خود دنبال رزمندگان حماس هستند، برای برهنه کردن و به خط کردن افراد (آنهایی که نیروهای حماس میخوانند) صبر و آنها را برای تهیه یک ویدئو آماده کنند و سپس از افراد بخواهند لطفا سلاح خود را تسلیم کنند و از بلندگویشان آنها را «حبیبی» (لغتی عربی به معنای عزیزم) خطاب کنند! پس از این رویداد بود که برخی رسانهها اعلام کردند نیروهای اسرائیلی به یک مدرسه تحت مدیریت سازمان ملل متحد حمله کرده و مردان و پسران را در این مدرسه ربوده و از خانوادههایشان جدا کردهاند. برخی از افرادی که توسط صهیونیستها ربوده شدهاند، کارکنان سازمان ملل متحد بودهاند، البته یک خبرنگار نیز میان آنها بوده است. گفته شده مردی که در یکی از ویدئوهای ارتش اسرائیل، سلاح در دست داشته و به عنوان رزمنده حماس معرفی شده، در واقع یک مغازهدار ساده بوده است. برخی بر این باورند که این اقدام اسرائیلیها تا حد زیادی معطوف به این نکته بوده که جنایات آنها علیه مردم فلسطین را نزد افکار عمومی غرب مشروعیت بخشند. با این حال به نظر میرسد انتشار تصاویر برهنه پسران و مردان فلسطینی، یک هدف دیگر را نیز دنبال میکند. با این اقدام رژیم صهیونیستی سعی دارد روحیه نیروهای ارتش و افکار عمومی اسرائیل را تقویت کند و فلسطینیها را ازموقعیت اخلاقی و مشروعی که از آن برخوردارند، خارج سازد. اقدام اسرائیل بازتاب عینی ایدئولوژی اشغالگرانه آن است؛ ایدئولوژیای که در قالب آن فلسطینیها به مثابه مردمی تصور میشوند که باید بیچون و چرا از اسرائیل اطاعت کنند. البته اگر صهیونیستها به این نکته باور نداشته باشند که باید آنها را بیرحمانه کشت. تاکنون گزارشهای مختلفی منتشر شده که حاکی از این است آن دسته از مردان فلسطینی که توسط نیروهای ارتش اسرائیل ربوده میشوند، با شکنجههای سختی روبهرو میشوند؛ موضوعی که به تایید شماری از مردان فلسطینی که توسط نیروهای اسرائیلی آزاد شدهاند نیز رسیده است. هنوز اطلاعات درستی درباره تعداد دقیق فلسطینیهایی که توسط نیروهای ارتش اسرائیل در نوار غزه ربوده شدهاند، ارائه نشده است. جالب است که شماری از روزنامهنگاران و فعالان حقوق بشری با استناد به ویدئوهای متتشرشده ارتش اسرائیل، شماری از دوستان و آشنایان خود را در میان آنها شناسایی کردهاند و با ذکر شغل و فعالیتهای آنها، این ادعای صهیونیستها را که آنها جزو نیروهای نظامی گروههای مقاومت فلسطینی هستند رد کردهاند. باید توجه داشته باشیم که اقدام اخیر نظامیان اسرائیلی در انتشار تصاویر برهنه فلسطینیها که در قالب آن اسرائیل سعی داشته مردم فلسطین را تحقیر کند، نقض صریح کنوانسیون ژنو است، البته این اقدام اسرائیلیها، با واکنشهای منفی گستردهای نیز در عرصه بینالمللی روبهرو شده و بسیاری، این نوع اقدامات صهیونیستها را شبیه عملکرد غیرانسانی آمریکاییها در زندانهای ابوغریب و گوانتانامو، همچنین نسلکشی صربها در جریان جنگ بوسنی دانستهاند. جالب اینکه حتی ساکنان فلسطین اشغالی نیز این رفتار ارتش اسرائیل را مردود دانستهاند. به عنوان مثال، یک ژنرال بازنشسته ارتش اسرائیل به نام «شلومو بروم» به رادیو ملی عمومی آمریکا گفته است «تصاویر اخیر نباید با نیت تحقیر کردن افراد منتشر میشد». ژنرال سابق ارتش اسرائیل بر این باور است «تنها هدف از انتشار تصاویر و ویدئوهای مذکور، بالا بردن روحیه اسرائیلیها و انجام یک جنگ روانی - تبلیغاتی علیه نیروهای حماس بوده است». با این حال، یک نکته مهم در مورد اقدام اخیر نظامیان اسرائیلی علیه شماری از مردان فلسطینی و برهنه کردن آنها این است که اِعمال تحقیر سیستماتیک از سوی اسرائیلیها علیه مردم فلسطین، به هیچ عنوان اتفاق تازهای نیست. «رمزی بارود»، نویسنده و پژوهشگر فلسطینی استدلال میکند «اعمال تحقیر علیه فلسطینیها، سیاست حقیقی اسرائیلیها است». خبرنگار روزنامه هاآرتص اسرائیل، « عمیر هاس» نیز اعمال تحقیر علیه زندانیان و اسرای فلسطینی در زندانهای اسرائیل را تاکتیک روتین تلآویو ارزیابی کرده است.
البته این رویداد نخستین دروغ اسرائیل از ابتدای جنگ در غزه نیست. صهیونیستها در ابتدای عملیات توفان الاقصی در دروغی آشکار اعلام کردند حماس 20 کودک صهیونیست را سر بریده است. خبرنگار سیانان این دروغ را منتشر کرد و بعد از آن خودش در توئیتی اعلام کرد که هیچ سندی در این باره ندارد و از این حرفش عذرخواهی کرد. سومین دروغ بزرگ صهیونیستها از ابتدای 7 اکتبر تاکنون پنهان شدن نیروهای حماس در زیر بیمارستان شفا بود. آنها بیمارستان را بهشدت بمباران کردند و بعد از تصرف آن خبرنگاران را به تونلهای زیر بیمارستان بردند و جز 3-2 اسلحه سبک هیچ چیزی وجود نداشت و هیچ اسیری هم زیر بیمارستان نبود. دروغ بعدی اسرائیلیها در حمله به بیمارستان المعمدانی فاش شد. آنها بعد از کشتار نزدیک به هزار نفر از مردم پناهگرفته در این بیمارستان اعلام کردند یکی از راکتهای جهاد اسلامی به بیمارستان برخورد کرده است که این موضوع با افشای خبرگزاری الجزیره برملا شد و بعد از آن یکی از افسران اسرائیلی در توئیتی اعلام کرد خیلی از مردم را در بیمارستان کشتهاند.
هفته گذشته در حالیکه ارتش رژیم صهیونیستی دهها نفر از مردان فلسطینی را در بیتلاهیا دستگیر و آنها را عریان کرد، مدعی شد این افراد اعضای حماس و از شبهنظامیان هستند اما دروغ بودن این ادعا خیلی زود برملا و مشخص شد افراد دستگیرشده شامل پزشک، روزنامهنگاران و حتی شهروندان عادی ساکن غزه بودهاند. روزنامه عبریزبان یدیعوت آحارانوت در گزارشی تایید کرد تصاویری که ارتش اسرائیل از فلسطینیان بدون لباس در شمال نوار غزه منتشر کرده، غیرنظامیان بودهاند. روزنامه عبریزبان هاآرتص نیز تاکید کرد ارتش رژیم صهیونیستی خود نیز به این نتیجه رسیده که انتشار تصاویر غیرنظامیان فلسطینی در بیتلاهیا در شمال نوار غزه بدون لباس و عریان، اقدامی غیرضروری و توهینآمیز بوده است. ۱۱ نوامبر یعنی حدود یکماه پیش، حساب عربیزبان وزارت خارجه اسرائیل در فضای مجازی، با انتشار ویدئویی ادعا کرد یک پرستار بیمارستان شفا از ساکنان غزه میخواهد به توصیههای ارتش اسرائیل توجه کنند. نکته قابل توجه در این ویدئو آن بود که لباس پرستاری که ادعا میکرد از بیمارستان شفاست، کاملا سفید و بدون هیچگونه لک و کثیفی بود؛ در صورتی که تصاویر منتشر شده از بیمارستان شفا، پرستاران را با لباسهای خونین بهدلیل حجم تلفات بیماران نشان میداد. مساله دیگر آن بود که پرستار با زبان انگلیسی که فاقد لهجه عربی بود، ادعاهای ارتش اسرائیل را درباره وجود مرکز فرماندهی حماس در بیمارستان تایید میکرد. این فیلم خیلی زود مورد تمسخر کاربران عربزبان بهدلیل لهجه انگلیسی پرستار قرار گرفت و وزارت خارجه اسرائیل هم آن را حذف کرد. مارک اوون جونز، استادیار مطالعات خاورمیانه و کارشناس رسانههای دیجیتال درباره این فیلم معتقد است: «همهچیز مثل یک تئاتر دبیرستانی بود؛ از لهجه ناقص آن پرستار برای تأیید ارتش اسرائیل تا روپوش سفید بشدت تمیزی که بهنظر میرسید تازه از خشکشویی برگشته است!».
گزارش دیگری که گاف ارتش رژیم صهیونیستی را آشکار کرد، گزارشی بود که در آن «دانیال هاگاری» سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی به برخی اشیای معمولی در بیمارستان شفا اشاره و ادعا میکرد اینها شواهد وجود هستههای تروریستی در بیمارستان شفاست. بخش مضحک این گزارش آنجا بود که هاگاری به یک شیشه شیر بچه اشاره کرد و درباره آن نتوانست بهانهای بیاورد و فقط گفت: «این یک شیشه شیر است!». هاگاری همچنین به تقویم دیواری اشاره کرد و مدعی شد: «این لیست نگهبانان است که هر تروریست شیفت خود را در آن نوشته است» اما کاربران عربزبان نوشتند این کاغذ دیواری یک تقویم معمولی بوده و ارتش اسرائیل در واکنش مدعی شد این یک خطای ترجمه بوده است. اوج دروغهای اسرائیل علیه شهرکنشینان خود بود. پس از افشای یک به یک دروغهای دستگاه تبلیغات رژیم اسرائیل مبنی بر «کشتار وسیع غیرنظامیان اسرائیلی از سوی حماس در روز هفتم اکتبر» حالا گزارشهای رسانهای کمکم پرده از راز وقایع کشتار اسرائیلیها در روز هفتم اکتبر برمیدارد. گزارشهای جدید رسانههای اسرائیلی حاکی است حماس برنامهای برای حمله به فستیوال موسیقی اسرائیلیها نداشته و با مداخله ارتش اسرائیل تعداد زیادی از شرکتکنندگان در این فستیوال کشته شدهاند. تحقیقات پلیس اسرائیل همچنین نشان داد یک بالگرد نظامی اسرائیلی به سوی مهاجمان حماس در محل تیراندازی کرده که در جریان این تیراندازی برخی افراد شرکتکننده در جشنواره نیز تیر خورده و کشته شدهاند. آخرین دروغ اسرائیل در جریان حملات به خانیونس بود که برخی اکانتهای آن اعلام کرد ابوعبیده به شهادت رسیده است در حالی که وی فایل صوتی منتشر کرد و بر این دروغ آنها هم خط بطلان کشید.
***
اظهارات شوکهکننده مشاور نتانیاهو درباره برهنه کردن اسرای غیر نظامی غزه
مشاور نخست وزیر اسرائیل در گفتوگو با خبرنگار رسانه غربی حرفهای فاشیستی عنوان کرد. در ادامه پرسش و پاسخ مجری و مارک رگو میآید. مجری: هدفتان از پخش فیلم افراد غیرنظامی که لخت کردید و دستها و چشمهایشان را بستید، چه بود؟ مارک رگو: «اول از همه به یاد داشته باشید ما اینجا در خاورمیانه هستیم و هوا بسیار گرم است! شاید خوب نباشد از شما بخواهند پیراهن خود را دربیاورید، بویژه در روزهای آفتابی اما این پایان دنیا نیست». مجری: ارتش اسرائیل پس از مشخص شدن عدم ارتباط شماری از غیرنظامیان دستگیر شده با حماس، آنها را آزاد کرد. ارتش اسرائیل حق عریان کردن مردم را ندارد. آیا ارتش با این کار، کنوانسیون ژنو را نقض نکرده است؟ مارک رگو: «عکسها رسمی نیستند و نحوه انتشار ویدئو از این امر نیز باید بررسی شود، به این معنی که نمیتوان اسرائیل را در این زمینه مسؤول دانست!».
ارسال به دوستان
روایت رئیس سازمان انرژی اتمی از اتهامات آژانس علیه ایران
دنبال گاوداری میگشتند!
گروه سیاسی: رئیس سازمان انرژی اتمی در جمع دانشجویان دانشگاه شاهد درباره روند مذاکرات این سازمان با آژانس درباره حل و فصل 4 موضوع پادمانی اظهار کرد: دولت بایدن تصمیم گرفت به برجام بازگردد و در همین چارچوب مذاکراتی را شروع کردند. هم در دولت قبل (دوازدهم) هم دولت فعلی مذاکرات انجام شد که از سال گذشته با شیوه متفاوتی این مذاکرات پیگیری شده است. محمد اسلامی ادامه داد: تمام آنچه را که درباره موضوعات پادمانی مطرح کردند، آوردند و چند مکان را که به عنوان «پیامدی» قبلا بسته شده بود و اسمشان را در رسانه آورده بودند، گفتند میخواهیم چند بازرسی از این مکانها انجام دهیم، در حالی که هیچکدام از اینها سایت (هستهای) نیست و حتی برای سازمان انرژی اتمی نیست و ساخته و پرداخته ذهن منافقین و سیستمهای جاسوسی رژیم صهیونیستی است. در شورای عالی امنیت ملی این مسائل مطرح و قرار شد از این 4 مکان بازرسان آژانس بازرسی کنند. یکی از آنها معدن متروکهای در مریوان یا آباده است، دومی جایی است که آهن قراضه در آن میفروشند؛ این مکانها از این جنس هستند. آمدند و بازرسی کردند و کشور درباره آنها گزارشی تهیه و به آژانس ارائه کرد اما اراده کردند موضوعات را زنده نگه دارند و به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده کنند. در عین حال 2 مورد از این موضوعات تا فروردین امسال بسته شد و آژانس گفت دیگر درباره آنها سوال
ندارد.
اسلامی خاطرنشان کرد: اقدامات ما در سازمان انرژی اتمی بر اساس قانون اقدام راهبردی انجام میگیرد. ما عضو «انپیتی» هستیم و این معاهده در مجلس ایران قانون شده است و بر اساس آن متعهد به اجرا هستیم و فعالیتهای هستهای ما در چارچوب این قوانین انجام میشود و آژانس هم مرتب بازرسی دارد و به طور قانونی و حرفهای این ارتباط را داریم. کشورهایی که سایت هستهای دارند، تحت نظارت آژانس هستند و ما هم از این قانون مستثنا نیستیم.
اسلامی نسبت به اتهامات علیه ایران درباره مکانهای ادعایی آژانس اضافه کرد: خود آمریکاییها که در عراق حضور داشتند و از انواع تسلیحات استفاده کردند، ضایعاتی به جا گذاشتند. اینها میشود اتهام برای ایران که اینجا ذرات مشاهده شده و شما سایت داشتید. ما گفتیم آنجایی که میگویید گاوداری است. در گاوداری کسی کار هستهای نمیکند و چند سال پیش این مکانها مزرعه متروکهای بوده و اکنون گاوداری است.
ارسال به دوستان
هواشناسی نسبت به احتمال سقوط بهمن و لغزندگی جادهها در ۱۲ استان هشدار داد
بارشها در راه ایران
با ورود سامانه بارشی جدید به کشور از امروز، برف و باران طی روزهای پیش رو ایران را فرا میگیرد. سازمان هواشناسی با اعلام ورود سامانه بارشی به کشور طی امروز، پیشبینی کرد بارش باران، برف و وزش باد شدید تمام مناطق کشور را در بر خواهد گرفت. بر اساس پیشبینی کلی نقشههای همدیدی و آیندهنگری سازمان هواشناسی، برای امروز در استانهای گیلان، مازندران، گلستان و خراسان شمالی بارندگی، رعدوبرق و وزش باد پیشبینی شده است. همچنین فردا نیز در شمال غرب، غرب، جنوب غرب، برخی مناطق جنوب، استانهای واقع در دامنههای زاگرس مرکزی و جنوبی، گیلان، مازندران، قزوین، البرز، تهران و پنجشنبه در اکثر مناطق کشور بارش باران، رعدوبرق و در مناطق سردسیر بارش برف و وزش باد شدید موقتی پیشبینی میشود. همچنین روز جمعه در شمال شرق و نوار شرقی کشور ابرناکی و بارش پراکنده روی میدهد. شدت فعالیت سامانه بارشی طی روز چهارشنبه برای استانهای واقع در غرب، جنوب غرب و شمال غرب است. چهارشنبه و پنجشنبه در نیمه شرقی و جنوب غرب کشور وزش باد شدید است و طی 3 روز آینده دریای خزر مواج خواهد بود. همچنین سازمان هواشناسی با صدور هشدار سطح نارنجی از تشدید فعالیت سامانه بارشی، بارش باران، در مناطق گرمسیر رعدوبرق، وزش باد شدید موقت، کاهش محسوس دما، در ارتفاعات بارش برف، رخداد مه و احتمال بهمن طی روز چهارشنبه در کهگیلویهوبویراحمد، نیمه شرقی خوزستان، چهارمحالوبختیاری، ایلام، کرمانشاه، کردستان، غرب و جنوب اصفهان، نیمه جنوبی لرستان، زنجان و جنوب استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و اردبیل خبر داد. بر اثر این مخاطره جوی اختلال در حرکت ناوگان حملونقل جادهای، ریلی و هوایی، لغزندگی زمین در گردنههای کوهستانی به سبب بارش برف، کاهش دید، سقوط سنگ از ارتفاعات، احتمال بهمن، سیلابی شدن مسیلها، طغیان رودخانهها، آبگرفتگی معابر محتمل است.
* پیشبینی بارشهای نرمال در زمستان از سوی هواشناسی
رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی با پیشبینی بارشهای نرمال در زمستان امسال گفت: پیشبینی میکنیم بارشهای شرق کشور بالاتر از نرمال باشد. احد وظیفه در گفتوگو با تسنیم درباره پیشبینی بارشهای دیماه در کشور اظهار کرد: به صورت مشخص اکثر مدلهای عددی که برای دی و بهمن امسال اجرا شده، نشان میدهد شرایط زمستانه بارشها تقریبا نرمال خواهد بود. وی ادامه داد: البته هیچ قطعیتی در این پیشبینی نیست. از سویی مطابق پیشبینی عددی شاید بارشها دچار تغییراتی شود که آن هم به دلیل پدیدههایی است که در بازه فصلی قابل پیشبینی نیست. در مجموع انشاءالله شرایط بارشها خوب خواهد بود. رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی تأکید کرد: غالب مدلهای عددی که برای دسامبر و فوریه اجرا شده، شرایط را برای اکثر مناطق کشور بویژه غرب نرمال و برای مناطق شرقی کشور فراتر از نرمال پیشبینی کرده است. وظیفه گفت: امیدواریم خروجی مدلهای عددی به واقعیت بپیوندد و شرایط خوبی را در بارشها تجربه کنیم. 3-2 سال گذشته در کشور بویژه در شرق کمبارشی داشتهایم و این کمبارشی از مرحله کشاورزی هیدرولوژی خارج شده است. وی بیان کرد: بارندگی خوب مناطق شرقی کشور امسال میتواند تا حدی کمبارشی را جبران کند.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از کارنامه یکساله کلانسیاست ضد تورمی دولت
یک سال با تثبیت»
* از ابتدای امسال قیمت دلار و کالاهای سرمایهپذیر شرایط کمنوسانی داشته اما هنوز تورم عمومی کالاها بالای 40 درصد است
گروه اقتصادی: از ابتدای سال جاری تاکنون رشد قیمت متوسط یک متر واحد مسکونی در شهر تهران 13 درصد بوده است؛ در عین حال در همین بازه زمانی قیمت هر دلار آمریکا 2 درصد، طلای 18 عیار ۵ درصد و قیمت خودرو (با در نظر گرفتن کوئیک) 21 درصد کاهش یافته است.
با استناد به این ارقام میتوان گفت داراییهای ثابت آنچنان نوسان چشمگیری را در سال جاری تجربه نکردهاند یا حداقل میتوان گفت نسبت به دهه 90 شرایط باثباتی داشتهاند. به گزارش «وطن امروز»، اوایل دیماه سال گذشته چند روز پس از شروع به کار محمدرضا فرزین در بانک مرکزی، وی با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری از سیاست «تثبیت» به عنوان نقشه جدید دولت در حوزه اقتصادی رونمایی کرد. طراحی این سیاست به گونهای بود که بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی کشور، مجری آن و مهار تورم به عنوان بزرگترین عارضه اقتصاد ایران، هدف اصلیاش باشد. فرزین در این باره گفت: مهمترین وظیفه بانک مرکزی کنترل تورم و نرخ ارز است و هر بانک مرکزی، وظیفه کنترل این ۲ متغیر مهم اقتصادی را بر عهده دارد. همه ارکان حاکمیتی در انجام این کار نقش مهمی دارند و قاعدتا این کار باید مبتنی بر یک برنامه مشخص اقتصادی با همکاری همه مسؤولان اقتصادی دولت انجام شود. وی در ادامه با تاکید بر اینکه سیاست ارزی جدید را در عبارت سیاست ارزی تثبیت میتوان خلاصه کرد، افزود: نرخ ارز را تثبیت و حتما این دغدغه فعالان اقتصادی کشور را برطرف خواهیم کرد. برنامه سیاست اقتصادی جدید متمرکز بر این موضوع خواهد بود. دغدغه رئیسجمهور نیز معیشت مردم است که با کنترل نرخ تورم و ارز آن را تامین خواهیم کرد.
* ایجاد مرکز مبادله ارز و طلای ایران
اولین گام در راستای این سیاست، ایجاد مرکزی برای تعیین و کشف قیمت ارز بود. ایجاد مرکز مبادله آرزوی چندین رئیس کل بانک مرکزی بود. محلی که بتواند بازار غیررسمی ارز را از مقام سیگنالدهی و قیمتدهی ارز بیندازد.
این مرکز در نهایت زمستان سال 1401 به وجود آمد و توانست تا حدودی عمق معاملات بازار غیررسمی را کاهش دهد، به طوری که متقاضیان واقعی ارز اعم از دانشجویان خارج از کشور، مسافران خارج از کشور و حتی صنایع و تولیدکنندگانی که به مواد اولیه نیاز داشتند رهسپار این مرکز شدند.
در این باره علی طرزعلی، معاون ارزی مرکز مبادله ایران با بیان اینکه این مرکز در ثبات نرخ ارز نقش مهمی ایفا میکند، به ایبنا گفت: مرکز مبادله ایران به منظور پاسخگویی به نیازهای واقعی ارزی کشور تشکیل شده که نیازهای بخش خدمات را نیز به خوبی پوشش میدهد. بخش خدمات مربوط به بخش سوم مقررات ارزی میشود که شامل ۶۳ سرفصل است. طرزعلی با تاکید بر اینکه مرکز مبادله ایران تقاضای واقعی ارز را پوشش میدهد، اظهار کرد: مرکز مبادله با این مکانیزم توانست از ارجاع تقاضاها به بازار غیررسمی به خوبی جلوگیری کند.
وی افزود: عدم ارجاع تقاضا به بازار غیررسمی یکی از دلایل تثبیت نرخ ارز در چند ماه گذشته است که خوشبختانه با تثبیت نرخ ارز انتظارات تورمی کاهش یافته است و در نهایت منجر به تثبیت اقتصادی خواهد شد. معاون ارزی مرکز مبادله ایران با اشاره به اینکه برای پوشش ریسک نوسانات ارزی از ابزارهای جدید مانند فوروارد (پیمان آتی) و فیوچرز (قرارداد آتی) استفاده میکنیم، گفت: با استفاده از ابزارهای جدید ریسک نوسانات ارزی به حداقل میرسد و همچنین به فعالان اقتصادی در پیشبینی نرخ ارز کمک میکند.
* تعیین نرخ 28 هزار و 500 تومانی دلار
گام دوم این سیاست تعیین نرخ 28 هزار و 500 تومانی دلار برای واردات کالاهای اساسی بود. تفاوت این ارز با دلار مشهور 4200 تومانی، محل تامین آن است. این ارز صرفا از محل فروش نفت تامین میشود اما بخشی از تامین دلار جهانگیری معطوف به صادرات کالاهای غیرنفتی بود. این یعنی دولت قبل ارز را از صادرکننده با قیمت بالا خریداری میکرد و با قیمت پایینتر در اختیار واردکننده قرار میداد که این عملیات باعث تحمیل هزینههایی به دولت میشد. همین هزینهها خود را در افزایش نقدینگی و تورم نشان میداد.
* تجربه جهانی به کارگیری نظام تثبیت نرخ ارز
لازمه شناورسازی ارز در کشورهای با رژیم ارزی ثابت، فراهم شدن زمینه رشد و شکلگیری هر چه سریعتر بازار سهام پیشرفته و منعطف است. موضوع تثبیت نرخ ارز و به کارگیری نظام نرخ ارز ثابت در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه، محوریت رویکردهای مقابله با تورم و نوسانات اقتصادی محسوب میشود. تحقیقات چند سال اخیر باز هم حاکی از آن است که در کشورهای با سطح پایین توسعه مالی، نظام ارزی ثابت منجر به رشد بهرهوری در بلندمدت میشود، در حالی که اثرش در کشورهای با سطح توسعه مالی پیشرفته ناچیز است و میتوان گفت اقتصاد کشورهای با رژیم ارزی ثابت از بیثباتی نرخ ارز آسیب کمتری خواهد دید. پژوهشهای مرکز اقتصاد توسعه بانک جهانی در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد از آنجا که رژیم ارزی ثابت در مواجهه با شوکهای اسمی، نوسانات تولید را به حداقل کاهش میدهد، بنابراین با توجه به نتایج حاصل، کشورهای با نظام ارزی ثابت از ساختار مالی بانکمحور منفعت بیشتری خواهند برد. همچنین به خاطر اینکه شوکهای مالی در این کشورها، شوکهای غالب هستند، بنابراین لازمه شناورسازی ارز در کشورهای با رژیم ارزی ثابت، فراهم کردن زمینه رشد و شکلگیری هر چه سریعتر بازار سهام و طراحی ابزارهای متنوع سرمایهگذاری در بازار بورس اوراق بهادار و تسریع در امر خصوصیسازی است که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران این شرایط به دلیل عدم آمادگی زیرساختهای بنیادین مالی، میسر نیست.
در این بخش از پرونده تجربه به کارگیری تثبیت نرخ ارز در اقتصادهای جهانی، به بررسی و تبیین کشورهایی میپردازیم که در ۵ سال گذشته، به طور مستمر رژیم نرخ ارز ثابت را به کار گرفتهاند و تثبیت نرخ ارز به اقتصاد آنها در عبور از بحرانها کمک شایان کرده است.
* گستره به کارگیری نظام تثبیت نرخ ارز در جهان
بر اساس آخرین طبقهبندی حقیقی ترتیبات نرخ ارز در کشورهای جهان که سال ۲۰۲۰ توسط صندوق بینالمللی پول منتشر شد، بین ۱۹۰ کشور جهان در حال حاضر ۱۰۰ کشور ترتیبات ارزی میخکوب یا تثبیت نرخ ارز را در اشکال مختلف آن به کار میبرند. از بین ۱۰۰ کشور ۲۱ کشور پول ملیشان را به دلار و یورو میخکوب کردهاند، ۱۶ کشور رژیمهای ارزی مبتنی بر داراییهای خارجی را به کار گرفتهاند، ۵ کشور رژیم ارزی ثابت اتحادیه پولی را در پیش گرفتهاند، ۲۰ کشور رژیم ارزی میخکوب به واحد پولی و ۳۸ کشور هم به سبدی از ارزها میخکوب شدهاند.
این مطالعه نشان میدهد بهرغم فروپاشی نظام برتوون وودز، عدم الزام کشورها به پایبندی به رژیمهای ارزی میخکوب شده و انتقاداتی که به رژیمهای ارزی میخکوب شده وجود دارد، هنوز این نوع ترتیبات ارزی از بیشترین کاربرد بین کشورهای جهان برخوردارند و اجرای تثبیت نرخ ارز، رژیم ارزی غالب کشورهای جهان محسوب میشود.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه بهرغم این باور رایج که نظامهای ارزی ثابت عموما به کشورهای کمدرآمد و توسعهنیافته و رژیمهای شناور عموما به کشورهای توسعهیافته تعلق دارد، گزارش سال ۲۰۲۰ صندوق بینالمللی پول نشان میدهد تثبیت نرخ ارز در عمل در بسیاری از کشورهای توسعهیافته نظیر کشورهای حوزه یورو (که در واقع پول ملی خود را به یک پول مشترک میخکوب کردهاند)، همچنین برخی اقتصادهای قدرتمند نظیر چین مورد استفاده قرار میگیرد، در حالی که برخی کشورهای در حال گذار نظیر ارمنستان، مولداوی و صربستان از ترتیبات شناور نرخ ارز بهره میگیرند.
انواع نظامهای تثبیت عبارتند از:
الف- نظام ارز ثابت کلاسیک
بر اساس آخرین اطلاعات موجود صندوق بینالمللی ۲۱ کشور دنیا در گروه رژیمهای ارزی دلاریزه شده و یورویی شده قرار میگیرند. کشورهای زیر از سال ۲۰۱۹، به طور مستمر، دلاریزه کردن و یورویی کردن نظام ارزی خود را ادامه داده و تا به امروز شرایط نسبتا آرامی را در ساختار اقتصادی خود تجربه کردهاند: رژیمهای ارزی دلاریزه شده: اکوادور، السالوادور، جزایر مارشال، میکرونزی، زیمبابوه، پالائو، پاناما، تیمور شرقی، آرژانتین، چین، رواندا، ازبکستان و تونس.
رژیمهای ارزی یورویی شده: مونتهنگرو، سان مارینو، اتیوپی، هندوراس، جامائیکا، قزاقستان، جمهوری دومینیکن و هائیتی.
در رژیمهای ارزی مبتنی بر داراییهای خارجی در این ترتیبات ارزی، پول داخلی صرفا به تناسب میزان ارز خارجی منتشر میشود. با انتخاب ترتیبات ارزی با پشتوانه داراییهای خارجی، این کشورها با حذف کارکرد سنتی بانک مرکزی خود، به عنوان قرضدهنده نهایی، آزادی عمل بسیار محدودی برای سیاست پولی احتیاطی دارند. در حال حاضر ۱۶ کشور و اقلیم مستقل زیر در دنیا از این رویکرد تثبیت نرخ ارز بهره میبرند: برونئی، جیبوتی، بوسنی، بلغارستان، لیتوانی، سنت لوسیا، سنت وینسنت و گرنادینها، آنتیگوآ و باربودا، دومینیکا، گرانادا، سنت کیتس و نویس، نیکاراگوئه، بوتسوانا، کرواسی و تونگا. پیشگامان موفق استفاده از این سازوکار تثبیت نرخ ارز، کشورهای برونئی و جیبوتی بودهاند که از زمان استقلال خود، رژیم ارزی مبتنی بر داراییهای خارجی را به کار گرفتهاند و توانستهاند بحرانهای ارزی و مالی جهانی را با چالشهای کمتری پشت سر بگذارند.
* رژیم ارزی ثابت اتحادیه پولی
در این ترتیبات ارزی، گروهی از کشورها از یک پول مشترک که توسط بانک مرکزی منطقهای چاپ شده، استفاده میکنند. سیاستهای پولی در سطح منطقهای تعیین میشود. منافع اولیه ناشی از انتشار پول (حقالضرب) به اتحادیه تعلق میگیرد. هیچ فرصتی برای تعدیل ارزش برابری به صورت داخلی یا خارجی وجود ندارد. مقامات پولی که پول رایج منتشر میکنند میتوانند هر سیاست نرخ ارزی را دنبال کنند.
در حال حاضر، ۵ کشور کامبوج، گویان، مالدیو، ویتنام و لائوس از رژیم ارزی ثابت اتحادیه پولی استفاده میبرند.
ب- نظام ارز ثابت سنتی
در این رویکرد، نرخ ارز به ارزش اولیه ثابت یک پول خارجی میخکوب شده است. بانک مرکزی انتظار دارد تجارت در نرخ اعلامی شکل بگیرد اما این نرخ عموما درباره عدم تعادلهای اساسی (از طریق کاهش یا افزایش ارزش) قابل تعدیل است. هرچه ذخایر بانک مرکزی بیشتر باشد میزان اعتبار این رژیم بالاتر میرود اما ذخایری که عموما همه تعهدات داخلی را پوشش نمیدهد، فضای لازم جهت اتخاذ سیاستهای پولی احتیاطی را فراهم نمیکند.
در حال حاضر ۲۰ کشوری که در زیر به آنها اشاره شده است، رژیم ارزی میخکوب به واحد پولی را برای نظام ارزی اقتصاد خود برگزیدهاند: اردن، عمان، قطر، عربستان، ترکمنستان، ونزوئلا، آروبا، باهاما، بحرین، باربادوس، بلیز، کوراسائو و سنت مارتین، اریتره، عراق، لبنان، سورینام، ترینیداد و توباگو، ایران، بنگلادش و گابن.
* رژیم ارزی میخکوب به سبدی از ارزها
این نظام ارزی ثابت، مشابه میخکوب شدن به یک پول واحد است و فقط پول به سبدی شامل ۲ یا چند پول خارجی میخکوب شده است. سبد میتواند بر اساس ضوابط خاص یک کشور یا پول ترکیبی تعیین شود. برای سبد یک کشور وزنها ممکن است به صورت عمومی اعلام شود یا به صورت سری باشد و همچنین میتواند ثابت یا متغیر باشد.
بیشترین کشورهایی که در جهان از نظام نرخ ارز ثابت و تثبیت نرخ ارز در اقتصاد بهره میبرند، در این گروه قرار میگیرند. در حال حاضر، ۳۸ کشور و اقلیم اقتصادی در جهان از رویکرد رژیم ارزی میخکوب به سبدی از ارزها بهره میبرند: آنگولا، آلبانی، ترکیه، اوگاندا، موریتانی، سودان، پاکستان، قرقیزستان، کیپورد، کومور، دانمارک، لتونی، بنین، کویت، بورکینافاسو، ساحل عاج، گینه بیسائو، مالی، نیجر، سنگال، توگو، کامرون، آفریقای جنوبی، آفریقای مرکزی، چاد، گینه استوایی، گینهبیسائو، جمهوری مقدونیه، تاجیکستان، اوکراین، آذربایجان، مصر، الجزایر، بولیوی، سیرالئون، افغانستان، موزامبیک و مراکش.
***
کاهش تورم ماهانه تولیدکننده به ۰,۸ درصد در آبان
تورم تولیدکننده یکی از متغیرهای پیشنگر برای تحولات نرخ تورم مصرفکننده است، زیرا تغییرات هزینه تولید تاثیر مستقیمی بر قیمت کالاها و خدمات مصرفی مردم دارد.
۱۱ آذر ۱۴۰۲ بانک مرکزی با اشاره به کاهش ۸درصدی تورم تولیدکننده و پیشبینی کاهش تورم در بازار مصرف، اعلام کرد در پی اتخاذ سیاست تثبیت اقتصادی، کاهش نوسانات نرخ ارز و ثبات قیمتی در کالاهای اساسی وارداتی، «روند تورم نقطه به نقطه شاخص بهای تولیدکننده با کاهش 8 واحد درصدی از ۴۲,۴ درصد در اسفندماه ۱۴۰۱ به ۳۴,۴ درصد در آبان امسال رسید» و پیشبینی میشود تورم در بازار مصرف در ماههای آینده نیز کاهش یابد.
بر اساس آخرین آمارهای بانک مرکزی، نرخ تورم ماهانه تولیدکننده در آبانماه به 0.8 درصد کاهش یافته است، در حالی که در ماههای قبل از آن تورم ماهانه همواره بالاتر از یک درصد و حتی بیشتر از آن بوده است.
طبق این آمار، در آبان امسال تورم ماهانه در بخش صنعت صفر بوده و تورم در بخش حملونقل و انبارداری 0.4 درصد، هتل و رستوران ۲ درصد، اطلاعات و ارتباطات 0.2 درصد، آموزش 1.5 درصد، بهداشت و مددکاری اجتماعی 1.4 درصد، سایر خدمات آموزشی، بهداشتی و اجتماعی و شخصی 3.7 درصد بوده است.
* شیب نزولی منحنی تورم تولیدکننده در 3ماهه منتهی به آبان
برای بررسی دقیقتر روند تحولات تورم تولیدکننده، تورم ماهانه و تورم ماهانه به تفکیک هر بخش را در دورههای زمانی 3 ماهه دستهبندی کردیم؛ این دستهبندی روند دقیقتری از تحولات شاخص تورم تولیدکننده را نشان میدهد.
طبق این اطلاعات، تورم ماهانه در 3 ماه منتهی به آبان ۱۴۰۱ معادل 3.5 درصد بوده اما با توجه به افزایش نرخ ارز در نیمه دوم سال، بهتدریج تورم در هر دوره 3 ماهه افزایشی شد بهگونهای که در 3 ماه منتهی به بهمن ۱۴۰۱ به 8.6 درصد و 3 ماه منتهی به اردیبهشت ۱۴۰۲ به 9.8 درصد افزایش یافته است.
این متغیر در 3 ماه منتهی به مرداد ۱۴۰۲ روند کاهنده پیدا کرده و به 8.9 درصد رسیده است اما در 3 ماهه منتهی به آبان ۱۴۰۲ با شدت بیشتری کاهش یافته و در این دوره 3 ماهه، تورم معادل 3.4 درصد بوده است. درواقع با اندکی اغماض میتوان گفت تورم در 3 ماه منتهی به آبانماه معادل یکسوم تورم در 3 ماه منتهی به اردیبهشت رسیده و حدود ۶۲ درصد کمتر از تورم 3 ماه منتهی به مرداد ۱۴۰۲ است.
در 3 ماه منتهی به آبان، در بخش آموزش صرفا بهخاطر آغاز سال تحصیلی جدید و تعیین مبالغ جدید برای شهریه، در مهر رشد 21.1 درصدی را به ثبت رسانده است که البته همین رقم در مقایسه با 3 ماه منتهی به آبان سال ۱۴۰۱ کاهش قابل توجهی را نشان میدهد.
* تورم رشد صنعت از 11.1 درصد در ۳ ماه به 2.7 درصد کاهش یافت
تورم تولیدکننده در بخش صنعت، در 3 ماه منتهی به اردیبهشت امسال معادل 11.1 درصد بوده اما این رقم در 3 ماه منتهی به آبان امسال به 2.7 درصد کاهش یافته است. همچنین در بخش حملونقل و انبارداری، تورم در 3 ماه منتهی به اردیبهشت ۸ درصد بوده اما در 3 ماه منتهی به آبان به 0.8 درصد رسیده است. تورم در بخش هتل و رستوران از 19.7 درصد به 7.5 درصد، اطلاعات و ارتباطات از 1.5 درصد به 0.3 درصد، بهداشت و مددکاری از 12.8 درصد به 4.4 درصد و سایر خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی از ۱۸ درصد به 9.4 درصد رسیده است.
ارسال به دوستان
جهان اسلام و میدان حق
دکتر محمدمهدی ایمانیپور*: جنایات رژیم اشغالگر قدس علیه ساکنان نوار غزه همچنان ادامه دارد. این نسلکشی سیستماتیک، در فرامتنی صورت میگیرد که حامیان غربی تلآویو ایجاد کرده و بر حفظ آن اصرار میورزند. حتی فعالسازی ماده 99 منشور ملل متحد توسط آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، تاثیری بر جلوگیری از این جنایت تمام عیار نداشت و اصرار جهان بر آتشبس در غزه با وتوی آمریکا مواجه شد. در چنین وضعیتی، مسؤولیت حمایت از مسلمانان غزه بیش از پیش بر دوش جهان اسلام سنگینی میکند. حماس و جهاد اسلامی مظلومانه و مقتدرانه در برابر رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن مقاومت کردهاند و نماد اعتبار و آبروی جهان اسلام محسوب میشوند.
در چنین شرایطی سکوت و انفعال در برابر صهیونیستها از سوی هیچیک از دولتهای مسلمان معنایی ندارد. چندی پیش رهبر حکیم انقلاب اسلامی به نکته اساسی و تعیینکنندهای درباره ماهیت و متعلقات نبرد غزه اشاره فرمودند: «مردم غزه با صبر خودشان توانستند وجدان بشری را به حرکت دربیاورند... میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست، میدان حق و باطل است».
جهان اسلام باید نسبت به ابعاد محیطی و فرامنطقهای جنگ غزه آگاه باشد. هدفگذاری صهیونیستها و آمریکا از نسلکشی در نوار غزه، محدود به فلسطین نیست، بلکه آنها جهان اسلام را هدف قرار دادهاند، بنابراین اساسا باید این نبرد را در بستری گفتمانی مورد تحلیل قرار داد، نه بستری جغرافیایی یا ژئوپلیتیک! جهان اسلام با یکپارچگی، ابتکار عمل و قاطعیت خود باید سرنوشت این جنگ را به سود منافع جمعی مسلمانان ـ که همان شکست و تباهی دشمن است ـ رقم بزند. گزینه دیگری میان حق و باطل در این مواجهه تمام عیار وجود ندارد. بهتر است سران کشورهای اسلامی تحت تاثیر ایدههای انتزاعی و غیرعملیاتی درباره حل مساله فلسطین قرار نگیرند. در اینجا انتخاب میان حق و باطل است و راه سومی در آن متصور نیست. علمای مسلمان، شخصیتهای فرهنگی و فعالان اجتماعی و جوانان مسلمان، نیروی محرک دولتها و مجامع اسلامی در پیشبرد این هدف مقدس به شمار میآیند. باشد که سرنوشت نهایی این نبرد، اثبات عینی تسلیمناپذیری جهان اسلام در برابر ظلم و زور باشد.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی *
ارسال به دوستان
نبرد هوایی؛ مأموریت جدید پهپادهای ایرانی
مهدی بختیاری: طی روزهای اخیر تعداد انبوهی از پهپادهای جت «کرار» مجهز به سامانه موشکی «مجید» تحویل یگانهای مختلف پدافند هوایی ارتش شد. این پهپادها با تجهیز به موشک مجید میتوانند علاوه بر انجام عملیات ضداهداف زمینی ـ که در گذشته محقق شده بود ـ در نبردهای هوایی نیز شرکت کنند.
جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب اسلامی تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی قرار داشته و در این میان، حوزه نظامی ـ بویژه هوایی ـ بیشترین بار را تحمل کرده است.
ناوگان هوایی ایران با عمر زیاد، نیازمند یک نوسازی گسترده و ارتقای پرندههاست و در طول این سالها نیز سعی شده است در کنار تلاش برای خرید تجهیزات جدید (که به نظر میرسد بعد از مدتها، در مراحل نهایی خود قرار دارد) با تقویت دیگر حوزهها نظیر پهپاد و موشک، تا حدی برخی از این کمبودها جبران شود.
اینکه اساسا چقدر پهپاد و موشک میتواند خلأ جنگندههای با سرنشین را جبران کند، موضوع این یادداشت نیست ولی بدون تردید در نبردهای امروز دنیا (همانطور که موارد بسیاری را در جنگهای اخیر نظیر جنگ روسیه و اوکراین شاهد بودیم) پهپاد نقش موثر و تعیینکنندهای دارد. کشورمان از اواسط سالهای دفاعمقدس یعنی از 4 دهه پیش، تمرکز زیادی بر هواپیماهای بدون سرنشین داشت که این تمرکز اگر چه در مقطعی کمرنگ شد اما در سالهای اخیر به نظر میرسد پهپاد آنقدر در ایران رشد داشته که در کنار حوزه موشکی، ۲ بازوی مهم دکترین دفاعی کشورمان محسوب میشوند.
انواع پهپادها در کلاسهای مختلف با ماموریتهای رزمی و شناسایی در یگانهای مختلف نیروهای مسلح وجود دارد اما پروژه «رسول» (تجهیز کرار به موشک هوا به هوای مجید) یک گام جدید برای افزایش دایره عملیاتی پهپادها در نبرد هوایی است که به واسطه آن، با بهرهگیری از پهپادهای ارتقایافته به موشک هوا به هوای بومی، توانایی ردگیری و درگیری علیه هرگونه پرنده و اهداف متخاصم در برد عملیاتی حاصل شده است. پهپاد کرار نخستین پهپاد ایرانی با موتور جت است که تا امروز به انواع تسلیحات رزم زمینی و هوایی مجهز شده و یکی از مهمترین محصولات حوزه پدافندی نیز محسوب میشود.
الحاق گروههای پروازی پهپاد «کرار» به سازمان رزم نیروی پدافند هوایی ارتش یک ویژگی مهم دیگر هم دارد و آن ارزانسازی دفاع هوایی است. طی سالهای اخیر نیروهای مسلح در بخشهای مختلف و بویژه پدافند هوایی، توان ویژهای را برای خودکفایی در این حوزه صرف کردهاند؛ رویکردی که تقویت توان پهپادی و همچنین «طرح رسول» از دستاوردهای آن محسوب میشود.
موشک پدافندی «مجید» که روی پهپادهای «کرار» نصب شده و در قالب گروههای پهپادی، توان رزم پدافند هوایی کشور را وارد مرحله نوینی کرده، دارای قابلیتهای مهمی است که میتواند به ۲ صورت حرارتی و تصویری هدف را در برد 8 کیلومتری ردگیری و دنبال کند.
این موضوع در حقیقت مفهوم جدیدی از پدافند هوایی با عنوان «پدافند هوایی هواپایه بدون سرنشین» را دربرمیگیرد و میتواند یک رشد جدی در افزایش توان بازدارندگی باشد.
سرمایهگذاری ایران بر حوزه پهپادی، البته به شدت از سوی کشورهای غرب نیز تحت رصد قرار دارد. اذعان فرمانده اسبق سنتکام بر کارآمدی پهپادهای ایرانی و همچنین تجهیز متحدان جمهوری اسلامی در منطقه به این پرندهها، در عمل، نیروهای فرامنطقهای و متحدانشان در جنوب و غرب آسیا را با چالشهای جدی روبهرو کرده و برای همین است که کشورهای غرب بویژه آمریکاییها بهشدت به دنبال متوقف کردن مسیر رشد پرندههای بدون سرنشین ایران هستند.
با این حال به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران نه تنها در طراحی و ساخت و بهکارگیری این تجهیزات مصمم است بلکه یکی از مهمترین محصولات در سبد صادرات نظامی خود را هم همین پهپادها تعریف کرده است.
راهاندازی خط تولید پهپاد در برخی کشورها و صادرات این محصولات به کشورهای دیگر، نشاندهنده عزم ایران در توسعه توان پهپادی خود است. با دستیابی به توان رزم هوایی در پهپادهای ایرانی ـ که جت کرار و موشک مجید نخستین نمونه آن هستند ـ باید منتظر ماند تا دیگر پهپادها نیز در آینده نزدیک به تسلیحات مشابه مجهز شوند؛ اقدامی که برنامه پدافند هوایی ایران را که به فرموده فرمانده معزز کل قوا در اولویت قرار دارد، چند پله جلوتر خواهد برد.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور با تأکید بر ضرورت برخورد با عوامل پرونده فساد چای دبش:
متخلفان را به دستگاه قضایی معرفی کردیم
گروه اقتصادی: روز گذشته رئیسجمهور بار دیگر گفت دولت برای مقابله با فساد ارزی اتفاق افتاده در رابطه با واردات چای توسط گروه دبش ثابتقدم است. همزمان رئیس قوهقضائیه نیز از آمادگی دستگاه قضا برای پیگیری این پرونده گفت.
به گزارش «وطن امروز» به نقل از سایت ریاستجمهوری، حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی دیروز در «همایش اقتصاد ایران؛ اصلاح ساختارها، رفع ناترازیها و نقشآفرینی نوین در عرصه بینالملل» فسادستیزی و ریشهکن کردن بسترهای فسادزا را از برنامهها و اولویتهای اصلی دولت عنوان کرد و افزود: «معتقدیم در برخورد با فساد به جای اکتفا کردن به اعلام مفسده باید به دنبال برخورد با فساد و از بین بردن بسترهای فسادزا نیز بود و انتظار مردم از مسؤولان هم همین است».
رئیسی در ادامه تصریح کرد: «درباره پرونده اخیر نیز دولت از 9 ماه قبل نسبت به کشف، شناسایی و معرفی متخلفان به دستگاه قضایی اقدام کرد و در این رابطه میزهای تخصصی ویژهای در رسانه ملی برای تشریح ابعاد و اطلاعرسانی در این زمینه تشکل شده بود اما انتظار مردم برخورد قاطعانه با فساد بود نه بازخوانی دوباره خبر 9 ماه قبل».
این نخستینبار نیست که رئیسجمهور درباره فساد رخداده مرتبط با چای دبش سخن میگوید. وی جمعه گذشته نیز در جمع مردم استان البرز گفته بود: «ما با مردم پیمان بستهایم ضمن اصلاح بسترهای فسادزا، یک نظام اداری عادلانه در کشور بنا کنیم و در این ماموریت بزرگ مردم را یار و همکار خود میدانیم. یقین بدانید در برخورد با فساد به هیچکس و در هیچ سطحی رحم نخواهم کرد». مواضع رئیسی در قبال فساد رخ داده در گروه دبش نشان میدهد عزم دولت برای برخورد قضایی و مجازات قانونی همه متخلفان جزم است.
* نمیگذاریم در مبارزه ما با فساد برخی بهره سیاسی ببرند
دیروز رئیس قوهقضائیه هم در نشست شورای عالی قوهقضائیه درباره فساد دبش سخن گفت. بر اساس گزارشی که خبرگزاری میزان وابسته به قوهقضائیه در این رابطه نوشته است، حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای با تاکید بر اهتمام هر ۳ قوه در امر مبارزه مجدانه و بدون اغماض با فساد و مفسدان گفت: «نظام اسلامی ما در همه ازمنه از جمله در مقطع فعلی مصمم به مبارزه با فساد بوده است و این جزو افتخارات نظام ما است. امروز هر ۳ قوه در مبارزه با فساد به هیچوجه کوتاه نمیآیند و بیش از گذشته و مصممتر از گذشته در مسیر مبارزه با فساد قدم گذاشتهایم، همچنین کار عالمانهای که در بحث مبارزه با فساد، رخ داده است شناسایی و آسیبشناسی بسترها و فرآیندهای فسادزا و اصلاح و انسداد روزنههایی است که سبب سوءاستفاده عناصر غافل و مفسد میشود».
قاضیالقضات بیان کرد: «امروز شاهدیم مقامات و مسؤولان هر ۳ قوه، از گزارشات ناظر بر وقوع تخلف و فساد نمیگذرند و در قبال تمامی گزارشات دستگاههای نظارتی و گزارشهای مردمی نهایت اعتنا و اهتمام را دارند و نسبت به آنها حساسیت ویژهای به خرج میدهند. امروز شاهدیم وقتی سازمان بازرسی، گزارشی ناظر بر وجود اشکالات و نواقص در بخش یا دستگاهی را به مقامات دولتی از جمله رئیسجمهور و معاون اول وی ارائه میدهد، فورا دستورات مقتضی برای پیگیری از جانب آنها صادر میشود و حتی به پیشنهادات اصلاحی سازمان بازرسی نیز در امر جلوگیری از وقوع تخلف و فساد، از ناحیه مقامات دولتی اعتنا میشود؛ البته نمیگوییم به همه این پیشنهادات جامه عمل پوشانده میشود، ممکن است موانعی در مسیر وجود داشته باشد اما تاکید آن است به این پیشنهادات و گزارشات اعتنای جدی شود. به طور کلی در هیچ دورهای به اندازه مقطع فعلی، نسبت به موارد ارجاعی از ناحیه دستگاههای نظارتی به دولت، حساسیت به خرج داده نمیشد».
محسنیاژهای با اشاره به دقتنظر و حساسیتی که در خود مجموعه قوهقضائیه نسبت به ارجاع گزارشات بخشهای نظارتی و حفاظتی وجود دارد، گفت: «در خود مجموعه قوهقضائیه و بین تمامی مقامات و مسؤولان قضایی نیز حساسیت فوقالعادهای در قبال پیگیری گزارشات دستگاههای نظارتی و حفاظتی وجود دارد خود من تمامی گزارشات مرکز حفاظت و اطلاعات قوهقضائیه را به دقت مطالعه و در قبال آنها دستورات مقتضی را صادر میکنم و تاکید دارم که همه مقامات و مسؤولان دستگاه قضا نسبت به این امر اهتمام و جدیت دارند».
رئیس قوهقضائیه تصریح کرد: «بنابراین و با عنایت به حساسیت و اهتمامی که در هر ۳ قوه نسبت به پیگیری گزارشات و مقولات مرتبط با مفاسد وجود دارد، کسانی فکر نکنند که احیانا میتوانند از پروندهای که ایجاد شده بهرهبرداری سیاسی و مغرضانه کنند».
رئیس دستگاه قضا با اشاره به پروندهای که اخیراً در افکار عمومی با عنوان وقوع تخلف و فساد مطرح شده است، گفت: «پرونده مزبور وقتی به قوهقضائیه واصل شد، با جدیت و اهتمام مورد رسیدگی قرار گرفت و رسیدگیها درباره آن کماکان ادامه دارد و من حضورا و مؤکدا به دادستان و بازپرس مربوطه نیز دستور دادم نهایت جدیت و اهتمام را در رسیدگی به این پرونده داشته باشند و آنها نیز حقیقتا اقدامات زیادی انجام دادند و در موارد عدیدهای استعلاماتی را به عمل آوردند و همه جوانب قضیه را مورد بررسی و واکاوی قرار دادند و رسیدگیها و پیگیریهای آنها همچنان ادامه دارد. پس از این رسیدگیها، بر اساس ضوابط برخورد و حکم صادر خواهیم کرد. تاکید ما آن است که در این مسیر بر اساس قانون عمل خواهد شد و بدیهی است درگیر فضاسازیها و فشارهای بیرونی نخواهیم شد تا حق کسی ضایع نشود».
رئیس عدلیه تاکید کرد: «همه قوا مصمم هستیم دست به دست هم تا آنجا که میتوانیم از وقوع فساد جلوگیری به عمل آوریم، البته ادعا نکردیم که هیچوقت فسادی به وقوع نمیپیوندد اما این ادعا را داریم که مجدانه تمام سعی و تلاش خود را به کار خواهیم بست تا بسترهای فسادزا را مسدود و اصلاح کنیم و اگر فسادی رخ داد بدون اغماض و منطبق با ضوابط با آن برخورد کنیم».
* فسادی پیچیده با ابعادی گسترده
موضوع فساد دبش آنچنان که مقامات دولتی و سازمان بازرسی کل کشور تاکنون اعلام کردهاند مرتبط به تخصیص ارز نیمایی است که برای این گروه تجاری انجام شده است، بنا بر این گزارش از سال 98 تا 1401 رقمی معادل 3 میلیارد و 370 میلیون دلار به شرکت مذکور برای واردات چای و ماشینآلات مرتبط با آن تخصیص یافته است. ذبیحالله خداییان، رئیس سازمان بازرسی کل کشور در این باره گفت: گروه تجاری مذکور، تاکنون برای یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار از ارزهای دریافتی خود، کالایی وارد کشور نکرده است و همچنین به دنبال پیگیریهای انجامشده، مشخص شد بخشی از ارزهایی که توسط این گروه دریافت شده، در بازار آزاد به مبالغ بالاتر فروخته شده است. ذکر این نکته ضروری است که علاوه بر مبلغ مورد اشاره (یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار) مهلت مابقی ارزهای دریافتی این گروه نیز رو به پایان است و میزان ارز رفع تعهدنشده در حوزه واردات چای برای این شرکت تا عدد نزدیک به ۲ میلیارد دلار قابل افزایش است.
خداییان درباره بخش واردات ماشینآلات مربوط به این گروه تجاری هم گفت: علاوه بر ارزهای تامینشده جهت واردات چای، بالغ بر یک میلیارد و ۴۷۲ میلیون دلار در طول سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ جهت واردات ماشینآلات مربوطه به این گروه تجاری تخصیص داده شده که به سرجمع تعهدات این شرکت اضافه میشود و با اتمام مهلت قانونی، به میزان تعهدات رفعنشده منقضیشده اضافه خواهد شد.
* تمام مدیران متخلف برکنار شدند
البته از همان زمان شناسایی و کشف این فساد، برخورد با عاملان آن در دولت شروع شده است. علی بهادریجهرمی، سخنگوی دولت در این باره گفت: با فعال شدن دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور در حوزه مبارزه با فساد، تاکنون ۲۰ پرونده قضایی تشکیل و حدود ۶۰ مدیر جابهجا شده و پرونده فساد و تخلف در واردات چای فقط یکی از پروندههایی است که دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور کشف کرده که مجددا خبر آن طی چند روز گذشته منتشر شده است. در همین راستا اموال این شرکت متخلف شناسایی و جلوی تخصیص ارز جدید به آن گرفته شد و صاحب شرکت نیز ممنوعالخروج شد. بهادریجهرمی با بیان اینکه دولت اگر فسادی را شناسایی کند، خود نخستین نفری است که جلوی آن را خواهد گرفت تا از حقوق مردم صیانت کند، گفت: تمام مدیرانی که تخلف کرده بودند در همه مراجع مرتبط برکنار شدند. گشت ارشاد مدیران را فعال کردهایم. امیدواریم این پرونده هرچه سریعتر منتهی به صدور رای نهایی شود.
* از تقلب تا ...
مسلما برای نمایان شدن ابعاد فساد اتفاق افتاده همه باید منتظر برگزاری دادگاه محاکمه مدیران گروه دبش و سرویسدهندگان آن باشیم اما «وطن امروز» در شماره روز گذشته خود با عنوان «تقلب سیاه» بخشی از تخلفات را تشریح کرد.
بر اساس گزارش «وطن امروز»، ماموران وزارت اطلاعات زمستان ۱۴۰۱ نسبت به یک محموله وارداتی گروه چای دبش ذیل موضوع قاچاق و کیفیت محسوس حساس شده و گزارش میدهند ۳۰ هزار تن چای بیکیفیت به گمرک وارد شده است. از این ۳۰ هزار تن چای کشفشده، ۲۷ هزار تن چای بیکیفیت و غیراستاندارد و ۳ هزار تن چای کنیا بوده است. اما وزارت اطلاعات چگونه به این محموله رسیده است؟
به گزارش «وطن امروز»، کارشناسان وزارت اطلاعات در ثبت سفارش محموله چای، به ادعای واردات ۳۰ هزار تن چای اعلای «دارجیلینگ» حساس شدند. ماموران وزارت اطلاعات با توجه به اینکه بیش از ۹۰ درصد تولید دارجیلینگ به اروپا صادر میشود و آمار تولید چای این منطقه امکان چنین حجمی از واردات را به صورت یکجا نمیدهد، برای بررسی دقیق محموله ورود میکنند که بازرسی از این محموله باعث کشف یک تقلب بسیار بزرگ گروه واردکننده دبش شد. بر اساس بازرسی وزارت اطلاعات، مشخص میشود برخلاف ادعای واردکننده که 30 هزار تن چای وارداتی را به اسم چای اعلای «دارجیلینگ» ثبت کرده بود، محموله حدود 27 هزارتن چای بیکیفیت و غیراستاندارد و ۳ هزار تن چای کنیا بوده است. این کشف وزارت اطلاعات، یکی از تخلفات و تقلبهای بزرگ گروه دبش را فاش ساخت.
ارسال به دوستان
فرش قرمز نرگس محمدی پیش پای دولتهای غربی برای حمله نظامی و نقض حاکمیت ملی ایران
نوبل صلح برای جنگ!
حضور عبدالله مهتدی، دبیرکل تشکیلات تروریستی کومله در جلسه اهدای جایزه صلح نوبل به محمدی و استقبال ضدانقلاب از وی بار دیگر همپیمانی براندازان با تجزیهطلبان را آشکار کرد
گروه سیاسی: در برنامهای که یکشنبه شب در نروژ برگزار شد، نرگس محمدی با صراحت بیشتری به سوی طرح آرزوهایش رفت؛ به گونهای که در متن پیام وی از تعابیری استفاده شد که نمیتوانست معنایی جز درخواست عاجزانه از دولتهای غربی برای حمله نظامی به ایران داشته باشد. به گزارش «وطن امروز»، مراسم اهدای جایزه صلح نوبل به یکی از فعالان جریان برانداز در نروژ به یک محفل دورهمی برای شکستخوردگان سیاسی سال گذشته تبدیل شد. با این در همین دورهمی نیز کلکسیونی از مواضع خائنانه و ضدملی از سوی چهرههای اپوزیسیون طرح شد؛ مواضعی که بار دیگر و با صراحت بیشتری نشاندهنده عمق آرزوی براندازان ایرانی برای ویرانی کشورمان بود.
* التماس به غرب برای حمله نظامی به ایران
مهر ماه سال جاری و یک روز قبل از عملیات توفانالاقصی و سپس نسلکشی رژیم اشغالگر قدس در غزه و به خاک و خون کشیده شدن هزاران کودک، خبر اعطای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی منتشر شد. وی در نخستین اظهاراتش پس از اعلام خبر اعطای این جایزه به وی، طی نامهای خطاب به اهداکنندگان جایزه صلح نوبل، پس از تشکر بابت دریافت جایزه و فراخواندن آنها به ادامه حمایت از جریان آشوبطلب موسوم به «زن، زندگی، آزادی» خواستار لغو ریاست ایران بر مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل شد. نرگس محمدی در آن نامه نوشت: «ریاست چنین رژیمی بر مجمع اجتماعی سازمان ملل متحد که نهاد پشتوانه حقوقبشر است، ابهامآفرین و ناامیدکننده است و انتظار میرود جمهوریاسلامی با قاطعیت و صراحت از این مسند کنار گذاشته شود».
نامه نرگس محمدی واکنشهای منفی گستردهای را در پی داشت و او مجبور شد برای کم کردن فشارهای منفی ایجادشده، با انتشار بیانیهای، نسبت به اتفاقاتی که در غزه در حال وقوع است، واکنش نشان دهد اما موضع او صرفا محدود به محکومیت اساس جنگ و پایان دادن به آن بود جالب اینکه او در این بیانیه از رژیم صهیونیست نام نبرد.
با این حال در برنامهای که یکشنبه شب در نروژ برگزار شد، نرگس محمدی با صراحت بیشتری به سوی طرح آرزوهایش رفت؛ به گونهای که در متن پیام وی از تعابیری استفاده شد که نمیتوانست معنایی جز درخواست عاجزانه از دولتهای غربی برای حمله نظامی به ایران داشته باشد.
در بخشی از پیام وی با اشاره اینکه «دولتها و سازمان ملل آنچنان که ضروری و سزاوار مینمود اهتمام جدی، انسجام عملی و رویکرد پیشبرنده برای حمایت معطوف به پیروزی مردم نداشتهاند» آمده است: «سیاستها و راهبردهای دولتهای غربی» برای تحقق دموکراسی در ایران «سطحی» بوده است. طرح این موضع فراتر از آنکه تکرار موضع آشنای بازیگران مورد حمایت غرب در صنعت حقوق بشر برای فشار وارد کردن به ملتها و مشروعیت بخشیدن به دخالت خارجی است این سوال را مطرح میکند؛ انتظار نرگس محمدی از دولتها و نهادهای خارجی چه بوده است؟ در شرایطی که دولتها و نهادهای مدنظر این فعال به اصطلاح حقوق بشر سنگینترین رژیم تحریمها را به مردم ایران تحمیل کردهاند و به دنبال شکنجه اقتصادی ایرانیان هستند، او چه سیاست و راهبردی را مدنظر دارد که شامل صفت «سطحی» نباشد؟ پاسخ بسیار روشن است، چرا که تنها گزینهای که همواره در سطحی بالاتر از تحریم اقتصادی، در میان تهدیدهای آمریکا و دیگر دولتهای غربی دیده میشود «جنگ» است. تجربه تاریخی چهرهسازی از بسیاری افراد بومی کشورها به عنوان رهبر مبارزات، فعالان حقوق بشر و... نیز همواره گواهی بر این واقعیت است که غربیها تلاش میکنند گزینه نامشروع تجاوز نظامی به دیگر ملتها را با بهرهگیری از بازیگران اینچنینی مشروع جلوه دهند.
برنده جایزه صلح نوبل در ادامه پیام خود برای نرمالسازی بیش از پیش تجاوز و مداخله خارجی در زندگی ایرانیان با طرح اینکه «حقوق بشر در خلأ اتفاق نمیافتد» دولتهای غربی را به «اتخاذ راهبردهای سرگردان معطوف به استمرار حکومت جمهوری اسلامی» محکوم میکند که باعث به تاخیر افتادن دموکراسی و حقوق بشر میشود! موضعی که حداقل در برهه زمانی فعلی بیش از پیش نشان از رسوایی این سیرک داشت، چرا که این موضع نرگس محمدی در حالی طرح میشد که دولتهای مدنظر وی این روزها نه تنها با تمام قدرت مانع پایان بزرگترین نسلکشی معاصر در غزه شدهاند که حمایت حداکثری نیز از رژیم کودککش صهیونیستی دارند. چنانکه ترس محمدی و دیگر بازیگران صنعت حقوق بشر حتی در نام بردن از رژیم صهیونیستی به عنوان یک دولت جنایتپیشه در تراژدی غزه گویای این واقعیت است که نگاه این بازیگران به حقوق بشر حتی در ظاهر امر هم نمیتواند از محدوده تعریفشده کارفرمایانشان فراتر رود.
نرگس محمدی در ادامه متنی که برای این جلسه آماده کرده برای توجیه دعوتش از دولتهای بیگانه به مداخله بیشتر (جنگ) در ایران به مفهوم «حاکمیت ملی» و «حق تعیین سرنوشت» نیز متعرض میشود تا اشغال فرضی ایران را هم برای تحقق اهدافش مشروع جلوه دهد. او با مشروط کردن این 2 اصل به آنچه «صلح پایدار جهانی» خوانده است، ایران را از دارا بودن چنین حقی مستثنی میکند.
ادبیات آشنای محمدی در چند دهه گذشته بارها از سوی دیگر بازیگران صنعت حقوق بشر تکرار و در بعضی موارد همچون لیبی نیز به آزمون گذاشته شده است. تجربه امروز لیبی پس از حمله نظامی ناتو (در پوشش دفاع از حقوق بشر و آزادی مردم) این کشور را که روزگاری بالاترین شاخصههای رفاهی و اقتصادی آفریقا را داشت به نقطهای رسانده که دیگر ملل آفریقایی از سرنوشتش الگو بگیرند. محمدی در ادامه این متن به درستی «شیرین عبادی» را «استاد» خود میخواند و در عمل نیز مانند عبادی که او هم روزگاری با دریافت این جایزه صلح توسط رسانههای غربی برجسته و تبلیغ شد کارویژه هموارسازی مسیر افزایش فشار اقتصادی و نظامی به ایران را پیگیری کرد. شیرین عبادی در سالهای اخیر در شرایطی که بسیاری از مردم در فشار معیشتی هستند، در پارلمان اروپا درخواست افزایش تحریمها علیه ایران را کرده بود.
* قاب فضاحت با حضور تجزیهطلبان
مراسم اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی که با حضور همسر و فرزندان وی در نروژ برگزار شد حضار دیگری نیز داشت که شناختهشدهترین آنها عبدالله مهتدی، رهبر گروهک تروریست و تجزیهطلب کومله بود. در آغوش کشیدن این تروریست بدنام توسط تقی رحمانی (همسر نرگس محمدی) رسوایی و بیوطنی براندازان ایرانی را بیش از پیش مشهود ساخت.
در حالی که محمدی در پیامش آمریکا و دولتهای غربی را به حمله نظامی به ایران و از بین بردن «حاکمیت ملی» کشورمان تشویق کرده بود، همسر وی نیز با به آغوش کشیدن یک تجزیهطلب نامآشنا نشان داد حتی حفظ تمامیت ارضی ایران را هم به عنوان یک خط قرمز سیاسی قبول ندارد.
گلشیفته فراهانی از دیگر حضار این جلسه که سال گذشته در ائتلاف رهبری براندازان کنار فرزند شاه مخلوع و عبدالله مهتدی نشسته بود هم در حاشیه این جلسه در پاسخ به صحبت مهتدی که گفته بود: «ما با هم همپیمان بودیم» جواب داد: «همیشه و تا ابد همپیمان هستیم» تا جای تردیدی نسبت به همراهی براندازان با ایده تجزیهطلبی باقی نگذارد.
نهایتا و پس از بیاعتباری سکه براندازی که خود را در شکست فراخوان سالگرد اغتشاشات پارسال نشان داد، دورهمی اسلو را میتوان تقلایی برای موضوعیت بخشیدن به چهرههای شکستخورده دانست. آنها البته برای اینکه سکه خود را کمی معتبر کنند ضدایرانیترین مواضع را در کنار تجزیهطلبان اتخاذ کردند.
ارسال به دوستان
الجزیره از توقیف یک کشتی دیگر اسرائیلی توسط ارتش یمن خبر داد
صید جدید انصارالله
شبکه خبری الجزیره به نقل از منابع خود خبر داد انصارالله یمن از عبور یک کشتی دیگر در دریای سرخ جلوگیری کرده است. این کشتی به مقصد سرزمینهای اشغالی در حال حرکت بوده است. وزارت دفاع یمن نیز روز گذشته خبر داد از عبور یک کشتی به مقصد تلآویو جلوگیری کرده است. چند روز قبل سرلشکر یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن خبر داده بود این کشور اجازه نخواهد داد هیچ محمولهای به مقصد فلسطین اشغالی از آبهای یمن عبور کند؛ مگر اینکه حامل دارو و غذا برای مردم غزه باشد. وی با اشاره به حملات نیروهای مسلح یمن به بنادر و کشتیهای اسرائیلی تأکید کرد: «تمام کشتیهایی را که مربوط به رژیم اسرائیل باشد یا به بندرهای اسرائیلی کالا منتقل کنند، هدف مشروعی برای یمن میدانیم. تا زمانی که اسرائیل حمله به غزه را متوقف نکند، این عملیاتها ادامه خواهد داشت». حمله پهپادهای انفجاری و موشکهای بالستیک به 3 کشتی مرتبط یا منتسب به رژیم اسرائیل، حمله پهپادی به عمق فلسطین اشغالی، جلوگیری از حرکت کشتیهای اسرائیلی در دریای مکران، دریای سرخ و بابالمندب، حمله با موشک بالستیک به بندر ایلات در جنوب اراضی اشغالی و تصرف یک کشتی باری به نام «گلکسی لیدر» تنها بخشی از عملیاتی بود که انصارالله یمن در دفاع از غزه انجام داد. در همین ارتباط «زاخی هانگبی» رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی خبر داد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان اعلام کرده است اگر آمریکا در مقابل یمن اقدام نکند، اسرائیل علیه یمن اقدام نظامی خواهد کرد. این تهدید با واکنش ضیفالله الشامی، وزیر اطلاعرسانی دولت نجات ملی یمن مواجه شده که خطاب به نتانیاهو گفت: «ما کاملا آماده هرگونه اقدام و تحرک نظامی علیه یمن هستیم». الشامی با بیان اینکه «ما تمام توانمان را برای مقابله با تجاوز به برادرانمان در غزه به کار گرفتهایم»، مواضع نیروی مسلح یمن را تکرار و تأکید کرد: «هر کشتیای که برای رساندن کمک یا هر کالایی به صهیونیستها اقدام کند، در تیررس ما قرار خواهد گرفت». ارسال به دوستان
زمان تصمیمگیری بازیگران نظم جدید جهانی درباره نهادی بیش از حد غربزده
اگر سازمان ملل زنده نماند، چه جایگزینی دارد؟
آندری سوشنتسوف*: جهان وارد دورهای از تحولات کیفی شده که ساختار نظام بینالملل را به طور غیرقابل برگشتی تغییر داده و طرحی نو را در امور بینالملل درمیاندازد. در طول 100 سال گذشته، بشر درسهای مهمی از موقعیتهایی چون موقعیتی که اکنون در آن قرار داریم آموخته است. یکی از اینها درک مشترک از ارزش زندگی روی کره زمین و درک این موضوع است که بشریت دارای قدرتهای تخریبگر فاجعهباری است که استفاده بیرویه از آنها چه بسا منجر به انقراض گونه ما شود. اگرچه این منافع مشترک همچنان کشورهای پیشرو را در تلاش برای اجتناب از جنگ هستهای جهانی و حفظ خط کلی ثبات در روابط بینالملل متحد میسازد اما این نقطه اشتعال نظامی منطقهای و محلی را مستثنا نمیکند. با این حال، سازمان ملل و شورای امنیت آن همچنان به هدف اولیهای پایبندند که بدان منظور ایجاد شدهاند؛ یعنی جلوگیری از رویارویی ویرانگر قدرتهای بزرگ. از این منظر، این نهاد همچنان با هدف اولیه سازگار است. اغلب سؤالات فنی درباره محل دبیرخانه این سازمانها در ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی منتج به روایتی غربمحور میشود. این کشورها بدین واسطه میتوانند بر روح و الگوی تعامل در درون دستگاه هماهنگکننده جامعه بینالملل مسلط شوند. در نتیجه سازمان ملل در برابر دستکاری غرب آسیبپذیر است و دیگر یک سکوی واقعا چندجانبه نیست. در این نهاد اغلب شاهد فشار قدرتهای غربی بر کشورهای کوچک و متوسط و نمایندگانشان هستیم که بسیاری از آنها منابع مادی و پسانداز خود را در آمریکا و کشورهای میزبان نگهداری میکنند یا فرزندان خود را آنجا آموزش میدهند. این میهمانان آنها مستعد تبدیل به اهرم فشار غرب بر کشورها و ملتهای خودشان میشوند.
چندجانبهگرایی واقعی و فراگیر بودن سازمان ملل بهتدریج توسط غرب زدوده شده است. سازمان ملل کمتر و کمتر بازتابی از تنوع تمدنی روابط بینالملل معاصر است و به دلیل تعصب چشمگیر غربی، همین تنوع فعلی هم نسبت به چند دهه پیش در حال کاهش است. در عین حال وضعیت کنونی سازمان ملل، بازتابی از روابط و بحرانهای بینالمللی امروزی است، آن هم در حالی که تا زمان تبلور یک موازنه جدید میان قدرتهای جهانی، وضعیت به حالت عادی باز نخواهد گشت. همانطور که در مجمع عمومی سازمان ملل مشاهده میشود فقدان درک قوی از ظاهر چنین وضعیت آشفتهای است که دم و دستگاه این سازمان همچنین بسیاری از کشورهای عضو را منحرف میکند. هنگامی که تعادل جدیدی ظاهر شود، کشورهای کلیدی شرکتکننده در نظم جدید تصمیم خواهند گرفت آیا نیاز به سازماندهی مجدد سازمان ملل، اصلاح همین ساختار فعلی یا ایجاد نهاد دیگری برای جایگزینی آن به منظور تنظیم روابط کشورها به شیوهای معقول وجود دارد یا خیر؟
ایالات متحده در تلاش است بحران اوکراین را به عنوان مسالهای جهانی به تصویر بکشد که مشخصکننده شخصیت کل قرن خواهد بود تا بدین ترتیب کشورها خود را ملزم به یک انتخاب مانوی بین سیاه و سفید احساس کنند (ادامه همان خطاب بوش پسر به کشورهای جهان که یا با ما هستید یا علیه ما). بیشتر دولتها فرصتهایی را که بحران به آنها ارائه میدهد میبینند و در تلاش برای به دست آوردن مزیت مربوط به آن هستند. در عین حال، بسیاری از بازیگران قدرتمند متوجه میشوند گامهایی که آمریکا علیه روسیه و چین برمیدارد، میتواند بهراحتی درباره خودشان هم برداشته شود و تصمیمی منطقی برای پیوستن به بریکس میگیرند. بشریت چند بار در قرن بیستم به یک درگیری هستهای بزرگ نزدیک شد اما هر بار عقل سلیم غلبه یافت. جنگ سرد از این جهت مفید بود که هوشیارها را هوشیارتر کرد و روشن ساخت امنیت و ثبات بینالمللی برای همه یکسان و برای حفظ آن به تلاش قابل توجهی نیاز است. به همین دلیل است که در بحران موشکی کوبا و در چند مورد دیگر که میتوانست به کاربرد سلاحهای هستهای منجر شود، هر 2 طرف از استفاده از این ابزار برای رسیدن به اهداف سیاسی خود اجتناب کردند.
متأسفانه این رویه و تجربه به عنوان ابزاری مفید در تفکر راهبردی بسیاری از کشورهای غربی در حال منسوخ شدن است. ما اظهاراتی میشنویم که مثلاً امکان انتقال سلاح هستهای به اوکراین وجود دارد. این موضوع ما را درباره منطقی بودن و عقلانیت برخی در غرب متعجب میکند. روسیه قبل از سایر کشورها متوجه نیاز خود به تعیین قواعد بهینه تعامل با غرب شد که با آنچه خود غرب به همه کشورهای جهان ارائه میدهد متفاوت بود. این اصول طی چند دهه توسط کارشناسان روس شکل گرفته و اکنون مورد توجه بسیاری در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین واقع شده است. این امکان وجود دارد که با گذشت زمان، اجماع بینالمللی گستردهای در این باره که ایدهها معقولترین مبنا برای تعامل بین دولتها در قرن بیستویکم هستند به وجود آید.
مدیر برنامه باشگاه والدای *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|