پایان یک دوره
مهدی طاهرخانی: شکست ۲ بر صفر پرسپولیس مقابل سپاهان در ورزشگاه آزادی، صرفاً یک ناکامی نبود. این نتیجه، فراتر از جدول ردهبندی، نشانهای بود از فروپاشی تدریجی تیمی که در سالهای اخیر نماد ثبات، موفقیت و برنامهریزی در فوتبال ایران به شمار میرفت. سپاهان در حالی این دیدار را با شایستگی پیروز شد که پرسپولیس نه در زمین و نه در ساختار تیمی، شباهتی به گذشته نهچندان دور خود نداشت.
* برتری کامل سپاهان
از آغاز مسابقه، سپاهان با برنامهای مشخص وارد میدان شد. تیم تحت هدایت پاتریس کارترون با تمرکز بر گردش سریع توپ، فشار به هافبکهای پرسپولیس و بهرهگیری از ضعف ساختاری خط دفاع حریف، توانست کنترل کامل بازی را در اختیار بگیرد. گل نخست، حاصل اشتباه فردی مدافع پرسپولیس بود؛ گولسیانی نگاه کرد تا محبی راحت با یک * بغل پا گل بزند!
گل دوم نیز یک گل به خودی خندهدار و باز هم اشتباه گولسیانی! اشتباه پشت اشتباه در پس پرس سپاهان!
در سوی مقابل، پرسپولیس نشانی از تیم هجومی، منسجم و پرانرژی سالهای اخیر نداشت. خستگی بدنی، کاهش کیفیت فنی در برخی پُستهای کلیدی و از همه مهمتر، نبود تمرکز تاکتیکی، عواملی بود که موجب شد این تیم حتی برای یک امتیاز نیز شانس نداشتهباشد.
* پایان یک عصر
بازی شامگاه جمعه تنها یک شکست ساده نبود. این بازی میتواند نماد پایان یک دوره از اقتدار پرسپولیس در فوتبال ایران تلقی شود. تیمی که در دهه اخیر موفق شده بود با برنامهریزی دقیق و ثبات مدیریتی و فنی، به نماد قهرمانی در لیگ برتر تبدیل شود، حالا برابر چشمان هوادارانش، زمینگیر شده است.
ریشههای این افول، به سال قبل بازمیگردد. همان زمان که باشگاه به جای تثبیت سرمربی و برنامهریزی برای فصل آینده، درگیر مذاکرات پیچیده و پنهان با اوسمار بود که در اندیشه رفتن به شرق آسیا قرار داشت. زمانی که تیمهای رقیب مانند سپاهان و تراکتور از ابتدای فصل نقل و انتقالات سراغ جذب بهترینهای لیگ رفتند، پرسپولیس در بلاتکلیفی به سر میبرد.
* سپاهان؛ برنده واقعی لیگ بیستوچهارم
تراکتور تقریبا قهرمان رسمی این فصل است (اگر معجزهای رخ ندهد) اما اگر قرار باشد «برنده واقعی» لیگ بیستوچهارم را انتخاب کرد، بیتردید سپاهان شایسته این عنوان خواهد بود. این باشگاه با انتخابهای دقیق، حفظ انسجام فنی و تقویت هوشمندانه ترکیب خود، موفق شد جایگاه خود را در صدر جدول تثبیت کند و در دیدارهای حساس، بویژه مقابل پرسپولیس، توان فنی و ذهنی خود را به نمایش بگذارد. در نقطه مقابل، پرسپولیس در پی تداوم قهرمانیهای گذشته، فرصت بازسازی نسل و تغییر ساختار را از دست داد. اصرار بر حفظ بازیکنانی که دوران اوج را پشت سر گذاشتهاند، بیتوجهی به واقعیت فیزیکی و سنی برخی چهرهها و عدم شهامت در ایجاد تغییرات اساسی، موجب شد این تیم نتواند خود را با استانداردهای رقبا هماهنگ کند.
* لزوم بازسازی؛ نه نمایشی، بلکه ساختاری
پرسپولیس اکنون بیش از هر چیز نیازمند بازسازی است. نه بازسازی نمایشی، بلکه تغییری ساختاری، مبتنی بر واقعگرایی، شهامت تصمیمگیری و عبور از مصلحتاندیشیهای مرسوم. تعارف با اسامی و چهرهها باید پایان یابد. عملکردها باید ملاک تصمیمگیری باشد، نه خاطرات گذشته؛ در غیر این صورت، این باشگاه با خطر بازگشت به سالهای پیش از دوران برانکو مواجه خواهد شد؛ سالهایی که ناکامی، بیثباتی و آشفتگی ویژگیهای اصلیاش بود.
* سخن پایانی
اینک شکست مقابل سپاهان ممکن است جایگاه سوم را نیز از پرسپولیس بگیرد اما مهمتر از آن، هشدار بزرگتری است به مدیریت باشگاه: حفظ ظاهر قهرمان، بدون محتوای فنی و ساختاری، ممکن نیست. اگر جراحی واقعی و تغییرات اساسی آغاز نشود، روزهای سختتری در پیش خواهد بود.
لیگ بیستوچهارم به پایان نزدیک میشود. تراکتور و سپاهان، با برنامهریزی و جسارت، فصل را با افتخار به پایان میبرند اما پرسپولیس حالا در موقعیتی ایستاده که تنها با شهامت و شفافیت، میتواند دوباره مسیر صعود را آغاز کند.
باید پوستاندازی را آغاز کرد. بدون توجه به اسم و گذشته بازیکنان بزرگ باید روی نام ضعیفها قلم سرخ کشید.
وحید امیری ۳۷ ساله شده است اما کارتال ناباورانه حدود ۹۰ دقیقه به او فرصت میدهد و خروجی را هم دیدیم.
***
پرسپولیس، گمشده در آینه بازگشت با شمشیر کارتال؟
آسمان آزادی غبار داشت. سکوها ساکت بودند، پرچمها بیجان و چشمهایی که از حیرت نمیدانستند باید اشک بریزند یا فریاد بکشند. پرسپولیس برای چهارمین بار مقابل سپاهان زانو زد. نه به خاطر نبوغ حریف؛ که بیشتر به علت فرسودگی خویش.
در میانه این غبار، اسماعیل کارتال، با چهرهای عبوس و صدایی که از گلوی فریاد سرکوبشده میآمد، حرفهایی زد که بوی پایان میداد. پایان یک نسل. پایان توهم تکرار قهرمانی با نیمکت نیمهجان و استخوانهای ترکخورده ستارههایی که روزی خورشید بودند.
کارتال گفت دیگر وقت تعارف نیست. از بازیکنانی گفت که در پستهای کلیدی اصلاً «بازیکن» نیستند، از نیمکتی که به جای ذخیره، دردسر ذخیره کرده. او رفت. به ترکیه. نه برای فرار که شاید برای یافتن همان خون تازهای که پرسپولیس این روزها به آن محتاجتر از همیشه است. گفتند ۹۶ ساعت تمرین تعطیل اما حقیقت این است که او یا به فکر ۹۶ ماه آینده است یا هیچ!
کارتال، مربی بیحاشیهای که تا همین چند هفته پیش با وقار میگفت «با همینها ادامه میدهم»، حالا شمشیر را از رو بسته. او دیگر نمیخواهد روی زخمهای قدیمی چسب تازه بزند. میخواهد زخم را بشکافد و تیمی بسازد که دوباره بتوان نامش را با افتخار فریاد زد.
اما این سوال، مثل خاری در دل هواداران مانده: آیا مدیرانی که خود در ایجاد این سقوط نقش داشتهاند، اجازه پرواز دوباره را میدهند؟ آیا سیاستهای نقلوانتقالاتیای که پرسپولیس را به این حال و روز انداخت، اصلاح خواهد شد؟ یا باید منتظر شویم تا این بار، هواداران تصمیم به بازسازی بگیرند، آن هم از سکوها؟
امسال، پرسپولیس چیزی نبرد اما شاید چیزی یاد گرفت: اینکه هیچ امپراتوریای ابدی نیست، مگر اینکه بلد باشد دوباره و دوباره خودش را بسازد. حالا همه چشمها به تابستان است. به فهرستی که پر از وداع خواهد بود و شاید، آغاز فصلی تازه برای ققنوسی که هنوز خاکسترش داغ است.
***
نه قهرمانی، نه آسیا، نه حتی اعتبار!
پایان تلخ
شکست پرسپولیس مقابل سپاهان در هفته بیستوهفتم، فراتر از یک باخت ساده بود. این نتیجه در واقع پایان بسیاری از آرزوهای سرخپوشان در فصل جاری را رقم زد؛ شکستی که نهتنها شانس قهرمانی را از بین برد، بلکه فرصت حضور در لیگ نخبگان آسیا را نیز از آنها گرفت و سلطه سپاهان در رقابتهای رودررو را به شکلی آشکار به نمایش گذاشت.
* پایان رؤیای قهرمانی
با توجه به پیروزی تراکتور مقابل ملوان و تداوم صدرنشینی این تیم، پرسپولیس برای حفظ امید به قهرمانی، چارهای جز شکست سپاهان نداشت اما شکست ۲ بر صفر در آزادی، فاصله امتیازی با صدر جدول را به عدد ۷ رساند، آن هم در حالی که تراکتور یک بازی کمتر انجام داده است. اگرچه روی کاغذ هنوز اندک شانسی باقی است اما در واقعیت، امید به قهرمانی دیگر رنگ باخته است.
* خداحافظ لیگ نخبگان!
این شکست همچنین ضربهای جدی به امیدهای آسیایی پرسپولیس وارد کرد. با توجه به فرمت جدید رقابتهای قارهای، تنها قهرمان لیگ به مرحله گروهی لیگ نخبگان آسیا صعود میکند و نایب قهرمان راهی پلیآف میشود. با توجه به فاصله ۵ امتیازی با سپاهان ردهدومی و فرم مطلوب تیم کارترون، شانس صعود پرسپولیس به این رقابتها بسیار کم شده است. حتی حضور در لیگ قهرمانان آسیا نیز به شرطی میسر خواهد بود که سپاهان قهرمان جام حذفی شود و پرسپولیس جایگاه سوم را حفظ کند.
* برتری مطلق سپاهان در رقابتهای مستقیم
این فصل برای پرسپولیس از نظر تقابلهای رودررو با سپاهان فاجعهبار بود. این تیم در هر ۴ دیدار فصل جاری مقابل سپاهان، در ۴ رقابت مختلف، شکست خورده است. در ۷ بازی اخیر ۲ تیم، پرسپولیس ۶ شکست و تنها یک تساوی را تجربه کرده و حالا بیش از ۷ سال است نتوانسته در آزادی سپاهان را شکست دهد. این آمار، بیانگر برتری مطلق زردپوشان اصفهانی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
این شکست، نهتنها ۳ امتیاز را از پرسپولیس گرفت، بلکه یک فصل کامل را زیر سایه ناکامی برد. حالا سوال این است: آیا با همین ترکیب و کادر فنی، باید به فصل آینده امید داشت یا وقت آن رسیده تغییرات اساسی در ساختار پرسپولیس اعمال شود؟