23/فروردين/1404
|
22:14
۲۲:۰۴
۱۴۰۴/۰۱/۲۲
باخت استقلال این بار در آزادی

عذاب بی‌پایان

علی دارابی: در فوتبال بعضی عددها تقدس دارند و بعضی‌ها نفرین‌شده‌اند اما اینک استقلال، گیر افتاده در پنجه‌های عددی که تا چند وقت پیش، نماد خوش‌شانسی بود: عدد ۷. حالا دیگر از آن عدد جادویی فقط زخم مانده و حسرت. عددی که کنار میودراگ بوژوویچ است؛ مردی که هنوز نمی‌داند از کدام در وارد ایران شد و چطور راه ورزشگاه آزادی را پیدا کرد.
در غروب یکی از شب‌های تلخ فروردین که باد فقط از سمت شکست می‌وزید، استقلال مقابل فولاد در خانه خودش باخت؛ یک بر صفر. گل نخوردن که سهل است، گل زدن هم دیگر به رویا تبدیل شده. برای اولین‌بار در این فصل، استقلال 7 بازی متوالی را بدون برد پشت‌ سر گذاشت. عدد ۷ دوباره ظاهر شد؛ در تعداد بازی‌های بدون پیروزی، در فاصله امتیاز تا منطقه سقوط.
* بوژو، مردی با نگاه مات و لبخندهای بی‌معنا
میودراگ بوژوویچ حالا هفتمین بار است که با پیراهن شیک، شال‌گردن رسمی و یک لبخند کنار خط می‌ایستد اما انگار هر بار که سوت آغاز مسابقه زده می‌شود، کنترل بازی از دستش در می‌رود؛ تیمش را انگار در بازی‌های 2PS هم نمی‌تواند هدایت کند، چه برسد لیگ برتر ایران! حالا ۴ باخت در همین 7 بازی، خطی پررنگ روی اعتبارش کشیده. استقلال تیمی که روزگاری هر فصل در تعقیب جام بود، حالا دنبال یک برد ساده می‌گردد. یک برد معمولی. اما بوژوویچ هنوز حتی طعم یک برد را هم نچشیده و طعم شکست، دارد بدل به مزه‌ روزانه‌اش می‌شود.
* دروازه‌بان تنها، پشت مدافعانی با چشم‌های بسته
سیدحسین حسینی مثل دربان تنهایی شده که با دست خالی جلوی توفان ایستاده. انگار وسط خیابان ایستاده و توپ‌ها از همه‌ طرف به سمتش می‌آیند. حتی وقتی تیم حریف زورش نمی‌رسد، مدافعان استقلال با اشتباهات کودکانه‌شان، دروازه را باز می‌گذارند. فقط یک کلین‌شیت در ۷ بازی؟ این دیگر اسمش ضعف نیست، اسمش رها کردن است. قبل از آمدن بوژوویچ، استقلال در 4 بازی فقط یک گل خورده بود؛ حالا طی همین مدت، 10 گل دریافت کرده. یعنی میانگین هر بازی بیشتر از یکی!
* گل‌محمدی؛ مردی که آمد، دید، بُرد
یحیی گل‌محمدی، مربی‌ای که همیشه در سکوت لبخند می‌زند، حالا دوباره لبخندش را به رخ کشیده. فولاد تحت هدایتش موفق شد بعد از مدت‌ها استقلال را شکست دهد. اهوازی‌ها که در بازی رفت 2 بر صفر باخته بودند، این‌بار با یک گل انتقام گرفتند و با اقتدار به رده چهارم جدول رسیدند. نکته مهم‌تر اینکه بوژوویچ حالا دیگر دستش برای یحیی رو شده؛ چون در اولین تقابل با او به تساوی رسید اما حالا باخت. یک شکست که فقط 3 امتیاز نداشت، بلکه یک طناب سنگین دیگر بود بر گردن مردی که دارد در باتلاق نتایج گم می‌شود.
* استقلال در ۷ قدمی سقوط!
با این باخت استقلال روی امتیاز ۲۸ متوقف شد؛ همان عددی که حالا دارد آژیر می‌کشد. چون تا منطقه سقوط، فقط ۷ امتیاز فاصله دارد. پایین جدول، تیم‌هایی هستند که برای بقا می‌جنگند و حالا بوی خون استقلال را حس کرده‌اند. ۵ بازی بعد استقلال هم پر است از میدان‌های مین: گل‌گهر، هوادار، آلومینیوم، چادرملو و سپاهان. فقط کافی‌ است یکی از این مین‌ها منفجر شود تا استقلال چند پله سقوط کند؛ سقوطی که بوی فاجعه می‌دهد.
* رکوردی که باید فراموش شود
استقلال در این فصل از همان اول، حال و هوای عجیبی داشت. بردهای لرزان، تساوی‌های بی‌رمق و حالا هم یک رکورد تازه: ۷ بازی پیاپی بدون برد. پیش از این رکورد ۵ و ۶ بازی بدون پیروزی سابقه داشت اما حالا ۷ بازی بی‌برد سند خطر است؛ خطر واقعی.
* امید؟ شاید… فقط شاید!
با اینکه حالا همه‌ چیز سیاه است، جام حذفی می‌تواند یک حاشیه امن موقت باشد؛ جایی برای احیای روحیه، یا کش دادن به کابوس. بوژوویچ هنوز می‌تواند نجات پیدا کند اما نه با همین سبک و سیاق. شاید وقتش رسیده یک‌بار، فقط یک‌بار، خودش را در آینه رختکن نگاه کند و بپرسد: «من واقعاً سرمربی استقلالم؟»
 تا لحظه نگارش این گزارش خبر اخراج او مخابره نشده بود اما باید منتظر شنیدنش باشیم.

***
در شبی که فولاد هم شایسته پیروزی نبود
چهارمین شکست «استقلال مدل بوژوویچ و شرکا»!

عبدالله دارابی: تیم استقلال در هفته بیست و ششم لیگ برتر پذیرای فولاد خوزستان بود؛ دیداری که به خاطر نتایج ضعیف استقلال از سوی هواداران این تیم با استقبال چندانی مواجه نشد تا بدین گونه نارضایتی خود از عملکرد و جایگاه این تیم و ارکان مدیریتی و فنی را ابراز کنند.
مثل چند بازی قبل، استقلال بوژوویچ مالکیت خوبی در تصاحب توپ داشت، حتی بیشتر از فولاد ولی مثل همان چند بازی، باز هم در کسب پیروزی ناکام ماند تا این سرمربی هفتمین بازی خود را نیز در حسرت به دست آوردن ۳ امتیاز به پایان ببرد. نکته قابل توجه اینکه استقلال در حالی به فولاد خوزستان باخت که این تیم نیز برتری خاصی نسبت به میزبان نداشت تا بتوان آنها را شایسته پیروزی در این دیدار دانست و اگر نبود پنالتی پرحرف و حدیثی که بیژن حیدری، داور بازی، پس از رجوع به وار به سود این تیم اعلام کرد، آنها نیز توان بردن این استقلال نابسامان را نداشتند!
آبی‌پوشان تهرانی که روزهای بسیار بدی را در لیگ برتر سپری می‌کنند تا دقیقه ۳۶ فرصت عرض اندام خاصی به حریف خوزستانی در یک سوم دفاعی خود ندادند و در عوض خود در این بازه زمانی ۲ بار فرصت گلزنی داشتند؛ دقیقه ۱۱ روی یک حرکت خوب از جناح چپ و سانتر جلالی که با دفع بد دفاع حریف مواجه شد رامین رضاییان صاحب فرصت شد که بغل پای فنی‌اش به دیرک افقی دروازه برخورد کرد و دقیقه ۳۱ نیز مجددا سانتر جلالی روی ضربه‌ای ایستگاهی، درون شش‌قدم فولاد با ضربه سر آزادی از فراز دروازه این تیم به بیرون رفت. از دقیقه ۳۶ بازی فولاد توانست روی دروازه استقلال خطر ایجاد کند که ضربه سر بلانکو روی سانتر اعرابی بر سقف دروازه حسینی فرود آمد. دقیقه ۲+ 45 هم شوت سرآبادانی از پشت محوطه جریمه با دفع سنگربان آبی‌پوشان توام شد. این ۴ مورد مهم‌ترین اتفاقات بازی در نیمه نخست بود.
نیمه دوم تیم بوژوویچ باز هم طرح خاص و سودمندی در فاز هجومی و برای گلزنی نداشت، شاگردان این سرمربی بسان بازی‌های قبل، توپ را بخوبی تا پشت محوطه جریمه حریف می‌آوردند ولی از آنجا به بعد لنگ می‌زدند؛ فاقد برنامه درست هجومی و کم‌تعداد در هجده‌قدم فولاد! به اینها نوعی سردرگمی در تصمیم‌گیری نزد آبی‌پوشان در هجده‌قدم فولادی‌ها را نیز باید افزود مثل دقایق ۷۰ و ۷۷ بازی که در اولی همکاری کوشکی و جلالی در محوطه جریمه حریف می‌توانست سرانجام بهتری یابد اما عایدی‌ای بهتر از یک ضربه کرنر برای این تیم نداشت و در صحنه دوم نیز ماشاریپوف با ضربه‌ای عجیب و غریب و مبتدیانه توپ را به بیرون زد تا استقلال از حمله‌اش طرفی نبندد!
در این نیمه فولادی‌ها حملات بیشتری نسبت به نیمه اول روی دروازه میزبان داشتند که اشتباهات برخی بازیکنان استقلال نیز مزید بر علت شده بود؛ دقیقه ۷۰ توکلی روی کرنر ارسالی با قرار گرفتن در نقطه کور دفاعی آبی‌پوشان فرصت خوبی برای گلزنی داشت که ضربه سرش با شیرجه حسینی مهار شد، دقیقه ۷۴ نیز لو دادن توپ توسط اندونگ و تعللش در بازپس‌گیری آن، فولادی‌ها را در موقعیتی ۲ به ۲ قرار داد که شوت سلیمانی از بالای دروازه استقلال به بیرون رفت.
سرانجام سرنوشت این بازی نه‌چندان دلچسب که رنگ و بوی تساوی و نیز رضایت طرفین بدان را می‌داد دقیقه ۸۰ رقم خورد، جایی که جلالی برای دفع توپ حریف تکل زد و توپ به دستش برخورد کرد، در حالی ‌که دستش نیز حجم بدنش را بزرگ نکرده بود اما بیژن حیدری پس از بازبینی صحنه، نقطه پنالتی را نشان داد. ضربه پنالتی سرآبادانی را حسینی مهار کرد اما این بازیکن روی ریباند و در تعلل بازیکنان استقلال دروازه آبی‌پوشان را گشود تا ۳ امتیاز بازی نصیب میهمان شود. این پنالتی را می‌توان بسیار سختگیرانه دانست، حال آنکه مر قانون خلاف آن را می‌گوید. این تصمیم بیژن حیدری منجر به حساسیت بیشتر استقلالی‌ها نسبت به نحوه قضاوت‌های وی خواهد شد، چرا که قبلا نیز باشگاه استقلال طی نامه‌ای به فدراسیون فوتبال نسبت به انتخاب وی به عنوان قاضی این بازی موضع اعتراضی اتخاذ کرده بود. از طرفی وی می‌توانست در نیمه دوم بازی یک پنالتی به سود استقلال بگیرد که چنین نکرد؛ صحنه‌ای که کوجو، مهاجم این تیم، در محوطه جریمه فولاد صاحب توپ شد ولی مدافع این تیم با دست به سینه وی کوبید و باعث سرنگونی‌اش شد؛ اتفاقی که اگر در بیرون محوطه رخ داده بود قطعا خطا اعلام می‌شد ولی اینجا با اغماض داور و کمک داور ویدئویی همراه شد!
آنچه باعث انتقاد بیشتر به عملکرد ضعیف استقلال می‌شود نحوه بازی این تیم پس از دریافت گل است.
در کمال تعجب روند بازی پس از گل فولاد، به شکلی بود که گویا این تیم محتاج گلزنی است نه استقلال! با توجه به نحوه بازی آبی‌پوشان پس از دریافت گل، باید گفت اگر این بازی یک نیمه دیگر هم به طول می‌انجامید، استقلال گل‌بزن نبود!
به هر روی استقلال که تنها تیم لیگ برتری است که از هفته بیست‌ویکم به بعد نتوانسته بردی را کسب کند، این بازی خانگی‌اش را با شکست به پایان برد تا بوژوویچ هفتمین بازی بدون برد خود را با این تیم سپری کند؛ عملکردی فاجعه‌بار از تیم استقلال با هدایت این مربی مونته‌نگرویی که در این ۷ بازی فقط موفق به کسب 3 تساوی شده است! با این اوضاع و احوال نمی‌توان به تنها خشنودی احتمالی هواداران یعنی قهرمانی جام حذفی نیز امیدی داشت.

ارسال نظر
پربیننده