05/آبان/1404
|
00:57
پیروزی قاطع استقلال تهران با ۳ گل مقابل فجر سپاسی در شیراز

سلام آبی به صدر

بهراد رشوند: گاهی یک مسابقه، چیزی فراتر از ۳ امتیاز است؛ تصویری است از تیمی که آرام‌آرام شکل می‌گیرد، هویت پیدا می‌کند و گام‌هایش را روی زمین محکم‌تر از قبل می‌گذارد. استقلال در شیراز، نه‌تنها برنده شد، بلکه نشان داد در حال تبدیل شدن به تیمی است که برای قهرمانی حرف دارد. پیروزی مقتدرانه ۳ گله مقابل فجر شهید سپاسی آن هم در ورزشگاه اختصاصی پارس شیراز، از آن بردهایی بود که فراتر از نتیجه‌اش معنا دارد: خروج کامل از بحران، صلابت، بلوغ تاکتیکی، انگیزه و مهم‌تر از همه اعتماد به نفس.
فضای ورزشگاه پارس، جایی که هوای گرم جنوب با هیجان سکوها ترکیب شده بود، میزبان دیداری شد که از همان دقیقه نخست رنگ جدیت داشت. فجر شهید سپاسی، تیمی که با وجود کمبود منابع و مشکلات مدیریتی، این فصل با شجاعت و نظم خودش را در لیگ برتر نگه داشته، امیدوار بود بتواند استقلال را در زمین خود متوقف کند. نتایج خوب این فصل و پیروزی هفته قبل، روحیه تیم پیروز قربانی را بالا برده بود اما این بار حریف، تیمی بود که با پوست و استخوان به دنبال صدر بود.
ریکاردو ساپینتو برگ برنده‌اش را رو کرد: ثبات ترکیب؛ همان چیزی که ماه‌ها استقلال دنبالش می‌گشت. بدون تغییر حتی یک بازیکن ۱۱ نفر اصلی ۲ بازی اخیر، او پیام داد تیمش به ریتم مناسب رسیده. این «تغییر ندادن»، خودش یک تصمیم بزرگ است. جایی که بسیاری از مربیان برای فرار از فشار، دست به جابه‌جایی‌های نمایشی می‌زنند، ساپینتو انتخاب کرد اعتماد کند و تیمش این اعتماد را به بهترین وجه پاسخ داد.
بازی، با حمله شروع شد. حرکات پی‌درپی کوشکی از سمت چپ و آسانی از جناح راست، نشانه‌ای بود از برنامه استقلال: حمله از کناره‌ها، ورود عمقی مهاجم دوم و فشار روی نقطه ضعف دفاع فجر. در همان لحظات ابتدایی، ارسال زمینی کوشکی استقلال را به گل نزدیک کرد اما غلام‌زاده با خروج دقیق تیمش را نجات داد. این فقط یک هشدار بود؛ نه پایان ماجرا.
فجر هم بیکار نبود. تیم قربانی، در لحظاتی با دقت پاس‌های کوتاه به محوطه نزدیک شد و سانتر مرادی برای شروین بزرگ آنقدر خطرناک بود که سکوت رعب‌آور چند ثانیه‌ای روی سکوی هواداران استقلال نشست اما همین‌ جا تفاوت‌ خودش را نشان داد: استقلال وقتی زیر فشار قرار می‌گیرد، ترس ندارد. حبیب فرعباسی که روزهای اول فصل را صبورانه‌ روی نیمکت گذرانده بود، با واکنش‌های به‌موقع نشان داد اکنون آماده چیزی فراتر از رقابت داخلی است و نیم‌نگاهی به دعوت شدن به تیم ‌ملی هم دارد.
اما نقطه تغییر بازی، همان جایی بود که فوتبال ایران همیشه پر از حرف درباره‌اش بوده: ضربه ایستگاهی ذهنی. خطایی در محوطه، تصمیم سریع داور و توپ روی نقطه پنالتی. یاسر آسانی، بدون مکث، بدون نمایش اضافه، توپ را کوبید جایی که گلر نمی‌رسید. این گل، فقط یک گل نبود؛ مهر تأییدی بود بر نقش رهبری آسانی در زمین. او نه فقط پنالتی را گل کرد، بلکه ریتم بازی را نیز در اختیار داشت.
۳ دقیقه بعد، صحنه‌ تکرار شد؛ این بار با پای کوشکی. توپ به دست مدافع برخورد کرد و پنالتی دوم اعلام شد. این‌ بار نوبت سعید سحرخیزان بود. مهاجمی که آرام‌آرام در حال تبدیل شدن به یکی از چهره‌های مهم استقلال است. ضربه‌اش، بدون توجه به تشخیص گلر، آرام و مطمئن به تور بوسه زد. استقلال ۲ گل جلو افتاده بود اما توپ، همچنان در کنترل آبی‌ها می‌چرخید.
نیمه دوم، شاید لحظه‌ای که همه از جا بلند شدند، همان زمان بود که باید گل سوم زده می‌شد اما نشد. سحرخیزان از دروازه‌بان گذشت، دروازه خالی بود، توپ را نگاه کرد، فرصت داشت اما ضربه‌اش جایی رفت که هیچ‌ کس انتظارش را نداشت: کنار دروازه. گاهی فوتبال، همین است؛ جایی که لحظه‌ای ساده، سخت‌ترین می‌شود. او سرش را پایین انداخت و به عقب برگشت اما ساپینتو با کف زدن طولانی‌مدتش نشان داد ایمان هنوز سر جایش است.
این پایان کار نبود. دقیقه ۸۸ رسید؛ همان دقیقه که فجر تصور می‌کرد بازی با همین نتیجه تمام می‌شود. توپ برگشتی روی گوشه محوطه افتاد و حسین گودرزی با شوتی که بیشتر شبیه ضربه به دروازه خالی از فاصله نیم‌متری بود تا شلیک از پشت محوطه، توپ را مثل صاعقه به تور سنجاق کرد. این گل، گل بیانیه بود. گل قدرت بود. گل «ما برای صدر آمده‌ایم».
سوت پایان‌ زده شد و جدول لیگ شکل تازه‌ای گرفت. استقلال با ۱۳ امتیاز در صدر ایستاد. نه به لطف نتایج دیگران، بلکه با نمایشی که شایسته صدرنشینی بود. فجر شهید سپاسی، با تمام تلاشش، فهمید تجربه و نظم در این سطح، چیزی نیست که بشود در یکی دو هفته ساخت.
استقلال حالا یک تیم است. تیمی که «می‌داند از کجا حمله کند، کی فشار بیاورد، کی بازی را آرام کند و مهم‌تر از همه، لبخند اطمینان سرمربی‌اش را روی نیمکت دارد».
چیزی که این بازی به لیگ گفت، واضح بود: مسیر قهرمانی، از شیراز گذشت و استقلال، این جاده را خوب بلد است.

وداع با کاپیتان پیشین استقلال و مرد سال فوتبال ایران
اکبر کارگرجم درگذشت

اکبر کارگرجم، مدافع درخشان استقلال معروف به «سیم خاردار» در دهه‌های ۴۰ و ۵۰، کاپیتان این تیم و یکی‌ از اسطوره‌های این باشگاه، غروب دیروز در ۸۱ سالگی درگذشت.
کارگرجم که از چهره‌های تاریخی ۸۰ ساله استقلال به شمار می‌رود، در هفته‌های گذشته در بیمارستان جم بستری بود اما متاسفانه مبارزه او با بیماری و تلاش پزشکان برای نجات وی در نهایت به جایی نرسید.
او متولد ۱۳۲۳ بود و به جز استقلال، در باشگاه راه‌آهن نیز سابقه بازی دارد. او یکی از بهترین مدافعان مرکزی فوتبال ایران در دوره خود محسوب می‌شد و در جام تخت جمشید بازوبند کاپیتانی آبی‌پوشان را بر بازو می‌بست. 
کارگرجم ۲ قهرمانی و یک نایب‌قهرمانی در لیگ تخت جمشید دارد و به عنوان مدافع آخر، خط دفاع استقلال را هدایت می‌کرد. ستاره اسبق فوتبال ایران سال ۱۳۵۲ به عنوان مرد سال فوتبال ایران معرفی شد. مرحوم کارگرجم ۳۰ بازی ملی انجام داد و یک گل با پیراهن تیم ‌ملی فوتبال ایران به ثمر رساند. وی با استقلال قهرمان جام باشگاه‌های آسیا (۱۹۷۰) و با تیم‌ملی فوتبال ایران قهرمان جام ملت‌های آسیا (۱۹۷۴) شد.

ارسال نظر
پربیننده