|
تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران قهرمان جهان شد
تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران قهرمانی زودهنگام رقابتهای جهانی بلغارستان را از آن خود کرد. رقابتهای کشتی فرنگی قهرمانی جوانان جهان دیروز با برگزاری دیدارهای ردهبندی و فینال ۵ وزن دوم این مسابقات به پایان رسید. با توجه به نتایج به دست آمده در ۵ وزن نخست این رقابتها، قهرمانی قاطع تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران در مسابقات قهرمانی جهان مسجل شده بود.
ارسال به دوستان
پرسپولیس و یحیی از این گردنه عبور میکنند؟
اعتماد؛ کمهزینهترین راه
مهدی طاهرخانی. Taherkhani Mehdi*: این یک پروژه است و باید به آن اعتماد داشت. این حرف بازیکنان پرسپولیس است و با توجه به نواقص اولیه و همچنین قرعه سخت، باید حق را به آنها داد. اما یک دلواپسی دیگر هم در این بین وجود دارد و آن شنیده شدن صدای - ولو کوتاه - اعتراضاتی است که در چند سال گذشته خبری از آنها در عالم واقعی و فضای مجازی نبود. یحیی گلمحمدی به واسطه شروع عالی در لیگ برتر و آسیا برای خودش مصونیت رسوخناپذیری ایجاد کرد اما فصل قبل به واسطه از دست دادن جام و باختن کورس قهرمانی به استقلال، بخشی از این دیوار محکم را فرو ریخته دید. اگر بازی با فولاد در ورزشگاه بودید، متوجه بعضی اعتراضات احساسی میشدید، البته آنقدر زیاد و جدی نبود که بگوییم اکثر هواداران چنین نظری دارند. با این وجود پرسپولیس از 6 امتیاز ممکن فصل جاری لیگ برتر تنها 2 امتیاز گرفته و این هفته در شهری بازی دارد که گلمحمدی در ۲ فصل گذشته ۲ شکست متوالی را در آن مقابل آلومینیوم اراک تجربه کرده است. این تیم حتی در جام حذفی نیز موفق به حذف سرخها شد؛ اتفاقی که همین چند ماه قبل رخ داد. پس باید وضعیت فعلی یحیی روی نیمکت را کاملا حساس ارزیابی کرد. شاید احتیاط بیش از اندازهاش مقابل فولاد برابر آن همه هوادار، ریشه در این محاسبات داشت. فرمول موفقیت در فوتبال ایران در طول این چند سال یک چیز بوده؛ اول گل نخور. یحیی این بخش را خوب ترمیم کرده و با اضافه شدن بیرو و مدافعان تراز اول، خیالش تا حد زیادی از 50 متر زمین خودی جمع است اما به واسطه نداشتن مهاجم قاتل، در ۲ هفته گذشته بیشترین خسارت ممکن را از خط حمله متحمل شده است.
* آنها همیشه برمیگردند
180 دقیقه و صفر گل زده. سوال این است: آیا پرسپولیس و گلمحمدی قادر به عبور از این گردنه دشوار هستند یا نه؟ تجربه چند فصل گذشته میگوید؛ بله تا حدود بسیار زیادی. فوتبالی که یحیی روی آن اصرار دارد با اضافه شدن یکی، دو بازیکن، ولو مهاجم به سرمنزل مقصودش نمیرسد. آنها عادت به پاسکاریهای متوالی و ساختن مثلث و مربع در کنارههای زمین دارند. نگاهی به خط هافبکشان نشان میدهد که این آمادگی به خاطر تغییرات زیاد، در حالت 90 درصدی نیست.
اکثر حملات قرمزها در طول چند فصل گذشته، متکی به پاسکاریهای چندنفره در دالانهای کناری بوده است. جایی که اکثرا پهلوان، آقایی، سرلک و ترابی از چپ و با شیفت شدن ترابی به راست، او با رامین و سیامک و امیری و عالیشاه، این کار را بارها انجام میدادند و بعضا گلهای زیبایی هم از این طریق به ثمر میرسید. اینک دانیال اسماعیلیفر، سعید صادقی، سروش رفیعی و علی نعمتی به ترکیب اصلی اضافه شدهاند. علی نعمتی به تازگی نقش یک دفاع چپ را ایفا میکند و طبیعتا ترجیح میدهد در اکثر مواقع در زمین خودی بماند. او چند بار مقابل فولاد به جلو رفت و با سروش و صادقی یا سرلک پاسکاری کرد؟ یا در آن سو همین وضعیت هم برای دانیال و بازیکنان کناریاش رخ داد. اواخر بازی با اضافه شدن عمری، کاملا مشخص بود که او با دانیال و ترابی هماهنگی لازم را ندارد. هیچ کرنری هم به دست نیامد و وقتی اینگونه تاکتیک اصلی قرمزها به بنبست میخورد، تنها ضربات ایستگاهی باقی میماند که از آن هم نتوانستند بهره لازم را ببرند.
* قرعه مؤثر است؛ به این دلیل
پرسپولیس تنها در بهترین فرم ایدهآلش قادر به شکستن لایههای تدافعی تیمی همسطح فولاد است. وقتی از بدشانسی قرعهکشی در هفتههای ابتدایی صحبت میکنیم دقیقا موضوع همین است. در انتهای لیگ خواهید دید که ذوبآهن و فولاد چه تیمهای مستحکمی در کارهای تدافعی خواهند بود، از این رو نباید گل نزدن مقابل این تیمها، بدون اضافه شدن ۲ مهاجم خارجی به ترکیب اصلی را لزوما فاجعه دانست. اگر تیم یحیی در 5 هفته ابتدایی بازیهای آسانتری را پیش رو داشت و سپس به تیمهای مدعی برخورد میکرد، قطعا شکل امتیازگیریهایش متفاوت میشد. پس شانس در قرعه را بیاهمیت ندانید. بویژه حالا که پرسپولیس تغییرات زیادی را در ترکیب اکثرا تکراریاش ایجاد کرده است.
* زمان دهید و اعتماد کنید
در هر حوزهای چه در عالم ژورنالیستی و چه در کسوت هواداری، انتقاد و ایراد گرفتن از هر موضوعی احتمالا سادهترین کار ممکن است. میشود کلی نقد درباره این بازی به یحیی و تیمش وارد کرد اما در این برهه، این کار جز ایجاد انشقاق بین هواداران، کمک دیگری به آنها نمیکند. یک زمانی بحث بر سر انتهای زور یک سرمربی و تواناییهایش برای قهرمان کردن است و زمان دیگر انتقاد از وضعیت فعلی. در مورد گزاره اول هیچ نقدی به یحیی وارد نیست چون در ۳ سال گذشته ۲ جام اصلی را برای قرمزها آورده و نمیشود به او ایراد وارد کرد که در حد قهرمان کردن تیمش در لیگ برتر نیست اما در بحث دوم با نشان دادن کم و کاستیها باید زمان را هم لحاظ کرد. هر چه بگذرد، در خط میانی، بویژه بین مدافعان کناری و وینگرها هماهنگی بیشتری حاصل میشود و علاوه بر آن با اضافه شدن یورگن لوکادیا و مهاجم دوم (به احتمال زیاد شیخ دیاباته)، پرسپولیس به شکل واقعی خودش میرسد.
اگر 2 مهاجم خوب و موقعیتشناس در ترکیب اصلی باشند، طبیعتا ترابی و صادقی به همراه سروش فرصت بیشتری برای بازیسازی و حتی گلزنی دارند. یادمان باشد تیمهایی که میخواهند اصولی و با پاسکاریهای پرتعداد از سد لایههای پرتعداد تیم حریف رد شوند، باید هماهنگی بالای 90 درصدی بین بازیکنانش باشد.
پرسپولیس در این فصل پیش نیفتاده و اگر مقابل تیمی جلو افتاد آنگاه خواهیم دید که پلن اصلی آنها در دفاع و ضدحمله چگونه است. آیا بعد از گل زده همانند فصل قبل محتاطانه به عقب میروند و متزلزل در دفاع ظاهر میشوند یا همانند 3-2 فصل قبلترش، به بهترین شکل ممکن بازی را مدیریت میکنند تا خطر زیادی روی دروازهشان خلق نشود.
پیش از این یحیی گلمحمدی نشان داده در تیمسازی و ارائه فوتبال زیبا به همراه جام گرفتن، تواناییهای خاص خودش را دارد. اگر هوادار پرسپولیس هستید بهتر است به قول بیرانوند به پروژه فعلی اعتماد کنید. غالبا پرسپولیس بعد از گذشت چند هفته ناگهان اوج میگیرد و دیگر پایین کشاندنشان کار سادهای نیست. این بار احتمالا گلمحمدی نسبت به گذشته صدای اعتراضات بیشتری را در ورزشگاه و مطبوعات خواهد شنید، از این رو باید کمی ریسک را چاشنی کارش کند تا پرسپولیس زودتر همانی شود که در چند سال گذشته بود؛ تیمی که زبان هوادارش به شعار «حیا کن رها کن» نمیچرخید.
*دبیر سرویس ورزشی ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با سهراب انتظاری پس از ۱۸۰ دقیقه گلنزنی قرمزها
تمیروف به درد تیم نمیخورد
زهره فلاحزاده: تیم پرسپولیس هفته دوم لیگ برتر را هم با تساوی بدون گل به پایان رساند تا بیش از پیش فقر مهاجم ششدانگ در خط حمله سرخپوشان پایتخت حس شود. البته قرمزها یورگن لوکادیا و به احتمال زیاد شیخ دیاباته، مهاجم سابق استقلال را این فصل خریداری کردهاند که بزودی در ترکیب تیم مورد استفاده قرار میگیرند. «وطنامروز» برای بررسی عملکرد پرسپولیس با سهراب انتظاری، پیشکسوت این تیم گفتوگو کرد.
***
* پرسپولیس در ۲ هفته ابتدایی لیگ ۲ تساوی بدون گل کسب کرده است، عملکرد این تیم را چطور دیدید؟
بازی با ذوبآهن آن هم در فولادشهر سخت است. جوی که در این شهر وجود دارد همیشه کار را برای پرسپولیس سخت کرده است. به هر حال تیمها از نظر بدنی هنوز به اوج آمادگی نرسیدهاند و نمیتوان انتظار داشت که تاکتیک مربیان بخوبی جواب دهد. البته پرسپولیس میتوانست برنده این مسابقه شود ولی از فرصتهایش استفاده نکرد اما در بازی دوم، تیم فولاد خوب ظاهر شد. فولاد یکی از تیمهای منسجم لیگ است که امسال خریدهای خوبی در فصل نقل و انتقالات انجام داده است. در این مسابقه هم فولاد موقعیتهای خوبی داشت و هم پرسپولیس. به نظر من نتیجه مساوی عادلانه بود.
* اگر خاطرتان باشد خرید سعید صادقی خیلی پرسروصدا شد اما این بازیکن در این دیدار موقعیت تک به تک را با گرفتن توپ با دست هدر داد... از بازیکن حرفهای بعید نبود؟
بازی کردن در تیم بزرگی مثل پرسپولیس خیلی متفاوت با تیمهای دیگر است اما به نظر من صادقی هنوز با سایر بازیکنان هماهنگ نیست و به فرم ایدهآل نرسیده است. او سال گذشته یکی از بهترین بازیکنان لیگ بوده و نمیتوان گفت او بازیکن کوچکی است. انشاءالله در ادامه بازیها و با هماهنگی بیشتر، شرایط بهتری درون زمین داشته باشد.
* پرسپولیس در ۲ بازی اول لیگ نتوانسته گلی به ثمر برساند، به نظر شما با خرید لوکادیا و احتمالا دیاباته، مشکل گلزنی این تیم حل میشود؟
فکر میکنم بله! مشکل حل خواهد شد. بویژه شیخ دیاباته که او را خرید خیلی خوبی میدانم. دیاباته هم با لیگ و فوتبال ما آشنا است و هم در تیم بزرگی مثل استقلال بازی کرده است. او حالا بازیکن باتجربهای شده است. این بازیکن در نخستین حضورش در استقلال، آقای گل لیگ ما شد، بنابراین بازیکن تاثیرگذاری برای پرسپولیس خواهد بود.
* نظر شما درباره تمیروف، مهاجم ازبک پرسپولیس چیست؟ هواداران بازی او را نمیپسندند و اعتقاد دارند خرید خوبی نبوده است.
بازیکن خارجی باید یک سروگردن از بازیکنان داخلی بالاتر باشد، چرا که هزینه بیشتری به آنها پرداخت میشود و اگر هم پول آنها را ندهیم سریع در فیفا پرونده برای تیمهای ما درست میکنند. تمیروف در حد لیگ یک هم نیست چه برسد به لیگ برتر. او عملکرد خوبی نداشته و به نظر من نبودش مفیدتر خواهد بود.
* در دیدار پرسپولیس - فولاد، از طرف هواداران به اعضای تیم میهمان بویژه مهدی هاشمینسب، مربی اهوازیها خیلی توهین شد. از سالهایی که هاشمینسب از پرسپولیس به استقلال رفت، زمان زیادی میگذرد اما هواداران قرمزپوش هنوز هم علیه او شعار میدهند. این مربی پس از بازی مصاحبه و ناراحتی خود را ابراز کرد. نظر شما در رابطه با فرهنگ غلط تماشاگران چیست؟
مهدی هاشمینسب دوست خیلی خوب من است. او 6-5 سال برای پرسپولیس بازی کرده و هواداران نباید زحمات او را فراموش کنند. مهدی حالا نه در استقلال، بلکه در تیم فولاد در کسوت مربی در حال انجام وظیفه است، چرا باید ناسزا بشنود؟ وقتی از تلویزیون شعارهایی را که علیه او میدادند شنیدم، واقعا ناراحت شدم. امیدوارم فرهنگسازی شود، چرا که مطمئنم با این تفکری که برخی هواداران دارند، باز هم امثال هاشمینسبها در استادیومها ناسزا خواهند شنید.
* به نظر میرسد با توجه به استخدام مربیان و بازیکنان خارجی توسط تیمهای بزرگ، لیگ به مراتب سختتری نسبت به فصل گذشته خواهیم داشت.
بله! امسال واقعا تیمها هزینه زیادی کردند تا جایی که حداقل ۳۵۰ میلیارد تومان هزینه یک فصل تیمهای بزرگ بوده است. این فصل مدعیان زیادی خواهیم داشت. امسال، سال جامجهانی است. بازیکنان ما بویژه جوانترها میخواهند با عملکرد خوب، خودشان را به سرمربی تیم ملی ثابت کنند. از طرفی مربیان خارجی خوبی به ایران آمدهاند. این فصل قطعا متفاوت خواهد بود. به نظر من ساپینتو، مربی استقلال و مورایس، مربی سپاهان خیلی خوب توانستهاند در تیمهایشان تحول ایجاد کنند. امسال مثل فصول اخیر نیست که راحت بگوییم تنها یکی، دو تیم مدعی قهرمانی هستند. به نظر من 6-5 تیم مدعی قهرمانی هستند و چند تیم برای کسب سهمیه تلاش خواهند کرد.
ارسال به دوستان
یکصدمین بازی طارمی برای پورتو و لقب خاص باشگاه به او
پسر خلیجفارس
مهدی طارمی برای یکصدمین بار پیراهن تیم فوتبال پورتو را به تن کرد. تیم فوتبال پورتو شنبه شب در هفته سوم لیگ برتر پرتغال در حالی موفق شد با نتیجه 3 بر صفر میهمانش اسپورتینگ لیسبون را شکست دهد که مهدی طارمی با حضور در ترکیب اصلی اژدها به رکورد 100 بازی با پیراهن این تیم رسید. مهاجم ایرانی پورتو در این دیدار موفق به گلزنی نشد اما پاسگل اول این بازی را در دقیقه 42 به اوانیلسون داد. او در نهایت در دقیقه 72 جای خود را به گالنو داد. باشگاه پورتو در تمجید از مهاجم ایرانیاش و رسیدن به این رکورد پستی را در شبکه اجتماعی توئیتر منتشر کرد و نوشت: «داستانی که با گل و باشگاه پورتو نوشته شد. مهدی طارمی - پسر خلیجفارس- و 100 بازی با پیراهن تیم ما». طارمی 30 ساله که ۲ سال پیش از ریوآوه پرتغال به پورتو پیوست، در این مدت در 100 بازی برای این تیم به میدان رفته و در کنار به ثمر رساندن 53 گل، 37 پاسگل هم به همتیمیهایش داده است. او فصل گذشته با به ثمر رساندن 26 گل و ثبت 17 پاسگل نقش بسزایی در قهرمانیهای پورتو در لیگ برتر و جام حذفی پرتغال داشت.
* از خودگذشتگی طارمی به بهای مصدومیت
خبرنگار انگلیسی به هجمهها درباره گل جنجالی اول پورتو با کمک ستاره ایرانی واکنش نشان داد. در این مسابقه، مهدی طارمی در ترکیب اصلی حضور داشت و در نیمه اول نیز نمایشی عالی از خود نشان داد. ستاره کشورمان روی گل نیز اثرگذار بود و باعث شد توپ به اوانیلسون برسد و گل اول بازی به ثمر برسد. روی صحنه گل، طارمی با دروازهبان حریف برخورد کرد و مصدوم شد. او در دقیقه ۷۲ این مسابقه نتوانست بازی را ادامه دهد و از بازی بیرون رفت. ستاره ایرانی در این بازی میتوانست این ریسک را انجام ندهد و به طرف توپ نرود تا باعث مصدومیتش شود. کونسیسائو به خاطر تلاش بیوقفه و بدون چشمداشت طارمی از او تشکر ویژه کرد. برخی کارشناسان فوتبال پرتغال گل پورتو با کمک طارمی را زیر سوال بردند و اعلام کردند ستاره ایرانی روی دروازهبان اسپورتینگ خطا کرده است. در این زمینه
«Josh Bunting» خبرنگار انگلیسی از حرکت طارمی برای گرفتن توپ از دروازهبان اسپورتینگ تمجید کرد و این حرکت طارمی را درست دانست و گفت: اگر این گل پورتو مردود شود، شوخی است. هیچ عیبی ندارد، مهدی طارمی باید به دنبال آن توپ میرفت، خطایی روی دروازهبان اسپورتینگ نیست و اوانیلسون بدرستی گل را به ثمر رساند.
ارسال به دوستان
اخبار
اعلام لیست نفرات تأیید صلاحیت شده انتخابات کمیته ملی المپیک
کمیته ملی المپیک امروز لیست نفرات تایید صلاحیت شده برای حضور در انتخابات کمیته ملی المپیک را اعلام میکند. به گزارش ایسنا، ثبتنام کاندیداهای انتخابات کمیته ملی المپیک بیستم مرداد به پایان رسید و در حالی که تایید صلاحیت کاندیداها باید هفته گذشته اعلام میشد، این اتفاق رخ نداد. کمیته ملی المپیک قرار است امروز لیست نفرات تایید صلاحیت شده را اعلام کند. البته کمیته ملی المپیک باید دیروز طبق ماده 14 آییننامه، فهرست اسامی نهایی کاندیداهای عضویت در هیأت اجرایی را به تفکیک هر سمت اعلام و بیوگرافی مختصر آنها را برای همه اعضای مجمع عمومی حداقل یک هفته قبل از تاریخ برگزاری انتخابات ارسال میکرد. در این بین زمزمهای پیچیده که ۳ نفر از نامزدها رد صلاحیت شدهاند. ۲ نفر از آنها روسای فدراسیونهای المپیکی هستند که برای ریاست و عضویت در هیات اجرایی کاندیدا شدهاند و یک نفر دیگر از فدراسیونهای غیرالمپیکی است که برای نایبرئیسی کاندیدا شده بود.
***
خودداری رئیس سابق هیأت کشتی تهران از تحویل وسایل
سرپرست هیات کشتی تهران در نامهای به مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران خواستار پیگیری قانونی برای تحویل وسایل و امکانات هیات کشتی تهران شد. محمدابراهیم امامی، سخنگوی فدراسیون کشتی و داور بینالمللی کشتی ایران ۲۹ خرداد با حکم علیرضا دبیر به عنوان سرپرست هیات کشتی تهران انتخاب شد. اما با وجود گذشت ۲ ماه از حضور رئیس جدید در هیات کشتی تهران، امامی ادعا کرده رئیس سابق هیات کشتی این استان از تحویل وسایل و امکانات هیات کشتی به سرپرست جدید خودداری کرده است. بر همین اساس نیز محمدابراهیم امامی در نامهای به علی جوادی، مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران، خواستار پیگیری قانونی این موضوع و تحویل وسایل و امکانات هیات کشتی تهران از سوی رئیس سابق این هیات شد.
***
تنهایی مشهورترین فرد جهان
فوقستاره پرتغالی که بیشترین دنبالکننده را در فضای مجازی دارد، این روزها حال و هوای خاصی دارد و تیمی حاضر به جذب او نیست. به گزارش اسپورت ۲۴، مشهورترین فرد در جهان تنهاترین فرد است. کریستیانو رونالدو در تمام تابستان به دنبال یافتن تیمی برای بازی بود ولی موفق نبوده است. مهاجم پرتغالی نتوانست به اتلتیکو و چلسی برود، بایرن و حتی بروسیا دورتموند نیز جذب او را رد کردند.
۴ سال پیش اگر کسی به بروسیا دورتموند پیشنهاد خرید رونالدو را میداد، دورتموندیها چنین پیشنهادی را یک شوخی میدانستند ولی اکنون این پیشنهاد را رد میکنند. فوتبال در ۴ سال گذشته به سرعت تغییر کرده است. توضیح بسیار سادهای وجود دارد که چرا هیچ تیمی به کریستیانو نیاز ندارد؛ او در فوریه ۳۷ ساله شد. این پرتغالی، یک کمالگراست که در تمام دوران کاری خود سعی کرده طبیعت را فریب دهد. هرگز کولا یا حتی ماست شیرین در یخچالش وجود ندارد. با این حال بالا رفتن سن به طور اجتنابناپذیری اثر خود را روی بازی رونالدو گذاشته است؛ کریستیانو کمتر و کمتر پرس میکند و کمتر و کمتر گل میزند. رکورد گلزنی او سال قبل کاهش چشمگیری داشت. در سن ۳۷ سالگی این مهاجم پرتغالی از یک فوقستاره به یک مهاجم خوب تبدیل شده است. او میتواند مثل یک مهاجم خوب باشد اما در ازای آن حقوقی غیرمعمول و وضعیت یک سوپراستار را طلب میکند. بنابراین سوال این است: چه تیمی به چنین بازیکنی نیاز دارد؟ حتی خورخه مندس، مدیربرنامه قدرتمند نیز برای یافتن تیم برای رونالدو ناتوان بوده است. حالا کریستیانو یک راه دارد؛ با این واقعیت کنار بیاید که فوتبال او نیز تغییر کرده است و به اسپورتینگ، به خاورمیانه یا جای دیگر برود. اشتیاق زیاد و میل به برتری کریستیانو او را به فوقستاره بزرگ تبدیل کرد. به همین خاطر دنیا عاشق او شد اما هر داستانی، پایانی دارد.
***
افشای جزئیات مالی انتقال نیازمند از پرتغال به سپاهان
جزئیات انتقال قرضی پیام نیازمند از پورتیموننزه پرتغال به سپاهان اصفهان منتشر شد. به گزارش تسنیم، باشگاه سپاهان اصفهان به طور رسمی اعلام کرد پیام نیازمند را با قراردادی یک ساله از تیم پورتیموننزه پرتغال به خدمت گرفته است. این باشگاه لیگ برتری از جزئیات این قرارداد چیزی منتشر نکرده اما یک خبرنگار پرتغالی جزئیات این انتقال را در حساب کاربری رسمیاش در شبکه اجتماعی توئیتر منتشر کرده است. بر اساس ادعای «پدرو سِپولودا» خبرنگار پایگاه خبری «اسآیسی نوتیسیاس» پرتغال، باشگاه پورتیموننزه بابت انتقال قرضی پیام نیازمند به سپاهان 200 هزاریورو دریافت میکند، این در حالی است که این باشگاه ایرانی قابلیت خرید این دروازهبان ایرانی را در ازای پرداخت یک میلیون یورو به علاوه پاداشهای در نظر گرفته شده، خواهد داشت.
ارسال به دوستان
جنگ اوکراین و نابودی رؤیای «اروپای مستقل»
ثمانه اکوان: «جنگ، حافظ فضایی است که جامعه مبتنی بر طبقهبندی سلسله مراتبی به آن نیاز دارد. جنگ حالا دیگر تبدیل به یک امر داخلی شده است. جنگ به راه میافتد تا ساختار جامعه دست نخورده باقی بماند».
این گفته «جورج اورول» در کتاب «1984» را میتوان برای تحلیل روابط آمریکا و اروپا در فضای امروز بینالملل به کار برد. جنگ در اوکراین، همان فضایی را که آمریکا به دنبالش بود تا بتواند اتحادیه اروپایی را مدیریت کند، برایش به ارمغان آورد. این فضا، یعنی حفظ سلسله مراتب موجود در جامعه غربی، دستاورد بزرگی برای دولت بایدن و رهبری و مدیریت ایالات متحده در دنیا بویژه در مقابل اتحادیه اروپایی بود؛ این نکتهای است که کمتر در رسانههای غربی به آن توجه میشود اما این روزها که شکست شدید مکرون در پیشبرد اهداف و برنامههای سیاست خارجیاش در دوران ریاست بر اتحادیه اروپایی را شاهد هستیم، میتوان کمکم آن را در رسانهها مشاهده کرد.
قبل از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین (یعنی یک کشور حوزه اروپای شرقی)، مهمترین موضع اروپا در مقابل آمریکا، تلاش برخی رهبران این اتحادیه برای جدا کردن جامعه و سیاستشان از ایالات متحده بود. آلمان و فرانسه به عنوان ۲ کشور بزرگ و تاثیرگذار اروپایی، در جلسات و اجماعهای بینالمللی بر ایجاد سیاست خارجی واحد در اتحادیه اروپایی، ایجاد سیاست اقتصادی واحد در بین کشورهای اروپایی و همچنین ایجاد نیروی نظامی ویژه اروپا تاکید میکردند. در اجلاس گروه جی7، امانوئل مکرون پا را از این هم فراتر گذاشت و دم از ضرورت تشکیل « ناتوی اروپایی» زد. او معتقد بود ناتو به رهبری آمریکا توان حفاظت از منافع اروپا را ندارد و البته انگیزه این کار را نیز ندارد، زیرا آمریکاییها بر این عقیدهاند اروپا «سهم خود» از هزینههای مالی ناتو را بخوبی نمیپردازد. مکرون بر این عقیده بود در جهانی که شاهد «غربزدایی» از سیاستهایش هستیم، موجودیت اتحادیه اروپایی هر روز توسط کشورهای کوچکتر اروپایی مانند لهستان، مجارستان و حتی یونان و ایتالیا و اسپانیا زیر سوال میرود و انگلستان نیز از آن خارج شده و سودای نزدیک شدن به آمریکا را در سر دارد؛ تنها یک جبهه واحد نظامی میتواند دوباره همبستگی و اتحاد اروپا را به ارمغان بیاورد.
جنگ اوکراین، تلاش آمریکا برای به دست گرفتن رهبری جبهه غرب در مقابل روسیه و تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد روسیه که یکراست قلب منابع انرژی اروپا را نشانه رفت، همه نشان داد رویای مکرون یا سایر کسانی که به «اروپای واحد» در مقابل جبهه شرق و غرب فکر میکردند، رویایی بسیار شکننده و خارج از قاب و چارچوب حقایق فعلی جهان امروز است.
در روزهای ابتدایی جنگ، در شرایطی که آمریکا به فکر فرستادن نیروهای نظامی، تسلیحات و کمکهای مالی به اوکراین برای مقابله با روسیه بود، امانوئل مکرون در تلاشی ناکام، سعی داشت با توجه به اتفاقی که برای انگلستان افتاده و راهش را از اتحادیه اروپایی جدا کرده بود، ائتلاف اروپایی جدیدی در مقابل آمریکا به راه اندازد؛ ائتلافی که میتوانست هم قدرت اقتصادی لازم را داشته باشد و هم قدرت نظامی مستقل از ناتو و آمریکا که نتیجه آن داشتن قدرت و توان سیاسی مستقل از ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر تحولات جهانی بود. ظهور ترامپ در آمریکا بهانه لازم را به کشورهای اروپایی داده بود که راه خود را از آمریکا جدا کنند و از این بازیگر بیمنطق و سرکش بینالمللی جدا شوند. جنگ اوکراین اما بار دیگر ثابت کرد راهکارهای مکرون تا چه اندازه رویایی و غیرقابل اجراست. کشورهای اروپایی در بحران اوکراین به حدی به روسیه و منابع انرژی این کشور وابسته بودند که توان مقابله و رویارویی با جنگ را از دست دادند. در شرایطی که آمریکا بودجههای دهها میلیارد دلاری برای مقابله با روسیه تصویب میکرد و رهبری کمکهای نظامی در جهان به اوکراین را در دست گرفته بود، مکرون ناامیدانه به دنبال پیگیری راه دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ بود و بارها دیدار و گفتوگوی تلفنی او با پوتین به نتیجهای ختم نشد. پوتین میدانست اروپاییان توان و شرایط لازم برای مقابله با این جنگ را ندارند، بایدن هم بخوبی میدانست در صورتی که جنگ را به عنوان درس عبرت اروپا تا مدتها ادامه ندهد، بازنده میدان خواهد بود و افول آمریکا در رهبری جهان که از مدتها پیش آغاز شده و در زمان ریاستجمهوری ترامپ شدت گرفته بود، در دوران ریاستجمهوری او سرعت بشدت بالاتری به خود میگیرد. حالا مکرون به عنوان رهبر اتحادیه اروپایی، ناتوانتر از همیشه، برای مقابله با اثرات جنگ اوکراین، دست به دامن مردم خود و گاز صادراتی آمریکا شده است. او اخیرا اعلام کرده مردم فرانسه باید «بهای آزادی» خود را بپردازند و منظورش سر کردن زمستانی بسیار سرد است؛ زمستانی که مردم در کل اروپا به قول شهردار لندن، یا باید خانههایشان را گرم کنند یا غذای گرم داشته باشند.
حقایق موجود روی زمین مانند وابستگی شدید اقتصادی و سیاسی اروپا به آمریکا، نبود عزم جدی در بین کشورهای اروپایی برای حفاظت از اتحادیه اروپایی، انتقادات گستردهشان از قوانین سختگیرانه اقتصادی اتحادیه و تلاش برخی کشورهای اروپای شرقی برای بیرون آمدن از اتحادیه اروپایی و فروپاشی کامل قوانین ظالمانه و یکجانبه بروکسل، همه دست به دست هم داد تا مکرون رویای رهبری اروپا را برای همیشه کنار بگذارد. اگر در دوره اول ریاستجمهوری او شعارها و گفتمان اروپایی در دولتش بشدت یافت میشد، حالا او دیگر نه داعیهای برای این کار دارد و نه برنامهای.
آمریکا با تشدید تنشها در اوکراین و کشاندن ماجرا به جنگی تمامعیار، رویای «اروپای مستقل» را برای مدتی طولانی از بین برد و ضعف اقتصاد و اراده سیاسی کشورهای اروپایی را به رخ رهبرانشان کشید. جنگ اوکراین، همانطور که جورج اورول درباره باقی جنگها هم پیشبینی کرده بود، سیستم سلسلهمراتبی غرب را برای دهههای آینده حفظ و پایدار کرد؛ سیستمی که آمریکا همچنان به عنوان رهبر و عنصر تاثیرگذار جبهه غرب باقی میماند و اروپا در بهترین حالت، تنها نقش همراهی مطلق با سیاستهای آمریکا را خواهد داشت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|