|
ارسال به دوستان
تشییع باشکوه «سجاد رزمجو» خواننده مطرح موسیقی نواحی، اهمیت بالای این هنر اصیل ایرانی را برای مدیران فرهنگی یادآور شد
موسیقی نواحی را در یابید
عباس اسماعیلگل: ظهر جمعه 14 آبان انفجاری در طبقه دوم منزلی مسکونی در شهرک ولایت یاسوج رخ میدهد. بلافاصله نخستین تیم امدادی در محل حاضر میشود که شکستگی در و پنجرهها معلوم میکند انفجار ناشی از انتشار گاز در این خانه بوده و پس آن آتشسوزی رخ داده است. خبر میدهند صاحبخانه در میان شعلههای آتش گیر افتاده است. بدین ترتیب حریق مهار و صاحبخانه که دچار سوختگی شدیدی شده بود به مرکز درمانی منتقل میشود؛ مردی 40 ساله که بشدت مصدوم و دچار سوختگی شده بود. نام آن مرد «سجاد رزمجو» خواننده معروف موسیقی محلی کهگیلویهوبویراحمد بود. بلافاصله او را به بیمارستان شهید بهشتی یاسوج منتقل میکنند اما به خاطر سوختگی زیاد او باید به بیمارستان سوختگی امیرالمومنین شیراز اعزام میشد. تلاش کادر درمان بیمارستان سوختگی امیرالمومنین شیراز هم نتیجه نداد تا این خواننده با 80 درصد سوختگی، سرانجام در شامگاه دوشنبه 24 مرداد پس از 11 روز جدال برای زندگی، تسلیم مرگ شود.
سجاد رزمجو، خواننده معروف کهگیلویهوبویراحمد چهارشنبه 26 آبان در یاسوج به خاک سپرده شد. در مراسم خاکسپاری این خواننده محبوب، جمع زیادی از مردم کهگیلویهوبویراحمد، فارس، چهارمحالوبختیاری و خوزستان حضور داشتند؛ حضوری که منجر به برگزاری مراسمی باشکوه در زادگاه سجاد رزمجو در روستای سروک شد. فیلمهای مراسم باشکوه تشییع مرحوم رزمجو بشدت در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از مردم برای نخستینبار اسم این خواننده موسیقی لر را شنیدند و برخی دیگر از کاربران که نگاه عمیقتری به مسائل مطرحشده در فضای مجازی دارند، این پرسش به ذهنشان خطور کرد که چرا هیچگاه از ظرفیت بالای موسیقی نواحی و اقوام از سوی صداوسیما استفاده نمیشود؟! اما درباره مرحوم رزمجو باید گفت رزمجو خوانندهای محلی بود و از دهه 70 فعالیت جدی در عرصه موسیقی داشت و در استانهای زاگرسنشین بخصوص استان کهگیلویهوبویراحمد از محبوبیت زیادی برخوردار بود.
وی در خوانندگی شیوه خاص خود را داشت و در اجرای شروهخوانی و آوازهای محلی، تسلط و تبحر بسیاری داشت. رزمجو از سال 71 خوانندگی را آغاز کرد و در مراسمهای شادی و عزای مردم برایشان میخواند. از جمله آثار معروف سجاد رزمجو میتوان به آهنگ لری «برگ ریواس» با سنتور و کمانچه و آهنگ هی بو کو یارم، آهنگ بیکس، آهنگ ایلل و باره، آهنگ شروه سجاد رزمجویی و آهنگ دستمال بازی اشاره کرد. اما شاید یکی از متفاوتترین آثاری که رزمجو تولید کرد مربوط به اثری است که در فراغ شهید سلیمانی خوانده بود؛ اثر متفاوتی که هیچگاه از رسانه ملی پخش نشد اما در فضای مجازی بشدت مورد توجه مخاطبان موسیقی نواحی قرار گرفت. همانطور که گفته شد، مهجور ماندن موسیقی نواحی طی ساهای اخیر را باید در ۲ مساله مختلف مورد بررسی قرار داد؛ یکی مربوط به مدیریت ناکوک موسیقی کشور در نهادهای موسیقایی است که از بیتالمال ارتزاق میکنند و به بهانه «تعالی موسیقی کشور» بودجههای کلان میلیاردی را برای هزینه کردن در حوزه موسیقی دریافت میکنند که به نظر میرسد مهمترین مشکل موسیقی کشور در وهله اول همین آشفتگی، عدم ساماندهی و شفاف نبودن هزینهکرد بودجههای نهادهای مختلف موسیقی در کشور است که مشخص نیست این مراکز چه برنامههایی برای موسیقی نواحی به عنوان ریشهدارترین و اصیلترین هنر این مرز و بوم دارند.
مساله دوم اما مربوط به صداوسیماست که طی سالیان اخیر هیچگاه نتوانسته در ذائقهسازی مخاطبان نقش مهمی ایفا کند و سالیان طولانی است که هنرمندان موسیقی اقوام و نواحی جایگاهی در صداوسیما ندارند و این رسانه جولانگاه موسیقی پاپ آن هم از نوع سخیف شده است و انواع و اقسام برنامههای مناسبتی تلویزیون پر شده است از حضور خوانندههای پاپ پلیبکخوان که با دریافت مبالغ نجومی حاضر به حضور در رسانه ملی میشوند.
از سوی دیگر قطعا اساتید پیشکسوت موسیقی نواحی در سراسر کشور از شرایط مالی مناسبی برخوردار نیستند اما این قشر صرفا به دنبال تکریم و احترام از سوی مسؤولان فرهنگی هستند و بدونشک مستمری ماهی 100 هزار تومان در شرایط فعلی جامعه برای اساتید هنر کشور نوعی تحقیر محسوب میشود. دوم آنکه در بودجه مصوب موسیقی در سالهای اخیر، چندین میلیارد تومان به حمایت از پیشکسوتان موسیقی اختصاص یافته است که در کنار این ردیف بودجه، نهادهای فرهنگی دولتی، حاکمیتی و نیمهدولتی فرهنگی چون صندوق حمایت از پیشکسوتان هنر، بنیاد رودکی، انجمن موسیقی ایران، مرکز موسیقی حوزه هنری، صداوسیما، مرکز موسیقی شهرداریها، خانه موسیقی و... هستند که با دریافت بودجههایی موظف به حمایت از موسیقی اصیل و بومی این مرز و بوم هستند که اگر چرتکهای به جمع این مبالغ زده شود، به بودجهای فوق تصور برای حمایت از موسیقی اصیل و بومی میرسیم؛ بودجههایی که به اسم تعالی موسیقی فاخر اصیل و بومی دریافت میشود اما هیچگاه از سوی هیچ سازمان و نهاد فرهنگی و هنری درباره نحوه هزینهکردشان شفافسازی نشده است.
نکته دیگر آنکه منظور از حمایت از بزرگان و اساتید موسیقی اصیل و نواحی این مرز و بوم صرفا کمک مالی به این قشر نیست، بلکه باید بخش قابل توجهی از بودجههایی که به اسم حمایت از موسیقی اصیل و فاخر در اختیار نهادها و مراکز گذاشته میشود، هزینه ضبط، نگهداری و توزیع آثار این میراثداران هنر بااصالت ایرانی شود. در کنار این موارد، این نهادها و مراکز باید در ضبط آلبومها و اجراهای این اساتید نقشآفرینی کنند؛ اتفاقی که طی سالهای اخیر خیلی کمرنگ بوده است.
یکی از معضلاتی که موسیقی نواحی در کشور طی سالیان اخیر با آن دست و پنجه نرم میکند، خطر از بین رفتن تاریخ شفاهی بزرگان و پیشکسوتان موسیقی نواحی مناطق مختلف کشور است که بدونشک یکی از مهمترین راههای نجات موسیقی نواحی از این خطر بزرگ، شناساندن موسیقی نواحی هر منطقه به نسل جوان آن منطقه است تا نسل جوان با دریافت انگیزههایی مبنی بر حفظ فرهنگ و هنر بومی منطقه خود، به طور خودجوش نسبت به حفظ و اشاعه آن اقدام کنند. در چنین شرایطی برپایی جشنواره ملی موسیقی نواحی برای جوانان آن منطقه و استان این انگیزه را به اوج میرساند که تمام توان خود را صرف معرفی موسیقی نواحی زادگاه خود کنند. در پایان اما باید گفت مسلما تبیین نقشه راه برای رسیدن به همه این اهداف متعالی که در این گزارش به آن اشاره شد، نیازمند حضور کارشناسانی است که هم درک درستی از فضای حقیقی موسیقی کشور داشته باشند و هم از تجربه سالها فعالیت و همنشینی با اهالی موسیقی برخوردار باشند، تا به بهترین شکل ممکن مدیریت موسیقی کشور را ریلگذاری کنند.
ارسال به دوستان
برگزاری آیین رونمایی و جشن امضای جدیدترین سروده میلاد عرفانپور
شمعدانیها به بازار آمد
فرزانه غلامیتبار: میلاد عرفانپور، شاعر جوانی که به خاطر سرودن در قالبهای سنتی بویژه رباعی از شهرت خاصی برخوردار است، به اعتقاد اهالی ادب، اگر طی چند سال اخیر به حوزه غیرتخصصی خود (موسیقی حوزه هنری) ورود نمیکرد و تمام تمرکز فعالیت خود را صرف حوزه ادبیات فارسی میکرد، چه بسا هم موجب اعتلای بیشتر آثارش در ادبیات فارسی میشد و هم با مدیریت در فضای ادبیات فارسی میتوانست منشأ خدمات ویژهای در این حوزه شود. حال این شاعر جوان جدیدترین اثر خود را به طور رسمی رونمایی کرده است. از سوی دیگر شاید شما هم با خودتان فکر کنید چه کسی وسط شرایط کرونایی میرود جشن امضا؟ من هم همین سوال را از خودم میپرسیدم اما وقتی به کتابفروشی سوره مهر در میدان انقلاب رسیدم، دیدم سر میلاد عرفانپور حسابی شلوغ است و در حال امضای تازهترین کتابش «شمعدانیها» و همینطور کتابهای قدیمیترش است، البته همه حاضران در کتابفروشی سوره مهر پروتکلهای بهداشتی را رعایت کرده بودند؛ خلاصه که خیلیها آمده بودند. بعد از امضای کتاب هم نشستی صمیمانه برگزار شد و درباره شعرهای عرفانپور مخاطبان و میهمانان حرف زدند. در این مراسم علاوه بر شاعر، محمدمهدی سیار شاعر و مدرس دانشگاه و علیاکبر شیروانی مدیر انتشارات سوره مهر نیز حضور داشتند. در ابتدای این مراسم سیار درباره سرودههای عرفانپور صحبت کرد و گفت: رباعی به شیوهای که عرفانپور پی گرفته، کشف ابدیت در لحظه است؛ پیدا کردن دریچهای در هر شیء و اتفاقی، در هر کلمهای و هر جذابیت موسیقایی کنار هم نشستهای. هر شاعری میتواند جذابیت موسیقایی ۲ کلمه برای نشستن کنار هم یا جذابیت یک رخداد و هر اتفاق دیگری را درک و پیدا کند اما این کافی نیست و چگونه بیان کردن آن است که به شعر روح و جان تازه میدهد. اینکه بتوانی جذابیت ابدیت را بازگو و دریچهای از هر لحظه به فرازمان باز کنی و مهمتر اینکه این اتفاق بزرگ را تنها در 4 مصرع رقم بزنی، کار دشواری است که عرفانپور از پس آن برآمده است. سیار ادامه داد: آنچه میتواند میلاد را از شاعران همنسل خودش متفاوت کند، همان چیزی است که در کلمه «حکمت» خلاصه میشود. حکمت دیدن یک حقیقت ازلی و ابدی در لحظهای کوتاه و یک آن است. این گمشده ادبیات و هنر ما امروز حکمت است. هر کسی به وسع خودش میتواند در لحظه این حقیقت را پیدا و بازگو کند و این کاری است که عرفانپور انجام داده است. گمانم این است کتاب «شمعدانیها» گزیده خود شاعر از میان آثارش است و هر کسی میتواند مطابق با سلیقه خود، گزیده دیگری از میان سرودههای او فراهم کند. او موفقیت عرفانپور را نتیجه داشتن یک ذهن انسجام یافته و نگاه جامع نسبت به خود و جهان دانست و اظهار کرد: ذهن پایاننیافته میتواند حقیقت را پیدا و در هر لحظهای از آن کشفهایی تازه و نو ارائه کند. شاعر چیزهایی را میگوید که ما میدانیم اما آنها را متفاوت و با کشفهای تازهاش بیان کرده و هر قدر هم کشفهای بیشتری داشته باشد، جهان شعری رنگارنگتری خواهد داشت. این جهان رنگارنگ را در شعر میلاد عرفانپور میبینیم. مدرس دانشگاه در پایان سخنانش با تأکید بر اینکه عرفانپور معلم و مشوق بسیار خوبی برای نسل جوان بوده است، گفت: عرفانپور بر نسل امروز شعر فارسی بسیار اثر گذاشته است و مطمئنم گزیده رباعیهای او در قرنهای بعد هم خوانده خواهد شد و مورد توجه قرار خواهد گرفت. شک ندارم که بخشی از رباعیهای شمعدانیها جزو گزیدههای مخاطبان ادبیات در نسلها و قرنهای بعد خواهد بود. مطمئنم وقتی درباره این عصر سخن بگویند میلاد جایگاه ویژهای خواهد داشت. سپس عرفانپور به بیان این پرداخت که چگونه رباعی را انتخاب کرده و با آن مانده است. او تاکید کرد قبلتر قالبهای شعری دیگری را هم آزموده و سپس تصمیم گرفته با رباعی بماند، چراکه رباعی در عین کوتاه بودن، کامل و رساست. او همچنین اظهار کرد: شاید برخی از رباعیهایم یک عمق عارفانه و تأثیرگذاری معنوی پیدا کرده که برخی معتقدند حس نمیشود که یک جوان آن را سروده است. او ادامه داد: من باوری درونی دارم درباره اینکه چطور این رباعیها خلق میشوند. از هر صد شعر یکی به آن ویژگی خاصی که باید میرسد و مخاطب هم آن را تشخیص داده و دوستش میدارد. به نظرم اگر شاعر در مسیر درستی که خدا برایش خواسته، پیش برود و صدق در کلام و عمل داشته باشد، به آنجا که باید میرسد. گاهی روی یک رباعی از نظر فنی حساب کردهام اما مردم شعری را که احساس تأثر درونیام را در آن بیان کردهام دوست داشته و زمزمه کردهاند. شاعر مجموعه «شمعدانیها» بیان کرد: اگر شاعر مسیر درست را برود، گاهی خدا دستش را میگیرد و در لحظه و آنی چیزی را به او نشان داده و دوباره او را به خاک باز میگرداند. یعنی او را برای یک لحظه در معرض تماشای ملکوت قرار میدهد و همین معدود لحظات است که شعرهای درخشان را رقم میزند. بنده کمترین هم کلماتم آینهای است برای تصویرکردن ملکوت و آن معنا، برای همین هم اگر چیز قابلی در کارهایم باشد، از من نیست و اگر ناخالصیای هست به سبب مشکلات وجودی ما آدمهاست. او سپس به فرضیههایی که درباره شکلگیری رباعی وجود دارد هم پرداخت. در بخش پایانی هم عرفانپور و سیار بخشهایی از رباعیهای عرفانپور را به انتخاب خود برای حضار خواندند. دکتر سیدوحید سمنانی شاعر، مدرس و فعال ادبیات، دکتر عبدالحمید رحمانیان شاعر، مدرس و فعال ادبیات و جمعی از شاعران و شعردوستان هم در این مراسم حضور پیدا کردند و به بیان نکاتی درباره شعر عرفانپور پرداختند. ارسال به دوستان
اخبار
فراستی: «قهرمان» مفلوک است
منتقد مشهور سینما درباره آخرین ساخته اصغر فرهادی گفت: «قهرمان» فیلم بیچاره و مفلوکی است، آنقدر مفلوک که جایزه را گدایی میکند. به گزارش فارس، مسعود فراستی، منتقد سینما و کارشناس برنامه تلویزیونی «هفت» با انتشار یک ویدئو درباره نقد جدیدترین ساخته اصغر فرهادی گفت: با توجه به اینکه پخش برنامه به تأخیر افتاده، نقد «قهرمان» به تأخیر افتاده است. باید اعلام موضع کنم، چون خیلیها آن را خواستهاند. او گفت: «قهرمان» فیلم بدی نیست، فیلم بیچاره و مفلوکی است، بدتر از «فروشنده»! آنقدر مفلوک که جایزه را گدایی میکند و بیهمه چیز است. متأسفم برای کسانی که فریبش را خوردند. «قهرمان» به نظرم یک تلهفیلم بسیار ضعیف و عقبمانده است.
***
رونمایی از آنونس رسمی «مست عشق»
آنونس رسمی فیلم سینمایی «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی و تهیهکنندگی مهران برومند و حسن علیزاده رونمایی شد. طی ماههای گذشته اختلاف نظری که درباره میزان سهم مالکیت فیلم سینمایی «مست عشق» میان تهیهکنندگان ایرانی و ترک بروز کرده و موجب توقف ادامه تولید و آمادهسازی و اکران فیلم شده بود، حلوفصل شد و گروه این روزها در حال تدارک برای فیلمبرداری چند سکانس باقیمانده فیلم هستند تا «مست عشق» بزودی برای اکران عمومی آماده شود. شهاب حسینی، پارسا پیروزفر، ابراهیم چلیکول، هانده ارچل، بوراک توزکوپاران، بوران کوزوم، سلما ارگچ، حسام منظور، بنسو سورال و هالیت ارگنچ گروه بازیگران «مست عشق» را تشکیل میدهند.
***
آخرین وضعیت سریال حضرت معصومه(س)
جواد افشار، کارگردان سریال «حضرت معصومه(س)» در تشریح آخرین وضعیت ساخت این مجموعه تلویزیونی گفت احتمالا ماههای آتی کلید بخورد.
به گزارش «وطنامروز»، جواد افشار نویسنده و کارگردان سریال حضرت معصومه(س) در برنامه تشرف شبکه یک توضیحاتی درباره آخرین وضعیت این سریال فاخر داد. وی گفت: به اتفاق دوستم حمید رسولی قریب به ۲ سال نگارش این سریال را پیش بردیم، البته پیش از آن، 12 تا 13 سال پژوهش و تحقیقات این سریال طول کشیده بود. فیلمنامه نهایی را سال گذشته ارائه دادیم تا در قالب 30 قسمت 50 دقیقهای، این مجموعه تولید شود.
افشار درباره زمان ساخت و تولید این مجموعه تلویزیونی تأکید کرد: الان فیلمنامه آماده است. آقای علیعسکری، رئیس سابق سازمان صداوسیما بسیار علاقه داشتند این کار زودتر کلید بخورد اما امیدوارم با ارادتی که آقای جبلی به اهلبیت دارند و نگاه خوبی که به ساخت سریالهای فاخر وجود دارد، سریال حضرت معصومه(س) در ماههای آتی و سال آینده به مرحله تولید برسد.
حجتالاسلام مهدی احمدی، معاون فرهنگی حرم مطهر کریمه اهلبیت(س) هم در دیدار با جواد افشار گفته بود: چهره حضرت معصومه(س) در این سریال نمایش داده نمیشود. یکی از نکاتی که شاید خیلی قابل توجه باشد، دغدغه بسیار زیاد جواد افشار برای ساخت این سریال تلویزیونی است؛ پروژهای که در ابتدا با ساخت نسخه سینمایی مطرح شد و در ادامه بحث تلویزیونی شدن آن به میان آمد. یکی از علاقهمندیهای کارگردان سریال «گاندو» و «کیمیا» ساخت کارهای تاریخی و دینی است؛ همچون کاری که برای زندگی یکی از شاگردان امام صادق(ع) - جابر بن حیان- ساخت. او در گفتوگویی به این نکته اشاره کرده بود که در سفر حج از خدا خواستم ساخت سریال حضرت معصومه(س) را نصیبم کند. از سریال «گاندو» به بعد هر کاری پیشنهاد شد را کنار زدم و از خود حضرت معصومه(س) خواستم این فرصت را ایجاد کنند.
***
پیگیری جدی سازمان سینمایی برای افزایش ظرفیت بلیتفروشی سینماها
رئیس سازمان سینمایی از پیگیری جدی و مذاکره با ستاد ملی مقابله با کرونا برای افزایش بلیتفروشی در سالنهای سینما خبر داد. به گزارش «وطنامروز»، محمد خزاعی با اشاره به استقبال خوب مخاطبان از فیلمهای روی پرده و افزایش ظرفیت بسیاری از مشاغل و صنوف با اشاره به مطالبه خانواده سینما و مردم، گفت: بسیاری از مردم، مدیران سالنهای سینما و صنوف تقاضا کردند تا با توجه به فروکش کردن کرونا در پی واکسیناسیون سراسری و پیرو استقبال مردم و خانوادهها از فیلمها در روزهای اخیر شرایطی فراهم شود تا محدودیت سقف ۵۰ درصدی برای بلیتفروشی در سالنهای سینما برداشته شود و سینماداران بتوانند از همه ظرفیت خود استفاده کنند. وی ادامه داد: مدتی است که اغلب دورکاریها به پایان رسیده و حتی دانشآموزان نیز به شکل محدود به مدارس بازگشتهاند و دانشگاهها نیز از چندی دیگر پذیرای دانشجویان خواهند بود اما سینماها از معدود اماکنی هستند که محدودیتها در موردشان اعمال میشود. در حال حاضر هر سالن سینما میتواند تنها ۵۰ درصد ظرفیتش بلیت بفروشد. رئیس سازمان سینمایی اظهار کرد: به دنبال درخواست و مطالبه خانواده سینما، سینماداران و پخشکنندگان، در حال گفتوگو با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مذاکره با ستاد ملی مقابله با کرونا هستیم تا در صورت امکان و مناسب بودن شرایط ظرفیت بلیتفروشی سالنهای سینما با حفظ پروتکلهای بهداشتی افزایش پیدا کند.
ارسال به دوستان
چشمانداز ۵ ساله سینمای چین
تغییرات در انتظار بزرگترین بازار سینمای جهان
سازمان مدیریت فیلم چین در چشمانداز ۵ ساله صنعت فیلم قصد دارد جایگاه چین را به عنوان بزرگترین بازار فیلم جهان حفظ کند.
به گزارش «وطنامروز»، سازمان مدیریت فیلم چین چهاردهمین برنامه چشمانداز ۵ ساله صنعت فیلم این کشور را منتشر کرده که هدف اصلیاش حفظ جایگاه آن به عنوان بزرگترین بازار فیلم جهان و افزایش نفوذ فرهنگی پروژههاست.
سال گذشته چین تبدیل به بزرگترین بازار باکس آفیس جهان شد و آمریکای شمالی را پشت سر گذاشت. این تا حدودی به خاطر کنترل زودتر پاندمی و افتتاح دوباره سینماها و عملکرد خوب فیلمهای داخلی بود اما چین قصد ندارد این عنوان را از دست بدهد.
تا هفته گذشته، میزان فروش فیلمها در چین از مرز ۴۳ میلیارد رنمینبی (7/6 میلیارد دلار) عبور کرد که یکی از عوامل مهم آن هم فروش ۸۸۴ میلیون دلاری فیلم «نبرد دریاچه چانگجین» بود.
یکی از برنامههای اصلی چین این است که تا سال ۲۰۳۵ تبدیل به یک «قدرت فرهنگی قوی» شود. در این راستا، این کشور میخواهد تا پایان برنامه ۵ ساله جدید یعنی سال ۲۰۲۵ بیش از ۱۰۰ هزار پرده سینمای جدید افتتاح کند و حداقل ۵۰ فیلم با بودجه ۱۵ میلیون دلاری در سال بسازد. تا ماه مارس تعداد پردههای سینما در چین ۷۷۷۶۹ بود.
چشمانداز ۵ ساله این کشور میگوید این فیلمها باید «شاهکارهایی باشند که روحیه، ارزشها، قدرت و زیباییهای چین» را به تصویر بکشند و در عین حال نقدهای مثبتی دریافت کنند و میان مردم محبوب باشند.
علاوه بر این، فیلمهای ساخت داخل چین باید مسؤول بیش از ۵۵ درصد از کل درآمد باکس آفیس سالانه کشور باشند. به نظر میرسد این هدف قابل دسترسی باشد چون عناوین داخلی در سال ۲۰۱۸ پشت ۶۲ درصد کل فروش بودند و این رقم در سالهای ۲۰۱۹ به ۶۴ درصد و ۲۰۲۰ به ۸۴ درصد رسید.
برنامه چشمانداز سینمای چین بارها از متنوعتر کردن محتوا صحبت میکند اما تا حدود زیادی از آثار سیاسی، علمی- تخیلی و انیمیشن حمایت میکند که نمایانگر روحیه ملی کشور باشند. در این برنامه آورده شده فیلمهای چینی باید سعی کنند «تصویری قابل اعتماد، دوستداشتنی و قابل احترام از چین» به نمایش بگذارند.
علاوه بر این، چین قصد دارد یک «آزمایشگاه تحقیقات ملی فیلم با تکنولوژی بالا» راهاندازی کند که هدفش بهبود صنعت فیلم از طریق رایانش ابری، کلان دادهها، 5G، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، یادگیری ماشینی، یادگیری عمیق و بلاکچین است.
ارسال به دوستان
کاوه خداشناس:
نمیخواستم نقش شهید شهریاری را بازی کنم
کاوه خداشناس در برنامه «سریالیست» اعلام کرد زمان بازی در نقش شهید شهریاری ابتدا آن را رد کرده و گفته است نقش شهید شهریاری را بازی نمیکند. به گزارش «وطنامروز»، کاوه خداشناس، بازیگر که میهمان برنامه «سریالیست» با اجرای پدرام کریمی بود، درباره چالشهای پرداختن به شخصیتها در سریالها عنوان کرد: زندگی استاد شهریاری شاید برای یک سریال ۳۰ قسمتی آنقدرها اتفاقات عجیب و غریب نداشته باشد. به هر حال دانشمند بودند و زندگیشان مشخص بود. سرش توی حساب و کتاب بود و وجه دراماتیک عجیبی نمیشد در زندگیشان پیدا کرد. بنابراین بسط دادن آن در یک سریال ۳۰ قسمتی شاید باعث شد جاهایی ریتم را از دست بدهیم اما با همه این احوالات گروه تلاش خود را میکرد و ایفای این نقش برایم پرافتخار بود و بسیار لذت بردم.
وی در ادامه این برنامه گفت: روزی که به دفتر آقای تبریزی دعوت شدم واقعا محکم ایستادم که من نقش شهید شهریاری را بازی نمیکنم. شاید برای اینکه میخواستم کمی از این کلیشه خودم را دور کنم و از یک شهید منزه مبرا از هر گونه خاکستری حتی فاصله بگیرم. در این جلسه به آقای تبریزی گفتم اگر نقش تروریست داری حتی ۵ یا ۱۰ سکانس من این نقش را بازی میکنم اما درباره این موضوع حرف نزنیم که این اتفاقات کشدار شد و در جلسات مختلف درباره نقش صحبت کردیم و ایشان گفتند تو مناسب این نقش هستی و میتوانی حال و احوال نقش را دربیاوری. در نهایت نقش را پذیرفتم و در این باره با خانم بهجت قاسمی، همسر استاد شهریاری نیز جلساتی داشتیم. گفتوگوی طولانی دوستانه با همسر استاد شهریاری بسیار به من در این کار کمک کرد و برایم مسیرهای زیادی باز کرد. گفتوگو با همکاران استاد شهریاری از دربان سازمان انرژی اتمی تا بقیه برایم تعیینکننده بود. با انواع و اقسام آدمها معاشرت کردم تا به ریزهکاریهای شخصیتی او برسم. این جزو لذتهای کار ما است. اینها و دادههایی که آقای تبریزی به عنوان کارگردان و آقای علمیفرد، تهیهکننده کار به من میدادند در کنار هم قرار گرفت و من سعی کردم به میانگین مطلوبی برای ایفای این نقش برسم. خداشناس در ادامه ضمن تاکید بر اینکه اگر قصه این سریال در ۱۵ قسمت تعریف میشد بسیار خوشریتمتر از آب درمیآمد، افزود: ما در همه چیز دچار تردید بودیم، در کار کردن درباره شخصیتهای این شکلی با خانواده آن عزیز درگیر هستی؛ بخواهی یا نخواهی یکسری باید و نباید دارند. تعداد بالایی شخصیتهای پرقصه داریم که سر همین ماجرای خانوادگی قصههایشان مسکوت مانده است. این خود مرزی خطرناک است که به عنوان تیم سازنده درباره شخصیتی که اینقدر معاصر است چه باید بکنی؟ اینجا شما فقط با خانم بهجت قاسمی و مادر شهید طرف نیستی، بلکه شما با سازمان انرژی اتمی طرف هستی. با ۲ ارگان بزرگتر طرف هستی. فکر میکنم نگاه معقولی در قبال ساخت این سریال داشتیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|