۳ رکن سیاست مرتس
حسین مهدیتبار: «اولویت من تقویت اروپا برای دستیابی به استقلال از آمریکا و ایجاد توانمندی دفاعی مستقل خواهد بود». این سخن فریدریش مرتس است؛ رهبر حزبی که بیشترین آرای انتخابات اخیر در آلمان را کسب کرده است. این اظهارنظر نشاندهنده تحولاتی در سیاست خارجی آلمان در دوره جدید خواهد بود.
در انتخابات فدرال آلمان که ۲۳ فوریه ۲۰۲۵ برگزار شد، اتحاد احزاب دموکرات - مسیحی و سوسیال - مسیحی (CDU/CSU) به رهبری فریدریش مرتس با کسب 28.6 درصد آرا پیروز شد. حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) با 20.8 درصد آرا در جایگاه دوم قرار گرفت و حزب سوسیال - دموکرات (SPD) با 16.4 درصد آرا در رتبه سوم ایستاد. این بدترین نتیجهای است که حزب SPD از زمان جنگ دوم جهانی تاکنون کسب کرده است. مرتس پس از پیروزی، خواستار تشکیل سریع دولت و تأکید بر لزوم همکاری با SPD شد.
با توجه به رویکرد ترامپ در قبال جنگ اوکراین، بسیاری از تحلیلگران در سراسر جهان چشم به نتیجه انتخابات آلمان دوخته بودند. موضعگیری آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا در قبال جنگ اوکراین، روسیه، آمریکا و ناتو اهمیت زیادی دارد. این مسائل تا حد زیادی به نتیجه انتخابات و دولت احتمالی آلمان وابسته بود. انتخابات زودهنگام این کشور که 7 ماه زودتر از موعد مقرر برگزار شد، پس از فروپاشی ائتلاف شولتس در نوامبر انجام شد. ائتلاف شولتس که در 3 سال گذشته تحت فشارهای داخلی و نارضایتی عمومی قرار داشت، شکست خورد.
حال پرسش این است: آلمان در دوره جدید چه سیاستی را دنبال خواهد کرد؟ پاسخ این پرسش بستگی زیادی به دکترین فریدریش مرتس به عنوان رهبر حزب برنده در انتخابات دارد. سیاست خارجی فریدریش مرتس، کاندیدای صدراعظمی حزب دموکرات - مسیحی آلمان، ترکیبی پیچیده از 3 رکن اصلی است: اروپاگرایی، آتلانتیکگرایی بازار - لیبرال و رویکرد دروننگر «آلمان اول». این ارکان نه تنها تأثیر عمیقی بر جهتگیری سیاست خارجی آلمان در آینده خواهند داشت، بلکه مرتس با تمایز از سیاستهای سنتی شولتس و دیگر سیاستمداران آلمانی، یک رویکرد متفاوت و شفاف را در عرصه بینالمللی پیشنهاد میدهد.
اولین رکن سیاست خارجی مرتس، تقویت اتحادیه اروپایی و همکاری نزدیکتر با کشورهای مهم اروپایی است. مرتس که در دوران هلموت کهل رشد کرده است، بویژه از تجربه آلمان در دوران وحدت و معاهده ماستریخت تأثیر پذیرفته و باور دارد اتحادیه اروپایی باید تحت رهبری آلمان و فرانسه تقویت شود. او تأکید دارد آلمان باید به عنوان یک کشور پیشرو در دفاع از آزادیهای اروپایی در برابر تهدیدات خارجی ظاهر شود. مرتس بویژه از شولتس انتقاد کرده و او را به خاطر امتناع از تأمین موشکهای کروز توریوس برای اوکراین سرزنش کرده است و میگوید: «صلح در هر قبرستانی پیدا میشود. این آزادی است که باید از آن دفاع کرد». این رویکرد مرتس نشاندهنده اراده او برای بازتعریف نقش آلمان در اروپا و در راستای منافع کلیدی آلمان است.
مرتس در چشمانداز بلندمدت خود به دنبال بازسازی روابط آلمان با فرانسه و لهستان است و از همکاری نزدیکتر با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی حمایت میکند. او در زمینههای امنیتی و اقتصادی خواستار تقویت همکاریهای دوجانبه آلمان با همپیمانان خود است.
دومین رکن سیاست خارجی مرتس، آتلانتیکگرایی بازار - لیبرال است که بر روابط نزدیکتر با ایالات متحده و دیگر کشورهای انگلیسیزبان تأکید دارد. مرتس با تجربه تجاری و اقتصادی که در دوران پس از کنار گذاشته شدن از سیاستهای آلمان کسب کرده، بشدت بر اهمیت روابط تجاری آلمان با ایالات متحده تأکید دارد. او معتقد است در دوران ریاستجمهوری ترامپ، توافقهای تجاری میان اتحادیه اروپایی و ایالات متحده مانند توافق TTIP میتوانستند به نفع اروپا در برابر تعرفههای آمریکا عمل کنند. با این حال، مرتس اذعان دارد روابط آلمان با ایالات متحده باید بر اساس تحولات جهانی تنظیم شود. مرتس بویژه در زمینه دفاعی، به حمایت از ناتو و روابط آلمان با ایالات متحده ادامه خواهد داد. او از سیاستهای شولتس در قبال ناتو و روسیه انتقاد کرده و خود را حامی قدرتمند دفاع از منافع آلمان در چارچوب ناتو معرفی میکند.
سومین رکن سیاست خارجی مرتس، رویکرد «آلمان اول» است که در سیاستهای داخلی و خارجی او به وضوح نمایان میشود. او از سیاستهای مالی مشترک در اتحادیه اروپایی انتقاد کرده و آن را «دور باطل بدهی» میبیند که باید از آن اجتناب کرد. مرتس همچنین تأکید دارد صندوقهای مالی اروپا باید فقط در مواقع استثنایی، مانند بحرانهای جهانی، به کار گرفته شوند. این دیدگاه مرتس که با رویکردهای مالی اتحادیه اروپایی در تضاد است، نشاندهنده تمرکز او بر منافع ملی آلمان است. مرتس همچنین در موضوع مهاجرت، دیدگاههایی در تضاد با سایر کشورهای اروپایی دارد و از سیاستهای مهاجرتی شولتس انتقاد کرده و خواستار کنترلهای سختگیرانهتر بر مرزها و سیاستهای پناهندگی است. این رویکرد ملیگرایانه او ممکن است تعامل با کشورهای اروپایی را پیچیده کند. ترکیب این سه رکن سیاست خارجی -اروپایگرایی، آتلانتیکگرایی و «آلمان اول» -سیاستهای خارجی آلمان تحت رهبری مرتس را پیچیده و متنوع میکند. او سعی دارد آلمان را به عنوان پیشگام در اتحادیه اروپایی و ناتو حفظ کرده و در عین حال بر منافع ملی خود تمرکز کند. آنچه بیبیسی در گزارش خود در این باره آورده، خلاصهای خوب از عقاید مرتس است: «فریدریش مرتس، صدراعظم آینده آلمان، برای رویکردی جدید در امنیت اروپا فراخوان داده و بر لزوم استقلال قاره اروپا از ایالات متحده تأکید کرده است. در یک تغییر عمده از سیاستهای سنتی آلمان، مرتس از بیتوجهی ایالات متحده به سرنوشت اروپا انتقاد کرده و آینده ناتو را زیر سوال برده است. او خواستار تقویت توانمندیهای دفاعی اروپا و حتی ایجاد یک چتر هستهای اروپایی شده است». آنچه روشن است اینکه اروپا روزهای متفاوتی را پیش رو خواهد داشت. روی کار آمدن ترامپ از یک سو و افرادی مانند مرتس در اروپا از سوی دیگر، منجر به تحولات غیرمنتظرهای خواهد شد. همانطور که مرتس میگوید: «هیچ وقت فکر نمیکردم چیزی مثل این را در یک برنامه تلویزیونی بگویم اما پس از اظهارات ترامپ، واضح است که این دولت به سرنوشت اروپا توجهی ندارد. اولویت مطلق من تقویت اروپا به سرعت است تا بتدریج بتوانیم استقلال خود را از ایالات متحده به دست آوریم».
***
نخستین موضعگیری مرتس درباره جنگ اوکراین
فریدریش مرتس، رئیس اتحادیه دموکرات - مسیحی آلمان و صدراعظم احتمالی آینده این کشور در اظهاراتی عنوان کرده است استقرار صلحبانان غربی در اوکراین در دستور کار قرار ندارد. مرتس ضمن اشاره به گزارشاتی مبنی بر اینکه در صورت تحقق آتشبس میان روسیه و اوکراین، 2 کشور فرانسه و انگلیس در حال برنامهریزی برای استقرار ۳۰ هزار نیروی حافظ صلح در اوکراین هستند، عنوان کرد با دیدگاه اولاف شولتس، صدراعظم پیشین آلمان در این رابطه موافق است که استقرار صلحبانان اروپایی در اوکراین در شرایط کنونی امری بعید است. مرتس بر این موضوع تاکید کرد که نخستین سوالی که درباره مساله اوکراین باید به آن پاسخ دهیم این است که آیا باید به حمایت از اوکراین ادامه دهیم یا نه؟ او در پاسخ به سوالی که مطرح کرد، اینطور بیان کرد: به نظر من ما تاکنون برای جنگ اوکراین اقدامات مکفی را انجام ندادهایم، اگرنه این جنگ 3 سال به طول نمیانجامید. اشاره وی به این بخش از اظهارات اولاف شولتس بود که پیشتر عنوان کرده بود بحث درباره اعزام نیروهای خارجی به اوکراین مثل برداشتن قدم چهارم پیش از برداشتن قدم اول در این زمینه است و اولویت اصلی کشورها باید بر مبنای پیش بردن مذاکرات صلح میان 2 کشور باشد. روسیه بارها مخالفت خود را با استقرار نیروهای حافظ صلح در اوکراین ابراز کرده و گفته است در صورت تحقق این امر، نیروهای مذکور به عنوان اهداف مشروع در نظر گرفته میشوند.