مهدی تقوی: گاهی در فوتبال، بعضی نامها نقششان را عوض نمیکنند؛ فقط لباسشان تغییر میکند. سالها درون دروازه میایستاد و باشگاههای بزرگ، مهاجمان سرشناس و صحنههای حساس را با تمرکز عجیبش از کار میانداخت. حالا اما بیرون از زمین ایستاده، کنار خط، با آرامشی تقریباً همانقدر عجیب و دوباره همان کاری را انجام میدهد که همیشه بلد بود: سد ساختن. تیمهای مدعی یکییکی میآیند، با فرم خوب یا ادعای بزرگ و رحمتـی دوباره راهشان را میبندد.
تراکتور پیش از سفر به خرمآباد تیمی بود در اوج. ۱۲ گل زده در ۴ مسابقه، 3 پیروزی و یک تساوی و اعتماد به نفس تیمی که فکر میکرد مسیر رسیدن به رتبههای بالا برایش هموار شده. آنها حتی در لیگ نخبگان قاره کهن هم خودشان را شبیه یک تیم جدی معرفی کرده بودند اما مثل هر داستانی که اوج دارد، گاهی یک توقف ناگهانی همه چیز را دوباره تعریف میکند. این بار آن توقف، تیم سیدمهدی رحمتی بود؛ تیمی که با انرژی، نظم و بیهراس از نام حریف وارد زمین شد و با اینکه یک بر صفر عقب افتاد، برگشت و مسابقه را برد.
داستان رحمتی کنار خط با روزهای حضورش در دروازه چندان فرق ندارد. همان روحیه مبارزه، همان نگاه مستقیم به بحران، همان ذهنیت که بازی در لحظه تعیین میشود نه روی کاغذ. او در سالهای اخیر روی نیمکت چند تیم مختلف نشسته؛ از شهرخودرو، آلومینیوم و نساجی تا هوادار، شمسآذر و حالا خیبر اما یک ویژگی در همه این تجربیات تکرار شده: تیمهای او مقابل بزرگان عقب نمینشینند. حتی اگر ابزارشان کمتر باشد، حتی اگر از نظر نام و امکانات در سطح پایینتری قرار بگیرند.
پیروزی برابر تراکتور، تنها نقطه مسیر رحمتی نیست. ۲۰ روز قبل همین مربی، پرسپولیس را شکست داد. قبل از آن گلگهر را متوقف کرد. فصل گذشته با شمسآذر در ورزشگاه آزادی استقلال را شکست داد. مقابل سپاهان به تساوی رسید و برابر تیمهای بزرگ امتیازهایی گرفت که جریان جدول را تغییر داد. تصویر واضح است: رحمتی با تیمهای مختلف، در دورهای کمتر از یک سال، تقریبا تمام مدعیان قهرمانی را یا شکست داده یا دچار مکث کرده.
در قزوین فکر میکردند آن پیروزی برابر پرسپولیس شاید نتیجه یک روز خوب باشد اما این اتفاق تکرار شد؛ این بار در خرمآباد، این بار با مجموعهای متفاوت. تیمش مقابل پرسپولیس به شکلی بازی کرد که انگار تمام هفته فقط برای 90 دقیقه فکر کرده: نبرد، تمرکز و اطمینان. همان دستورالعملی که سالها خودش درون دروازه اجرا میکرد.
در بازی برابر تراکتور، واکنش تیم پس از عقب افتادن مهمترین نشانه بود. تیمهایی که به صورت موقت خوب هستند، وقتی گل میخورند فرومیریزند. تیمهایی که شخصیت دارند، پاسخ میدهند. خیبر پاسخ داد. این همان چیزی است که رحمتی به آن باور دارد؛ نتیجه را باید گرفت، حتی اگر بازی زیبا نباشد.
جالبتر اینکه در بسیاری از این مسابقات، طرف مقابل تیمی بوده که بازیکنان گرانقیمت، ساختار تاکتیکی آماده و فشار هواداری پشتش بوده اما رحمتی هر بار مسابقه را به سطحی برده که زمین تصمیم بگیرد، نه نامها. از درون دروازه تا کنار خط، او همیشه در این یک موضوع مشترک بوده: باور به کنترل صحنه.
حالا یک دوئل دیگر در راه است. بازی هفته چهاردهم برابر استقلال. تیمی که هم او را میشناسد و هم خوب میداند هیچ مسابقهای با او آسان نیست. آخرین بار که برابر استقلال در لیگ بازی کرد، پیروز شد. این بار دوباره فرصت دارد نشان بدهد آن برد اتفاقی نبوده.
رحمتی شاید هنوز در ابتدای مسیر مربیگری باشد اما چیزی که ساخته، همان چیزی است که مدعیان را نگران میکند: تیمی که میجنگد، عقب نمینشیند و هرگز تسلیم نتیجههای قبل نمیشود.
رحمتی دوباره مدعیان را متوقف کرد
سد خلاف جریان
ارسال نظر
پربیننده