20/آبان/1404
|
01:15
جدول لیگ برتر در فاصله ۲ فیفادی زیر و رو شد

سقوط تا صعود

مهدی مرسلی: شروع ماجرا ساده بود؛ ۲۰ روز تعطیلی مثل همیشه، چند بازی ملی، کمی حواس‌پرتی و بازگشت دوباره به لیگ اما چیزی که در این فاصله رقم خورد، نه شبیه یک وقفه معمول که بیشتر شبیه تعویض کامل چهره لیگ بود. همان جدول آشنا که هر هفته با نظم آهنگین بالا و پایین می‌شد، در فاصله بین فیفادی اکتبر تا فیفادی نوامبر چرخ خورد، واژگون شد و تعریفی تازه از «رقابت نزدیک» ساخت. 
یک تیم که چند هفته پیش بالای جدول بود، ناگهان خودش را پایین و گرفتار دید و تیمی که حتی در خیال هم در صدر تصور نمی‌شد، بر قله ایستاد. فصل هنوز به نیمه نرسیده اما انگار نخستین هشدار جدی صادر شده: این لیگ نه قابل پیش‌بینی است، نه به تجربه و نام بزرگ احترام می‌گذارد.
این ۳ هفته، ۳ گام پشت سر هم نبود؛ یک مسیر کوتاه ولی با زاویه‌های عجیب بود. شکل امتیازگیری تیم‌ها نشان داد چطور دوندگی، نظم فکری و مدیریت شرایط، مهم‌تر از آن چیزی است که روی کاغذ یا اسم بازیکنان ثبت شده. وقتی لیگ دوباره استارت خورد، جریان مسابقات چیزی شبیه توفان کوتاه‌مدت به نظر رسید؛ توفانی که هم صدر را عوض کرد، هم نگرانی را بین نیمکت‌ها پخش.
در بالای جدول، ۲ تصویر کاملاً متضاد شکل گرفت. سمت اول، سقوط تیمی که تا همین چند هفته پیش نه‌تنها مدعی بود، بلکه نمایی مطمئن از انسجام تاکتیکی ارائه می‌کرد. گل‌گهر فصل را امیدوارانه شروع کرده بود و به نظر می‌رسید مجموعه‌ای آماده برای ادامه مسیر دارد اما تعطیلی اول مثل وقفه‌ای شد که ریتم تیم را از بین برد. پس از بازگشت، هیچ چیز مثل قبل نبود. کمی کم‌دقتی، چند اشتباه ساده، کاهش باور و نتیجه نهایی: از 9 امتیاز ممکن تنها یک امتیاز! همین کافی بود تا جدول بی‌رحمی کند. تیمی که تا هفته هفتم صدرنشین بود، بعد از ۳ بازی به جایگاهی رسید که نامش با آن غریبه بود: رتبه نهم.
در سوی دیگر داستان، چادرملو برعکس همان مسیری را رفت که گل‌گهر طی کرده بود. تیمی که در سکوت، با حوصله و بدون حاشیه وارد فصل شده بود، ناگهان شبیه تیمی با نقشه روشن و هدف واضح ظاهر شد. ۳ پیروزی پی در پی، نه محصول اتفاق بود، نه خوش‌شانسی؛ ترکیبی از زمان‌بندی، تمرکز و اجرای دقیق. آنها نشان دادند چطور می‌توان با ظاهر آرام، یک‌باره در جایگاهی قرار گرفت که پیش از شروع فصل، حتی در تحلیل‌های روی کاغذ هم کمتر کسی برای‌شان تصور می‌کرد. 10 پله صعود نه یک تغییر کوچک، که یک پیام مستقیم دارد: این لیگ آماده است تا هر تیمی را که به موقع خودش را جمع کند بالا بیاورد.
در این مسیر، پرسپولیس، استقلال و سپاهان نیز نقش خود را داشتند. چادرملو در 3 هفته 9 امتیاز کامل گرفت و بهترین تیم این فاصله بود اما پرسپولیس با 7 امتیاز، تنها تیمی بود که سایه‌اش را تا نزدیک صدر کشاند. این تیم میان ۲ مقطع متفاوت هدایت شد؛ ۴ امتیاز با وحید هاشمیان و ۳ امتیاز با اوسمار ویرا. شاید این عددها ساده به نظر برسد اما پیام پشت آنها روشن است: تیمی که حتی در نوسان نیمکت، ساختار و هویت دارد، دیر یا زود خودش را به جمع مدعیان می‌رساند.
استقلال و سپاهان هم در این بخش داستان حضور داشتند. هر ۲ تیم 100 درصد امتیازات ۲ مسابقه خود را گرفتند اما بازی مستقیم‌شان به تعویق افتاد؛ به همین دلیل به جای 9 امتیاز، با 6 امتیاز از این دوره عبور کردند. اگر آن مسابقه برگزار شده بود، شاید اکنون شکل صدر فرق می‌کرد، شاید نه اما همین «اگر» خودش نشانه مهمی است: فصل هنوز ظرفیت تغییر دارد.
در میان تیم‌هایی که عقب رفتند، ۴ نام به شکلی دردناک در کانون توجه قرار گرفتند: گل‌گهر، آلومینیوم، استقلال خوزستان و پیکان. این ۴ تیم تنها یک امتیاز گرفتند و با ۲ شکست سنگین، از مسیر رقابت خارج شدند. سقوط ۸ پله‌ای گل‌گهر و افت آلومینیوم از رده دوم به دهم، نشانه‌ای است از اینکه فاصله بین مدعی تا بحران در این فصل کوتاه‌تر از همیشه است. استقلال خوزستان و پیکان هم با مشکلات مشابه روبه‌رو شدند؛ نه از جنس تاکتیک، بلکه بیشتر از جنس تمرکز و ریتم.
وقتی جدول تازه روی صفحه ظاهر شد، تصویر نهایی چیزی شبیه یک پازل دوباره چیده شده بود. صدر، میانه جدول و پایین، همگی جابه‌جا شده بودند. حالا برای ورود به ماه‌های حساس‌تر، هر تیم می‌داند حتی یک هفته افت می‌تواند یک فصل را به‌ هم بریزد. فاصله‌ها کم است، تفاوت‌ها ناچیز و رقابت، از همیشه سنگین‌تر.
پیام این ۳ هفته برای همه روشن بود: در این فصل، نه نام‌ها تضمین‌کننده‌اند، نه گذشته‌.
هر تیمی در زمان درست بیدار باشد، بالا می‌رود و هر تیمی که حتی لحظه‌ای عقب بنشیند، سقوط می‌کند.

ارسال نظر
پربیننده