12/مهر/1404
|
02:38
برآیند عملکرد مدیران هلدینگی در استقلال

فاجعه پس از فاجعه!

عبدالله دارابی: هر طرف اوضاع نابسامان باشگاه استقلال را که می‌نگری، ردپای عملکرد مدیران هلدینگی را به وضوح می‌بینی! این از تیم فوتبالش که مدیران کنونی ماه‌ها وعده ساختن تیمی در حدِ اعتبار استقلال را با هدایت یک مربی بزرگ خارجی دادند و سپس امثال بوژوویچ و کاریله و در نهایت ساپینتو از قوطی تفکر و تصمیم‌شان بیرون آمد، آن از بهترین استقلال تاریخ‌شان که به لطف بازیکنان گرانقیمت ولی ناآماده‌ای نظیر آدان، نازون، جنپو و حدادی (معلوم هم نیست چه وقت آماده خواهند شد!) در لیگ ایران از پس تیم‌های ضعیف هم برنمی‌آید و در آسیا بدترین شکست تاریخ استقلال را رقم می‌زند و برابر تیم بحرینی نیز از ارائه یک فوتبال ساده و مقبول آن هم در تهران عاجز است و در نهایت با شکست میدان را ترک می‌کند تا در گروه ۴ تیمی‌اش، بدون امتیاز و با تفاضل منفی ۷ قعرنشین شود! آن نیز از افتضاح مدیران سابقش که یک فصل فوتبالی این باشگاه را نابود کردند و اکنون نیز هر از گاهی، یکی از تشعشعات مدیریتی‌شان آتش به دامن استقلال می‌زند؛ الزام به پرداخت حدود یک میلیون دلار به ۲ بازیکن بوسنیایی که حتی یک دقیقه برای این تیم بازی نکردند و متعاقبش از دست دادن یک سهمیه خارجی و حالا هم محکومیت به پرداخت ۳۰ میلیارد تومان به بازیکنی که اکنون در تیم‌های پایین جدول کشورش هم نیمکت‌نشین است و مضاف بر آن بسته شدن ۲ پنجره نقل و انتقالاتی به سبب فسخ غیرقانونی قرارداد همین بازیکن (منتظر محمد). براستی هلدینگ چه از جان استقلال طلبکار بود که مدیرانش چنین بلاهایی بر سر این باشگاه آورده‌اند، آن هم فقط به خاطر تزریق پول به مجموعه‌ای که خسته از سال‌ها مضایق مالی دنبال نجات از آن وضعیت می‌گشت؟! مضایق مالی حل شد ولی به قیمت سکان‌داری مدیران ناکاربلدی که کمترین فهم و درکی از اداره این باشگاه نداشته و ندارند! در کدام یک از این نابسامانی‌ها، می‌توان مدیران کنونی و سابق هلدینگ را مبرا دانست؟ امسال قرار بود بهترین استقلال تاریخ (البته به زعم مدیریت کنونی!) خاطره درخشش و اعتبار این باشگاه در ایران و آسیا را برای هواداران زنده کند. برای این امر ولخرجی‌هایی صورت گرفت که شائبه ترکتازی دلالان نیز در آن وجود دارد! بازیکنانی به استقلال آمدند که یک تریلی هم اسم‌شان را نمی‌کشد اما خروجی‌شان...؟! آخر برخی از آنها مدت‌ها بدون تیم مانده بودند و حتی در شرف خداحافظی از فوتبال! به جای سرمربی بزرگ خارجی، ریکاردو ساپینتوی امتحان پس داده برای دومین مرتبه هدایت آبی‌پوشان را به دست گرفت. حال آنکه اگر گروهی اهل فن، عملکرد دوره اول سرمربیگری وی در استقلال را بررسی می‌کرد، بدین نتیجه می‌رسید که اگر هوس بود، یک بار بس بود! در یک کلام، این مربی به رغم همراهی‌ای که با استقلال داشته است ولی قبلا نشان داده بود «مرد بازی‌های بزرگ» نیست و همین یک دلیل برای عدم استخدامش کافی بود، گرچه عملکرد فعلی‌اش گویای فراتر از آن هم شده است؛ ۸ بازی که در آن فقط یک پیروزی حاصل شده که آن نیز شاید بی‌ربط با ۲ بازی پیاپی طی یک هفته با یک تیم و کسب شناخت کافی از آن تیم نباشد (همان اتفاقی که در دوره اول حضور ساپینتو در ۲ بازی پشت سر هم با تراکتور ظرف ۲ هفته رخ داد) و ۴ تساوی و ۳ باخت! چند بازی از ۷ بازی‌ای که استقلال باخته یا مساوی کرده است، بازی بزرگ و چند حریفش جزو تیم‌های بزرگ محسوب می‌شوند؟! ارائه نمایش‌های ضعیف و پرانتقاد در هر بازی، نداشتن برنامه‌ای راهگشا در حمله و دفاع، پابرجا بودن ایرادهای فنی در بازی‌های بعد، عدم آنالیز رقبا، استفاده از بازیکنان ناآمادهِ بی‌تاثیر و بی‌انگیزه، فقدان آمادگی بدنی تیمی و نداشتن شناخت و توان اتخاذ تصمیمات درست در لحظات مختلف بازی، حکایت از کمی توان ساپینتو، بن‌بست ذهنی و فنی این سرمربی پرتغالی در استقلال و مضاف بر آن انتخاب هیجانی، موج‌سوارانه و اشتباه مدیران استقلال دارد. بازی با المحرق بحرین، استقلال مالکیت بالایی داشت اما از پس این مالکیت بالا چند حمله زهردار شکل گرفت؟ عالم و آدم در طول این بازی فهمیدند سنگر ابراهیم لطف‌الله، دروازه‌بان بحرینی، به دلیل اضافه‌وزن وی با چند ضربه زاویه‌دار براحتی فرو می‌ریزد، جز کادر فنی و بازیکنان استقلال! یا کادر فنی، تیم المحرق را آنالیز نکرده بود یا در غیر این صورت، در نیل به بدیهیات مشکل دارد! یک بازی سراسر یکنواخت و خالی از برنامه‌ای برای کسب پیروزی یا حتی تساوی، ناتوانی در ارسال چند پاس پی در پی موثر، تفوق حریف در ایجاد فرصت‌های خطرناک، برتری تیم بحرینی در بازپس‌گیری سریع توپ و عدم تغییر و ترفند برای اصلاح یا برهم زدن چنین شرایطی را باید متوجه چه کسی دانست؟ سکون یا کندی بازیکنان میانی و دفاعی استقلال در صحنه شکل‌گیری تک ‌گل بحرینی‌ها با مشارکت فقط ۳ بازیکن حریف، تداوم حضور بی‌اثر نازون در میدان که ۶۵ دقیقه آرامش زمینی و هوایی مدافعان و سنگربان حریف را فراهم کرده بود، نمایش ضعیف جلالی که پس از ۳ سال هنوز در باد بازی با آمریکا خوابیده است، ناتوانی رضائیان در ارسال یک سانتر درست، حضور تکراری جنپو در بازی که فاقد هرگونه اثری است، خطرناک نبودن خط حمله و عجز خط هافبک از سنگین کردن کفه میانه میدان به سود آبی‌پوشان در بازی‌ای که استقلالی‌ها محکوم به برد بودند، حاصل تفکرات ساپینتویی است که هم آوردنش اشتباه بود و هم ابقایش اشتباهی است بزرگ‌تر! در صدر مقصران همه این اتفاقات فاجعه‌بار فنی و مدیریتی که ناشی از تصمیمات مدیرانی است که توسط هلدینگ در راس این باشگاه قرار گرفتند و به اتکای پول آن، باب میل خود جولان داده و می‌دهند، منصوب‌کنندگان چنین مدیران ناکارآمدی هستند که گویا انتخاب‌های‌شان باری به هر جهت بوده و هست!

ارسال نظر
پربیننده