22/شهريور/1404
|
02:04
سقوط تدریجی دیوار دفاعی تیم‌ ملی فوتبال

بحران دفاع

محمند رشوند: تیم‌ ملی فوتبال ایران در حالی به جام‌جهانی نزدیک می‌شود که بزرگ‌ترین نگرانی‌اش نه در خط حمله، بلکه در عقب زمین است؛ جایی که مدافعان بارها در مهار ساده‌ترین مهاجمان ناکام مانده‌اند و آماری نگران‌کننده به جا گذاشته‌اند. دریافت ۲۹ گل در ۳۷ مسابقه، تصویری روشن از بحرانی است که اگر به‌سرعت حل نشود، می‌تواند رؤیای صعود از گروه در جام‌جهانی را به کابوس بدل کند.
حضور اخیر تیم‌ ملی در تورنمنت کافا با ترکیب اصلی، فرصتی بود برای سنجش توان واقعی شاگردان قلعه‌نویی اما به‌ جای نمایش اقتدار، ضعف در خط دفاع بیش از هر چیز خودنمایی کرد؛ از گل خوردن برابر افغانستان و تاجیکستان گرفته تا شکست برابر ازبکستان. این رخدادها پرسشی اساسی پیش آورد: آیا ایران با چنین خط دفاعی می‌تواند مقابل قدرت‌های بزرگ فوتبال جهان دوام بیاورد؟!
تیم‌های آسیایی در همین مدت بارها دروازه ایران را گشودند؛ از قطر و ازبکستان که هر کدام ۵ بار موفق به گلزنی شدند، تا قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان و هنگ‌کنگ که بارها مدافعان ایرانی را به دردسر انداختند. نکته تلخ ماجرا این است که این مشکلات نه مقابل غول‌های جهانی بلکه برابر رقبای معمولی و حتی ضعیف منطقه‌ای آشکار شده است. بخش مهمی از بحران کنونی به سازماندهی دفاعی بازمی‌گردد. در دوران کی‌روش، ساختار تیمی بر انضباط و بسته نگه داشتن فضاها استوار بود. خط آفساید یکدست و فشرده، امکان نفوذ حریف را به حداقل می‌رساند. حالا اما اشتباهات فردی و شکاف‌های ارتباطی باعث می‌شود کوچک‌ترین حمله‌ای به فرصتی خطرناک بدل شود. قلعه‌نویی هنوز نتوانسته ثبات لازم را در ترکیب ایجاد کند و با جابه‌جایی مداوم مدافعان، هم‌خوانی میان آنها به حداقل رسیده است. از نظر بدنی هم وضعیت امیدوارکننده نیست. تیمی که باید در دقایق پایانی با تمرکز بالا مقاومت کند، به‌ محض رسیدن نیمه دوم افت می‌کند. خستگی و کاهش تمرکز باعث می‌شود مدافعان به‌سادگی در نبردهای تک‌به‌تک مغلوب شوند و در بازی‌سازی از عقب، توپ‌ها را با بی‌دقتی به حریف هدیه دهند. نگاهی به دوران کی‌روش نشان می‌دهد حتی در سخت‌ترین شرایط، دفاع ایران نقطه اتکای تیم بود. آن روزها خبری از لژیونرهای پرشمار نبود اما با دیسیپلین تاکتیکی، دروازه ایران یکی از بسته‌ترین‌ها در آسیا بود. اکنون همان خط دفاع که مایه افتخار بود، متزلزل و بی‌اعتماد به ‌نظر می‌رسد. مشکل تنها به گل‌های خورده محدود نیست. آمار اخراج‌ها نیز فاجعه‌بار است. ۷ کارت قرمز در ۳۷ مسابقه اخیر نشان می‌دهد مدافعان در کنترل هیجان و مدیریت بازی ناکامند. اخراج دقیقه یک در دیدار برابر ازبکستان نمونه‌ای بارز از این ضعف روانی است. چنین بی‌احتیاطی و بی‌انضباطی‌ای نه‌ تنها تیم را ۱۰ نفره می‌کند، بلکه نظم کلی خط دفاع را از بین می‌برد.
ترکیب فعلی مدافعان هم خالی از مشکل نیست. برخی چهره‌های باتجربه هرچند سال‌ها لباس ملی بر تن داشته‌اند اما از نظر سرعت و چابکی با توجه به افزایش سن، دیگر در سطحی نیستند که بتوانند مقابل مهاجمان سرعتی دوام بیاورند. فوتبال مدرن بر پایه حملات سریع است و اینجاست که کمبود شتاب مدافعان ایران به وضوح آشکار می‌شود. قلعه‌نویی باید هرچه سریع‌تر بازنگری اساسی انجام دهد؛ چه در انتخاب نفرات، چه در سیستم دفاعی و چه در آماده‌سازی بدنی. ادامه این روند به معنای فروپاشی کامل ساختاری است که روزی سد محکمی برابر رقبای آسیایی و حتی جهانی به شمار می‌رفت. درس بزرگ تاریخ برای فوتبال ایران روشن است: هیچ تیمی بدون خط دفاع مطمئن در جام‌جهانی موفق نمی‌شود. اگر مربی و کادر فنی به جای اتکا به نام‌ها، روی هماهنگی و تمرکز دوباره سرمایه‌گذاری کنند، هنوز فرصت بازسازی باقی است. در غیر این صورت، این سرازیری سقوط می‌تواند به پرتگاهی تبدیل شود که بازگشت از آن بسیار دشوار خواهد بود.

ارسال نظر
پربیننده