علیه فراموشی
12 اسفند سال ۱۴۰۰ بود که خبر مرگ زهره فکورصبور، هنرپیشه تلویزیون منتشر شد. دوران کرونا بسیاری از هنرمندان ایرانی را به کام مرگ فرستاده بود و این اتفاقات پیاپی اصولاً حساسیت مردم نسبت به این موضوعات را کم میکرد و غافلگیری درباره چنین اتفاقی کاهش یافته بود. بهعلاوه حوالی عید نوروز بود و چنین خبری به عمد تا حد ممکن نادیده گرفته میشد. مدتی اما گذشت و مشخص شد مرگ فکورصبور بر اثر خودکشی بوده است. نه در جامعه ایران و در هیچ جامعه نرمال دیگری خودکشی امری پسندیده نیست و روی همین حساب به رغم تأسفاتی که برای این اتفاق به وجود آمد، کسی این هنرپیشه را بابت این کار محق نمیدانست. باز هم اما لازم بود تا مدتی بگذرد و دلیل خودکشی زهره فکورصبور مشخص شود تا ابعاد تازهای از آنچه در فضای عمومی جامعه ایران بویژه فضای زندگی مشاهیر جاری است مشخص شود.
بررسیهای پزشکی قانونی در صحنه حادثه و تحقیقات تخصصی نشان میداد بازیگر جوان دست به خودکشی زده است اما حضور یک مرد در زندگی او باعث شد فرضیه نقش داشتن این شخص در مرگش مطرح شود. در ادامه و با به دست آمدن شواهدی که نشان میداد این مرد مرموز پیش از مرگ بازیگر جوان دست به تهدید، اخاذی و کلاهبرداری از او زده بود، خانواده زهره فکور از او شکایت کردند. شکایت آنها 2 بخش داشت. بخش نخست درباره نقش متهم در مرگ بازیگر جوان بود و بخش دوم به ماجرای تهدید، اخاذی و کلاهبرداری این مرد از زهره فکور اختصاص داشت. بخش اول پرونده به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و بخش دوم در دادسرای عمومی رسیدگی شد.
با بررسیهای انجام شده در دادسرای جنایی تهران و اداره آگاهی، معلوم شد متهم پرونده در مرگ بازیگر جوان نقشی نداشته و این بازیگر بر اثر خودکشی جان باخته است. به همین دلیل اوایل اردیبهشتماه، این مرد از اتهام قتل تبرئه شد اما هنوز بخش دوم پرونده او به اتهام تهدید، اخاذی و کلاهبرداری در حال رسیدگی بود.
در نهایت و پس از بررسیهای انجام شده برای دادسرا محرز شد که متهم اقدام به تهدید، اخاذی و کلاهبرداری از زهره فکور کرده بود و به تحمل 4 سال و یک روز حبس و همچنین شلاق محکوم شد. با این حال هیچ نشانی از محل زندگی متهم در دست نبود تا اینکه وکیل زهره فکور، چهارشنبه 19 اردیبهشتماه از دستگیری این فرد از سوی ماموران کلانتری انقلاب در حوالی میدان انقلاب خبر داد.
حسین شاهرخی گفت: بعضی جزئیات پرونده اخلاقی و محرمانه است و این فرد متهم به تهدید، اخاذی و کلاهبرداری 2 کیلو طلا از خانم فکور بود که امروز در محلی که در آن مخفی شده بود طی یک عملیات فریب دستگیر شد. مدتی بعد پیج اینستاگرام منتسب به زهره فکور عکس فردی را که باعث خودکشی او شده بود برای نخستین بار منتشر کرد. گفته میشود فردی به نام محمدرضا نجاتیاسلاملو با تهیه فیلم غیراخلاقی از روابط خصوصی زهره فکور سعی در اخاذی از او داشته و او را تهدید به پخش فیلمهایش در فضای مجازی کرده است. بعد از این اخاذی زهره فکور با خوردن 100 قرص آرامبخش به زندگی خود پایان داد.
بدون تردید نمیتوان به راحتی جلوی بروز هر بزهی اعم از کلاهبرداری یا اخاذی و خیانت را گرفت اما اینکه چرا چنین اعمالی باعث فاجعهای نظیر چیزی میشوند که برای زهره فکورصبور رخ داد، جای تأمل دارد. چرا نخستین برخورد یک نفر با اخاذیهایی که قرار است از او بشود، نباید تماس فوری با پلیس و دستگاههای امنیتی باشد؟ آیا ممکن نبود این فرد خلافکار قبل از خودکشی خانم فکور و بنا بر شکایت و گزارش خود او دستگیر و محاکمه شود؟ این اعتماد باید از قبل ایجاد میشد و برای جلوگیری از بروز موارد مشابه، باید تراژدی تلخ این بازیگر جوان عبرتی در آینده شود. بهتر است این اتفاق تلخ را فراموش نکنیم تا پس از این هم با چنین مواردی برخورد نداشته باشیم.