
طاها سهرابپور: کمتر پروندهای مانند پرونده نیکا شاکرمی این اندازه حاشیه و ماجرا دارد. یک هفته پس از آنکه تصویری از نسرین، مادر نیکا از آلمان منتشر و آشکار شد او به شکل غیرقانونی از طریق مرز کردستان از کشور خارج شده، حالا خاله او در یک استوری جدید از ابعاد جدیدتری از رفتار مادر او با این دختر 16 ساله پرده برمیدارد.
آتش شاکرمی نوشته است نیکا تمام عمر از مادرش شلاق خورده. مادر نیکا در شکنجه نیکا از ابزارهایی مانند کابل و شلنگ استفاده میکرده و برای ساعات طولانی او را در دستشویی زندانی میکرده است. این اعترافات جدید نیست اما به این شدت نبوده است.
* یک زندگی ازهمپاشیده
جسد نیکا شاکرمی، ۳۰ شهریور ۱۴۰1، در حیاط یک ساختمان نیمهکاره در محله امیراکرم تهران پیدا شد. بررسی پزشکی قانونی نشان داد مرگ دردناک او ناشی از سقوط از ارتفاع بوده، با شکستگیهای متعدد در سر، لگن و اندامها؛ بدون آثار گلوله یا خشونت مستقیم. خانواده او ابتدا سعی کردند مرگ او را با ناآرامیها و آشوبهای آن روزهای تهران مرتبط کنند اما شواهدی مانند قرار داشتن گوشی در حالت هواپیما، فیلترهای سیگار و محتوای استخراجشده از گوشی، فرضیه خودکشی را تقویت کرد. در گیرودار مقصریابی مرگ نیکا، روایت خانواده او درباره نحوه زندگی او و بویژه رفتار وحشیانه مادرش برملا شد. مادر او تهران زندگی نمیکرد و نیکا مجبور شده بود برای شرکت در کلاس نقاشی در خانه خالهاش باشد اما خاله او هم مسؤولیت سرپرستی و تربیت او را به صورت کامل نپذیرفته بود و در یک لجبازی آشکار با خواهرش، سعی کرده بود او را به شکلی از سر خود وا کند. اندکاندک با اخباری که آیدا خواهر نیکا منتشر کرد، معلوم شد نیکا پیش از شهریور 1401 نیز تمایلاتی برای خودکشی داشته است؛ تمایلاتی که دوستان و حتی خانواده او نیز از آن مطلع بودند؛ از جمله پیامک آخر مادرش به او در شب حادثه: «زندگی خودتو تباه نکن. آتش تو این موقع تو رو از خونه بیرون کرد که اتفاقی برات بیفته!»
* سوژه جذاب بیبیسی
۱۰ اردیبهشتماه 1403، بیبیسی جهانی در گزارشی ادعا کرد نیکا کشته شده و حتی پیش از مرگ، مورد تجاوز قرار گرفته. این گزارش به دلیل آنکه درباره یک موضوع داخلی ایران بود، به سرعت از سوی گروههای مختلف اپوزیسیون خارجنشین بازتاب یافت اما به دلیل اشکالات متعدد از جمله گمنام بودن ۲ نفر از نویسندگان و ارتباط نفر سوم با عفو بینالملل که گزارشات مغرضانهای علیه حقوق بشر در ایران منتشر میکند و همچنین استفاده از تصاویر ساختهشده به جای اسناد واقعی و همچنین عدم تطابق اطلاعاتی مانند پیدا شدن جنازه نیکا با اطلاعات اولیه مورد انتقاد شدید پژوهشگران رسانه قرار گرفت. ضمن آنکه این گزارش با گزارش سیانان نیز اختلافات آشکاری داشت. با این همه، انتشار این گزارش، مجدداً سوژهای فراهم کرد تا افشاگریهای خاله و مادر نیکا علیه یکدیگر مجدداً داغ شود. آتش، خاله نیکا در شب حادثه، نیکا را به خانه راه نداده بود و نسرین، مادر نیکا نیز از مدتها پیش مسؤولیت نیکا را کنار گذاشته بود.
* نیکا مثل دیگر کشتهسازیها
۳ سال پس از التهابات خسارتبار 1401 که ثبات و امنیت کشور در برخی استانها را به عقب انداخت، وضعیت عادی زندگی مردم را مختل و پروژه هنگفتی برای حمله ضدانقلاب به ایران فراهم کرد، آشکار شده است بسیاری از این کشتهسازیها با هدف انتقامگیریهای شخصی یا تجاری یا کمک به برنامههای سیاسی معارضان جمهوری اسلامی ایران بوده است. مانند ماجرای آرمیتا عباسی که سوژه یک پرونده مفصل سیانان در حمله به ایران شد و ادعاهایی مبنی بر تجاوز جنسی به او بارها و بارها در رسانههای غرب بازتاب یافت تا انگاره زنستیزی و سرکوب جنسیتی نظام جمهوری اسلامی ایران تثبیت شود اما تصویر خندان او پس از آزادی از زندان به هیچ عنوان تطابقی با ادعاهای مطرحشده نداشت. او مرداد 1403 از ایران خارج شد و در ویدئویی ادعا کرد در همه روزهای پس از آزادی، به دلیل توقیف مدارکش، امکان هیچ فعالیتی نداشته است اما بررسی اینستاگرام او نشان داد اتفاقاً پس از آزادی، به یک سوژه تجاری تبدیل شده و اقلام و لوازم آرایشی تبلیغ میکرده!
* هیزمهای آتشی که سرد شد
یا سارینا اسماعیلزاده، دختر یوتیوبری که او هم در پایان شهریور 1401 با پرش از پشتبام منزلشان در کرج خودکشی کرد و به دروغ ادعا شد با ضربات باتوم به قتل رسیده است! بیبیسی فارسی، اینترنشنال و رادیو فردا، از فرصت مرگ این دختر برای تشدید حملات روانی - رسانهای به ذهن ایرانیان حداکثر استفاده را کردند تا اثبات کنند ماجرا چیزی فراتر از مهسا امینی و گشت ارشاد است.
سارینا سابقه خودکشی داشت و خانواده او نیز نجیبانه پذیرفته بودند دخترشان از دنیا رفته اما رسانههای معارض در پی آن بودند برای برنامه کلی خود نامها و قربانیهای جدیدی پیدا کنند. همچنین است ماجرای حدیث نجفی و ویدئویی از مو بستن او مقابل دوربین که به سرعت فراگیر شد اما متعلق به او نبود.
رسیدن مادر نیکا شاکرمی به خاک آلمان، شاید آخرین برگ پرونده ناراحتکننده نیکا باشد. افشاگریهای خاله نیکا همچنان ادامه خواهد داشت اما کمتر کسی است که دیگر تماشاگر دعواهای خاله و مادر او باشد. تصویر نیکا حالا به یک مهره بیچاره تبدیل شده که قربانی اختلافات نزدیکان خود شد و مرگ سخت و تلخی را تجربه کرد اما ۳ سال پیش در همین روزها، نسرین و آتش شاکرمی، مدافعان دختری بودند که القا میکردند در یک میدان سیاسی کشته شده.