26/اسفند/1403
|
02:40
۲۳:۰۷
۱۴۰۳/۱۲/۲۵
گفت‌و‌گوی «وطن امروز» با حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب‌الله فرحزاد درباره بخشش و بزرگواری در سیره امام حسن مجتبی‌(ع)

کرم‌الهی تا کرامت حسنی

امام حسن مجتبی(ع) به عنوان «کریم اهل‌بیت» شناخته می‌شوند؛ لقبی که نشان از بزرگواری، سخاوت و بخشش بی‌نظیر ایشان دارد. کرامت، همان ویژگی‌ای است که خداوند در قرآن نیز به آن اشاره کرده و فرموده است: «يَـاأَيُّهَا الإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الكَرِيمِ»؛ یعنی خداوند، کریم و بخشنده است اما این کرامت نباید موجب غفلت انسان از مسؤولیت‌هایش شود. در این گفت‌و‌گو، حجت‌الاسلام حبیب‌الله فرحزاد با استناد به روایات و احادیث، به مفهوم واقعی کرامت می‌پردازد و تأکید می‌کند که یکی از نشانه‌های کریم بودن، وفای به عهد و گذشت از خطای دیگران است. او با ذکر داستان‌هایی از امام حسن(ع) و بزرگان دین، نشان می‌دهد کرامت نه‌تنها در آخرت موجب پاداش الهی است، بلکه در زندگی دنیا نیز آرامش روحی و اجتماعی به همراه دارد.
***
* حاج آقای فرحزاد! در ایام ولادت سبط اکبر امام حسن مجتبی(ع) هستیم. یکی از القاب ایشان که در بین شیعیان معروف است «کریم اهل بیت» است. درباره این لقب امام حسن(ع) توضیحاتی بفرمایید.
بله! همانطور که اشاره کردید یکی از القاب معروف امام حسن مجتبی علیه‌السلام، «کریم اهل‌بیت» است. این عنوان معانی بلندی دارد که در روایات مورد تأکید قرار گرفته است. در قرآن نیز آمده است: «يَـأَايُّهَا الانسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ ألكَرِيمِ»
ای انسان! چه چیزی تو را به پروردگار کریم مغرور کرده و فریب داده؟
این آیه نشان می‌دهد خداوند، کریم و بزرگوار است. او با مدارا رفتار می‌کند، اما نباید این کرامت ما را مغرور کند، بلکه باید باعث شود بیشتر بندگی و اطاعت کنیم. مرحوم فیض کاشانی می‌گوید در این آیه، اشاره‌ای ظریف وجود دارد: خداوند با کرمش، ما را به طمع می‌اندازد. اگر او سخت‌گیر بود و بلافاصله گناه را مجازات می‌کرد، کسی جرأت خطا نداشت اما لطف و مهربانی او، ما را امیدوار می‌کند.
امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه می‌فرماید: «إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ»
پروردگارا! وقتی گناهانم را می‌بینم، وحشت می‌کنم، و هنگامی که کرم تو را می‌بینم، امید می‌بندم. این نشان می‌دهد اگر ما کوتاهی می‌کنیم، به دلیل لطف و کرم خداست.
در روایتی که فیض کاشانی نقل کرده، آمده است یک اعرابی (بادیه‌نشین) نزد پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و پرسید: «بِیَدِ مَنِ الحِسابُ یَومَ القِیامَه؟»؛ روز قیامت، حساب و کتاب به دست چه کسی است؟
اعرابی‌ها مردمانی ساده و فطری بودند، از فرهنگ شهری به دور، اما سؤالات عمیق و کلیدی می‌پرسیدند. این اعرابی، دغدغه‌اش این بود که اگر در قیامت، قاضی و حسابرس سخت‌گیری بالای سرش باشد که عدالت را بی‌رحمانه اجرا کند، تکلیف چه می‌شود؟ پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند: «بِیَدِ‌الله المُتعال»؛ حساب و کتاب در دست خدای متعال است.
یعنی همان خدایی که «أکرم الأکرَمین»، «أرحَمُ الراحمین»، «ستّارُ العُیوب» و «مَلجأُ کلِّ مَطرود» است. وقتی اعرابی این پاسخ را شنید، آسوده شد و با خوشحالی گفت: «الحمدلله! خیالم راحت شد». و رفت. پیامبر (ص) فرمودند: «این اعرابی، اهل بهشت است».
یکی از دعاهایی که ما از آن غفلت داریم، دعای جوشن کبیر است که معمولاً فقط در شب قدر خوانده می‌شود، اگر فرصت کنیم! این دعا، هزار اسم و صفت خداوند را دربر دارد. علامه مجلسی (رحمه‌الله‌علیه) می‌فرماید مستحب است این دعا در شب اول ماه رمضان خوانده شود، زیرا در آن شب، انسان میهمان خدا می‌شود و میزبان، خودِ پروردگار است.
در جوشن کبیر، بیشترِ اسامی خداوند، نام‌های رحمت و لطف است. مثلاً «خَیرُ الغافِرین»، «خَیرُ السّاترین»، «خَیرُ الحَبیب و المَحبوب»، «رفیق»، «شفیق»، «حنّان» و «منّان». وقتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره «حنّان» پرسیدند، فرمودند: «حنّان یعنی آن بنده‌ای که از خدا فرار کرده اما خدا دوباره به او روی می‌آورد».
مرحوم نراقی در کتاب «خزائن» نقل کرده عابدی در کنار کعبه، پرده‌ خانه خدا را گرفت و التماس کرد: «خدایا! به من عصمت بده». ندا آمد: «بسیاری از بندگانم این را از من خواسته‌اند. اگر به همه عصمت بدهم، پس چه کسی را بیامرزم؟» این نشان می‌دهد مغفرت الهی، ناشی از گستردگی گناه آدمیان است و خداوند، پیوسته می‌بخشد.
اعرابی که نزد پیامبر(ص) آمده بود، وقتی شنید حساب قیامت به دست خداست، خوشحال شد. شخصی به او گفت: «چرا خوشحال شدی؟» اعرابی پاسخ داد: «کریم کسی است که وقتی قدرت پیدا می‌کند، سخت نمی‌گیرد و عفو می‌کند».
این همان حسن ظن به خداست که در روایات تأکید شده است. امام رضا علیه‌السلام می‌فرمایند: «أحسِنوا ظُنونَکُم بالله»؛ گمان خود را به خدا نیکو کنید.
خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «أنا عند ظَنِّ عَبدی بی»؛ من مطابق گمان بنده‌ام رفتار می‌کنم. اگر بنده بگوید خدا مهربان است، همان‌گونه خواهد دید اما اگر گمان کند خدا سخت‌گیر و بی‌رحم است، با همان برداشت روبه‌رو خواهد شد. در روایات آمده یکی از بزرگ‌ترین گناهان، «سوء‌ظن به خدا» است، زیرا بد معرفی کردن خدا، خلاف حقیقت است.
لذا پیامبر (ص) درباره آن اعرابی فرمودند: «او اهل بهشت است». چرا که ایمان داشت خداوند، کریم و بخشنده است.
این کلام از مولا امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه است؛ کلامی که همچون دیگر سخنان ایشان، زیبا و بلندمرتبه است. حضرت فرمودند: «الکریمُ إذا وَعَدَ وَفَى، وإذا قَدَرَ عَفَا» یعنی انسان کریم، هنگامی که وعده‌ای دهد، به آن وفا می‌کند و زمانی که قدرت دارد، عفو می‌کند. کریم کیست؟ کریم کسی است که به وعده‌هایش پایبند باشد. باید وعده‌های‌مان را جدی بگیریم! در کشور ما ۱۵ میلیون پرونده قضایی وجود دارد و این در حالی است که بسیاری از مردم حتی جرأت نمی‌کنند پرونده‌ای تشکیل دهند. بسیاری از این پرونده‌ها ناشی از بدقولی‌ها و عدم وفای به عهد است؛ وعده‌هایی که در قراردادها، معاملات و تعهدات مالی داده شده اما عملی نشده‌اند.
من برای انجام کاری به منزل یکی از مراجع معظم تقلید رفتم. فرزندشان می‌گفت: «حاج ‌آقا، اگر فرصت دارید، تشریف بیاورید تا یک گونی چک برگشتی از همین مؤمنینی که خمس پرداخت کرده‌اند اما تعهدات مالی خود را انجام نداده‌اند، به شما نشان بدهم». چرا ما اینگونه شده‌ایم؟ چرا وعده‌های ما بی‌ارزش شده است؟ هر چیزی که امضا می‌کنیم، هر قولی که می‌دهیم، هر قراردادی که می‌بندیم، تعهد است!
در ازدواج، در تعیین مهریه، در تعهدات مالی، در ساختن یک خانه، در معماری یک پروژه، حتی در منبر رفتن یک خطیب!
همه اینها وعده‌هایی هستند که باید محترم شمرده شوند.
خداوند آقای نظری‌منفرد را حفظ کند. من بیش از ۲۰ سال همسایه ایشان بودم. فرزند ایشان در حوض افتاد و از دنیا رفت اما با وجود این مصیبت، منبر خود را ترک نکردند! ایشان فرمودند: «مردم منتظر من هستند، به وعده‌ام پایبندم». این بسیار مهم است! جامعه‌ای که وعده‌هایش توخالی باشد، به سقوط نزدیک است.
امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «الکریمُ إذا وَعَدَ وَفَى» و «إذا قَدَرَ عَفَا» یعنی انسان کریم اگر وعده‌ای دهد وفا می‌کند و اگر به قدرت برسد، عفو می‌کند.
او اهل انتقام و کینه‌ورزی نیست. اگر کسی به او بی‌احترامی کند، چه از نظر مالی و چه از نظر زبانی، او را می‌بخشد و درصدد انتقام برنمی‌آید.
اما متأسفانه در جامعه ما، وعده‌ها رنگ باخته‌اند. نمی‌خواهم بحث را به مسائل سیاسی یا عملکرد مسؤولان ببرم؛ این مساله به همه ما مربوط می‌شود! اگر نمی‌توانیم پروژه‌ای را به سرانجام برسانیم، چرا وعده می‌دهیم؟ اگر می‌دانیم که انجام یک کار از توان ما خارج است، چرا تعهد می‌دهیم؟
* اشاره فرمودید یکی از لوازم کرامت عمل به وعده‌هاست. حال می‌خواهم از جنبه سلبی قضیه سوالی را مطرح کنم؛ عمل نکردن به وعده‌ها از منظر قرآن کریم چه عقوبتی برای فرد و جامعه دارد؟
این همان دشمنی با خداست که در قرآن به آن اشاره شده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ». مفسران گفته‌اند این آیه درباره وعده‌هاست. وعده‌ها را جدی بگیریم!
* در کشورهای دیگر، بسیاری از مردم به قول خود پایبند هستند اما در کشور ما چطور؟ چرا این ارزش بزرگ را از دست داده‌ایم؟
«الکریم إذا وعد وفى» و «إذا قدر عفا». یکی از ویژگی‌های کریم، این است که اگر به قدرت برسد، عفو کند!
انتقام‌جو نیست، کینه‌جو نیست، اگر کسی به او بی‌احترامی کرد، چه از نظر مالی و چه از نظر زبانی، او را می‌بخشد.
ما چقدر به این آموزه‌ها عمل می‌کنیم؟
در نهج‌البلاغه آمده است: «مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ، غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَم». فراموشی، گاهی از بزرگ‌ترین صفات انسانی است!
اگر کسی مصیبتی دیده باشد، باید آن را فراموش کند. اگر هر روز با همان شدت داغدار بماند، زندگی‌اش مختل خواهد شد. همچنین فراموش کردن بدی‌های دیگران، نشانه کرامت و بزرگواری است. لقمان حکیم به فرزندش سفارش کرد: «۲ چیز را هرگز فراموش نکن: خداوند و یاد مرگ، اما ۲ چیز را همیشه فراموش کن: بدی‌هایی که دیگران در حق تو کرده‌اند و نیکی‌هایی که تو در حق دیگران انجام داده‌ای».
عمل خالص، آن است که برای خدا باشد، نه برای مردم! قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ‌الله لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا»؛ یعنی نیکی کنید اما بدون انتظار پاداش و سپاسگزاری!
اگر کار برای خدا باشد، هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد اما اگر منتظر قدردانی از دیگران باشیم، ناامید خواهیم شد.
انسان کریم، نیکی‌های خود را فراموش می‌کند و بدی‌های دیگران را نادیده می‌گیرد. این است راه و رسم بزرگواری!
در حالات مرحوم آخوند خراسانی رحمت‌الله‌علیه می‌خواندم که در دوران مشروطه و استبداد، درگیری‌های زیادی در حوزه علمیه و بین مردم وجود داشت. طلبه‌ای بود که به‌شدت با آخوند خراسانی مخالفت می‌کرد، سخنان تندی می‌گفت و در هر جا گرد و خاک به پا می‌کرد. در همان زمان، عده‌ای از مردم فقیر و گرفتار بودند. گروهی از اهالی آن محل پولی قابل توجه جمع کرده و نزد آخوند خراسانی آوردند و گفتند: «ما می‌خواهیم این مبلغ را به همان طلبه بدهیم تا خانه‌ای تهیه کند یا هزینه‌های زندگی‌اش را تأمین کند». آن طلبه همان کسی بود که به آخوند خراسانی ناسزا می‌گفت و با او دشمنی داشت. با این حال، آخوند خراسانی بدون هیچ درنگی اجازه داد پول را به او بدهند. کرامت و بزرگواری همین است. مهم‌تر از آن، «افضل اعمال الکریم غفلت» یعنی گذشت و چشم‌پوشی از خطای دیگران، بزرگ‌ترین عمل کریمانه است.
* به نظر شما این رفتارهای کریمانه چه اثراتی می‌تواند روی خود انسان بگذارد و به عبارتی چه نفعی در زندگی دنیایی برای ما دارد؟
اگر دقت کنید می‌بینید چقدر این روحیه آرامش به انسان می‌دهد! حال اگر خویشاوندی، دوستی، آشنایی، مریدی یا همسایه‌ای رفتار نادرستی کرد، سخن تندی گفت، غیبتی کرد یا بی‌احترامی کرد، آیا من باید کوچک و حقیر باشم و مقابله ‌به ‌مثل کنم؟ نه، کرامت یعنی گذشت، یعنی غفلت از بدی‌ها، یعنی پاک کردن ذهن از کینه و دشمنی.
همه این ماجرا، داستان معروف مرد شامی را به یاد می‌آورد. همان مردی که تحت تأثیر تبلیغات معاویه، با تعصب و خشونت وارد مدینه شد و شروع کرد به امام حسن علیه‌السلام و امیرالمومنین ناسزا گفتن. لعنت خدا بر معاویه و بر کسانی که او را به قدرت رساندند! لعنت بر معاویه که یزید را به قدرت رساند! این سلسله همان شجره ملعونه است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است. تبلیغات چه اثر عجیبی دارد! سال‌ها مردم را به لعن امیرالمومنین علیه‌السلام وادار کردند تا جایی که شخصیت علی علیه‌السلام را که روح اسلام بود، دشمن معرفی کردند! این سیاست معاویه از حیله‌های بزرگ شیطانی بود، آنقدر که شیطان را نیز به حیرت انداخت!
مرد شامی که قربانی این تبلیغات شده بود، همین که به مدینه رسید، هر ناسزایی که بلد بود به امام حسن علیه‌السلام گفت اما امام با تبسمی مهربانانه به او سلام کردند و فرمودند: «فکر می‌کنم تو آدم غریبی هستی، آیا پول می‌خواهی؟ جا می‌خواهی؟ لباس می‌خواهی؟ مرکب می‌خواهی؟ غذا می‌خواهی؟ هر چه بخواهی مهیاست، من دربست در اختیار تو هستم».
ما امروز در فضای رسانه‌ای، در بحث‌های سیاسی و اجتماعی، هر جا آتشی به پا می‌شود، همه به‌ جای خاموش کردن آن، هیزم بیشتری به آن می‌اندازند! در حالی که باید یاد بگیریم آب بریزیم روی آتش، یا حداقل سکوت کنیم و از کنار آن عبور کنیم. این کرامت است!
«من افضل اعمال الکریم غفلت» یعنی چشم‌پوشی از خطای دیگران، برترین عمل کریمانه است. مرد شامی که تا لحظاتی پیش پر از نفرت بود، با دیدن این کرامت، مثل ابر بهاری شروع به گریه کرد. گفت: «الله أعلم حیث یجعل رسالته» (خدا بهتر می‌داند که رسالتش را در کجا قرار دهد). سپس اعتراف کرد: «وقتی به مدینه آمدم، تو و پدرت را دشمن‌ترین افراد می‌دانستم اما حالا عزیزترین مردم در نظرم هستید. من اشتباه کردم، گمراه شدم و به بیراهه رفتم».
این است تأثیر کرامت و بزرگواری!

ارسال نظر
پربیننده