روایت واقعیت ایران و رسانههای آلترناتیو
محمند رستمپور: همان ساعتی که انصارالله یمن یک موشک مافوق صوت داغ را از سامانههای تاد و پیکان پدافند رژیم صهیونیستی عبور داد و از 2150 کیلومتر دورتر به محوطه فرودگاه بنگوریون در فاصله ۳۵۰ متری باند فرودگاه در فلسطین اشغالی کوبید، «احمد سعدالدین» فیلمساز آمریکایی و موسس رسانه (Propaganda & co) در نمایشگاه فناوری هوافضا در تهران به تن سرد موشک هایپرسکونیک ایرانی بوسه زد. سعدالدین میهمان جشنواره صبح است. مثل «شرمینه ناروانی» خبرنگار لبنانی که از دانشگاه کلمبیا مدرک روزنامهنگاری گرفته و ۳ روز پیش در واکنش به یک حساب کاربری اسرائیلی در فضای مجازی که ادعا کرده بود در تهران خرابکاری اتفاق افتاده، نوشته بود: «من در تهران هستم، خبری نیست!». بعد هم یک ویدئو از فراز اتاقش در یکی از هتلهای تهران پیوست کرده بود تا مخاطب واقعیت ماجرا را خودش ببیند. تحریم در ۲۰ سال گذشته، فراتر از خسارتهای اقتصادی جبرانناپذیری که معیشت ایرانیان را دچار چالشهای اساسی کرده، بر «واقعیت» ایران نیز سایه انداخته است. دهم مرداد 1399، رهبر معظم انقلاب، جریان تحریف را مکمل جریان تحریم دانستند و گفتند: «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعا شکست خواهد خورد». از نظر حضرت آیتالله خامنهای، جریان تحریف با هدف واژگون نشان دادن واقعیات ایران با ۲ هدف ضربه به روحیه مردم و ناامیدسازی آنها و آدرس غلط دادن برای رفع تحریمها به موازات تحریم پیش میرود. هفتم آبان سال گذشته نیز رهبر انقلاب از این سخن گفتند که رژیم صهیونیستی دچار خطای محاسباتی شده و باید این خطا را به هم زد و قدرت ملت را به آنها فهماند. این بیانات، نخستین اظهارنظر رهبر انقلاب پس از حمله هوایی اسرائیل به ایران بود که انتقام قانونی و رسمی ایران در قالب عملیات «وعده صادق 3» را زمینهسازی کرد. «پهپه اسکوبار» روزنامهنگار مطرح برزیلی ۳ روز پیش در حاشیه بازدید از نمایشگاه فناوری هوافضا در تهران همین موضوع را از یکی از فرماندهان سپاه پرسید. اسکوبار در آسیاتایمز ستون ثابت دارد و درباره رقابتهای ژئوپلیتیک غرب آسیا تحلیلهای معتبری ارائه میکند. آن ژنرال سپاه در پاسخ گفت: «نبرد ما با آمریکا و رژیم صهیونیستی نه دیروز آغاز شده و نه فردا پایان مییابد. تاکتیکهایی که برای این جنگ طولانی انتخاب میکنیم، بر اساس نیازهای راهبردی خودمان است. هیچ تفسیر خارجیای مسیر ما را تعیین نمیکند».
مسیری که سردار علی بلالی از آن سخن میگوید، ۲ رکن اساسی دارد: «روایت و واقعیت»، «نرمافزار و سختافزار». ۲۹ بهمن سال پیش، حضرت آیتالله خامنهای در دیدار مردم تبریز ضمن برشمردن این تقسیمبندی در بیانی هشدارگونه از اهمیت نرمافزار گفتند: «ایران اسلامی از لحاظ تواناییهای مقابله با تهدیدهای سخت، در یک سطح عالی قرار دارد و مردم از این جهت احساس امنیت میکنند. بنابراین مساله امروز ما تهدید سختافزاری دشمن نیست اما یک تهدید مهم دیگری وجود دارد که باید برای آن آماده شد و آن، تهدید نرمافزاری است». تهدید نرمافزاری یا به تعبیر ایشان ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی، همان جریان تحریف است که ۲ سویه داخلی و خارجی دارد. در سویه داخلی، تابآوری مردم ایران را هدف گرفته و در سویه خارجی، ذهنیت سیاستمداران و تصمیمگیرانی که با پرونده ایران روبهرو هستند؛ در دانشگاهها و رسانهها، شوراها و سازمانهای بینالمللی، نهادهای سیاسی و ساختارهای پارلمانی مانند پارلمان اتحادیه اروپایی؛ جایی که «کلر دالی» و «میک والاس»، میهمانان این روزهای جشنواره صبح چندین سال در آن عضویت داشتند. والاس ۲ ماه پیش هم به صنعا سفر کرده بود. دالی از همان روزهای نخست تجاوز وحشیانه اسرائیل به نوار غزه در پارلمان اتحادیه اروپایی فریاد میزد وقتی اسرائیل بیمارستانها، غیرنظامیان و مدارس را هدف میگیرد، یعنی با حماس نمیجنگد و به دنبال نسلکشی است. والاس و دالی معتقدند این امپریالیسم است که به اسرائیل اجازه تجاوز میدهد. این امپریالیسم است که به دنبال ایجاد یک خفقان عمومی در سراسر جهان است تا هر گونه اعتراض به بربریتی که در نوار غزه در جریان است، سرکوب شود. در روزهایی که لایک پستهای مربوط به فلسطینیها در شبکههای اجتماعی در کشورهای مختلف جریمه و پیگیری قضایی به دنبال دارد(!) چنین واکنشهایی از سوی سیاستمداران و فعالان رسانهای انگلیسی و ایرلندی شگفتآور و درخور تحسین است اما کلر دالی چنین باوری ندارد. او وقتی روی سن تقدیر از برگزیدگان سومین دوره جشنواره صبح رفت، بیآنکه هیجانزده شود، گفت: «من خودم را شایسته این تقدیر نمیدانم. وظیفه من بوده است که از فلسطین دفاع کنم». اگر پیش از ۷ اکتبر 2023 برای دفاع از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی، سختکوشی در استدلال و تبیین لازم بود، حالا با جریانات تلخی که در یک سال و ۸ ماه گذشته رخ داده، کمتر نیاز است بگوییم با بشریت و فلسطین چه نسبتی داریم. با این همه، در خط مقدم دفاع از فلسطین جای بسیاری خالی است و ایران همچنان سرسلسله است؛ موضوعی که «جورج گالووی» نماینده سابق پارلمان انگلیس - که او نیز این روزها میهمان جشنواره صبح است - گفت و تیتر اینترنشنال هم شد: «هیچ کشوری در جهان به اندازه جمهوری اسلامی ایران با ثبات و استواری از آرمان فلسطین حمایت نکرده است».
سعدالدین، ناروانی، اسکوبار، دالی، والاس، گالوی و دیگرانی مثل مکس بلومنتال، از کسانیاند که کوشش کردهاند در شبکههای اجتماعی رسانههای متعددی بسازند و در خلأ روایتها و تصاویری که واقعیت رخدادها را نشان میدهد، با جریان تحریف مبارزه کنند.
تحریف کاری کرده که تصویر ایران با کشورهای دیگر غرب آسیا که از نظر فناوری و علمی، واجد پیشرفت یا صاحب تولید نیستند، تمایز و تفاوتی نداشته باشد. پیش از این، سفر گردشگرانی از کشورهای مختلف جهان کمک میکرد تا ایران واقعی به رسانههای جهان راه یابد اما این تصویر، در برابر آن هجوم سیاه و تاریکی که رسانههای جریان اصلی ساختهاند، همچنان کمسو است. تبادلات ایران و فعالان و چهرههای رسانههای آلترناتیو میتواند تصویری واقعیتر، دقیقتر و با جزئیات بیشتر برای مردم در کشورهای دیگر فراهم کند. اگر تحریم، رسانه خودش یعنی تحریف را ساخته، باید تولید هم رسانه خودش یعنی تبیین را بسازد. تحریم و تحریف، فراتر از جغرافیا و ملیت و نژاد به جنگ با ایران آمدهاند؛ ایران هم باید در یک جبهه جهانی از دیگر نژادها و ملیتها و جغرافیاها راوی بگیرد.