|
استقبال چشمگیر 30 کشور جهان از جشنواره عروسکی تهران
برد بینالمللی مبارک
احمدرضا انصاریپور: رکود حاصل از تعطیلی جشنوارههای فرهنگی -ناشی از شیوع کرونا- گمانهزنیها را تقویت کرده بود که پس از پایان نسبی وضعیت این ویروس، بازگشت به شرایط اولیه نیازمند زمان باشد، در برخی حوزهها هم این گمانهزنی صحیح بود اما جشنواره عروسکی تهران که امسال پس از ۲ سال تعطیلی در آستانه برگزاری نوزدهمین دوره خویش است، گوشش چندان بدهکار این گمانهزنیها نبود و نه تنها تقاضای بالای شهرستانها را در پی داشت، بلکه از سراسر جهان هم مورد استقبال واقع شد.
به گزارش «وطنامروز»، جشنواره مبارک یا همان جشنواره نمایشهای عروسکی تهران در حالی در آخرین هفته مهرماه امسال برگزار میشود که عوامل اجرایی آن، خبرهای خوشی از میزان تقاضای هنرمندان برای حضور در جشنواره میدهند. هادی حجازیفر، دبیر نوزدهمین جشنواره عروسکی تهران گفته خودش مثل خیلی از صاحبنظران دیگر گمان میکرد رونق دوباره بخشیدن به این حوزه کار دشواری باشد ولی استقبال به قدری خوب بوده که او هم برای داشتن جشنوارهای با روح تازه و پر از اتفاقات خوب اظهار امیدواری کرده است. این استقبال امیدوارکننده اما یک اتفاق معمولی نیست. این استقبال به واسطه ۲ نکته بسیار حائز اهمیت است.
نخستین نکتهای که با نگاه به متقاضیان کثیر جشنواره به آن پی میبریم، نقش پررنگ شهرستانیهاست. آماری که دبیر جشنواره در سوم مردادماه اعلام کرده است، حاکی از حضور 50 درصدی شهرستانها در بین شرکتکنندگان است؛ از بین 100 اثری که تا آن زمان -که حدود ۳ ماه با آغاز جشنواره فاصله داشت- به دست عوامل این رویداد رسیده بود، بیشتر از 50 اثر متعلق به هنرمندان شهرستانی بوده که پرتو امیدی برای توجه به هنرمندان شهرهای کوچکتر است و باید آن را به فال نیک گرفت.
دیگر نکتهای که نباید از نظر دور بماند، به برد بینالمللی چشمگیری بازمیگردد که جشنواره مبارک تا اینجای کار داشته است. طبق آخرین گزارشها، بیش از ۱۳۰ اثر نمایشی از ۳۰ کشور مختلف جهان برای حضور در نوزدهمین دوره این جشنواره اعلام آمادگی کردهاند. نکته مهم این است که این برد بینالمللی تنها به کشورهای منطقه محدود نمیشود، بلکه نمایندگانی از ایتالیا، اسپانیا و حتی برزیل هم در بین متقاضیان به چشم میخورند.
این گستردگی بینالمللی جشنواره اتفاقی بزرگ و مبارک برای جشنواره مبارک است. برد بینالمللی این جشنواره، برد فرهنگی و هنری ایران در عرصه نمایشهای عروسکی را بالا میبرد. درباره این برجستگی مهم جشنواره عروسکی تهران، گفتوگویی با امیرموسی کاظمی، مدیر ستاد نوزدهمین دوره این جشنواره داشتیم و از وی درباره برنامهریزیهای عوامل جشنواره برای بهرهمندی از این فرصت بینالمللی پرسیدیم.
***
* از بین متقاضیان خارجی شرکت در نوزدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران- مبارک، چه کشورهایی و با چه میزان تقاضا بیشترین استقبال را داشتهاند؟
با توجه به اینکه فراخوان نوزدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران دیرتر از روال معمول منتشر شد، انتظار چنین استقبالی از سوی نمایشگران عروسکی چه در داخل کشور و چه در بخش بینالملل، فراتر از انتظار بود. به عنوان مثال در بخش ملی ۵١٣ اثر برای رقابت ثبتنام کردند که این آمار نسبت به آثار ثبتنامی در دوره گذشته جشنواره که 366 اثر بود، افزایشی 40 درصدی را نشان میدهد. در بخش بینالملل هم بیش از ١٣٠ نمایش از ١٠٠ گروه نمایشگر عروسکی بینالمللی از ٣٠ کشور جهان به دست ستاد جشنواره رسیده که در میان آنها ایتالیا با ١٣ نمایش و اسپانیا و کرهجنوبی با ١٠ نمایش، بیشترین تقاضاها را داشتهاند.
* استقبال اروپاییها از این جشنواره چقدر بوده است؟
اتفاقا بیشترین استقبال از این دوره جشنواره مربوط به کشورهای اروپایی است. گروههای نمایشی از کشورهای ایتالیا، اسپانیا، بلغارستان، انگلستان، چک، آلمان، پرتغال، روسیه، یونان، ارمنستان، کرواسی، فرانسه، گرجستان، رومانی، ترکیه، اوکراین و لیتوانی متقاضی حضور در جشنواره نمایش عروسکی تهران شدهاند که این نشانگر اهمیت این جشنواره در جهان است.
* آیا برای افزایش حضور کشورهای خارجی در جشنواره، امتیازاتی هم برای آنها در نظر گرفته شده است؟
برای کارهای بخش بینالملل امتیاز ویژهای در نظر گرفته نشده و همان روال مرسوم در تمام جشنوارههای معتبر جهانی در جشنواره تهران هم در نظر گرفته شده است. پس از ثبتنام اولیه، گروههای متقاضی فیلم آثارشان را برای ستاد جشنواره ارسال کردند که در حال بازبینی این آثار هستیم تا بهترین نمایشها را برای حضور در جشنواره انتخاب کنیم.
* دبیر جشنواره پیشتر در مصاحبهای درباره حضور امیدوارکننده شهرستانها سخن گفته بود؛ استقبال کشورهای خارجی هم به همان اندازه امیدوارکننده است؟
با توجه به زمان کوتاه تا برگزاری جشنواره و برنامهریزی سالانه گروههای بینالمللی، این استقبال بالاتر از حد انتظار بود. امیدواریم نوزدهمین دوره جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران، یکی از بهترین دورههای این جشنواره از لحاظ حضور آثار باکیفیت هم در بخش ملی و هم در بخش بینالملل باشد.
* با توجه به این حضور بینالمللی در جشنواره، آیا تصمیمی برای اهتمام بیشتر به این کشورها در سالیان آتی و تغییر برخی ساختارهای جشنواره گرفته شده است؟
طبیعتا باید از تجربه این دوره از جشنواره برای برنامهریزی بهتر در دورههای آینده استفاده شود. مواردی همچون تأخیر در معرفی دبیر جشنواره که موجب تأخیر در اعلام فراخوان میشود، نباید در سالهای آینده هم تکرار شود. وقتی درباره یک جشنواره دوسالانه صحبت میکنیم، یعنی حداقل یک بازه دوساله برای برنامهریزی باید وجود داشته باشد. این اتفاق در این دوره از جشنواره نیفتاد که دلیل آن هم تغییر دولت و تغییر و تحولات در بدنه مدیریتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. با توجه به برنامهریزی بلندمدت گروههای خارجی، در صورتی که زمانی بیش از یک سال برای دعوت گروههای بینالمللی وجود داشته باشد، میتوانیم نمایشهای باکیفیت و حرفهایتری را در جشنواره شاهد باشیم.
ارسال به دوستان
یکی از ژنرالهای اسرائیل از دچار شدن بسیاری از نظامیان صهیونیست به بیماری PTSD خبر داد
دیوانگان جنگ 33 روزه!
گروه بینالملل: هفته گذشته ژنرال افی دفرین، رئیس بخش روابط خارجی ارتش اسرائیل موضوعی را اعلام کرد که خیلیها را در رژیم صهیونیستی شوکه کرد. او که 16 سال قبل فرمانده گردان نهم تیپ 401 زرهی ارتش اسرائیل بود در جنگ با حزبالله لبنان، زمانی که در تانک بود مورد هدف یک موشک تاو حزبالله قرار گرفت و به کما رفت. او معتقد است بسیاری از ژنرالهای ارتش اسرائیل بر اثر همین جنگها و استرس به بیماری PTSD یا اختلال استرس مبتلا هستند. افی دفرین ۱۶ سال بعد از جنگ 33 روزه اعتراف بزرگی میکند که نشاندهنده آن است که وضعیت نیروهای ارتش این رژیم وخیم است.
در عکسهای رسمی ارتش، دفرین با لباس رسمی همیشه خندان است. این چهرهای است که بسیاری از رابطان او در ارتش کشورهای دوست میشناسند اما از زمان نبرد وادی سالوکی (منطقهای در جنوب لبنان)، او تجربهای را با خود به همراه داشت که تنها در سالهای اخیر به عنوان اختلال استرس پس از سانحه تشخیص داده شده است. این ژنرال اسرائیلی در مصاحبهای با روزنامه هاآرتص رژیم صهیونیستی، به صراحت افکار و احساسات پرتنشی را که جنگ برای او به همراه داشت، شرح داده است. او به صراحت از مشکلات روانی خود پس از جنگ با حزبالله لبنان سخن میگوید. دفرین در بخشی از صحبتش با روزنامه هاآرتص میگوید: «ما خوب یا بد، در تانکها بزرگ شدیم. تمام روز در بلندیهای جولان و شبها در بسیج اضطراری تمرین میکردیم. فضا در جولان اشغالی این بود که سوریها هنوز در کمین ما هستند». او از صحنههای وحشت و ترسی که سربازان اسرائیلی در جنگ 33 روزه سال 2006 با حزبالله داشتند هم صحبت میکند. دفرین با اشاره به اینکه 12 جولای 2006 جنگ در شمال آغاز شد، گفت: «حزبالله برای یک تیپ نیروهای ذخیره ارتش اسرائیل که در حصار امنیتی در مرز اسرائیل با لبنان در مرز گشتزنی میکردند، کمین کرده بود. 10 سرباز ارتش اسرائیل در روز اول نبرد کشته شدند. اجساد ۲ تن از آنها به نامهای ایهود گلدواسر و الداد رگو توسط حزبالله به لبنان برده شد. این صحنهها برای همه ما دلهرهآور بود».
او درباره شکست و خروج رژیم صهیونیستی از لبنان در جنگ 33 روزه با تلخی شدید یاد میکند و میگوید: اینگونه که ما وارد جنگ با لبنان شدیم و بعد از خروج خیلی بد از این کشور سبب شد که دیوانه شویم. او میگوید 16 سال از حضور وی در لبنان میگذرد و هنوز خاطرات بد جنگ در لبنان را فراموش نکرده است.
ژنرال اسرائیلی گفته که نزد پزشکان زیادی رفته و آنها گفتهاند او به بیماری PTSD مبتلا شده است. وی میگوید: زمانی که در بیمارستان بودم، احساس ناامیدی عمیقی داشتم که بیشتر آن ناشی از شکست اسرائیل در جنوب لبنان است. ژنرال افی دفرین اعتراف میکند حالت ذهنیای که موجب پریشانی او شده است شاید هیچ وقت خوب نشود.
ارسال به دوستان
جنگ اوکراین و نابودی رؤیای «اروپای مستقل»
ثمانه اکوان: «جنگ، حافظ فضایی است که جامعه مبتنی بر طبقهبندی سلسله مراتبی به آن نیاز دارد. جنگ حالا دیگر تبدیل به یک امر داخلی شده است. جنگ به راه میافتد تا ساختار جامعه دست نخورده باقی بماند».
این گفته «جورج اورول» در کتاب «1984» را میتوان برای تحلیل روابط آمریکا و اروپا در فضای امروز بینالملل به کار برد. جنگ در اوکراین، همان فضایی را که آمریکا به دنبالش بود تا بتواند اتحادیه اروپایی را مدیریت کند، برایش به ارمغان آورد. این فضا، یعنی حفظ سلسله مراتب موجود در جامعه غربی، دستاورد بزرگی برای دولت بایدن و رهبری و مدیریت ایالات متحده در دنیا بویژه در مقابل اتحادیه اروپایی بود؛ این نکتهای است که کمتر در رسانههای غربی به آن توجه میشود اما این روزها که شکست شدید مکرون در پیشبرد اهداف و برنامههای سیاست خارجیاش در دوران ریاست بر اتحادیه اروپایی را شاهد هستیم، میتوان کمکم آن را در رسانهها مشاهده کرد.
قبل از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین (یعنی یک کشور حوزه اروپای شرقی)، مهمترین موضع اروپا در مقابل آمریکا، تلاش برخی رهبران این اتحادیه برای جدا کردن جامعه و سیاستشان از ایالات متحده بود. آلمان و فرانسه به عنوان ۲ کشور بزرگ و تاثیرگذار اروپایی، در جلسات و اجماعهای بینالمللی بر ایجاد سیاست خارجی واحد در اتحادیه اروپایی، ایجاد سیاست اقتصادی واحد در بین کشورهای اروپایی و همچنین ایجاد نیروی نظامی ویژه اروپا تاکید میکردند. در اجلاس گروه جی7، امانوئل مکرون پا را از این هم فراتر گذاشت و دم از ضرورت تشکیل « ناتوی اروپایی» زد. او معتقد بود ناتو به رهبری آمریکا توان حفاظت از منافع اروپا را ندارد و البته انگیزه این کار را نیز ندارد، زیرا آمریکاییها بر این عقیدهاند اروپا «سهم خود» از هزینههای مالی ناتو را بخوبی نمیپردازد. مکرون بر این عقیده بود در جهانی که شاهد «غربزدایی» از سیاستهایش هستیم، موجودیت اتحادیه اروپایی هر روز توسط کشورهای کوچکتر اروپایی مانند لهستان، مجارستان و حتی یونان و ایتالیا و اسپانیا زیر سوال میرود و انگلستان نیز از آن خارج شده و سودای نزدیک شدن به آمریکا را در سر دارد؛ تنها یک جبهه واحد نظامی میتواند دوباره همبستگی و اتحاد اروپا را به ارمغان بیاورد.
جنگ اوکراین، تلاش آمریکا برای به دست گرفتن رهبری جبهه غرب در مقابل روسیه و تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد روسیه که یکراست قلب منابع انرژی اروپا را نشانه رفت، همه نشان داد رویای مکرون یا سایر کسانی که به «اروپای واحد» در مقابل جبهه شرق و غرب فکر میکردند، رویایی بسیار شکننده و خارج از قاب و چارچوب حقایق فعلی جهان امروز است.
در روزهای ابتدایی جنگ، در شرایطی که آمریکا به فکر فرستادن نیروهای نظامی، تسلیحات و کمکهای مالی به اوکراین برای مقابله با روسیه بود، امانوئل مکرون در تلاشی ناکام، سعی داشت با توجه به اتفاقی که برای انگلستان افتاده و راهش را از اتحادیه اروپایی جدا کرده بود، ائتلاف اروپایی جدیدی در مقابل آمریکا به راه اندازد؛ ائتلافی که میتوانست هم قدرت اقتصادی لازم را داشته باشد و هم قدرت نظامی مستقل از ناتو و آمریکا که نتیجه آن داشتن قدرت و توان سیاسی مستقل از ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر تحولات جهانی بود. ظهور ترامپ در آمریکا بهانه لازم را به کشورهای اروپایی داده بود که راه خود را از آمریکا جدا کنند و از این بازیگر بیمنطق و سرکش بینالمللی جدا شوند. جنگ اوکراین اما بار دیگر ثابت کرد راهکارهای مکرون تا چه اندازه رویایی و غیرقابل اجراست. کشورهای اروپایی در بحران اوکراین به حدی به روسیه و منابع انرژی این کشور وابسته بودند که توان مقابله و رویارویی با جنگ را از دست دادند. در شرایطی که آمریکا بودجههای دهها میلیارد دلاری برای مقابله با روسیه تصویب میکرد و رهبری کمکهای نظامی در جهان به اوکراین را در دست گرفته بود، مکرون ناامیدانه به دنبال پیگیری راه دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ بود و بارها دیدار و گفتوگوی تلفنی او با پوتین به نتیجهای ختم نشد. پوتین میدانست اروپاییان توان و شرایط لازم برای مقابله با این جنگ را ندارند، بایدن هم بخوبی میدانست در صورتی که جنگ را به عنوان درس عبرت اروپا تا مدتها ادامه ندهد، بازنده میدان خواهد بود و افول آمریکا در رهبری جهان که از مدتها پیش آغاز شده و در زمان ریاستجمهوری ترامپ شدت گرفته بود، در دوران ریاستجمهوری او سرعت بشدت بالاتری به خود میگیرد. حالا مکرون به عنوان رهبر اتحادیه اروپایی، ناتوانتر از همیشه، برای مقابله با اثرات جنگ اوکراین، دست به دامن مردم خود و گاز صادراتی آمریکا شده است. او اخیرا اعلام کرده مردم فرانسه باید «بهای آزادی» خود را بپردازند و منظورش سر کردن زمستانی بسیار سرد است؛ زمستانی که مردم در کل اروپا به قول شهردار لندن، یا باید خانههایشان را گرم کنند یا غذای گرم داشته باشند.
حقایق موجود روی زمین مانند وابستگی شدید اقتصادی و سیاسی اروپا به آمریکا، نبود عزم جدی در بین کشورهای اروپایی برای حفاظت از اتحادیه اروپایی، انتقادات گستردهشان از قوانین سختگیرانه اقتصادی اتحادیه و تلاش برخی کشورهای اروپای شرقی برای بیرون آمدن از اتحادیه اروپایی و فروپاشی کامل قوانین ظالمانه و یکجانبه بروکسل، همه دست به دست هم داد تا مکرون رویای رهبری اروپا را برای همیشه کنار بگذارد. اگر در دوره اول ریاستجمهوری او شعارها و گفتمان اروپایی در دولتش بشدت یافت میشد، حالا او دیگر نه داعیهای برای این کار دارد و نه برنامهای.
آمریکا با تشدید تنشها در اوکراین و کشاندن ماجرا به جنگی تمامعیار، رویای «اروپای مستقل» را برای مدتی طولانی از بین برد و ضعف اقتصاد و اراده سیاسی کشورهای اروپایی را به رخ رهبرانشان کشید. جنگ اوکراین، همانطور که جورج اورول درباره باقی جنگها هم پیشبینی کرده بود، سیستم سلسلهمراتبی غرب را برای دهههای آینده حفظ و پایدار کرد؛ سیستمی که آمریکا همچنان به عنوان رهبر و عنصر تاثیرگذار جبهه غرب باقی میماند و اروپا در بهترین حالت، تنها نقش همراهی مطلق با سیاستهای آمریکا را خواهد داشت.
ارسال به دوستان
یکصدمین بازی طارمی برای پورتو و لقب خاص باشگاه به او
پسر خلیجفارس
مهدی طارمی برای یکصدمین بار پیراهن تیم فوتبال پورتو را به تن کرد. تیم فوتبال پورتو شنبه شب در هفته سوم لیگ برتر پرتغال در حالی موفق شد با نتیجه 3 بر صفر میهمانش اسپورتینگ لیسبون را شکست دهد که مهدی طارمی با حضور در ترکیب اصلی اژدها به رکورد 100 بازی با پیراهن این تیم رسید. مهاجم ایرانی پورتو در این دیدار موفق به گلزنی نشد اما پاسگل اول این بازی را در دقیقه 42 به اوانیلسون داد. او در نهایت در دقیقه 72 جای خود را به گالنو داد. باشگاه پورتو در تمجید از مهاجم ایرانیاش و رسیدن به این رکورد پستی را در شبکه اجتماعی توئیتر منتشر کرد و نوشت: «داستانی که با گل و باشگاه پورتو نوشته شد. مهدی طارمی - پسر خلیجفارس- و 100 بازی با پیراهن تیم ما». طارمی 30 ساله که ۲ سال پیش از ریوآوه پرتغال به پورتو پیوست، در این مدت در 100 بازی برای این تیم به میدان رفته و در کنار به ثمر رساندن 53 گل، 37 پاسگل هم به همتیمیهایش داده است. او فصل گذشته با به ثمر رساندن 26 گل و ثبت 17 پاسگل نقش بسزایی در قهرمانیهای پورتو در لیگ برتر و جام حذفی پرتغال داشت.
* از خودگذشتگی طارمی به بهای مصدومیت
خبرنگار انگلیسی به هجمهها درباره گل جنجالی اول پورتو با کمک ستاره ایرانی واکنش نشان داد. در این مسابقه، مهدی طارمی در ترکیب اصلی حضور داشت و در نیمه اول نیز نمایشی عالی از خود نشان داد. ستاره کشورمان روی گل نیز اثرگذار بود و باعث شد توپ به اوانیلسون برسد و گل اول بازی به ثمر برسد. روی صحنه گل، طارمی با دروازهبان حریف برخورد کرد و مصدوم شد. او در دقیقه ۷۲ این مسابقه نتوانست بازی را ادامه دهد و از بازی بیرون رفت. ستاره ایرانی در این بازی میتوانست این ریسک را انجام ندهد و به طرف توپ نرود تا باعث مصدومیتش شود. کونسیسائو به خاطر تلاش بیوقفه و بدون چشمداشت طارمی از او تشکر ویژه کرد. برخی کارشناسان فوتبال پرتغال گل پورتو با کمک طارمی را زیر سوال بردند و اعلام کردند ستاره ایرانی روی دروازهبان اسپورتینگ خطا کرده است. در این زمینه
«Josh Bunting» خبرنگار انگلیسی از حرکت طارمی برای گرفتن توپ از دروازهبان اسپورتینگ تمجید کرد و این حرکت طارمی را درست دانست و گفت: اگر این گل پورتو مردود شود، شوخی است. هیچ عیبی ندارد، مهدی طارمی باید به دنبال آن توپ میرفت، خطایی روی دروازهبان اسپورتینگ نیست و اوانیلسون بدرستی گل را به ثمر رساند.
ارسال به دوستان
احیای گروههای مرجع و میدانداری جریانات معتبر در عرصه سیاسی مهمترین عامل مهار امواج رادیکالیسم سیاسی به عنوان یکی از چالشهای داخلی دولت سیزدهم است
نوبت بازسازی مراجع سیاسی
مقابله با خط تخریبی گروههای مرجع به تقویت عقلانیت و امید و برجسته شدن فضای قانونی رقابت سیاسی کمک میکند
محمد سلحشور: آغاز به کار دولت سیزدهم همزمان با فصل آشفتهای از سیاست ایران بود. پایان 8 سال ریاستجمهوری حسن روحانی با کلکسیونی از تصمیمهای ناکارآمد و غلط سیاسی و اقتصادی و مدیریت، جامعه را با سرخوردگی کمسابقهای در دهههای اخیر مواجه کرد. از همین رو فارغ از مشکلات معیشتی و اقتصادی که حل کردنشان به عنوان ماموریتی دشوار شناخته میشد، دولت جدید باید فعالیت خود را در فضایی استثنایی از نظر سیاسی و اجتماعی آغاز میکرد. در این مسیر که یک سال از آغاز آن نیز گذشته است، بدون توجه به بایستههای ضروری برای تعادل بخشیدن به مناسبات دولت و ملت و عبور از میراث روانی روحانی در جامعه، چندان نمیتوان برای بهبود شرایط عمومی کشور امکانی قائل بود.
* سلاخی امید و انسداد مسیر تحول
ایده روحانی در سال 92 سناریویی تکخطی با غلطهای نگارشی فراوان بود. او که اقبال عمومی به خود را مرهون شدت گرفتن فشار تحریمهای خارجی در ابتدای دهه90 میدید، از آغاز ورود به میدان انتخابات ریاستجمهوری یازدهم تمام خطمشی خود را برای ایجاد تحول در جامعه به آغاز فصلی جدید در سیاست خارجی و تعامل حداکثری با غرب گره زد. برجسته شدن ایده مذاکرات تا آنجا جلو رفت که او تمام سپهر سیاسی کشور را در نسبت با ایده سیاست خارجی خود تعریف کرد و در این مسیر تمام انتقادات نسبت به رویه اجرایی خود را نیز سرکوب و هجو میکرد. بددهانی روحانی در مواجهه با منتقدان و گسترش یافتن ادبیات مذاکراتی تا نقطهای که حل مشکل آب خوردن مردم نیز وابسته به مذاکرات تعریف میشد، نشانی از همین رویه بود.
ضعف محتوایی برجام و عدم تمکین طرف غربی به تعهدات خود نیز باعث نشد روحانی ذرهای از این مسیر فاصله بگیرد تا سرانجام در ابتدای سال 97 و 3 سال مانده به پایان کار دولت، با خروج رسمی آمریکا از برجام، دولت به مرگ مغزی فرو برود. بر همین اساس عملکرد روحانی در 3 سال مذکور را میتوان به بیعملی در حوزه اجرا و آه و فغان سر دادن برای ناکام ماندن برجام خلاصه کرد؛ فضایی که عملا به افزایش مشکلات داخلی در سایه فقدان ارادهای از سوی دولتمردان منتهی شد. حوادث تلخ آبان 98 به عنوان نقطه اوج این بحران مدیریتی عملا جامعه ایران را به نقطه خطرناکی رساند؛ موقعیتی که در آن بخش بزرگی از جامعه هیچ تصویری از میل دولتمردان برای ایجاد تحول را در پیش روی خود نمیدیدند و شکست سناریوی تکخطی روحانی برای نجات کشور را به مثابه بنبستی قطعی برای کشور مشاهده میکردند.
* دوگانه انفعال و رادیکالیسم
موقعیت مذکور جامعه ایران را به نقطه خطرناکی در عرصه سیاسی رساند که از قضا برای دشمنان خارجی ایران نیز مطلوب بود؛ جامعهای سرخورده که با مشاهده رکود سیاسی داخلی باید به «انفعال» یا «رادیکالیسم» سیاسی متمایل میشد. در این میان، انفعال عمومی در نهایت فاصله میان مردم را با نظام جمهوری افزایش میداد و سرمایه اجتماعی نظام را تضعیف میکرد و رادیکالیسم نیز مقدمات برجسته شدن ایدههای براندازانه را مهیا میکرد.
رسانههای فارسیزبان خارج کشور و جریانات برانداز در چنین شرایطی تمام اهتمام خود را بر تثبیت این دوگانه معطوف کردند، تا جایی که از یکسو موج بیسابقهای برای چراغ قرمز نشان دادن به تمام میدانهای مشارکت سیاسی مثل انتخابات شکل گرفت و از سوی دیگر تلاش میشد از هر فرصت و مناسبتی برای تشویق مردم به کنشگری رادیکال بهره ببرند.
انفعال و رادیکالیسم هر قدر هم که در ظاهر نافی یکدیگر بودند، در بلندمدت همدیگر را تقویت میکردند. انفعال عمومی به گزینههای رادیکال امکان ظهور و بروز بیرونی میداد و در نهایت رویکرد رادیکال در بستر عمومی به انفعال لایههای بیشتری از جامعه در مواجهه با امر سیاسی کمک میکرد.
تضعیف جمهوریت، باور به عدم وجود منافع و مصالح ملی، چنددسته شدن جامعه و در نهایت فعال شدن گسلهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی از دیگر تبعات گرفتار شدن کشور در چنین نقطهای است. بر همین اساس تشکیل دولت جدید، تغییر ریل مدیریتی کشور و در نهایت طرح ایدههای جدید مهمترین امکان برای برونرفت از شرایط مذکور به حساب میآمد.
ورود انتخاباتی حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی که سابقه رقابت با حسن روحانی را در سال 96 نیز در کارنامه خود داشت، یکی از امکانها برای خروج جامعه از بنبستی بود که روحانی از خود به ارث گذاشته بود. در این فضا رئیسی علاوه بر سابقه رقابت با روحانی، پشتوانه مدیریت قاطعانه در قوه قضائیه را نیز در کارنامه داشت؛ امری که در نهایت به تقویت گزاره تغییر شرایط عمومی کشور کمک میکرد.
در این فضا رقبای داخلی رئیسی و جریانات خارجنشین در مواجهه به تغییر دولت در تهران رویکردی قابل پیشبینی داشتند. آنها از سویی تمام توان خود را بر تحریم انتخابات گذاشتند؛ تحریمی که هم باعث کاهش آرا و سرمایه اجتماعی دولت میشد و هم جامعه را از ورود به عرصه انتخابات به عنوان میدانی قانونی و مشروع برای تغییر و تحول منع میکرد. روی دیگر این انفعال عمومی به بعد از انتخابات واگذار شده بود تا دولت جدید این بار در مواجهه با امواج رادیکالیسم سیاسی ناکام بماند؛ رادیکالیسمی که هم در فضای عمومی و روانی میتوانست با حداکثری کردن مطالبات و درخواستها دولت را دچار سرگیجه کند و هم در عرصه عملی و خیابانی دولت را با مشکل مواجه کند.
* مختصات آشفتگی سیاسی
چندپاره شدن جامعه و درگیریهای داخلی، روح ملی را در هر کشوری تضعیف میکند. تضعیف این روح در موقعیتی که آن کشور با یک هجوم خارجی نیز مواجه است، لاجرم تبدیل به سدی در برابر هرگونه تغییر و تحول مثبت میشود. رادیکالیسم سیاسی امکان اصلاح تدریجی را از دولت سلب کرده و شکاف دولت و ملت را نیز افزایش میدهد. در چنین موقعیتی به علت فقدان گروههای واسط اجتماعی که رابطه میان دولت و ملت را ترمیم کنند، هرجومرج داخلی با شدت زیادی افزایش پیدا میکند. با این نگاه رادیکالیسم مهمترین چالش سیاسی هر دولتی در فضای داخلی خواهد بود.
مشاهده مشی سیاسی جریان غربگرا در ماههای اخیر نیز بخوبی بر این واقعیت صحه میگذارد که اصلاحطلبان شکست خورده و منزوی نیز تمام تلاش خود را بر تقویت امواج رادیکال با نیت مختلسازی فعالیت دولت جدید استوار کردهاند. اظهارات موهن و ساختارشکنانه چهرههای طرد شده اصلاحطلب که سعی میکنند با حمله به مقدسات مذهبی، قهرمانان ملی و سیاستهای اصولی کشور، فضا را رادیکال کنند، موید وجود استراتژی مشترک بین برخی اصلاحطلبان با گروههای برانداز است.
با این حال ورای یارکشیهای سیاسی، تعادل بخشیدن به فضای داخلی کشور و مهار رادیکالیسم یکی از ماموریتهای رئیسی و دولت جدید است. در این مسیر هر قدر رابطه مستقیم و غیرمستقیم دولت با جامعه بهبود پیدا کند و دولتمردان به زبان مشترکی با مردم دست پیدا کنند، ابتکار عمل از دستان جریانهای منادی رادیکالیسم خارج میشود.
* احیای گروههای مرجع، پادزهر رادیکالیسم
گروههای مرجع به عنوان کنشگران اصلی میدان سیاست که در عین فعالیت سیاسی، اعتبار اجتماعی درخوری نیز دارند، میتوانند به مهار افسار رادیکالیسم بپردازند. واقعیت آن است که در سالهای اخیر و به موازات افزایش نارضایتیهای عمومی، یکی از خطوطی که پی گرفته شد، تضعیف گروههای مرجع و معتبر اجتماعی به انحای مختلف بود، به گونهای که با رادیکال شدن فضای عمومی، جریانات مختلفی در داخل و خارج از کشور به شکل برنامهریزی شده اهتمام خود را بر از میان بردن گروهها و چهرههای مرجع سیاسی معطوف کردند؛ رویهای که در نهایت به آشفتگی فضای سیاسی نیز منتهی شد.
زمانی که چهرههای معتبر به عنوان واسطه میان جامعه و نهاد قدرت، اعتبار خود را از دست میدهند، فضای سیاسی نیز تبدیل به میدان معرکهگیری گروهها و جریانهای غیراصیل میشود. گروههای مرجع سرمایه سیاسی هر جامعه به حساب میآیند که در صورت اهتمام به ارزشها و منافع ملی میتوانند بین رقابت سیاسی برای کسب قدرت و حفظ ثبات در بستر این رقابت تعادل ایجاد کنند. تضعیف و تخریب گروههای مرجعی که هر کدام منشأ اثر بر بخشی از جامعه هستند، تعادل را از میدان سیاست میگیرد.
با این تعاریف احیای گروههای مرجع و بازگشت میدان سیاست و تصمیمگیری به میان مراجع معتبر میتواند به تضعیف جریانهای رادیکال منتهی شود.
میدانداری گروههای مرجع و اصیل از چند جهت برای الگوی سیاستورزی کشور نیز مفید است.
1- تقویت عقلانیت سیاسی: گروههای مرجع و معتبر به علت آنکه هم اعتبار خود را در گذر زمان کسب کردهاند و هم برای خود آینده سیاسی قائل هستند، میل کمتری به رویههای هیجانی و غیرعقلانی دارند. به همین خاطر در اکثر نظامهای سیاسی باثبات، جریانهای مرجعی که اعتبار سیاسی و اجتماعی خود را در گذر زمان حفظ کردهاند، جایگاه درخوری در سیاستورزی دارند. وجود مجالس سنا در بسیاری از نظامهای باثبات موید نیاز به همین رویه عقلانی در چارچوب میدانداری گروههای مرجع است.
2- برجسته شدن رقابت قانونی: در جامعه رادیکال چشمانداز بلندمدتی وجود ندارد و همین مساله باعث کماعتبار شدن رقابتها در چارچوبهای قانونی میشود. نیروهای اصلی فعال در این مسیر نیز اساسا عبور از مسیرهای قانونی را یک امتیاز به حساب میآورند. میل به افشاگری و دور زدن نهادهای قانونی نظارتی و قضایی، طرح مطالبات حداکثری بدون توضیح چگونه محقق شدن این مطالبات و عدم پاسخگویی از جمله معایبی است که در این فضا پدیدار میشود. تجربههای تلخ سالهای گذشته و سر برآوردن جریانات معلومالحال ضرورت احیای گروههای مرجع را گوشزد میکند.
3- ترمیم اعتماد و امید جامعه: گروههای مرجعی که خود را به چارچوب قانونی کشور مقید میدانند، برای تضمین آینده سیاسی خود هم نیازمند وجود حد بالایی از امید و اعتماد در جامعه هستند. بر همین اساس برخلاف نیروهای رادیکال که با هدفگیری ثبات جامعه و چارچوبهای قانونی برای خود امکانآفرینی میکنند، گروههای مرجع اهتمام بیشتری بر حفظ امید و اعتماد جامعه دارند. با توجه به فضای سیاسی تجربه شده در سالهای اخیر، ناگفته پیداست میدانداری مجدد گروههای مرجع اصیل فضای عمومی جامعه را نیز بهبود میبخشد.
***
نگاهی گذرا به جایگاه عدالت در آثار استاد محمدرضا حکیمی به بهانه نخستین سالگرد وفات این اندیشمند دینی
اسلام، مذهب دادگری
گروه سیاسی: آخرین روز مرداد سال گذشته، انقلاب اسلامی با یکی از بزرگترین اندیشمندان خود وداع کرد. علامه محمدرضا حکیمی از بزرگان مکتب تفکیک در حوزه عملیه مشهد بود که به علت مشی ویژه انقلابی خود و سبک زندگی زاهدانهای که داشت، به عنوان یکی از نامآورترین چهرههای فکری انقلاب اسلامی شناخته میشد. رهبر حکیم انقلاب نیز در پیامشان به مناسبت درگذشت این عالم ربانی، ایشان را «دانشمندی جامع، ادیبی چیرهدست، اندیشهورزی نوآور و اسلامشناسی عدالتخواه» خواندند.
استاد حکیمی در زمره حوزویانی بود که از ابتدای نهضت امام خمینی(ره) به سمت ایشان و مسیرشان تمایل پیدا کرد و در این مسیر نیز جلودار بود. برای مثال مرحوم حکیمی در کتاب فریاد روزها، ضمن دفاع از مرجعیت امام خمینی و لزوم کنارهگیری دیگر مراجع نوشت: «مساله تنها مجتهد بودن و مناسک نوشتن نیست، بلکه مساله مرزبانی قرن... و احیای خون شهیدان و تطهیر زمان ادای رسالت نسل است... پس اینجا واجب است آنان که این موهبتها را ندارند، خدا را در نظر آرند و کنار روند (خلقالله للحروب رجالا/ و رجالا لقصعه و ثرید) و از دایره استعداد و لیاقت خویش توسعه بیشتر نطلبند. و مگر آن کس که شایسته است (امام خمینی)، چه خون جگری بیش از این باید بخورد؟ و مگر بر خورشید بیشتر از این است که از سنگینی شب تیره نهراسد و از سیاهکاران سیاهیساز بیم نکند و شب تیره را پس زند...؟ و مگر نکرد و بر نیامد و نتابید؟ و مگر خروش خویش را، همراه تیغه آفتاب، بر سر آبادیها فرود نیاورد...؟ پس بر خورشید همان است که برآید و روشن کند. سپس وظیفه دیگران است که منطقه گسترش فروغ او را غصب نکنند». استاد حکیمی در ادامه، سخنی را که از علامه امینی درباره مرجعیت امام خمینی شنیده بود، فاش کرد: دیگران غاصبند و این مقام، حق مسلم آن فریادگر است و در پایان سخن آمده است: به هر حال، روح خدا تنها ماند و فریاد من انصاری الیالله او را نحن انصار اللهی برنیامد. همچنین نخستین کسی که از آیتالله خمینی با لقب امام یاد کرد، حکیمی بود. وی در آغاز کتاب سرود جهشها که اردیبهشت سال 1343 منتشر شد، از وی با این لقب نام برد. البته آن برگ از کتاب چیده شد تا سرانجام پخش آن امکان پذیرفت اما در جایی دیگر از همان کتاب از امام خمینی چنین یاد شده است: «پیشوای شیعیاندیش معاصر و یادگار پیشینههای شیعه، امام...». همچنین او، بار دیگر سال 1355 در آغاز کتاب حماسه غدیر، بعد الحمد و الصلوه، نوشت: سلام علی علی و علی اولاده فی القرون و امتداداته الوجودیه فی الاعصار، لاسیما الامتداد المعاصر الامام...»
* منادی عدالت
هر چند از استاد حکیمی آثار فراوانی به یادگار مانده است اما مهمترین وجهی که در مباحث ایشان قابل توجه است، مساله عدالت اجتماعی است. عدالت مرکزیترین وجه آثار استاد حکیمی است و از این نظر به سختی میتوان عالم دیگری را پیدا کرد که عمر علمی خود را به تبیین این مفهوم در دین پرداخته باشد. حکیمی در مقالهای با عنوان «احکام دین و اهداف دین» میگوید احکام دین باید در جهت اهداف دین و تامینکننده آن باشد و بدون عنایت به اهداف دین نمیتوان احکام دین را به درستی استنباط کرد و از آنجا که عدالت مهمترین هدف دین است، همه احکام باید در جهت آن باشد.
حکیمی آنچنان که در عمده آثار خود و به طور ویژه در جلدهای 3 تا 6 دایرهالمعارف الحیات اشاره کرده، بر آن است که از آیات و روایات دانسته میشود که رابطه مال و انسان به یکی از این ۵ شکل است و هر یک حکمی ویژه دارد: 1- غنای تکاثری 2- غنای وافر 3- غنای کفافی (غنای مشروع) 4- فقر (نیازمندی و کمبودداری) 5- مسکنت(ناداری و تهیدستی). در ادامه به توضیح حکیمی درباره هر یک میپردازیم:
1- مسکنت (هیچ نداشتن): این پدیده واجبالدفع فوری است و باید بیدرنگ و بدون مماطله، به فرد مسکین امکانات لازم داده شود؛ تا جایی که در روایات آمده است اگر کسی سیر بخوابد و همسایه مسکینش گرسنه بماند، مسلمان نیست. یا اگر اهل آبادیای شبی را بگذرانند که در میان آنها گرسنهای باشد، خداوند متعال به آن مردم نظر رحمت نخواهد کرد.
2- فقر (کمبود داشتن): این پدیده نیز باید از میان برود و آهنگ اقتصاد در جامعه باید چنان باشد که اساسا فقر ظهور نیابد و اگر هم گریبانگیر کسی شد، برطرف شود. جامعه اسلامی جامعه منهای فقر است و نه دارای فقیر. امیرالمومنین جامعه اسلامی را جامعهای میشمارد که نه در آن عیالمند نیازمندی است و نه به مسلمان و حتی غیرمسلمانی ستم میرود.
3- غنای کفافی: این غنا در صورتی که در اصل به دست آوردن آن و ادای حقوق آن احکام شرع رعایت شده باشد، همان غنای ممدوح و مشروع است. این غنا محدود است، از آن رو که مشروع است اما آنقدر هم اندک و به اندازه یک خانواده نیست، بلکه غنایی است که صاحب آن میتواند انفاق کند و در کارهای عامه و سودمند یاری رساند و به دستگیری از دیگران بپردازد.
4- غنای وافر: این غنا بعد از غنای کفافی و افزون بر آن داشتن و نگاه داشتن آن افزونی است. غنای وافر موجب هلاکت دنیوی و اخروی است و باید شخص غنی نگذارد این اموال در نزد او متراکم بماند، بلکه باید انفاق کند؛ انفاق، تا برسد به حد غنای کفافی. در برخی از روایات آمده است که باید صاحب اموال با ۲ دست خود انفاق کند، نه تنها با یک دست؛ یعنی هم بسیار و هم سریع آن اموال را در اختیار بندگان خدا قرار دهد و «احتکار اموال» نکند که در حدیث تعبیر «احتکار» درباره مال نیز آمده است اما اگر صاحب مال انفاق نکند و جامعه نیازی داشت، حکومت اسلامی میتواند مقدار لازم را از او بگیرد و به محرومان بدهد یا در منظورهای دیگر اجتماعی به مصرف برساند، زیرا هدف اصلی در اسلام ایجاد قسط است و اصل اقامه قسط در جامعه اسلامی، بر همه اصول و قوانین و قواعد دیگر حاکم است و باید در همه جا و هر حکم و فتوایی همین اصل ملاک باشد ولاغیر.
5- غنای تکاثری: این غنا یعنی فراوان داشتن و فراوان خواستن و دفع فوری آن واجب است. غنای تکاثری، طرف افراط مال است و مسکنت، طرف تفریط آن، و هر دو ویرانگر عدالت و کرامت انسان است. در متون اسلامی آمده که مال موجب قوام جامعه است و تکاثر ضد قوام. از کنار هم نهادن اینها به دست میآید که مال تکاثری اصلا مالیت ندارد، زیرا ضد آن چیزی است که اسلام به آن نام مال داده است. چنین مالی باید فورا مصادره شود و به صاحبان اصلی آن بازگردد تا از محرومیت بیرون آیند. اینکه میگوییم مصادره، نه از آن سودی میبریم و نه از ذکر این کلمه التذاذی، بلکه به واقعیت انقلابی و اسلامی آن میاندیشیم.
مرحوم علامه حکیمی با قائل شدن 2 وجه قوامی و قیامی برای مال، به دنبال از میان برداشتن مسکنت و تکاثر در جامعه اسلامی بود. ایشان در این زمینه کارویژه اصلی حکومت دینی را احیای عدالت به عنوان شرط حیاتبخشی به احکام دینی میدانست. خروج موضوع فقر از واقعیتی جبری و تعریف ریشهکنی آن به عنوان وظیفهای دینی مهمترین هدف این عالم دینی بوده است.
ارسال به دوستان
وزیر بهداشت: مراکز درمان ناباروری باید مجهز به تمام امکانات و خدمات مورد نیاز زوجین باشند
دولت سیزدهم قرارگاه جوانی جمعیت
گروه اجتماعی: زوجهای نابارور این روزها خبرهای خوشی از سوی دولت و مجلس میشنوند؛ از اعطای هزینههای درمان تا تجهیز مراکز درمان.
به گزارش «وطنامروز»، دیروز در سیزدهمین جلسه قرارگاه جوانی جمعیت وزارت بهداشت که به ریاست وزیر بهداشت و با حضور رئیس فراکسیون جمعیت مجلس شورای اسلامی، معاونان و جمعی از مدیران ارشد وزارت بهداشت برگزار شد، گزارشی از وضعیت اجرا و پیشرفتهای مصوبات قبلی و گزارش اقدامات این قرارگاه ارائه شد.
وزیر بهداشت در این نشست با اشاره به نقشآفرینی وزارت بهداشت در سیاستهای جمعیتی گفت: اولویت اول تخصیص و توزیع منابع در پروژههای عمرانی دانشگاههای علوم پزشکی کشور باید با طرحهای حوزه جمعیت و خدمات درمان ناباروری باشد.
دکتر بهرام عیناللهی تاکید کرد: مراکز درمان ناباروری باید مجهز به تمام امکانات و خدمات مورد نیاز زوجین باشد و همه امور از جمله آزمایشهای تخصصی باید در همین مراکز انجام و از ارجاع زوجین به بیرون از مراکز، پرهیز شود.
وی با بیان اینکه لازم است وضعیت موجود و برنامه گسترش مراکز درمان ناباروری توسط معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت تهیه شود، گفت: اقدامات تشویقی جهت حمایت از مراکز و افراد فعال در درمان ناباروری ضروری است.
رئیس فراکسیون جمعیت مجلس شورای اسلامی نیز در این نشست ضمن تقدیر از وزیر و مدیران وزارت بهداشت در اجرای قانون جوانی جمعیت و تعالی خانواده، گفت: همایشها و گردهماییهای زیادی در ماههای اخیر برای مدیران دانشگاههای علوم پزشکی درباره اجرای این قانون برگزار شده و خیزش عظیمی در اقناعسازی مدیران حوزه سلامت شکل گرفته است.
فاطمه محمدبیگی تصریح کرد: در قانون جوانی جمعیت و تعالی خانواده، تشکیل قرارگاه جوانی جمعیت در وزارت بهداشت پیشبینی نشده بود اما وزارت بهداشت به صورت جهادی و با تمام توان پای کار اجرای این قانون آمده که شایسته تقدیر است.
وی خاطرنشان کرد: وزارت بهداشت، زودتر از ستاد ملی جمعیت، قرارگاه جمعیت را تشکیل داد که در ستاد ملی به عنوان موفقترین دستگاه اجرایی شناخته شده است. تمام افرادی که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار دارند و بیمهپرداز این سازمان هستند، وقتی در معرض بیماری قرار میگیرند یا از مرخصی زایمان استفاده میکنند، در طول مدت مرخصی زایمان باید تحت پوشش خدمات بیمهای باشند و مدت ۹ ماهه مرخصی آنها شامل خدمات بیمه و سنوات بیمهای شود.
* پرداخت ۹۰ درصد هزینه درمان ناباروری
هزینه درمان مهمترین مساله برای زوجین نابارور محسوب میشود اما دولت تعهد داده که 90 درصد هزینه درمان زوجین نابارور پرداخت شود. وزیر بهداشت چند روز پیش با اشاره به خدمات ناباروری، اظهار کرد: با توجه به اینکه جوانی جمعیت برای ما خیلی مهم بوده و خیلی اهمیت دارد، در رابطه با ناباروری بیمهها یک مصوبهای در هیات دولت داشتیم و آن این بود که آنهایی که نابارور هستند اگر در مراکز دولتی باشد تا ۹۰ درصد هزینهها و در مراکز خصوصی تا ۷۰ درصد هزینه براساس تعرفه بیمه سلامت پرداخت میشود.
عیناللهی خاطرنشان کرد: یکی از چیزهایی که در این مرحله تصویب شده این است که هر خانمی که باردار شود به طور طبیعی تحت پوشش بیمه سلامت قرار میگیرد و تا ۲ سال بعد از تولد فرزندش هم از خدمات رایگان بیمه استفاده میکند و بچهاش تا ۵ سال تحت پوشش بیمه است. اینها امتیازاتی است که داده میشود تا در جهت جوانی جمعیت کار کنیم.
سخنگو و دبیر هیات دولت نیز درباره بیمه همگانی، روز جمعه گفته بود: پس از همگانی شدن بیمه پایه، بیمه ناباروری هم با مصوبه دولت همگانی شد.
علی بهادریجهرمی تصریح کرد: با مصوبه هیات دولت، سازمان بیمه سلامت ایران مکلف است نسبت به پوشش بیمهای همه زوجین نابارور فاقد بیمه پایه مطابق آییننامه بند «الف» ماده ۷۰ قانون برنامه ششم توسعه اقدام کند.
دبیر هیات دولت گفت: در اجرای جزء ۵ بند «ک» از تبصره ۱۷ ماده واحده قانون بودجه سال ۱۴۰۱، همه مراکز درمانی و بیمارستانهای ارائهدهنده خدمات درمان ناباروری موظف به عقد قرارداد با سازمانهای بیمهگر پایه هستند. وی تاکید کرد: تمدید پروانه مراکز درمانی و بیمارستانهای ارائهدهنده خدمات درمان ناباروری منوط به عقد قرارداد با بیمههای پایه است.
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت گفت: هزینههای خدمات تشخیصی و درمانی ناباروری و خدمات تخصصی ناباروری شامل (IUI, IVF, ICSI, FET) بر اساس ضوابط ابلاغی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در بخش دولتی، عمومی غیردولتی و خیریه و خصوصی طرف قرارداد با خودپرداخت معافیت (فرانشیز) مطابق دستورالعمل مندرج در مصوبه شورای عالی بیمه سلامت، تحت پوشش سازمانهای بیمهگر پایه قرار گرفته است.
بهادری در ادامه تاکید کرد: سازمانهای بیمهگر نیز مکلفند با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به پوشش 100 درصد تعرفه زایمان طبیعی در مراکز دولتی و عمومی غیردولتی و معادل صددرصد تعرفه عمومی غیردولتی در مراکز خیریه و خصوصی، معادل تعرفه بخش دولتی اقدام کنند.
سخنگوی دولت در پایان با بیان این موضوع که این دستاورد بزرگ در آستانه یکسالگی دولت، مکمل همگانی شدن بیمه پایه است، گفت: براساس مصوبه هیات وزیران، همه افراد صاحب صلاحیت شامل فلوشیپ نازایی، متخصص زنان و زایمان دوره دیده مراکز ناباروری (دارندگان گواهی مورد تأیید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) و متخصص ارولوژی مکلفند مطابق استاندارد ارائه خدمات ناباروری نسبت به نشاندار کردن زوجین نابارور با رعایت محرمانگی اطلاعات در سامانه نسخه الکترونیک اقدام کنند. سازمانهای بیمهگر پایه هم مکلفند زیرساخت لازم به این منظور را فراهم کنند.
* درمان سقط مکرر به خدمات بیمهای اضافه شد
معاون بیمه و خدمات سلامت سازمان بیمه سلامت ایران با اعلام اینکه سقف ارائه خدمات درمان ناباروری برداشته شده، گفت: خدمات مربوط به درمان سقطهای مکرر نیز به خدمات بیمهای اضافه شده است.
مهدی رضایی افزود: خدمات مربوط به ناباروری در مجموع جزو خدمات گرانقیمت محسوب میشود اما خوشبختانه از سال گذشته این خدمات برای نخستینبار تحت پوشش بیمه پایه قرار گرفته است، چون در سال اول خدمت بود مشکلاتی در نحوه ارائه خدمت توسط سازمانهای بیمهگر مشاهده شد.
وی افزود: بتدریج اشکالات مشخص شده و ما در سیر تکاملی شاهد ارتقای خدمات هستیم، سال گذشته بستههایی توسط شورای عالی بیمه تدوین و ابلاغ شد که ارائهدهندگان خدمت معترض این بستهها بودند، زیرا محدودیتهایی را اعمال میکرد به نوعی که ارائه دهندگان خدمت متضرر میشدند، بنابراین برای عقد قرارداد ارائهدهندگان خدمت تمکین نمیکردند.
رضایی با تاکید بر اینکه در حال حاضر سقف ارائه خدمات برای درمان ناباروری نیز برداشته شده است، گفت: اگر افرادی ناباروری ثانویه داشته باشند نیز خدمات برای آنها در نظر گرفته شده است، همچنین سقطهای مکرر نیز به خدمات بیمهای اضافه شده است. معاون بیمه و خدمات سلامت سازمان بیمه سلامت ایران افزود: یکی از راهکارهای درست در هزینهکرد نظام سلامت و بهبود اثربخشی آن استفاده منابع از طریق بیمههاست، لذا عملکرد این ۲ سال گذشته نیز نشان میدهد که با توجه به این رویکرد دقیقتر به اهداف نزدیک میشویم.
***
پوشش 100 درصدی بیمه برای مادران باردار تا ۲ سالگی فرزند
معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری از پوشش 100 درصدی بیمه برای مادران باردار تا ۲ سالگی فرزند و پوشش ۱۰۰ درصدی فرزندان آنها تا ۵ سالگی خبر داد. انسیه خزعلی در توئیتر خود نوشت: «توسعه چتر حمایتی دولت در راستای حراست از کیان خانواده؛ پوشش ۱۰۰ درصدی بیمه برای مادران باردار تا ۲ سالگی فرزند، پوشش ۱۰۰ درصدی فرزندان آنها تا ۵ سالگی و پوشش ۱۰۰ درصدی تعرفه زایمان طبیعی در مراکز دولتی و عمومی دستاوردهای جدیدی هستند که قطعا ادامهدار خواهند بود». وی همچنین در توئیت دیگری با بیان اینکه یکی از درخواستهای مهم خانوادهها در سفرهای استانی مساله بیمه درمان ناباروری است، نوشت: «اینک مژده تصویب پوششدهی کامل بیمه ناباروری برای همه؛ چه آنان که بیمه پایه دارند و چه آنان که ندارند. پیوند تمدید مجوز مراکز درمان ناباروری با این خدمات ضمانت اجرایی خوبی است که در قانون پیشبینی شده است».
ارسال به دوستان
جنگ اوکراین، برگزیت، کرونا و بیدولتی انگلیس را در آستانه بحرانی همهجانبه قرار داده است
انگلیس برنامه حل بحران ندارد!
شهردار لندن: اگر دولت مداخله نکند زمستان میلیونها نفر با مشکل تأمین گرما و غذا در خانههای خود مواجه خواهند شد
گروه اقتصادی: کسبوکارها در سراسر انگلیس و اروپا زمستان امسال برای هزینههای بیسابقه انرژی آماده میشوند. اگر چه خانوارهای بریتانیا با اعمال سقف قیمتی از نوسانات ناگهانی در قیمت گاز محافظت میشوند اما چنین حمایتهایی برای شرکتها وجود ندارد.
به گزارش «وطنامروز» به نقل از «فایننشال تایمز»، کسبوکارها و صنایع در انگلستان و اروپا تمایل دارند قراردادهای یک، ۲ یا ۵ ساله ببندند که زمان بسیاری از آنها ماه آینده به پایان میرسد و هیچ تعهدی برای تامینکنندگان انرژی برای ارائه قراردادهای جدید وجود ندارد و برخی از کسبوکارها در تلاش برای یافتن جایگزین هستند. این بدان معناست که آنها ممکن است بهزودی به معاملات کوتاهمدت یا قیمت نقدی روزانه متکی باشند که در حال حاضر حدود ۵ برابر بیشتر از یک سال گذشته است.
رابرت باکلی، رئیس توسعه روابط در Cornwall Insight میگوید: بزودی یک شوک هزینه بزرگ به تجارت وارد میشود؛ بویژه برای آنهایی که قراردادهای بلندمدت خود را از دست میدهند و مجبور به تحمل قراردادهای کوتاهمدت و قیمتهای چندبرابری میشوند.
شرکتهای صنعتی و شیمیایی از جمله بزرگترین مصرفکنندگان انرژی هستند و برای بسیاری از تولیدکنندگان - مانند شیشه و سرامیک - تامین مداوم برق و گاز بسیار مهم است. افزایش هزینههای انرژی در حال حاضر باعث کاهش گسترده فعالیت کارخانههای کود شیمیایی و تعطیلی ۲ کارخانه ذوب در اروپا شده است. برخی بیم آن دارند که بریتانیا ممکن است آسیب بیشتری ببیند، زیرا آماده شدن این کشور برای بحران انرژی به دلیل فلج شدن در تصمیمگیری تا زمانی که نخستوزیر جدید در ماه آینده قدرت را به دست گیرد، متوقف شده است. اتحادیه اروپایی در هفتههای اخیر چارچوبی را برای مقابله با کمبود شدید گاز در فصل زمستان منتشر کرده است که شامل اجازه دخالت دولت برای افزایش قیمتها میشود اما چنین طرحی در بریتانیا وجود ندارد.
برخی صنایع به دولت انگلیس هشدار دادهاند که زمستان امسال در صورت عدم اتخاذ تدابیر اضطراری برای جلوگیری از مصرف و در صورت عدم حمایت به هنگام تمدید قراردادهای تامین انرژی، این صنایع در معرض خطر تعطیلی دائمی قرار خواهند گرفت. بریتانیا مستقیما گاز زیادی از روسیه وارد نمیکند اما با خریداران دیگر در بازارهای بینالمللی رقابت میکند و به طور سنتی برای پاسخگویی به تقاضا، بویژه در فصل سرما و در طول زمستان به واردات خط لوله از اروپا متکی است.
مایک هاوز، رئیس گروه تجارت خودروی بریتانیا (SMMT) گفت: هزینه انرژی در بریتانیا 59 درصد بالاتر از میانگین اتحادیه اروپایی است. برای بسیاری از شرکتها، افزایش هزینه گاز و برق تنها چالش نیست. در سراسر بریتانیا، کسبوکارها نیز با کمبود کارگر در نتیجه برگزیت و قیمتهای بالاتر مواد در نتیجه اختلالات زنجیره تامین دست و پنجه نرم میکنند.
* قیمت گاز در اوج تاریخی
قیمت گاز در اروپا در یک هفته اخیر با جهش 10 درصدی به 251 یورو در هر مگاوات ساعت رسید که یکی از بالاترین قیمتها در تاریخ و 13 برابر میانگین دهه قبل است. این در حالی است که هفته گذشته شرکت گازپروم روسیه اعلام کرد عرضه گاز طبیعی به اروپا از خط لوله «نورد استریم یک» به مدت 3 روز از پایان ماه جاری میلادی متوقف خواهد شد. بدینترتیب فشار بر اروپا در بحبوحه تلاش این قاره برای پر کردن ذخایر نفت و گاز قبل از فصل زمستان بیشتر میشود. دوره تعمیرات و نگهداری برنامهریزی نشده برای خط لوله «نورد استریم یک» که از بستر دریای بالتیک به آلمان میرسد طولانی شده و اختلاف بین مسکو و بروکسل بر سر انرژی را عمیقتر کرده است. محدود شدن عرضه گاز روسیه به اروپا تورم در این منطقه را بالا برده و خطر سهمیهبندی انرژی و رکود اقتصادی را بیشتر کرده است.
قیمت گاز از ژوئن که روسیه نخستینبار عرضه گاز از طریق نورد استریم را کاهش داد، ۲ برابر شده است. چنین قیمت کمسابقهای به صنایع آلمان و سایر کشورهای اروپا آسیب زده است و در بحبوحه افزایش هزینههای انرژی، شرکتها توقف یا کاهش تولید را تا اطلاع ثانوی اعلام میکنند. صنایع هشدار دادهاند که تولید و فعالیت کمتر ممکن است به انحلال زنجیره تامین و تولید منتهی شود. دولتها تلاش میکنند گاز کافی برای زمستان تهیه کنند در حالی که روی مرز باریکی بین جلوگیری از تحمیل هزینه سنگین انرژی روی خانوارها و اجتناب از فروپاشی صنعتی و موج ورشکستگی شرکتهای انرژی حرکت میکنند.
در نتیجه کمبود گاز و موج گرمای کشنده که عرضه و تولید منابع سوخت دیگر را محدود کرده است، قیمت برق برای سال آینده در اروپا همچنان افزایش پیدا میکند. قیمت برق در آلمان که قیمت پایه اروپایی است، سهشنبه گذشته به بیش از ۵۰۸ دلار (۵۰۰ یورو) به ازای هر مگاوات ساعت رسید که رکورد جدیدی بود.
کلاوس مولر، رئیس رگولاتور انرژی آلمان، هفته گذشته به بلومبرگ گفت: با وجود رشد سریعتر از حد انتظار ذخیرهسازی گاز، آلمان گاز طبیعی کافی خواهد داشت تا در صورت توقف کامل عرضه گاز روسیه، ۲ ماه و نیم از مصرف را پوشش دهد. آمریتا سن، مدیر تحقیقات شرکت انرژی اسپکتس در این باره گفت: قیمت بالای نفت و گاز معمولا به معنای آن است که اقتصادهای اروپایی سال آینده دچار رشد منفی چشمگیری میشوند.
* زمستانی بدون غذا و خانه گرم برای انگلیسیها
شهردار لندن با انتشار پستی توئیتری خطاب به مقامات دولتی در انگلیس نوشت: برای جلوگیری از یک فاجعه ملی در تامین غذا و گرما برای شهروندان اقدام کنند. صادقخان، شهردار لندن روز شنبه نسبت به کمبود سوخت و مواد غذایی در فصل زمستان برای اکثر شهروندان انگلیسی هشدار داد و خواستار دخالت مقامات دولتی برای رفع این معضل شد. شهردار لندن با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توئیتر نوشت: اگر دولت در فصل زمستان مداخله نکند، میلیونها نفر در انگلیس با مشکل تامین گرما و غذا در خانههای خود مواجه خواهند شد.
خان با اشاره به افزایش شدید قیمت انرژی و تورم بیش از ۱۰ درصدی نوشت: ما قبلا چنین چیزی ندیده بودیم. وی هشدار داد: در فصل زمستان به طور حتم میلیونها نفر با مشکل پرداخت هزینههای معیشت و قبوض انرژی روبهرو خواهند شد.
وی تاکید کرد دولت انگلیس باید وارد عمل شود تا مردم بتوانند نیازهای اولیه خود را برآورده کنند. شهردار لندن در پست توئیتری خود آمارهایی از بالا رفتن هزینههای مربوط به قبوض انرژی در انگلیس ارائه و پیشبینی کرد که این قبوض میتواند در فصول سرد سال ۸۰ درصد افزایش یافته و به بالای ۳۶۰۰ پوند برسد. این مقام انگلیسی در توئیتر خود خطاب به مقامات دولتی هشدار داد که برای جلوگیری از یک فاجعه ملی و رسیدن به بحران اقدام کنند. دفتر آمار ملی انگلیس نیز هفته گذشته طی گزارشی اعلام کرد ارزش واقعی دستمزدها در این کشور در 3 ماهه دوم امسال با در نظر گرفتن تورم 3 درصد کاهش یافته است.
دارن مورگان، دبیر بخش آمارهای اقتصادی دفتر آمار ملی انگلیس در این باره افزود: کاهش ارزش واقعی دستمزدها در انگلیس ادامه خواهد یافت که سرعت آن در 21 سال گذشته بیسابقه بوده است. سازمان خدمات بهداشت ملی انگلیس نیز هشدار داد بسیاری از مردم انگلیس ممکن است در فصل سرما مجبور شوند میان ترک کردن وعدههای غذایی برای گرم کردن خانه یا زندگی در سرما یکی را انتخاب کنند.
این سازمان با ابراز نگرانی درباره افزایش تعداد بیماران و مرگومیر ناشی از زندگی در خانههای بسیار سرد در انگلیس، اعلام کرد که این تعداد در حال حاضر ۱۰ هزار نفر تخمین زده شده است. طی هفتههای آینده پیشبینی میشود افزایش قابل توجهی در قیمت انرژی در این کشور رقم بخورد به طوری که قیمت برق برای افراد در یک سال، در ژانویه بیش از ۳برابر خواهد شد.
* موج ورشکستگی شرکتهای اروپایی
اطلاعات ارائه شده از سوی اداره آمار اتحادیه اروپایی، موسوم به یورو استات، نشان میدهد که در ۳ ماهه منتهی به ماه ژوئن سال 2022 باز هم شاهد افزایش تعداد شرکتهای ورشکسته در سطح اتحادیه اروپایی نسبت به دوره ۳ ماهه قبلی هستیم. این چهارمین دوره ۳ ماهه متوالی است که تعداد شرکتهای ورشکسته در اروپا افزایش مییابد.
در گزارش اداره آمار اتحادیه اروپایی آمده در ۳ ماهه دوم امسال، آمار فصلی شرکتهایی که اعلام ورشکستگی کردهاند 2.2 درصد در اتحادیه اروپایی و 2.5 درصد در حوزه یورو نسبت به ۳ ماهه نخست امسال افزایش یافته است. البته این اداره تعداد شرکتهایی که در اروپا ورشکست شدهاند را اعلام نکرده و فقط به انتشار درصد افزایش آنها بسنده
کرده است.
بیشترین افزایش ورشکستگی شرکتها در لتونی بوده، چراکه تعداد شرکتهای ورشکسته در این کشور 74.4 درصد افزایش یافته است. در این مسیر بلژیک با 14.7 درصد افزایش و دانمارک با 11.9 درصد افزایش، در جایگاههای بعدی کشورهای اروپایی با بیشترین رشد ورشکستگی در اتحادیه اروپایی قرار دارند. اداره آمار اتحادیه اروپایی میگوید: در ۳ ماه اخیر تقریبا در همه حوزههای اقتصادی شاهد موج ورشکست شدن شرکتها بودهایم.
ارسال به دوستان
مقامات آمریکایی برای چندمین بار اعلام کردند گزارشها درباره دادن امتیازهای جدید به ایران برای بازگشت به برجام مطلقا نادرست است
سیگنال منفی واشنگتن
گروه سیاسی: با گذشت یک هفته از پاسخ مکتوب تهران به متن پیشنویس پیشنهادی اروپا، واشنگتن همچنان میگوید در حال بررسی آن است، با این وجود با باز شدن پای صهیونیستها به ماجرا، آمریکاییها طی روزهای گذشته کم سیگنال منفی صادر نکردهاند؛ سیگنالهایی که شاید حاکی از زدن زیر میز توسط ایالات متحده باشد!
به گزارش «وطنامروز»، در حالی که انتظار نمیرود بررسی آمریکاییها روی پاسخ ایران بزودی خاتمه پیدا کند و تازه قرار است مشاور امنیتی رژیم صهیونیستی سهشنبه برای رایزنی در این باره به آمریکا سفر کند اما این تعلل معنادار آمریکاییها، برای کارشناسان نشانهای از «دست رد» دولت بایدن به متن ایران قلمداد میشود ولی طرف آمریکایی نمیخواهد مستقیما شکست مذاکرات را اعلام کند و شاید بخواهد یک پاسخ مبهم ارائه دهد.
چه اینکه دیپلماتها و مقامات غربی اخیرا به خبرگزاری رویترز گفتهاند تهران و واشنگتن چه پیشنهاد «نهایی» اتحادیه اروپایی را بپذیرند یا نپذیرند، هیچکدام احتمالا شکست برجام و مذاکرات را مرده اعلام نخواهند کرد، زیرا زنده نگه داشتن آن به نفع طرفین است.
در عین حال مقامات آمریکایی از 2 روز گذشته به این طرف اعلام میکنند قرار نیست آنها هیچ امتیاز جدیدی به ایران بدهند. در این رابطه یک مسؤول آمریکایی در گفتوگو با الجزیره تاکید کرد: «اگر ایران آماده بازگشت به توافق هستهای باشد ما نیز برای انجام این کار آماده هستیم». این سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: پاسخ ایران به پیشنهاد نهایی اتحادیه اروپایی برای احیای برجام را دریافت کرده و در حال بررسی آن هستیم. این مقام آمریکایی خاطرنشان کرد که واشنگتن تماسهای منظم و گفتوگوهای ویژه با اتحادیه اروپایی دارد. او همچنین گفت گزارشهای منتشرشده مبنی بر دادن امتیازهای جدید به ایران برای بازگشت به برجام مطلقا نادرست است.
این در حالی است که روز شنبه هم یک مقام ارشد آمریکایی در گفتوگو با شبکه خبری سیانان با بیان اینکه اکنون نسبت به گذشته به حصول توافق در وین نزدیکتر هستیم، گفته بود: پیشرفت از این نقطه به بعد ممکن است کند باشد. این مقام آمریکایی درباره آخرین وضعیت مذاکرات احیای برجام گفت: اکنون در مقایسه با ۲ هفته پیش به حصول توافق در وین نزدیکتر شدهایم اما هنوز نتیجه نامشخص است، زیرا برخی شکافها به قوت خود باقی است. پرزیدنت بایدن تنها توافقی را تایید خواهد کرد که منافع ملی ما را تامین کند. وی افزود: حصول توافق در وین نسبت به ۲ هفته قبل نزدیکتر شده اما نتیجه نامشخص است، چرا که برخی اختلافات هنوز به قوت خود باقی است. این مقام آمریکایی ادامه داد: پیشرفت از این نقطه به بعد ممکن است کند باشد اما به نظر میرسد که در حال حاضر شتاب بیشتری نسبت به سال گذشته وجود دارد. یک مقام دیگر وزارت خارجه آمریکا هم شنبه به اسکاینیوز گفت: گزارشهای منتشر شده مبنی بر پذیرش یا تمایل ما به دادن امتیاز به ایران برای بازگشت به توافق هستهای کاملا نادرست است. این مقام آمریکایی افزود: «ما در حال بررسی پاسخ ایران به پیشنهاد اروپا بوده و ارتباط منظم خود با اتحادیه اروپایی را حفظ کردهایم».
در همین حال پایگاه خبری آکسیوس گزارش داد مقامات کاخ سفید در روزهای اخیر به صهیونیستها اطمینان دادهاند که در مذاکرات برجامی هیچ امتیاز جدیدی به ایران داده نشده و حصول توافق هم قریبالوقوع نیست. پایگاه خبری- تحلیلی آمریکایی در گزارش خود به نقل از مقامات آمریکایی و صهیونیست تصریح کرد: اگر چه دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در روزهای اخیر تلاش کرده است به اسرائیل اطمینان دهد که در مذاکرات احیای برجام امتیاز جدیدی به ایران نداده است، مقامات اسرائیلی میگویند آنها اطمینان ندارند. بنا بر این گزارش، مقامات کاخ سفید در روزهای گذشته به همتایان اسرائیلی خود اطمینان دادهاند که بهرغم وجود برخی گزارشات در رسانهها مبنی بر امتیازدهی واشنگتن به تهران در جریان مذاکرات وین، آمریکا هیچ امتیاز جدیدی به ایران نداده است. یک مقام آمریکایی به این پایگاه خبری گفت: توافق در وین ممکن است نسبت به ۲ هفته پیش نزدیکتر باشد اما همچنان نتیجه مذاکرات دارای ابهام است، زیرا هنوز شکافهایی وجود دارد. در هر حال، توافق قریبالوقوع بهنظر نمیرسد.
آکسیوس افزود: مقامات اسرائیلی تایید کردند که در روزهای اخیر گفتوگوهای زیادی با ایالات متحده صورت گرفته است و در حالی که بیشتر بحثها پشت درهای بسته انجام و دشوارتر شده است، هدف این بوده است که مطمئن شوند کاخ سفید متوجه شده که نگرانیهای اسرائیل چقدر جدی است. در همین راستا، ایال هولاتا، مشاور امنیتی رژیم صهیونیستی قرار است روز سهشنبه به واشنگتن برود و در کاخ سفید با جیک سالیوان همتای آمریکایی خود دیدار کند.
گفتنی است یائیر لاپید، نخستوزیر رژیم صهیونیستی پنجشنبه در نامهای به جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نوشت: پیشنویس توافقنامهای که اتحادیه اروپایی به ایران داده است، با خطوط قرمز دولت بایدن همخوانی ندارد. وی افزود: پیشنویس توافقنامه اتحادیه اروپایی -که گفته شده پیشنهاد نهایی است- با اصولی که آمریکاییها به آن پایبند بودهاند، مطابقت ندارد.
به گزارش آکسیوس، اما اسرائیل از این اطمینانبخشیهای آمریکا راضی نشده است. یک مقام اسرائیلی در این باره گفت که مذاکرات با واشنگتن درباره تهران در روزهای گذشته سختتر شده است اما یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل قصد ندارد بهطور علنی به کارزار علیه بایدن پیرامون توافق هستهای با ایران بپردازد. یک مقام ارشد صهیونیست نیز به این پایگاه خبری گفت: سیاست ما این نیست که مانند آنچه در سال ۲۰۱۵ رخ داد، به رویارویی آشکار با ایالات متحده (بر سر برجام) برسیم. ما روابط با دولت بایدن را مانند نتانیاهو با اوباما خراب نمیکنیم.
آدرین واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید اظهار داشت: ما در حال گفتوگوهای فشرده و مداوم با اسرائیل درباره ایران هستیم. هولاتا مشاور امنیتی اسرائیل در روزهای آتی به واشنگتن میآید. هیچ حامی بزرگتری از رئیسجمهور بایدن برای امنیت اسرائیل وجود ندارد. به گزارش آکسیوس، اگر توافق هستهای پیش از انتخابات نوامبر در اسرائیل اعلام شود، میتواند ابزاری سیاسی به بنیامین نتانیاهو، رهبر ائتلاف راستگرا بدهد تا علیه یائیر لاپید، نخستوزیر کنونی اسرائیل استفاده کند. از اینرو، نگرانی اسرائیل با این واقعیت تشدید شده است که آنها در حال حاضر در یک کارزار انتخاباتی قرار دارند.
از نگرانیهای اسرائیل این است که اگر چه تلآویو همیشه با توافق مخالف بوده است اما اکنون بیم دارد که آمریکا در تلاش برای نهایی کردن موضوع، امتیازات خطرناکی بدهد. در همین زمینه یک مقام ارشد صهیونیست به «یدیعوت آحارانوت» گفت که به نظر میرسد هنوز امکان تغییر جهتی که به نظر میرسد ایالات متحده در آن در حال حرکت است، وجود دارد. همچنین یک مقام ارشد اسرائیلی در گفتوگو با «کاننیوز» ادعا کرد که ایالات متحده هیچ تصمیم نهایی در رابطه با توافقی که با روسیه، چین، فرانسه، آلمان و بریتانیا نیز امضا شده است، نگرفته است.
* گزارش واشنگتن پست از تأثیر توافق بر بازار نفت
روزنامه واشنگتنپست در گزارشی با اشاره به متن پیشنویس ارائه شده از سوی اتحادیه اروپایی برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و پاسخ ایران به این پیشنهاد نوشت: اگر چه بازگشت نفت خام ایران به بازار هنوز نامشخص است اما اگر توافقی بر سر بازگرداندن توافق هستهای ۲۰۱۵ حاصل شود، تولید این کشور حاشیه خلیجفارس میتواند به سرعت افزایش یابد و حتی صادرات زودتر افزایش خواهد یافت.
واشنگتنپست ادامه داد: اکنون به نظر میرسد مذاکرات طولانی بر سر احیای برنامه جامع اقدام مشترک به پایان خود نزدیک میشود. ایالات متحده اعلام کرده که در حال بررسی واکنش ایران به پیشنویسی است که توسط اتحادیه اروپایی ارائه شده و میگوید که متن نهایی است. پاسخ تهران سازنده توصیف شده است.
به نوشته این روزنامه، اما به گفته مقامات تهران و واشنگتن تا زمانی که بر سر همه چیز توافق نشده باشد، درباره هیچ چیز توافق نمیشود. در حال حاضر به همان اندازه که دلیل برای خوشبینی وجود دارد دلایلی برای بدبین بودن هم وجود دارد.
واشنگتنپست همچنین تصریح کرد: برای خریداران نفت در جهان، بازگشت نفت خام ایران به بازاری که در آستانه کاهش چشمگیر بشکههای نفت روسیه قرار دارد بزودی نخواهد بود. کشورهای اتحادیه اروپایی هنوز حدود 1.2 میلیون بشکه در روز نفت خام روسیه را از طریق دریا وارد میکنند، یعنی دوسوم مقداری که قبل از حمله نیروهای مسکو به اوکراین خریداری میکردند اما تحریمهایی که قرار است در دسامبر (علیه روسیه) اجرایی شوند، این جریان را محدود خواهد کرد. بنابراین محمولههای نفتی ایران میتواند به پر کردن این شکاف کمک کند.
این روزنامه آمریکایی با اشاره به رفع تحریمهای ایران در آغاز سال ۲۰۱۶ پس از اجرای برجام نوشت: تولید نفت خام ایران سریعتر و کاملتر از آنچه تحلیلگران پیشبینی میکردند، احیا شد. این شاهکار بدون هیچ مدرکی دال بر آسیب به میادین نفتی یا تاسیسات، میتواند تکرار شود. واشنگتن پست افزود: در آغاز سال ۲۰۱۶ تحلیلگران شبکه بلومبرگ انتظار داشتند که ایران تولید نفت خود را طی ۶ ماه، روزانه ۴۰۰ هزار بشکه و پس از یک سال ۶۷۵ هزار بشکه در روز افزایش دهد. در واقع، در نیمی از آن زمان از پیشبینیها فراتر رفت و تولید خود را به یک میلیون بشکه در روز افزایش داد و ظرف یک سال پس از کاهش محدودیتها، به 3.8 میلیون بشکه در روز رسید. افزایش صادرات حتی سریعتر بود و حجم عظیمی از نفت خام ذخیره شده در مخازن و کشتیها در اطراف سواحل ایران آماده انتقال به محض بازگشت خریداران بود. این کشور امروز نیز در وضعیت مشابهی قرار دارد و تخمین زده میشود ۱۰۰ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی ذخیره شده دارد که میتواند بلافاصله وارد بازار جهانی شود. این رسانه آمریکایی در ادامه با اشاره به تمایل چین و حتی هند برای افزایش واردات نفت از ایران خاطرنشان کرد: حتی اگر قرار باشد نفت خام ایران به آمریکا سرازیر نشود، باز هم خریداران آسیایی مانند کرهجنوبی و ژاپن و همچنین اروپاییهایی که ممکن است نیاز به کسب مجدد مجوز برای نفتکشهای ایران داشته باشند، نیازمند نفت ایران هستند.
***
رئیسی: در هیچ مذاکراتی از حقوق ملت ایران کوتاه نخواهیم آمد
رئیسجمهور روز گذشته در هجدهمین اجلاس روز جهانی مسجد با بیان اینکه با رویکرد عزتمندانه دولت مردمی، بخش قابل توجهی از مطالبات خود از برخی کشورها را دریافت کردهایم، تصریح کرد: در هیچ نشست و مذاکراتی از حقوق ملت کوتاه نخواهیم آمد، دولت تلاش برای پیشرفت کشور و رفع مشکلات را با قوت ادامه خواهد داد. ما زندگی مردم را به هیچ عامل بیرونی گره نخواهیم زد و مجدانه پیگیر رفع مشکلات کشور و مردم خواهیم بود.
ارسال به دوستان
جنگ غرب با روسیه وارد مرحله ترور شد در عملیات ترور «الکساندر دوگین» چهره ضد صهیونیست نزدیک به پوتین دخترش «داریا دوگین» کشته شد
ترور به سبک موساد
«داریا دوگین» دختر پروفسور«الکساندر دوگین» متحد پوتین شنبه در انفجار خودروی بمبگذاری شده در حوالی مسکو کشته شد. بامداد یکشنبه به وقت محلی خبرگزاری روسی تاس گزارش داد یک دستگاه تویوتا لندکروزر در نزدیکی روستای «بولشیه ویازمی» در منطقه «اودینتسفسکی» در حوالی مسکو منفجر شد و در نتیجه یک راننده زن جان باخت. لحظاتی بعد خبرگزاری تاس اعلام کرد راننده خودرو احتمالا داریا دوگین دختر الکساندر دوگین است. به گزارش روزنامه روسی Rossiiskaya Gazeta این پدر و دختر در یک جشنواره فرهنگی در خارج از مسکو شرکت کرده بودند و تصمیم گرفتند در آخرین لحظه ماشین خود را تعویض کنند. نیروهای امنیتی در بیانیهای اعلام کردند داریا دوگین 29 ساله، پس از انفجار یک بسته انفجاری مشکوک، جان خود را از دست داد. به گفته بازرسان دولتی، این وسیله انفجاری در زیر خودروی تویوتا لندکروزر که داریا دوگین در حال راندن آن بود، جاسازی شده بود. این خودرو حدود ساعت ۲۱ شنبه به وقت محلی در منطقه «اودینتسفسکی» در منطقهای نزدیک مسکو منفجر شد. آندری کراسنوف، رئیس «جنبش اجتماعی افق روسی» و یکی از افراد نزدیک دوگین روز یکشنبه به تاس گفت: این یک اتفاق بسیار نامطلوب است. من شخصا داریا را میشناختم. داریا دوگین سال 1992 به دنیا آمد و از گروه فلسفه دانشگاه دولتی لومونوسوف مسکو در مقطع دکتری فارغالتحصیل شده بود. وی در عین حال مدرس دانشگاه و از جمله تحلیلگران مسائل سیاسی در رسانه بود که نزدیکی زیادی با افکار الکساندر دوگین (پدرش) فیلسوف روس و یکی از چهرههای نزدیک به پوتین داشت. داریا دوگین همانند پدرش در فهرست افراد تحریمشده از سوی آمریکا قرار داشت.
در پی مرگ داریا دوگین، «ماریا زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت اگر دست داشتن اوکراین در مرگ داریا دوگین تایید شود، این اقدام تروریسم دولتی خواهد بود. این دیپلمات روس در کانال تلگرامی خود نوشت: اگر ردپای اوکراین تایید شود - نسخهای که دنیس پوشیلین رئیسجمهوری خلق دونتسک بیان کرده- [این موضوع] باید توسط مقامات ذیصلاح بررسی شود، بعد باید درباره سیاست تروریسم دولتی که توسط رژیم کییف اجرا میشود، صحبت کنیم. در عین حال کییف این مساله را رد و هرگونه دخالت در این ترور را تکذیب کرد. میخائیل پودولیاک، مشاور دفتر ریاستجمهوری اوکراین گفت کییف در انفجار خودروی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی روس داریا دوگین دخالتی ندارد.
نشریه اوکراینی Liga.net روز یکشنبه به نقل از او، نوشت: «من تاکید میکنم اوکراین مطمئنا ربطی به آن [حادثه] ندارد». تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی، پروفسور الکساندر دوگین را نشان میدهد که در صحنه ترور حاضر شده است. در همین رابطه روزنامه گاردین از قول «مارگاریتا سیمونیان» سردبیر شبکه تلویزیونی راشاتودی روسیه نوشت این ترور احتمالا از سوی آژانس اطلاعاتی اوکراین انجام شده است. بر این اساس گاردین تاکید کرد: «اگر انفجار خودروی بمبگذاری شده با جنگ مرتبط باشد، نخستینبار از فوریه 2022 است که خشونتهای جنگ به پایتخت روسیه میرسد و خانواده یکی از متحدان کرملین را در نزدیکی یکی از منحصر به فردترین مناطق مسکو تحت تأثیر قرار میدهد». نقش داشتن آژانس اطلاعاتی اوکراین در این ترور را نخستینبار «دنیس پوشیلین» رئیسجمهوری دونتسک در کانال تلگرامی خود مطرح کرد. او نوشت: «دوگینا کشته شده است و دولت اوکراین مقصر است. شرورهای خبیث! تروریستهای رژیم اوکراین، در تلاش برای از بین بردن الکساندر دوگین، دختر او را در یک ماشین منفجر کردند».
رسانههای غربی الکساندر دوگین را به عنوان نیروی محرکه سیاست خارجی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در دهه گذشته معرفی کردهاند. در ماههای اخیر، «سیبیاس» او را «تئوریسین راست افراطی پشت طرح پوتین» نامید، در حالی که واشنگتنپست او را «نویسنده عرفانی راست افراطی که به شکلگیری دیدگاه پوتین نسبت به روسیه کمک کرد» نامید. رویترز در این باره نوشت الکساندر دوگین، پدر داریا مدتهاست از اتحاد روسزبانان و سایر مناطق در یک امپراتوری وسیع جدید تحت زعامت روسیه حمایت میکند. او میخواهد این امپراتوری شامل اوکراین شود. نیوزویک آمریکا هم درباره وی نوشته است دوگین بنیانگذار جنبش «نئواوراسیایسم» است و هدف فعالیت سیاسی او ایجاد یک ابرقدرت اوراسیا از طریق ادغام روسیه با جمهوریهای شوروی سابق است. از سوی دیگر برخی رسانهها به دیدگاه خاورمیانهای پوتین اشاره کردهاند و بر این اساس اتهاماتی علیه سرویسهای امنیتی اسرائیل در افکار عمومی مطرح شده است. واشنگتنپست آمریکا اخیرا در مطلبی درباره افکار دوگین نوشته است: «پوتین در خاورمیانه تحت تأثیر ایده دوگین بر محور مسکو- تهران اقدام خواهد کرد و از این رو اسرائیل باید بیدار شود و دست از بازی با روسیه بردارد». دیدگاه دوگین نسبت به سیاست خاورمیانهای پوتین و تنشهای اخیر در روابط مسکو- تلآویو بر سر جنگ اوکراین و تعطیلی آژانس یهود در روسیه سبب شده انگشت اتهام در این ترور به سمت سازمان اطلاعات و عملیات ویژه (موساد) نیز گرفته شود.
علاوه بر این سبک ترور کاملا شبیه عملیاتهای ترور موساد است، بویژه اینکه در طراحی این ترور انفجار خودرو برای از بین بردن سوژه مورد نظر انتخاب شده است؛ موضوعی که در بین سرویسهای امنیتی دنیا، به شیوه مورد علاقه موساد معروف است.
* دوگین و اسرائیل
یکی از نکات قابل توجه در ارتباط با الکساندر دوگین، دیدگاههای یهودستیزانه او است. دکتر ولید عبدالحی «در مرکز مطالعات الزیتونه» در مطلبی درباره افکار دوگین پیرامون یهود و اسرائیل نوشته است: «وی پیش از فروپاشی شوروی با جریاناتی ارتباط داشت که این گروهها و جریانات از نظر یهودیان و غربیها متهم به یهودستیزی میشدند. او اگرچه در دهه 90 میلادی برخی ایدههای راستگرای صهیونیستی را تایید کرد اما افکار دوگین در دهه 2000 و پس از آن تحت تاثیر رفتارهای ضد حقوق بشری اسرائیل و آنچه او اقدامات فریبکارانه یهودیان در اسرائیل مطرح کرده است، مجددا سمت و سوی ضدیت با یهود و اسرائیل گرفت». او در ادامه مینویسد: «یهودیان خارج اسرائیل از اغلب فعالیتهای حقوق بشری در دنیا حمایت میکنند، چون یهودیان همه جای دنیا اقلیت هستند ولی این دفاع و حمایت یهودیان از حقوق بشر وقتی به اسرائیل میرسد، ناگهان غیب میشود! در اینجا با یهودی متفاوتی مواجه میشویم! یهودیای که نه تنها نقضکننده حقوق بشر فلسطینی است، بلکه حتی قاتل مدافعان حقوق بشر است». از نظر دوگین نباید به اسرائیل به عنوان یک دولت دموکراتیک غربی نگریسته شود. در کتاب «راهنمای تئوری توطئه و دین معاصر» که سال 2018 منتشر شده است، «یهودستیزی باطنی» بخشی از افکار دوگین عنوان شده است. همچنین گاردین در مقالهای که فوریه 2022 پس از تهاجم روسیه به اوکراین منتشر کرد «افکار یهودستیزانه دوگین» را پیشران حمله روسیه به اوکراین عنوان کرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|