۸ تراژدی فراموشنشدنی تاریخ بارسلونا
امیررضا حجتپور: درگذشت ناگهانی دکتر کارلس مینیارو گارسیا در ۴۰ سالگی، شوک دیگری به باشگاه بارسلونا وارد کرد. پزشک تیم که در هتل محل اقامت خود استراحت میکرد، به طور غیرمنتظرهای جان خود را از دست داد. این اتفاق تلخ، به لیست بلندبالای حوادث غمانگیزی اضافه شد که در طول تاریخ، روحیه رختکن بارسا را تحت تأثیر قرار دادهاند. در ادامه به برخی از مهمترین تراژدیهای مرتبط با این باشگاه میپردازیم.
۱- وداع تلخ تیتو ویلانوا (۲۰۱۴)
۲۵ آوریل ۲۰۱۴، روزی است که هواداران بارسا، یکی از مردان نجیب و دوستداشتنی خود را از دست دادند. تیتو ویلانوا، مربیای که دستیار گواردیولا بود و سپس خودش هدایت بارسلونا را بر عهده گرفت، پس از ۲ سال نبرد بیامان با سرطان، در ۴۵ سالگی درگذشت.
ویلانوا، همان مرد آرامی که در سکوتی پرصلابت تیمش را به قهرمانی لالیگا رسانده بود، با لبخندی بر لب اما زخمی عمیق در جسم، برای همیشه از دنیای فوتبال رفت. بارسلونا که با حضور او یک فصل درخشان را تجربه کرده بود، حالا باید بدون تیتو به راه خود ادامه میداد. دنیای فوتبال سوگوار شد اما رختکن بارسا بیش از همه در غم فرو رفت.
۲- زخم عمیق آندرس اینیستا (۲۰۱۴)
مارس ۲۰۱۴، روزهایی که بارسلونا هنوز در شوک بیماری تیتو بود، آندرس اینیستا، مغز متفکر خط میانی تیم، داغی را تجربه کرد. همسرش، آنا اورتیز، فرزندشان را در ماه هشتم بارداری از دست داد. اینیستا که همیشه چهرهای آرام و متین داشت، این بار در ماتمی عمیق فرو رفت. بارسا در کنار او ایستاد اما هیچ چیز نمیتوانست این اندوه را التیام بخشد. مستطیل سبز، دیگر برای او همان رنگ را نداشت.
۳- نبرد اریک آبیدال با سرطان (۲۰۱۱)
۱۵ مارس ۲۰۱۱، باشگاه بارسلونا اعلام کرد اریک آبیدال، مدافع جنگنده فرانسوی، با بیماری سرطان کبد دستبهگریبان است. یک شوک عظیم برای تیمی که در اوج بود اما آبیدال جنگید، از جراحی برگشت، در فینال لیگ قهرمانان مقابل منچستریونایتد بازی کرد و در لحظهای نمادین، جام قهرمانی را بالای سر برد. سال بعد اما بیماری بازگشت و او مجبور شد پیوند کبد انجام دهد. زمین فوتبال هرگز شجاعت او را فراموش نخواهد کرد.
۴- حمله قلبی یوهان کرویف (۱۹۹۱)
۲۶ فوریه ۱۹۹۱، یوهان کرویف، نابغه هلندی و معمار تیم رؤیایی بارسلونا، تا آستانه مرگ رفت. حمله قلبی او، فوتبال اسپانیا را در بهت فرو برد. کرویف، مردی که به بازی زیبا معنا داده بود، حالا در بیمارستان بود و زندگیاش به مویی بند شده بود. او از این حادثه جان سالم به در برد، سیگار را کنار گذاشت و با آبنبات چوبی معروفش به نیمکت بارسا بازگشت اما سایه این اتفاق تا همیشه همراه او و تیمش باقی ماند.
۵ - ربوده شدن کوئینی (۱۹۸۱)
اول مارس ۱۹۸۱، کوئینی، مهاجم بارسلونا، توسط گروهی ناشناس ربوده شد. ۲۵ روز کابوسوار را در محلی تاریک گذراند، در حالی که بارسلونا بدون او فروپاشید و قهرمانی را از دست داد اما وقتی آزاد شد، نهتنها به زمین بازگشت، بلکه با ۲۰ گل، آقای گل لالیگا شد. فوتبال، بار دیگر شاهد قدرت بازگشت بود.
۶- کابوس روماریو؛ ربوده شدن پدرش (۱۹۹۴)
در اوج درخشش روماریو با بارسلونا، فاجعهای در زادگاهش برزیل رخ داد. پدر او ربوده شد. ستاره برزیلی، در حالی که دلش در گرو خانواده بود، مقابل رئال مادرید بازی کرد و بارسا با گل آلبرت فِرِر، در برنابئو پیروز شد. روماریو پس از بازی، بلافاصله به برزیل رفت و پدرش را در آغوش گرفت اما آن لحظات دلهرهآور، تا همیشه در خاطرش حک شد.
۷- تصادف هانسی کرانکل (۱۹۷۹)
۱۱ روز مانده به فینال جام برندگان جام اروپا، هانسی کرانکل، مهاجم اتریشی بارسلونا، همراه با همسرش در یک سانحه رانندگی دچار حادثه شد. همسرش به مرگ نزدیک بود اما او با قولی که به خودش داد، در فینال حاضر شد. بارسا پیروز شد و کرانکل، مردی که میان زمین و زندگی ایستاده بود، به قهرمانی رسید.
۸ - مرگ ناگهانی خولیو سزار بنیتس (۱۹۶۸)
۶ آوریل ۱۹۶۸، درست یک روز پیش از الکلاسیکو، خولیو سزار بنیتس، مدافع بارسا، به شکلی ناگهانی و باورنکردنی از دنیا رفت. مسمومیت غذایی یا رازی نهفته در پشت پرده؟ هیچکس پاسخ را نمیدانست اما بارسلونا در شوک عمیقی فرو رفت. او نهتنها یک مدافع مستحکم، بلکه از محبوبترین بازیکنان تیم بود. روز بازی، نوکمپ در سکوتی تلخ فرو رفته بود.
* پایان یک قصه ناتمام
بارسلونا، باشگاهی که درخشش آن در فوتبال جهان انکارناپذیر است، بارها در دل تراژدیها غوطهور شده اما هر بار از خاکستر خود برخاسته است. بارسا بیش از یک باشگاه است؛ مجموعهای از خاطرات، غمها، پیروزیها و اشکها.
تاریخ بارسا، پر از لحظاتی است که هم شادی را معنا کرده و هم درد را و هواداران هرگز این تراژدیها را فراموش نخواهند کرد.