26/آذر/1404
|
23:37
گزارش «وطن امروز» به بهانه تأکیدات اخیر رهبر انقلاب درباره ضرورت تبیین هنرمندانه مفاهیم دفاع مقدس

ساحت هنر باید مردمی شود

میلاد جلیل‌زاده: «شما در توضیح برنامه‌های این بزرگداشت مطالب خوبی را بیان کردید که تاثیرات مورد توقع‌تان از این کار بود؛ منتها این خواسته‌های شماست. اینها باید تحقق پیدا کند؛ فکری برای این بکنید. یعنی آن کتاب باید خواننده داشته باشد، آن فیلم باید بیننده داشته باشد و این مستلزم یک تلاش دوم است. چنانچه کار را هنرمندانه انجام ندهید یا پیگیری نکنید یا زوایای مختلف کار را ملاحظه نکنید، این تلاشی که بخوبی و بجا انجام گرفته، به نتایج خودش نخواهد رسید.‌ من می‌خواهم عرض کنم فکر کردن به یک کار خوب و برنامه‌ریزی برای آن، نیمی از آن کار است. نیمه دوم که مهم‌تر است، پیگیری و دنباله‌گیری و عمل کردن به آن کار است». اینها جملات ابتدایی از بیانات رهبر معظم انقلاب است که سه‌شنبه 25 آذرماه سال ۱۴۰۴ در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت ۵۵۸۰ شهید استان البرز بیان شد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به صحبت‌هایی که 2 نفر از مسؤولان برگزاری این کنگره پیش از فرمایشات ایشان داشتند، به شکل تلویحی مساله را فراتر از رویدادی که درباره استان البرز و شهر کرج در حال برگزاری است، به کلیات وضع مدیریت فرهنگی کشور در شرایط حال حاضر تعمیم دادند و در همین راستا توصیه‌هایی که تبیین‌کننده بایستگی‌های طی کردن این مسیر و رفع کاستی‌های فعلی بود ارائه شد. ایشان در ادامه افزودند: «نکته‌ای که در اینجا وجود دارد، برگزاری این بزرگداشت‌هاست. این بزرگداشت‌ها را ما برای چه انجام می‌دهیم؟ ما وقتی عمده شهدای جنگ تحمیلی و این جنگ اخیر را بررسی می‌کنیم، انگیزه‌هایی در اینها وجود داشته که آنها را به میدان خطر کشانده است و احیاناً جان آنها را گرفته. دیگرانی هم بودند که همین انگیزه‌ها را داشتند و بحمدالله با عافیت و سلامت برگشتند. این انگیزه‌ها چیست؟ چرا یک جوان از زندگی راحت، از بودن در کنار پدر و مادر و آسان بودن درس و بحث و کار و آرزو و شغل و همه چیز صرف‌نظر می‌کند و می‌رود در سختی‌های جنگ خودش را درگیر می‌کند؟ اگر این حرکت عظیم را صرفاً به احساسات تقلیل بدهیم، ظلم کرده‌ایم. چیزهای دیگری وجود دارد. آن چیزها را پیدا کنید و بشمارید. یکی از آنها شوق به لقاءالله است. ما در بین این جوان‌ها می‌یابیم کسانی را که به معنای واقعی کلمه شائق به لقاء الی‌الله بودند. یعنی همان که امام اشاره کردند به بزرگان اهل معرفت و سلوک و گفتند یک عمر عبادت کردید، قبول باشد اما بروید وصیت‌نامه این جوان را هم مطالعه کنید. این جوان، راه ۷۰ ساله و ۸۰ ساله را در چند ماه یا چند روز طی کرده است. این مساله شوق الی‌الله و احساس تکلیف دینی را باید در جوان‌ها به وجود آورد». 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یک انگیزه دیگر که در سوق پیدا کردن آن جوان‌ها به سمت جهاد و مقاومت موثر بوده، حس میهن‌دوستی و دفاع از کیان ملی را مطرح کرده و فرمودند: «مساله حس مقابله با دشمن، احساس مهمی است. وقتی جوان از حد بچگی و نوجوانی خارج می‌شود و به درک و شعور جوانی می‌رسد، احساس می‌کند یک تکلیفی در قبال کشور دارد که باید آن را انجام بدهد. کسانی مترصد هستند که خانه و کشور او و داشته‌های فرهنگی و مدنی و میراث‌های ماندگار او را بستانند. آن جوان می‌خواهد در مقابل آنها بایستد و از این قبیل...». رهبر انقلاب در ادامه افزودند: «شاید انسان بتواند ۱۰ انگیزه مهم برای حرکت این جوان‌ها بشمارد. ما اینها را باید منتقل کنیم به نسل بعد. شما نباید بگذارید که این انگیزه‌ها خاموش شود و باید به نسل بعد منتقل شود».
تا همین جای کار مشخص است که بیانات رهبر معظم انقلاب بیشتر از آنکه جنبه توصیفی صرف داشته باشد، جنبه تجویزی دارد. یعنی ایشان بایدها را برمی‌شمارند و از کاستی‌هایی که هم‌اکنون به چشم می‌آیند، سخن گفته‌اند. 
ایشان در ادامه به طور مشخص‌تر اشاره می‌کنند که مخاطب این بایدها چه کسانی هستند و ضعف‌ها و کاستی‌ها از کدام ناحیه رخ داده است: «رفتاری که انسان از بعضی دستگاه‌های فرهنگی مسؤول و کسانی که باید به فکر این چیزها باشند می‌بیند، این را نشان نمی‌دهد. این را نمی‌بینیم که این مفاهیم والا در حال انتقال به نسل جدید باشند». ایشان در ادامه می‌افزایند: «جوان‌های ما، جوان‌های خوبی هستند. این وسایل (تبلیغاتی) که امروز هست، در دوره جنگ تحمیلی اول انقلاب نبود. این دستگاه‌های بسیار پیشرفته‌ای که برای انتقال مطالب و مفاهیم و محتوا به ذهن‌های طرف مقابل و تحت تاثیر قرار دادن آنها امروز در کار هستند، هیچ‌کدام آن روز نبودند. جوان ما امروز در مقابل اینهاست که دارد مقاومت می‌کند. آن کسی که اهل نماز و نماز شب و نافله و هیات و سینه‌زنی است، در مقابل یک چنین موج عظیمی دارد هویت دینی خودش را نگه می‌دارد و تقویت می‌کند. این خیلی با ارزش است و قدر آن را باید دانست. ما باید برنامه‌مان این باشد که ارزش‌هایی که این شهادت‌ها را آفرید، به نسل بعد منتقل کنیم تا بتوانند کشور را پیش ببرند». رهبر معظم انقلاب سپس اشاره می‌کنند که «خوشبختانه ما به رغم سختی‌ها و تنگدستی‌ها و مشکلاتی که وجود دارد، نقاط مثبت فراوانی در کشور داریم و آمادگی‌های زیادی را انسان برای حرکت در جهت انقلاب و اسلام در کشور مشاهده می‌کند. امیدواریم که ان‌شاءالله این تقویت بشود».
چنانکه مشخص است، فرمایشات رهبر انقلاب تکلیف‌هایی را برای مسؤولان فرهنگی کشور معین می‌کند که در 2 دسته کلی قابل تقسیم‌بندی است. دسته اول ‌شناختی و ادراکی هستند و دسته دوم عملیاتی. تکالیف و ضرورت‌های نرم‌افزاری عبارتند از شناخت انگیزه‌های مقاومت از قبیل هویت دینی، میهن‌دوستی و دشمن‌شناسی که برای القا و انتقال آنها لازم است لحن بیان و زاویه دید آثار هنری و تبلیغی و طبیعی و آموزشی، مردمی شوند و از حالت کارهای سفارشی که بیلان‌های اداری را پر می‌کنند بیرون بیایند. دسته‌بندی دوم تکالیف و ضرورت‌ها که عملیاتی و اجرایی هستند و می‌توان عنوان سخت‌افزاری را به آنها داد، متوجه نحوه تولید و عرضه این محصولات است. اینکه فرم بیان آثار، چه هنری و چه آموزشی و چه سرگرمی‌های آموزنده، در بهترین شکل خودش ارائه شود و اینکه طبعاً برای یافتن بهترین فرم از افراد متخصص و شایسته استفاده شود، بخشی از کار است و بخش دیگر به توزیع آنها و حداکثری کردن مخاطبان‌شان برمی‌گردد. در این زمینه آگاهی از بسترهای جدید رسانه‌ای و استفاده بهینه از آنها هم باید مورد توجه قرار گیرد. در ادامه به طرح پیشنهاداتی بر اساس همین 2 محور کلی و بحث‌هایی که در زیر شاخه آن وجود دارند، پرداخته شده است.
* نرم‌افزارهای ‌شناختی و ادراکی
چنانکه هدف‌گذاری مدیران فرهنگی کشور برقراری ارتباط بین توده مردم با آرمان‌های مقاومت یا به تعبیر دقیق‌تر انتقال این مفاهیم به نسل‌های جدیدتر باشد، طبیعتاً لازم است که ابتدا مشخص شود این مفاهیم چه چیزهایی بودند و قهرمان‌هایی که در نسل‌های قبل یا دوران متأخر تا پای بذل جان از این ارزش‌ها دفاع کردند، چه انگیزه‌هایی داشتند. شناخت این مسائل مربوط به مرحله قبل از انتخاب راوی‌های مناسب و متخصصان زبده و خلاق و مسلط به فرم و سپس توزیغ مناسب آثار است. بنابراین ابتدا باید بدانیم که باید چه بخواهیم. طی سال‌های اخیر تولید محتواهای مرتبط با دفاع‌ مقدس هر روز بیشتر از گذشته در حال فاصله گرفتن از مردم معمولی جامعه و رفتن به سمت مشاهیر جنگ و فرماندهان بزرگ و صاحب‌منصبان نامی بوده است. وضعیت در جایی ایرادات خود را بیشتر نشان می‌دهد که دقت کنیم حتی تصویر این شخصیت‌ها هم نه به مثابه یک شخصیت انسانی قابل درک، بلکه غالباً به عنوان «فرمانده» نمایش داده می‌شود. در کمتر وردی از این آثار می‌توان شخصیت این افراد را در دورانی که هنوز فرمانده بلند‌مرتبه نشده‌اند دید و به این شکل طبیعی است که نتوانیم انگیزه‌های آنها برای حضور در این جهاد را لمس کنیم. در حوزه کتاب این را کمتر می‌شود مشاهده کرد؛ چه اینکه هنوز بخشی از کتاب‌ها به روایت زندگی بعضی شهدا یا خانواده‌های آنها می‌پردازند که دارای جایگاه و درجه نظامی ویژه‌ای نبودند اما حوزه سینما بسیار از مردمی بودن فاصله گرفته و به پرتره‌نگاری‌های فاقد شخصیت‌پردازی از سرداران شهید روی آورده است. در حوزه موسیقی هم وضعیتی شبیه به سینما یا به مراتب بغرنج‌تر از آن دیده می‌شود و قهرمان‌سازی از مردم معمولی را به ندرت می‌توان دید یا حتی نمی‌توان یافت. پر واضح است که برای ارتباط با مردم و ایجاد همذات‌پنداری در آنها لازم است شخصیت‌هایی شبیه به خودشان را در آثار هنری بیابند و در تبلیغات دوران جنگ ۸ ساله به واقع چنین بود. در آن دوران درجه نظامی فقط یک سلسله‌مراتب ساختاری بود که ربطی به ارجمندی و ارزش افراد نداشت. حتی ممکن بود یک جوان ۱۳ ساله بسیجی را رهبر انقلاب هم رهبر خودش و همه مردم بنامد و به طور کل مردم مفهوم «طبقه» را در ارزیابی ارزش کار افراد موثر حس نمی‌کردند. فیلم‌هایی که ساخته می‌شدند، همگی شخصیت‌هایی داشتند که از میان مردم عادی جامعه بودند و موزیک‌ها و سرودها و اشعار و روایت‌ها همه زبان‌ حال مردم معمولی بود. مثلاً سرود «قصه بابا» که یکی از نمادین‌ترین و ماندگارترین آواهای آن دوره است، از زبان نوجوانی که پدرش شهید شده بیان می‌شد نه یک سردار قهرمان یا فرزند او یا فرزند هر بلندمرتبه‌ای دیگر در ساختار سیاسی و اجتماعی.
جنگ ۱۲ روزه یک بازه زمانی طلایی از همبستگی اجتماعی را در ایران ایجاد کرد که باعث غافلگیری همه شد اما باید دید آیا با این زاویه دید فعلی که در آثار هنری دیده می‌شود، می‌توان از پایداری آن وضعیت مطمئن بود؟
در شرایط عادی و غیرجنگی، ارزش‌های نمادین مثل ثروت، تحصیلات یا سبک خاصی از زندگی، معمولاً در اختیار طبقات بالاتر است اما دوره جنگ، محور منزلت اجتماعی را به سمت کسانی تغییر می‌دهد که در دفاع از جمع مشارکت دارند. این وضعیت باعث می‌شود افرادی از طبقات پایین‌تر یا لایه‌های معمولی‌تر اجتماع، به سرمایه‌های نمادین جدیدی دست یابند که قبلاً در اختیارشان نبود اما اگر ما با همان دست‌فرمان سال‌های اخیر که در سینمای دفاع ‌مقدس دیده شد ادامه بدهیم، چه خطراتی متوجه‌مان می‌شود؟ اگر رسانه‌ها از این روایت «همدلی» به سمت روایت «قهرمان‌سازی نخبه‌گرا» بروند، ممکن است حس تفاوت و شکاف دوباره به جامعه برگردد. به عبارتی ما باید قهرمان را همان مرد نانوايی ببینیم که با وجود شهادت برادرش در چند ساعت پیش، پای تنور ایستاده است تا مردم در این شرایط گرسنه نمانند، یا کسی که در صف پمپ بنزین به ماشین‌ها شربت می‌دهد، یا آن پلیس کاملاً معمولی که یک دستش به فرمان موتوسیکلت است و در حالی که کاملاً تنهاست، با دست دیگر به سمت وانت ریزپرنده‌های دشمن شلیک می‌کند؛ یعنی همین مردم معمولی و شریف ایران.
کشور ما در شرایطی قرار دارد که به زنده شدن انگیزه‌های اصیل و قوی دوران دفاع ‌مقدس و امتداد پیدا کردن آن بسیار نیازمند است. انتقال انگیزه‌های دینی به نسل جدید می‌تواند از رهگذر بازسازی عاطفی شرایط آدم‌هایی از آن دوران شکل بگیرد که افراد معمولی امروز، معادل همان‌ها باشند. انتقال و القای مفاهیمی مثل میهن‌دوستی و ایجاد انگیزه کافی برای دفع دشمن هم از همین رهگذر حاصل خواهند شد. میهن‌دوستی تحت شرایطی می‌تواند به بهترین شکل خود موثر واقع شود که همه مردم خود را در ظرف بزرگ جامعه حاضر و شریک ببینند. زنده ماندن روحیه میهن‌دوستی بدون شک یکی از جدی‌ترین سرمایه‌ها برای مصون نگه داشتن این کشور از خطرات به ‌حساب می‌آید. در جنگ ۸ ساله این ادبیات تکامل پیدا کرده بود منتها باید امروز دوباره به همان فضا برگردیم؛ چه اینکه در سال‌های پس از جنگ به مرور بخشی از این لحن تکامل‌یافته فراموش شده بود و ساختارهای ما تا حدودی از آن فاصله گرفته بودند.
* سخت‌افزارهای فنی و اجرایی
رهبر معظم انقلاب در ابتدای صحبت‌های‌شان فرموده بودند: «آن کتاب باید خواننده داشته باشد، آن فیلم باید بیننده داشته باشد و این مستلزم یک تلاش دوم است. چنانچه کار را هنرمندانه انجام ندهید یا پیگیری نکنید یا زوایای مختلف کار را ملاحظه نکنید، این تلاشی که بخوبی و بجا انجام گرفته، به نتایج خودش نخواهد رسید».
حقیقت این است که چنین سخنی به یکی از بغرنج‌ترین مسائل حوزه تبلیغات رسانه‌ای و فعالیت‌های هنری مرتبط با دفاع مقدس مقاومت اشاره دارد. مساله اصلی این نیست که مردم به چنین آثاری اقبال نشان نمی‌دهند.  امسال یک فیلم چینی با موضوع جنگ دوم جهانی که داستان آن در ۸۰ سال پیش می‌گذشت، به یکی از پرفروش‌ترین آثار جهان تبدیل شد و این در حالی است که بسیاری از رزمندگان دفاع ‌مقدس ۸ ساله هنوز زنده هستند و میان ما زیست می‌کنند و از سوی دیگر پرمخاطب‌ترین آثار تاریخ سینمای ایران از «عقاب‌ها» گرفته تا «اخراجی‌ها» متعلق به همین ژانر دفاع‌ مقدس بوده‌اند. اینکه چرا در سال‌های اخیر دیگر چنین موفقیت‌هایی تکرار نشده، غیر از فاصله گرفتن قهرمان‌ها از چیزی که مردم معمولی بتوانند با آنها همذات‌پنداری کنند، به این هم برمی‌گردد که مراحل سخت‌افزاری و اجرایی کار آنچنان طراحی نشده‌اند که چنین موفقیت‌هایی حاصل شود‌.
در حوزه‌های دیگر مثل کتاب، موسیقی یا حتی تولید پادکست و سایر فعالیت‌های مرتبط با بلاگری در فضای مجازی هم می‌بینیم که هم در کشورهای غربی و هم در کشورهای قدرتمند شرقی، چنین رویه‌ای وجود دارد و تعداد قابل توجهی از مخاطبان، حتی گاهی پول می‌پردازند تا پروپاگاندای دولت‌ها را مصرف کنند. یکی از مشکلاتی که در ساختار فرهنگی ما طی سال‌های اخیر به وجود آمده و باعث می‌شود رسیدن یک اثر مرتبط با فضای انقلاب و دفاع مقدس به سطح معمولی استقبال مخاطبان، گاهی دور از دسترس به نظر برسد، این است که در غالب موارد به جای جلب نظر از مردم، پر کردن بیلان‌های کاری مدنظر بوده است. حتی در این زمینه هم شاید اگر به جای تعداد آثار، تعداد مخاطبان آثار معیار ارزیابی بیلان‌های کاری قرار می‌گرفت، وضعیت می‌توانست از آنچه امروز مشاهده می‌شود بهتر باشد. برای رسیدن به چنین نقطه‌ای نخستین چیزی که باید مد نظر سیاستگذاران قرار گیرد، کیفیت کارها یا اصطلاحا فرم آنهاست. یک رویکرد متناسب با اهداف انقلاب اسلامی، حتی اگر مردمی هم باشد، تنها به شرط اینکه در قالب یک فرم مناسب قرار بگیرد خواهد توانست به هدف‌گذاری‌هایش در تأثیر بخشیدن روی ذهن مخاطبان برسد. البته در سال‌های اخیر هم می‌توان آثاری را سراغ گرفت که در فضای مقاومت و جنگ تولید شده و کیفیت فنی مناسب یا بسیار عالی داشته‌اند اما به واقع در اکثر مواقع این کیفیت‌ها بر اثر وسواس یا علاقه و سلیقه خود مؤلف به وجود آمده، نه اینکه دغدغه سفارش‌دهندگان باشد. به عبارتی، مسؤولان فرهنگی که دست‌اندرکار تولید آثار هنری با مضامین انقلاب و دفاع‌ مقدس هستند، باید درباره فرم و کیفیت فنی آثارشان پاسخگو باشند و این معیار را به‌شدت جدی بگیرند. از رهگذر توجه به موضوع فرم است که می‌توانیم موضوع بعدی را بیابیم.
برای رسیدن به فرم مناسب لازم است افراد متخصص و مستعد این زمینه انتخاب شده و به کار گرفته شوند. افرادی که کارنابلد هستند در کارنامه آنها می‌توان شکست‌های متعدد را دید؛ چنان در این سال‌ها در حوزه‌های مختلف هنری از کتاب و سینما گرفته تا موسیقی فعالیت می‌کردند و عمدتاً به دلیل برچسب‌های محتوایی که از آثار پیشین روی این افراد مانده بود، معمولاً به عنوان معتمدان و نیروهای خودی از چنین موقعیت‌هایی بهره‌مند می‌شدند. شایسته‌سالاری و شایسته‌گزینی یکی از لوازم رسیدن به فرم مناسب برای برقراری ارتباط موثر با مخاطبان است. باید افراد متخصص و خوش‌ذوق کارها را تولید کنند که این البته چیزی بدیهی است اما متاسفانه در ساختار فرهنگی و هنری ما به آن توجه نشده است. باید مسؤولان فرهنگی بابت استخدام افرادی که استعداد یا توان کافی در خلق آثار باکیفیت را نداشته‌اند، ملزم به پاسخگویی شوند تا حساسیت‌ها بالا برود و این وضعیت بهبود یابد.
یک نکته با اهمیت دیگر که باید مورد توجه قرار بگیرد، وضعیت جدید رسانه‌ای در دنیا و با اهمیت شدن پلتفرم‌های جدید است. باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از جنگ روایت‌ها، امروز در آن بسترها می‌گذرد. به طور مثال پادکست‌ها یا ویکست‌ها روایت‌های کلان را در قالب سرگرمی، به بخش نیمه‌آگاه یا ناخودآگاه ذهن مخاطب وارد می‌کنند و او آماده پذیرفتن استدلال‌هایی می‌شود که قرار است درباره مسائل جزئی‌تر دیگر طی اخبار روزانه مطرح شود. حضور جبهه فرهنگی انقلاب در فضای مجازی عمدتاً منتظر بوده در دال‌ها یا تلاش برای پاسخگویی به شبهات و یا مقابله با لشکرکشی‌های سایبری. این موارد البته لزوماً بد نیستند و امکان دارد در برخی مواقع بسیار به کار بیایند اما تنها مواردی نیستند که باید به آنها توجه کرد و به تنهایی روی آنها می‌توان برای حضور در رسانه‌های عصر جدید حساب کرد. به نظر می‌رسد مسؤولان فرهنگی کشور اگر می‌خواهند به وظایف خود عمل کنند، لازم باشد در حوزه‌های متنوع هنری و سرگرمی‌سازی، چنانکه با اهداف انقلاب اسلامی همخوان باشد دست به حمایت از تولید آثار بزنند. البته حضور در این فضاهای جدید عمدتاً اینترنتی، نیاز به بررسی‌های موسع‌تری دارد.

ارسال نظر
پربیننده