سوزنی هم به خود بزنید
عبدالله دارابی: افشین پیروانی، مدیر تیم فوتبال پرسپولیس، پس از بازی با ملوان از تیمهای معترض به برخی داوریها و برخی شرایط و شبههها خواست دنبال بهانه نباشند. او میگوید تا وقتی بقیه دنبال بهانهاند تیمش قهرمان میشود. وی در قسمت دیگری از سخنانش به استخدام بازیکنان مدنظر تیمش توسط تیمهای دیگر، با کنایه معترض میشود. چندان هم نیاز به حافظه تاریخی نیست ولی بهتر نبود ایشان اول سوزنی به خود میزد و بعد جوالدوزی به دیگران؟!
سالهاست شاهدیم کلیه ارکان باشگاه متبوع ایشان و از جمله شخص وی در موارد متعددی از همین موضعی که الان در قبالش بقیه را نهی میکنند به مسائل از جمله داوری پرداختهاند. چطور است این مساله درباره خودشان حق تلقی میشود و برای سایرین بهانهجویی؟! البته برای نیل به موفقیت لازم است و همچنین بهتر که بر هدف متمرکز شد و از بهانهجویی فاصله گرفت ولی نمیتوان وجود برخی واقعیتها را نیز کتمان کرد یا برای معترض بودن به همه آنها، صفت «بهانه» را استفاده کرد. اصلا مبدع همین موضوع با عبارت تکراری «نمیخواهند ما قهرمان شویم» چه باشگاه و چه کسانی در فوتبال ایران بودهاند و در طول یک فصل چندین بار آن را مستمسک قرار دادهاند؟ پس از اینکه قهرمان میشدند چه حرکتی در جهت اصلاح همان عبارت معترضانه خویش یا چه واکنش متفاوتی در قبال آن داشتهاند؟ جز این بوده که باز میگفتند: «نمیخواستند ما قهرمان شویم ولی دست خدا بالای دست آنها بود و تلاش و توان ما بیشتر از خواسته آنان؟!»
به هرحال برخی شائبهها در فوتبال ما به طور جدی وجود دارد و تا زمانی که عوامل دال بر آن یا تقویتکننده آن از بین نرود، بساط اینگونه اعتراضات، برخوردها و برداشتها نیز از بین نمیرود. سالهاست واژه «نمیخواهند ما قهرمان شویم» به تاکتیکی نزد برخی تیمهای مدعی بدل شده است ولی شایسته نیست مبدعان و استفادهکنندگان متواتر از آن، سایرین را هنگام بکار بردن آن نهی کنند. آیا خود افشین پیروانی اگر برخی تصمیمات مسالهدار داوران و فدراسیون و رفتارهای جهتدار رسانهای چون صدا و سیما به ضرر تیم خودش و به سود رقیبش رقم بخورد، سکوت میکند و چنین واکنشی ندارد یا تا به حال نداشته است؟ بهتر است سرپرست تیم فوتبال پرسپولیس آن طرف قضیه را نیز بخوبی و با انصاف ببیند. به هر حال برخی رفتارها و تصمیمات تبعیضآمیز که وجود و وقوعش بنا بر هر دلیلی (عمد یا سهو) را نمیتوان منکر شد، چنین بازخوردها و شائبههایی را هم به دنبال دارد که نمونههای حتی تاثیرگذارش در این فصل و فصول قبل متاسفانه کم هم نیست.
سرپرست تیم پرسپولیس، کنایهای هم به تیمهایی که بازیکنان سابق این تیم یا موردنظرش را جذب کردهاند زد و از آنها انتقاد کرد، همچنین آن بازیکنان را فاقد غیرت به پیراهن تیم فعلیشان و بازیکنان پرسپولیس را بسیار پرغیرت دانست و از آن باشگاهها خواست بازیکنانی بگیرند که نسبت به پیراهن تیم خود تعصب داشته باشند! مسلما خود افشین پیروانی بهتر از هر کسی میداند در فوتبال حرفهای، اولویت بازیکنان پول است و این دیگر مسالهای است جاافتاده. اصلا خود وی در زمانی که فوتبال حرفهای هم نشده بود به چه دلیل از تیم شهرش، شیراز، به فوتبال تهران پیوست، در چند تیم مختلف تهرانی بازی کرد؟ در زمانی که تیمهایی چون بانک تجارت شروع به پولپاشی کردند، چرا از تیم سابقش به این تیم پیوست؟ چرا با جدایی از تیم بانک تجارت راهی پرسپولیس شد، چرا با ترک پرسپولیس به تیمهای عربی پیوست یا باز از پرسپولیس راهی پیکان شد؟ اگر آن بازیکنان فاقد چنان فاکتوری از نظر وی هستند چرا پرسپولیس دنبالشان بود؟ گذشته از اینها، باشگاهها برای جذب بازیکنان مدنظر خود، سعی میکنند در رقابت با سایر تیمها با پیشنهادهای بهتر آنها را از آن خود کنند که این نیز امری مرسوم است. مگر پرسپولیس در فصول گذشته، سعید صادقی، اوستون ارونوف و یاسین سلمانی در آستانه عقد قرارداد با استقلال را با پیشنهاد مالی بیشتر از پیوستن به آن تیم منصرف و از آن خود نکرد؟ آیا پیروانی فراموش کرده است زمانی که سرپرست تیم ملی فوتبال بود و باید بسته به جایگاه و مسؤولیتش، نگاهی ملی را اعمال میکرد عابربانک وقت پرسپولیس، حسین هدایتی، با هماهنگی و همکاری وی در آخرین ساعات شب جهت مذاکره با چند بازیکن سرشناس که در حال مذاکره با باشگاه رقیب بودند، وارد اردوی تیم ملی شد و طی همین رفت و آمدها به قول معروف موفق به هایجک آنها از باشگاه رقیب شدند؟ اتفاقی که باعث شد داد کیروش هم پس از مطلع شدن درآید و واکنشهایی نشان دهد! حال وی چنین رفتارهایی از سوی باشگاه خودش و تیم عوض کردن بازیکنان فوق در میانه راه و با مبالغ سنگینتر از طرف پرسپولیس را چقدر با این برداشت و توصیه خود به برخی باشگاهها، منطبق میداند؟
آقای پیروانی! بهتر است اول سوزنی به خود بزنید و بعد جوالدوز به دیگران که مصادیق بسیارند و این مجال اندک!