|
افزایش تلفات ریزش ساختمان فلوریدا به ۷۹ کشته
با گذشت ۱۶ روز از ریزش برج مسکونی 13 طبقه در میامی آمریکا، مقامهای آمریکایی خبر دادند با کشف تعداد دیگری از اجساد از زیر آوارهای این مجتمع مسکونی در نزدیکی شهر میامی ایالت فلوریدا، شمار تلفات به ۷۹ کشته رسید و ۶۱ تن دیگر همچنان مفقود هستند.
ارسال به دوستان
پس از بیاعتنایی آمریکا نسبت به درخواست ماندن در افغانستان اشرف غنی دیروز پیشنهاد صلح و مذاکره با طالبان را مطرح کرد
خودباخته
گروه بینالملل: «امروز روز ایستادگی برای جمهوریت، استقلال، صلح، مردمسالاری و همدیگرپذیری است»؛ این بخشی از سخنان «محمد اشرف غنی» رئیسجمهوری افغانستان است که دیروز در ولایت «خوست» در جمع بزرگان این ولایت بر زبان آورد و در پی آن از طالبان درخواست کرد ضمن پایبندی به شریعت، وارد مذاکره با دولت افغانستان شود. این سخنان در شرایطی مطرح شده که 2 هفته قبل رئیسجمهوری افغانستان با دستان خالی کاخ سفید را ترک کرد و عملا دولت و آینده کشور را گرفتار در مهلکه خودساختهای دید که بیرون آمدن از آن نیازمند دولتی است بسیار قویتر از آنچه تصور میشود. البته که دلیل این وضعیت صرفا قدرتافکنی طالبان و اطمینانخاطر آن از جانب آمریکا نیست، بلکه این استیصال دولت برآیند عملکرد کلی رئیسجمهوری است که در این سالها از روی جبر یا اختیار، سیاستهای تبعیض قومیتی، همسایهستیزی و خودتحقیری را علیه منافع و امنیت ملی افغانستان پیگیری کرده و دولتش یکی از فاسدترین نهادهای سیاسی دهههای اخیر در منطقه است. نمود بارز این رویه نیز این است که با وجود تاکیدات مکرر غنی بر عباراتی نظیر «جمهوریت»، «همدیگر پذیری» و «صلح» اما جامعه افغانستان چه طبقات سنتی و چه فنسالاران باور دارند اقدام عملی در پس این سخنان نیست. به عبارت دیگر بسیج شکل گرفته مردمی در ولایات مختلف که همانند غنی به دنبال مقابله و محدودسازی طالبان هستند، به این معنا نیست که این مطالبه برآمده از پایگاه اجتماعی رئیسجمهور است. واقعیت این است که دولت ضعیف محمد اشرف غنی در این سالها اعتبار خود را هزینه پیشبرد سیاست آمریکا در داخل و محیط پیرامونی افغانستان کرد و اکنون دولت غنی از فقر مشروعیت سیاسی در داخل و اعتبار و اقتدار سیاسی در خارج از مرزها رنج میبرد.
* فرار از واقعیت، غنی در مسیر ادامه تنش با همسایگان
به گزارش «وطنامروز»، محمد اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان دیروز با حضور در ولایت خوست در میان جمعی از ساکنان این ولایت سخنرانی کرد. او در این نشست گفت: «به طالبان میگوییم شریعت خدا را بپذیرید و بیایید با هم بنشینیم؛ میگویند نه موافقتنامه با آمریکا. آمریکاییها رفتند، حال موافقتنامه را از چه کسی میخواهید». او در بخش دیگری از سخنان خود از طالبان خواست به مذاکرات صلح بازگردد. دراز کردن دست دوستی و گفتوگو از سوی غنی به طرف طالبان در حالی است که غنی تا پیش از سفر به آمریکا در 26 ژوئن با اغماض صحبت از مصالحه و مذاکره با طالبان به میان آورده بود. غنی در این نشست همچنین در سخنانی تأملبرانگیز از طالبان خواست اگر «افغانستان را دوست دارند، به مردم وعده بدهند مداخله بیرونی را نمیپذیرند و افغانستان را به دست دیگران نمیسپارند». وی افزود: «وعده کنید آب افغانستان را به دیگران نمیفروشید، مداخله بیگانگان را نمیپذیرید، افغانستان را از چهارراه اقتصادی به یک راه مبدل نمیکنید...». این حقیقت که طالبان افغانستان اساسا در این سالها مورد حمایت پاکستان بوده، انکارناشدنی است اما نکته جالب توجه در سخنان غنی این است که او با نادیده گرفتن واقعیت موجود در کشورش، کماکان بر این عقیده استوار است که طالبان صرفا ماهیتی خارجی دارد. ضمن اینکه دولت آمریکا رسما با مذاکره با طالبان مشروعیت سیاسی برای آن قائل شد و آن را از جایگاه یک گروه شبهنظامی به یک بازیگر مشروع در عرصه سیاسی افغانستان مبدل کرد. در این مدت طالبان با کشورهای منطقه و فرامنطقه روابط سیاسی برقرار کرده است. علاوه بر اینها سخنان غنی درباره رویکرد طالبان در روابط خارجی نوعی فرار به جلو محسوب میشود، چرا که دولت فعلی افغانستان در زمینه توسعه روابط خارجی و ارتقای سطح همکاری با همسایگان یکی از ضعیفترین عملکردهای ممکن را داشته و از آنجا که شخص رئیسجمهوری در پیگیری این اشتباه راهبردی ممارست به خرج داده است، اکنون به دنبال این است توپ ناامنی و بیثباتی را به زمین کشورهای منطقه بویژه همسایگان بیندازد. البته در این بین نباید نقش جریان غربگرای افغانستانی را که طی 2 دهه گذشته نقش قابل توجهی در پیریزی سیاستهای آمریکا و تطهیر جنایات ناتو علیه غیرنظامیان این کشور داشته، در این اشتباه راهبردی نادیده گرفت. این در حالی است که اگرچه ساختار دولت در افغانستان از سال 2001 غربی بوده و همواره همسو با آن عمل کرده اما اثرگذاری شخص رئیسجمهور افغانستان در دامن زدن به این شرایط نیز انکارناپذیر است. به هر روی بحث موازنهگری در روابط خارجی و تنشزدایی با همسایگان از الزامات ابتدایی روابط خارجی است.
* بیآبرو در داخل
جالبتر اینکه غنی در این جلسه با بیان اینکه «۲ سال پیش با نوشتن نامهای به دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، خواستار خروج سربازانش (از افغانستان) شده بود»، قصد داشت خود را در مقام رئیسجمهوری مقتدر نشان دهد. با این حال هنوز تصویر حضور رئیسجمهور افغانستان در پایگاه بگرام در جریان سفر سال 2018 ترامپ به این کشور از یاد نرفته که جایگاه او را در ردیف سربازان آمریکایی پشت سر ترامپ قرار داده بودند و تصویری تلخ و ذلتبار از رئیسجمهوری افغانستان تداعی کرد. علاوه بر این بازخوردهای آخرین سفر غنی به واشنگتن و دیدار با جو بایدن از سوی افکار عمومی افغانستان حاکی از این است که ارگنشین کابل، در باور مردم کشورش در بهترین حالت همتراز با دیپلماتهای آمریکایی و مامور انجام فرامین بایدن است. غنی در شرایطی برای دیدار با رئیسجمهور آمریکا به کاخ سفید رفت که طالبان بیش از 107 شهرستان را تحت کنترل داشت و بیشتر از 150 شهرستان نیز در وضعیت درگیری قرار داشت. با این حال بایدن در این دیدار صراحتا اعلام کرد «این مردم افغانستان هستند که باید درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند» و در مقابل، غنی گفت «به تصمیم بایدن برای خروج از افغانستان احترام میگذاریم و ما افغانستانیها باید با پیامدهای این موضوع به تعامل بپردازیم». در این بین رسانهها و نخبگان افغان با انتقاد از سفر غنی و هیات همراهش به آمریکا در آن مقطع زمانی، آن را مایه شرمساری و خفت مردم شجاع افغانستان عنوان کردند. برخی کاربران این سفر را گزارشدهی رعیت به ارباب توصیف و مقامات افغانستانی را گماشتههای آمریکا معرفی کردند.
* مقابله با وحدت ملی
بخش دیگر سخنان رئیسجمهور افغانستان در دیدار با بزرگان ولایت «خوست» خطاب به مردم افغانستان بود. او در این سخنان از مردم خواست «برای حفظ جمهوریت و صلح ایستادگی کنند»؛ تاکیدی که شاید یکی از متناقضترین مواضع رئیسجمهور افغانستان است. واقعیت این است که دامن زدن به تنشها و تبعیض قومی در افغانستان یکی از برچسبهایی است که همواره با غنی همراه خواهد بود. تمرکز خواسته یا ناخواسته او بر گسترش پشتونیزم، محدود کردن هزارهها تا جایی که آنها برای ممانعت از نسلکشی قوم خود (هزارهها) به نهادهای بینالمللی دادخواه شدند، درکنار قضایایی مثل غائله شهرستان «بهسود» تنها بخشی از اقداماتی است که غنی در جهت گسست وحدت ملی انجام داده است، تا جایی که اکنون در ولایات درگیر با طالبان، بسیج مردمی فارغ از فرماندهی نیروهای دولتی شکل گرفته و جنگسالاران و مجاهدان دهههای 80 و 90 میلادی با تجهیز و فرماندهی همشهریان و همولایتیهای خود بدون در نظر گرفتن فرامین دولتی و ناامید از هر گونه اقدام جدی آن به سنگرسازی و مقابله با طالبان پرداختهاند. بر این اساس میتوان گفت در کنار اشغالگری آمریکا و ناتو که به گسترش تروریسم در افغانستان منجر شده، آنچه این کشور را به این ورطه از عدم ثبات و تزلزل سوق داده، عملکرد دولتی است که به دلیل فساد ساختاری و درونی، از ضعف جدی در طرحریزی و پیگیری برنامههای کلان رنج میبرد؛ دولتی فقیر و ضعیف که سالها کلید حل مشکل را در خارج از افغانستان جستوجو میکرد.
***
آخرین تحولات افغانستان؛ درگیری نیروهای دولتی با طالبان در غرب این کشور
جنگ بین طالبان با نیروهای دولتی افغانستان روز شنبه نیز در حومه شهرهای قندهار، غزنی و قلعهنو در استان بادغیس در غرب افغانستان با شدت ادامه یافت. سخنگوی لشکر ۲۰۵ ارتش افغانستان در استان قندهار با بیان اینکه درگیری بین نیروهای دولتی و طالبان در بخشهای حوزه هفتم امنیتی شهر قندهار ادامه دارد، افزود: در این درگیریها ۷۰ تن از افراد طالبان کشته شدند. از استان غزنی در ۱۴۵ کیلومتری غرب کابل، پایتخت افغانستان نیز گزارش شده است درگیری در اطراف شهر غزنی بشدت ادامه دارد و یک عضو شورای استانی غزنی گفته است نیروهای طالبان وارد منازل مردم شده و با سپر قرار دادن غیرنظامیان با نیروهای دولتی، جنگ خانه به خانه میکنند. حسامالدین شمس، استاندار بادغیس در غرب افغانستان هم روز شنبه اعلام کرد گروه طالبان شب گذشته بار دیگر به شهر قلعهنو حمله کرد که با مقاومت شدید نیروهای دولتی مواجه شد که بر این اساس نیروهای طالبان پس از دادن تلفات سنگین مجبور به عقبنشینی شدند. وی افزود ۲ عضو شورای استانی نیز به گروه طالبان پیوستهاند. هرات در غرب افغانستان نیز طی ۲ روز گذشته شاهد تحولات مهمی در عرصه نظامی بود و پس از سقوط مرز تجاری اسلامقلعه در مرز ایران، چند شهر دیگر نیز بدون درگیری به دست طالبان افتاد.
* تکذیب ادعای طالبان از سوی دولت افغانستان
در حالی که مقامهای طالبان روز جمعه ادعا کردند ۸۵درصد خاک افغانستان به تصرف نیروهای این گروه درآمده است، مقامهای دولت افغانستان دیروز این ادعا را رد و آن را بخشی از «کارزار تبلیغاتی» گروه طالبان توصیف کردند. در همین حال طالبان دیروز در بیانیهای جدید اعلام کرد بر بیش از ۱۵۰ منطقه این کشور مسلط شده است. به گزارش رویترز، به گفته مقامهای محلی افغان، طالبان یک منطقه کلیدی در استان هرات در غرب افغانستان را که محل سکونت دهها هزار تن از شیعیان هزاره است، تصرف کردهاند. همزمان کنترل شهر تورغندی در شمال کشور و هممرز با ترکمنستان از دست نیروهای دولتی خارج و به دست طالبان افتاد. صدها نفر از نیروهای امنیتی دولت افغانستان به دنبال حملات طالبان به ایران و تاجیکستان گریختهاند که موجب نگرانی تهران و مسکو شده است. سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه روز جمعه گفت مسکو آماده است در صورت وخیم شدن اوضاع در مرز افغانستان و تاجیکستان، وارد عمل شود. روسیه و تاجیکستان هر دو عضو «سازمان پیمان امنیت جمعی» هستند؛ پیمان دفاعی مشترک بین روسیه و ۶ جمهوری سابق اتحاد جماهیر شوروی.
* فرار نظامیان و مقامات افغان
موج فرار نظامیان و مقامات افغان از ولسوالیهایی که به دست طالبان سقوط کرده، ادامه دارد. پناهنده شده مرزبانان افغان به ایران در جریان اشغال منطقه اسلام قلعه این کشور در نقطه صفر مرزی استان هرات - همجوار با دوغارون- تنها گوشهای کوچک از موج مزبور است. در حالی که کشورمان در حال تدارک بازگرداندن نیروهای مرزبانی پناهنده شده به کشورشان با پروازی مستقیم است اما خبری از بازگشت بیش از 1500 نیروی نظامی و انتظامی افغان از همسایه شمالیشان تاجیکستان نیست.
به گفته حسن سلطانوف، نماینده دائم تاجیکستان در سازمان پیمان امنیت جمعی، این تعداد نظامی افغان فقط طی 2 هفته گذشته که حدود 70 درصد مرزهای ۲ کشور به دست طالبان افتاده، بویژه در ولایتهای مرزی شمال و شمال شرقی بویژه بدخشان به تاجیکستان پناه بردهاند.
به گزارش اسپوتنیک، مقامات تاجیک حدود 20 هزار نیرو در مرز ۲ کشور به طول 910 کیلومتر مستقر کردهاند اما صعبالعبور و کوهستانی بودن این مناطق باعث شده دوشنبه خواستار کمک از سوی سازمان پیمان امنیت جمعی بویژه روسیه شود، از طرف دیگر انتشار فیلمی از فرودگاه بدخشان که مسؤولان کشوری و لشکری این ولایت را در حال فرار با هواپیما نشان میدهد، تردیدهایی جدی را میان مردم درباره ادامه کار دولت فعلی کابل به وجود آورده به طوری که گمانهزنیهایی درباره فرار محمد اشرف غنی، رئیسجمهور و امرالله صالح، معاون او به وجود آمده است.
از طرف دیگر، سرور دانش، معاون دوم ریاستجمهوری افغانستان دیروز در صفحه اجتماعی خود از حرکت وسیع مردمی در حمایت از نیروهای امنیتی برای مقابله با جنگطلبی طالبان خبر داد. او همچنین از امیر صاحب اسماعیلخان، از پیشکسوتان جهاد و مقاومت برای ایجاد جبهه مردمی علیه طالبان که هرات را به محاصره درآورده، حمایت کرد.
* ترکیه و ترانزیت تکفیریها از ادلب به افغانستان
بر اساس برخی شنیدهها ترکیه در افغانستان نیز مانند سوریه در حال ماهی گرفتن از آب گلآلود است. شرقیترین عضو ناتو، در معاملهای پایاپای با آمریکاییها و حکومتیهای دستنشاندهشان در افغانستان، در ازای ایجاد چتر امنیتی برای مقامات کابل، اقدام به ایجاد کریدور تروریستی بین شام و هندوکش کرده است. با جزم شدن عزم سوریه و متحدانش بویژه روسیه و ایران برای پاکسازی بزرگترین تجمعگاه تروریستهای تکفیری مورد حمایت دولتهای غربی- عربی در استان ادلب در شمال شامات، میت (سازمان اطلاعات ملی ترکیه) به تکاپو افتاده تا مسلحان دست پروردهاش را که همان بازماندگان گروه جبههالنصره (شاخه القاعده در سوریه) هستند، به جبههای جدید منتقل کند و ظاهرا داعش افغانستان، بهترین مقصد ممکن است. برخی منابع روس فاش کردهاند «هاکان فیدان» مدیر میت و چشم و گوش اطلاعاتی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اخیرا در نشستی مشترک با فرمانده آمریکایی ناتو، قول انتقال دستکم 2 هزار تروریست تکفیری از ادلب به افغانستان را گرفته است؛ افغانستانی که با تکمیل روند خروج نظامیان آمریکا و ناتو و ضعف مفرط حکومت مرکزی کابل، به مکانی مناسب برای رشد و نمو مسلحان سلفی تبدیل شده است.
نیروهای نظامی ترکیه در حال حاضر قرار است به طور رسمی امنیت فرودگاه کابل و منطقه دیپلماتیک پایتخت افغانستان را به جای نظامیان آمریکایی تامین کنند اما برخلاف انتظارات آنکارا، طالبان این اعمال نفوذ ترکیه را در فلات پامیر به رسمیت نشناخته است.
اردوغان در ماههای اخیر بخشی از تروریستهای ادلب را برای اعمال نفوذ به لیبی منتقل کرده و بخشی دیگر را نیز در جنگ قرهباغ میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان دخالت داده بود.
ارسال به دوستان
تحلیل روزنامه رأیالیوم
فتنهگری اسرائیل میان سعودی و امارات
تنش و اختلاف میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس دیگر موضوع پنهانی نیست و در بحرانی که طی چند سال گذشته میان عربستان سعودی، بحرین، امارات و مصر با قطر اتفاق افتاد کاملا مشهود بود. شورای همکاری خلیجفارس دیگر انسجامی ندارد و شیخنشینهای عضو آن مدام در حال تنازع برای یافتن یک جایگاه سیاسی در منطقه و جهان هستند و این باعث شکاف در روابط عربستان، امارات و قطر شده است. امروز سعودی و امارات به عنوان ۲ متحد و همپیمان قدیمی پس از یک دوره طولانی همکاری و روابط پایدار که گاهی همراه با احتیاط و سوءظن بود به یک نقطه تنش و اختلاف نظر شدید رسیدهاند.
مهمترین متغیر اختلاف ریاض و ابوظبی در مرحله کنونی نقش سیاسی، اقتصادی و نظامی جدید رژیم صهیونیستی در میان شیخنشینهای خلیجفارس پس از امضای توافق عادیسازی روابط با امارات و بحرین است.
در شرایطی که اسرائیل در همه ابعاد به امارات نفوذ کرده و از دروازه اقتصاد و فرهنگ در حال ورود به سایر عرصههای این کشورک عربی است، همزمان مناسبات اعضای شورای همکاری خلیجفارس وارد مسیر جدیدی میشود.
اما تفاوت رژیم صهیونیستی با کشورهای جهان این است که اسرائیل یک رژیم غاصب و اشغالگر به شمار میرود و اساسا یک دولت یا کشور نیست، بنابراین نمیتواند از ویژگیهای کشورهای طبیعی در جهان برخوردار باشد. در واقع اسرائیل در مرزهای کنونی آن به رسمیت شناخته نمیشود و همچنین ساکنان آن ارتباط تاریخی و جغرافیایی با زمینی که اشغال کردهاند ندارند و فاقد یک هویت ملی جامع هستند.
به همین دلیل راز بقای رژیم صهیونیستی تاکنون در ایجاد جنگ و درگیری و ویرانی و فتنه در محیط اطراف خود بوده است. در واقع مهمترین خطری که این موجودیت سرطانی را تهدید میکند نه پروژه هستهای کشورهای منطقه، بلکه نفس صلح و ثبات و توسعه در کشورهای پیرامونش است؛ همانطور که توسعه و پیشرفت کشوری مانند ایران قطعا برخلاف منافع رژیم صهیونیستی بوده و تهدید نیز برای آن محسوب میشود. اما جاهطلبیهای امارات برای یافتن جایگاه منطقهای و بینالمللی به نفع صهیونیستهاست، چراکه میتوانند از این رویکرد امارات برای تحقق اهداف مورد نظر خود استفاده کنند.
در هر صورت راهبرد آشوبآفرینی و فتنهانگیزی روش معمول صهیونیستها برای رسیدن به اهدافشان است که در کشوری مانند امارات که با آن روابط عادی و علنی برقرار کردهاند نیز اجرا میشود. از جمله موارد اختلاف میان سعودی و امارات پرونده توافق عادیسازی میان کشورهای عربی با اسرائیل است که از امارات آغاز شد، در حالی که سعودیها شرایط لازم برای عادیسازی علنی روابط با صهیونیستها را ندارند.
همکاری عمیق میان امارات و رژیم صهیونیستی برای تسخیر مناطق راهبردی یمن از دیگر دلایل تقابل ابوظبی با ریاض است.
همچنین اختلاف امارات و عربستان بر سر سیاستهای نفتی که در گذشته امری طبیعی تلقی میشد اما به ماهیت روابط میان ۲ طرف آسیب نمیزد، اکنون به بروز اختلافات میان ریاض و ابوظبی منجر شده است به طوری که انتقادات تند وزیر انرژی سعودی از امارات و واکنش متقابل همتای اماراتی او نشان از بیصبری ۲ طرف نسبت به رفتار یکدیگر دارد.
دست آخر اسرائیلیها هوشمندانه با بهره بردن از نفوذ خود در جلب نظر آمریکا، به رقابت تسلیحاتی میان امارات و سعودی دامن میزنند.
ارسال به دوستان
دور دنیا
دستگیری یک جاسوس در دستگاه امنیتی اسرائیل
تارنمای «دبکا» وابسته به جامعه اطلاعاتی صهیونیستها از وجود یک حفره در ساختار امنیت این رژیم پرده برداشت. این تارنمای عبریزبان در خبری کوتاه فاش کرد یک اسرائیلی از 20 روز پیش بهاتهام ارتکاب جرائم بسیار خطرناک امنیتی دستگیر شده است. در این خبر تأکید شده که جرائم فرد مذکور امنیت رژیم صهیونیستی را تحتالشعاع قرار داده است. به طور معمول زمانی که رسانههای عبری از تعبیر جرائم امنیتی خطرناک سخن میگویند به معنای متهم شدن فرد به جاسوسی برای یک دشمن خارجی است. این فرد که به گفته دبکا چند هفته پیش بازداشت شده، توسط بازجویان سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) تحت بازجویی قرار دارد. بر اساس این گزارش، جرائم فرد یادشده چنان ماهیت امنیتی دارند که او از ملاقات با وکیل مدافع هم محروم شده و دستورالعمل ویژهای برای جلوگیری از انتشار اطلاعات بیشتر دربارهاش صادر شده است.
***
قتل 45 نیجریهای توسط تکفیریها
در حمله تروریستها به شهر کوچک «فارو» در شمال غرب نیجریه، ۴۵ نفر به قتل رسیدند. به گزارش رویترز، شاهدان محلی از حمله راهزنان مسلح سوار بر بیش از ۱۰۰ موتور حدود ساعت ۱۲ ظهر جمعه گذشته به این شهر خبر دادند. بر اساس این گزارش، مردان مسلح به صورت پراکنده به سمت مردم فارو تیراندازی کردند. یک خدمه بیمارستان که از ترس انتقام نخواست نامش فاش شود در این باره گفت: «عصر جمعه نیروهای امنیتی و محلی ۲۹ جسد و ۱۱ زخمی را به داخل بیمارستان آوردند». در کل تعداد قربانیان این حمله کور 45 نفر برآورد شده است. گروه تکفیری بوکوحرام از سال 2009 در پرجمعیتترین کشور آفریقایی بلوا آفریده و طی ۱۲ سال اخیر در جنگهای خونین داخلی این کشور به موارد متعددی از حملات مسلحانه، قتل و آدمربایی جمعی برای باجخواهی بویژه ربودن دانشآموزان دست زده است. در ابتدا این شورش خونین به شمال شرق نیجریه محدود بود اما بتدریج بوکوحرام در کنار داعش شاخه غرب آفریقا دامنه حملات خود را به کشورهای همسایه شامل نیجر، چاد و کامرون گسترش داد. بوکوحرام سال 2015 بود که با داعش بیعت کرد. این جنایتها بویژه در منطقه شمال غرب نیجریه در نبود کنترل حکومت مرکزی به امری عادی بدل شده است. بنا بر اعلام دفتر هماهنگی امور انساندوستانه سازمان ملل، در نتیجه فعالیتهای تروریستی یک دهه اخیر بوکوحرام در نیجریه، بیش از ۳۰هزار نفر کشته و نزدیک به ۳ میلیون نفر بیخانمان شدهاند.
***
تماس لاپید با لاوروف
وزیر جدید خارجه رژیم صهیونیستی بخش عمده نخستین گفتوگوی دیپلماتیک خود با وزیر خارجه روسیه را به موضوع سوریه اختصاص داد. یائیر لاپید روز جمعه طی یک تماس تلفنی با سرگئی لاوروف، درباره تحولات خاورمیانه از جمله موضوع حلوفصل مناقشه فلسطین و اسرائیل و از همه مهمتر پرونده سوریه گفتوگو کرد. براساس بیانیه وزارت خارجه روسیه، این تماس توسط طرف اسرائیلی و به مناسبت سیامین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین مسکو و تلآویو – پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی- برقرار شد. این در حالی است که کابینه قبلی رژیم صهیونیستی اخیرا و پیش از سقوط نتانیاهو، مجموعه دیدارها و گفتوگوهایی ویژه را با طرف روسی به مناسبت سیامین سالگرد روابط با فدراسیون روسیه انجام داده بود. این تغییرات سریع قطعا میتواند به سرگیجه در روابط ۲ طرف منجر شود. لاوروف در گفتوگوی تلفنی اخیر با لاپید، آمادگی خود را برای همکاری مشترک در راستای تقویت همکاریهای چندجانبه و سودمند متقابل بین روسیه و رژیم صهیونیستی بیان داشت. به نظر میرسد بخشی ناگفته از گفتوگوی لاوروف با لاپید نیز به همکاریهای احتمالی اسرائیل با ناتو اختصاص یافته باشد. قرار است روز دوشنبه در بروکسل «ینس استولتنبرگ» دبیرکل دانمارکی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، با یائیر لاپید به عنوان فرد دوم رژیم صهیونیستی و وزیر خارجه دیدار کند.
***
تقدیر جبهه خلق فلسطین از الحوثی
به دنبال درگذشت «احمد جبرئیل» بنیانگذار و دبیرکل جبهه خلق برای آزادی فلسطین، سیلی از پیامهای تسلیت و بزرگداشت از سوی شخصیتهای محور مقاومت سرازیر شد. به گزارش المسیره، رهبر جنبش انصارالله یمن نیز در بیانیهای یاد این مجاهد بزرگ فلسطینی را زنده کرد. احمد جبرئیل چهارشنبه گذشته در یکی از بیمارستانهای دمشق درگذشت.
بر اساس این گزارش، جبهه خلق برای آزادی فلسطین تلگراف تسلیتی را به مناسبت درگذشت احمد جبرئیل از سوی عبدالملک بدرالدین الحوثی دریافت کرد. در واکنش، جبهه خلق برای آزادی فلسطین نیز رهبر انقلاب یمن را یک رهبر فوقالعاده و مورد افتخار ملت فلسطین توصیف و اعلام کرد:«این رهبر فلسطینی فقید، حامی و پشتیبان آرمانهای بزرگ امت اسلامی در مقابله با توطئه امپریالیستی آمریکایی از جمله در یمن بود. موضع قوی و موثر عبدالملک الحوثی و جنبش انصارالله در مقابله با نقشه آمریکا و رژیم صهیونیستی و مزدوران آن را از یاد نخواهیم برد. یمن امروز به لطف مقاومت اسطورهای خود در مقابله با دشمن در قلب محور مقاومت جا دارد و از اکثر نظامهای عربی به فلسطین نزدیکتر است. ما کاملا مطمئن هستیم که پیروزی یمن پیروزی فلسطین است».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|