حامد پارسافر: پذیرش مشروط طرح صلح پیشنهادی دونالد ترامپ از سوی جنبش حماس، اتفاقی بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، هرگز انتظارش را نداشت. به گزارش رسانههای صهیونیست، نتانیاهو از پاسخ هوشمندانه حماس و واکنش مثبت ترامپ به آن، غافلگیر شده است. ۲ سال پس از جنگی که با هدف نابودی کامل حماس آغاز شد، این جنبش نهتنها همچنان پابرجاست، بلکه به عنوان بازیگری سیاسی در معادلات منطقهای مطرح شده است.
* غزه؛ از بحران به مرکز دیپلماسی
غزه که سالها نماد محاصره و بحران بود، اکنون در حال بازتعریف جایگاه خود بهعنوان کانون گفتوگوهای آینده منطقه است. طرح پیشنهادی ترامپ در ظاهر یک آتشبس ساده است: توقف درگیریها، تبادل اسرا، خلع سلاح حماس، گرفتن مدیریت غزه از حماس و بازسازی غزه اما در باطن، این طرح پاسخی است به واقعیتی که در میدان جنگ شکل گرفته؛ واقعیتی که دیگر با منطق برتری نظامی اسرائیل قابل توضیح نیست. حماس، برخلاف پیشبینیهای تلآویو، نهتنها از جنگ جان سالم به در برد، بلکه به بازیگری سیاسی تبدیل شده که ایالات متحده و دیگر قدرتها ناچار به شنیدن صدایش هستند.
پاسخ حماس به طرح ترامپ، نشانهای از بلوغ سیاسی این جنبش است. پذیرش مذاکره و تبادل اسرا، در کنار تأکید قاطع بر خروج کامل نیروهای اشغالگر و رد هرگونه خلع سلاح و اعلام نظر درباره مدیریت آینده غزه، نشاندهنده موضعی محکم و در عین حال انعطافپذیر است. حماس با این پاسخ، نهتنها از موضع ضعف سخن نمیگوید، بلکه اعتبار سیاسی جدیدی برای خود خلق کرده است. برای مردمی که نزدیک به ۲ دهه تحت محاصره زندگی کردهاند، این موضع فراتر از یک مانور دیپلماتیک است؛ نشانهای از بازگشت فلسطینیان به جایگاه کنشگری مشروع در تعیین سرنوشت خود.
* اسرائیل در تنگنای سیاسی
در مقابل، رژیم صهیونیستی در یکی از بدترین موقعیتهای سیاسی خود از زمان تأسیس قرار دارد. هیچیک از اهداف اعلامشده نتانیاهو در آغاز جنگ محقق نشده است. هزاران کشته، میلیاردها دلار هزینه نظامی و ویرانی غزه، نهتنها امنیت را برای اسرائیل به ارمغان نیاورده، بلکه چهرهای شکستخورده از آن ساخته است. اکنون، از تلآویو تا پایتختهای غربی، پرسشی جدی درباره منطق ادامه جنگ مطرح میشود: آیا این درگیری هنوز هدفی نظامی یا سیاسی دارد؟
افکار عمومی جهان دیگر تصویر پیشین از اسرائیل را نمیپذیرد. انتشار تصاویر تکاندهنده از کودکان گرسنه، بیمارستانهای ویرانشده و آوارگان غزه، دیوار روایت رسمی تلآویو را فروریخت. در اروپا و آمریکای شمالی، حامیان سنتی اسرائیل تحت فشار جنبشهای دانشجویی و مدنی قرار گرفتهاند. برای اولینبار، نام اسرائیل در رسانههای غربی با اتهاماتی چون «اشغال»، «جنایت جنگی» و «پاکسازی قومی» گره خورده است. این تحول، ضربهای سنگین به جایگاه بینالمللی رژیم وارد کرده است.
* تغییر معادلات منطقه
در سطح منطقه، توازن قدرت مجددا به نفع مقاومت در حال تغییر است. اگرچه ترامپ این توافق را در راستای تحقق پیمان آبراهام تلقی میکند اما ازسرگیری روند عادیسازی روابط با اسرائیل که زمانی محور سیاست خارجی تلآویو بود، اکنون به سختی ممکن خواهد شد. کشورهای عرب، از خلیجفارس تا شمال آفریقا، تحت فشار افکار عمومی نمیتوانند به سادگی با اسرائیل همسویی کنند. حتی کشورهایی که پیشتر به تلآویو نزدیک شده بودند، حالا به سوی حمایت از آرمان فلسطین بازگشتهاند. این تغییر، نشاندهنده تأثیر عمیق مقاومت بر پویاییهای منطقهای است.
طرح پیشنهادی ترامپ، فراتر از یک آتشبس، به معنای به رسمیت شناختن حماس بهعنوان یک طرف مذاکره است. این واقعیت، خشم نتانیاهو را برانگیخته، زیرا او میداند در فضای پس از توافق، حماس دیگر صرفاً یک گروه شبهنظامی نیست، بلکه بازیگری سیاسی است که در آینده غزه و حتی کرانه باختری نقش خواهد داشت. این تحول، ساختار امنیتی اسرائیل را که بر پایه محاصره و اشغال بنا شده، به چالش کشیده است.
* دیپلماسی مقاومتی حماس
پاسخ حماس به طرح ترامپ، ترکیبی از پایبندی به اصول و انعطاف دیپلماتیک است. تأکید بر خروج نیروهای اشغالگر و رد خلع سلاح (تحویل سلاح به دولت آینده غزه) نشاندهنده حفظ خطوط قرمز است، در حالی که پذیرش گفتوگو و تبادل اسرا، از بلوغ سیاسی این جنبش حکایت دارد. حماس با این رویکرد، خود را بهعنوان بازیگری پایدار در معادلات آینده فلسطین تثبیت کرد. اگر طرح پیشنهادی به واگذاری اداره غزه به گروههای فلسطینی منجر شود، حماس میتواند نقشی کلیدی در آینده سیاسی و اجتماعی این منطقه ایفا کند.
این جنبش که شاخه سیاسی قدرتمندی دارد، میتواند در مسیر تبدیل شدن به نیرویی شبیه حزبالله لبنان گام بردارد. محبوبیت حماس نزد فلسطینیها نشان میدهد این جنبش در هر نوع تصمیم فلسطینیها برای آینده غزه، جایگاه ویژهای دارد.
مشارکت فعال حماس در بازسازی غزه، نهتنها جایگاه آن را در این منطقه تقویت میکند، بلکه میتواند نقشی تعیینکننده در آینده کل سرزمین فلسطین داشته باشد.
* نظم نوین در خرابههای غزه
در نهایت، پذیرش مشروط طرح ترامپ از سوی حماس، نشانهای از تغییر عمیق معادلات قدرت است. اسرائیل که سالها با تکیه بر برتری نظامی و محاصره، فلسطینیان را سرکوب کرد، اکنون در موقعیتی قرار دارد که نه میتواند جنگ را ادامه دهد و نه صلح را به تنهایی تعریف کند. در میان خرابههای غزه، نظمی نوین در حال شکلگیری است؛ نظمی که در آن صدای مردم فلسطین بار دیگر شنیده میشود و حتی یکی از قدرتمندترین ارتشهای منطقه ناچار به پذیرش واقعیت مقاومت است.
حماس و پیشنهاد ترامپ
مقاومت در میدان سیاست
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها