24/فروردين/1404
|
10:02
۲۲:۵۶
۱۴۰۴/۰۱/۲۳
شکست و حذف ناباورانه تیم‌ ملی فوتبال نوجوانان از جام ملت‌ها

اردوی بلند، رؤیای کوتاه

مهدی مرسلی: عباس چمنیان در قامت معلم همیشه آرام فوتبال پایه ایران، این بار با شاگردانش چنان زمینگیر شد که انگار نه انگار همین چند سال پیش تا دم دروازه فینال آسیا رفته بود. تیم‌ملی نوجوانان ایران در جام ملت‌های زیر ۱۷ سال آسیا نمایشی از خود ارائه داد که آدم را یاد تابلوی نقاشی فروپاشی می‌انداخت؛ یک فروپاشی آرام ولی خجالت‌آور.
اردوی تدارکاتی‌شان، آن هم با سلام و صلوات، آنقدر طولانی بود که بچه‌ها احتمالاً یادشان رفته بود قرار است به میدان جنگ بروند، نه اردوی دانش‌آموزی. بعد از این همه هزینه و دبدبه و کبکبه، تنها یک امتیاز از ۳ بازی نصیب‌مان شد؛ درست مثل کسی که با پای خودش برود توی برف و کفشش را هم جا بگذارد.
قرعه، ایران را در گروهی انداخته بود که روی کاغذ می‌شد از آن بالا رفت؛ کره شمالی، عمان و تاجیکستان. بازی اول با کره، همان قدر که نویدبخش شروع خوب بود، همان قدر هم مثل نان نصفه ماند؛ یک - یک مساوی، امید نصفه‌ و نیمه. بازی دوم؟ داستان غم‌انگیز تیمی که بلد نبود از برد دفاع کند. ۲ بار جلو افتادیم اما پایانش باخت ۳-۲ بود. دفاع‌مان، چیزی بین غربال و پنیر سوییسی بود. آدم دلش برای دروازه‌بان می‌سوخت که هی دروازه‌اش باز می‌شد و دست‌هایش کوتاه بود.
و اما سومی؛ نبرد نهایی. باید می‌بردیم تا صعود کنیم ولی انگار به جای جنگ، بچه‌ها آمده بودند برای گلاب‌گیری. دقیقه ۱۲ گل خوردیم، نصف تمرکز پرید. نیمه دوم با یک گل مساوی، کمی جان گرفتیم اما تاجیک‌ها که هیچ‌وقت در ذهن هوادار ایرانی جدی گرفته نمی‌شدند، ۲ بار دیگر توپ را توی دروازه‌مان جا دادند و کار را تمام کردند. ۳-۱، بدرود آسیا!
تنها نور کم‌سو در این تونل تاریک، ابوالفضل خلیلیان بود. گلری که اگر نبود، نتیجه احتمالاً به عدد 4 یا 5 ختم می‌شد اما مگر با یک گلر می‌شود سقف ریخته تیم را نگه داشت؟ نمی‌شود. تیمی که ساختار ندارد، مثل ساختمانی‌ است که با نسیم می‌ریزد.
فراموش نکنیم همین تیم نوجوانان، در دوره قبل با هدایت حسین عبدی به فینال رسید و نایب‌قهرمان شد. حالا با چمنیانِ قدیمی که خاطرات تلخ سال ۲۰۱۸ را هم تکرار کرده، دوباره به همان چاله افتادیم. 2 شکست، یک تساوی، 4 گل‌زده و 7 گل خورده؛ این، نه فقط حذف از آسیا بود، بلکه خداحافظی با بلیت جام‌جهانی هم بود. جامی که قرار است چند ماه دیگر در قطر برگزار شود و جایی برای ما ندارد.
و باز همان سؤال قدیمی سر جایش است: چه کسی پاسخگوی این بی‌برنامگی‌ است؟ فدراسیونی که هنوز نفهمیده در فوتبال پایه باید سرمایه‌گذاری کرد، نه فقط اردوهای تبلیغاتی راه انداخت. کادری که انگار از آینده نمی‌خواهد چیزی بداند و در گذشته جا مانده. تا کی باید قربانی تفکرات قدیمی شد؟ تا کی باید خاطره خوش نوجوانان ۲۰۱۷ را در ذهن مرور کرد و به حال امروز گریست؟
این بار، دیگر حتی امید هم در چشم این نسل نوجوان برق نمی‌زد. تیم نوجوانان ایران، شاید نه‌تنها بدترین تیم این رده، بلکه یکی از ناامیدکننده‌ترین‌های تاریخ فوتبال پایه بود؛ تیمی با کلی وعده ولی بی‌عمل. مثل شعری که وزن و قافیه دارد ولی هیچ معنایی پشتش نیست.

ارسال نظر
پربیننده