|
ارسال به دوستان
درباره اندرو گارفیلد، بازیگر مشهور هالیوود و حمایتش از مردم غزه
قلبها برای فلسطین
گروه فرهنگ و هنر: اندرو گارفیلد، بازیگر نقش مرد عنکبوتی، در جریان حضورش در یک برنامه در نیویورک، از مردم خواست قلبها و انرژی خود را صرف حمایت از مردم فلسطین در غزه کنند. این بازیگر هالیوودی که اخیرا زمزمههایی از همکاری او با مارتین اسکورسیزی در فیلم «زندگی عیسی» شنیده شده و در کنار فلورنس پیو، فیلم عاشقانه «ما در زمان زندگی میکنیم» به کارگردانی جان کرولی را آماده اکران دارد، در جریان ضبط پادکست «شاد غمگین گیج» به میزبان خود جاش هوروویتز گفت «باید قلبها و انرژیمان را برای فلسطینیهای غزه بگذاریم». گارفیلد ۴۱ ساله که نامزدی جایزه امی برای سریال «زیر پرچم بهشت» را در کارنامه دارد، با بازی در ۳ فیلم ابرقهرمانی «مرد عنکبوتی: شگفتانگیز1» (۲۰۱۲)، «مرد عنکبوتی: شگفتانگیز ۲» (۲۰۱۴) و «مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست» (۲۰۲۱) به شهرت دست یافت و توانست توجهات جهانی را به سوی خود جلب کند.
اظهارات این بازیگر برنده گلدنگلوب درباره غزه با تشویق گسترده حضار برنامه مواجه شد و ویدئوی این بخش از این پادکست در فضای مجازی بهطور گسترده انتشار یافت. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس، هفتم اکتبر ٢٠٢٣ در پاسخ به 8 دهه اشغال فلسطین و ۲ دهه محاصره غزه و زندان و شکنجه هزاران فلسطینی، عملیات نظامی «توفان الاقصی» را علیه رژیم اسرائیل آغاز کرد.
این اظهارات در حالی است که این بازیگر مطرح و مشهور سینمای هالیوود پیش از این در فیلم بسیار مشهور «شبکه اجتماعی» بازی کرده بود. گارفیلد کاریزماتیک و خوشتیپ بود و میدانست چگونه جلوی دوربین رفتار کند. با این حال، وی هرگز در قید و بند نقشهای اصلی و مردان معمولی قرار نگرفت. علایقش او را مانند کالین فارل یا جود لاو، از کانون توجه اصلی هالیوود دور کرد و سعی او این بود که محدودیتهای خود را زیر پا بگذارد. گارفیلد سال ۲۰۲۱ در ۳ فیلم «جریان اصلی»، «چشمان تامی فی» و «تیک تیک بوم» در نقش اصلی بازی کرد که آخرین مورد توجههای زیادی را به خود جلب کرد و احتمالا جوایز زیادی را برای اجرایش در نقش آهنگسازی به نام جاناتان لارسون برای او به ارمغان آورد.
گارفیلد اساسا از آن دست بازیگرانی است که در انتخاب نقشهایش ریسکپذیر است و با دل و جرأت دست به انتخاب آثارش میزند؛ رفتاری که با موضعش پیرامون جنایاتی که در فلسطین و غزه رخ میدهد، ثابت کرد این مدل رفتاری محدود به رفتارهای حرفهای و کاری نیست و اساسا در زندگیاش نیز بدون محاسبه و منفعتطلبی دست به انتخاب میزند. او بهتر از هر هنرمندی دیگر میداند شاید این اظهارنظرها برای وی و آینده کاریاش از سوی باندها و جریانهای مرتبط با رژیم صهیونیستی در سینمای هالیوود مشکل ایجاد کند اما همانند انتخاب نقشهایش عافیتطلبی نمیکند و همانند هر انسان آزادهای از جنایات انجامشده در غزه اظهار تاسف میکند.
او از انتخابهای بزرگ و غیرعادی خجالت نمیکشد، انتخابهایی که بسیاری از مخاطبان ممکن است آنها را عجیب و غریب یا نامرتبط بدانند. برخی ممکن است روش و سبک وی را دوست نداشته باشند اما به هر حال، هیچ کس هرگز نمیتواند کار او را بر این اساس مورد انتقاد قرار دهد و او به هیچ وجه در هر پروژهای که به او پیشنهاد شود بازی نمیکند. این تعهد شدید اغلب نتیجه کاملا ویژهای رقم میزند و حالا زمان آن رسیده است که برای دلیل بینظیر بودن اندرو گارفیلد، مروری داشته باشیم به چند اثر ماندگارش.
«سکوت» را باید یکی از مهمترین آثار این بازیگر دانست؛ فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی که 25 سال در تلاش بود از رمان «سکوت» نویسنده ژاپنی، شوساکو اندو فیلمی بسازد، تا اینکه تلاشهای او سرانجام سال ۲۰۱۶ به ثمر نشست. بازیگرانی مانند دنیل دیلوئیس و بنیسیو دل تورو نیز به این پروژه لینک شده بودند اما در نهایت، گارفیلد ردای پدر سباستیائو رودریگز، کشیشی پرتغالی را در ماموریتی در ژاپن بر تن کرد تا مسیحیت را به کشوری بیاورد که این دین را غیرقانونی اعلام کرده بود. «سکوت» پس از اکران، به نوعی با سکوت روبهرو شد و چندان مورد استقبال منتقدان قرار نگرفت و فقط یک نامزدی اسکار برای فیلمبرداری رودریگو پریتو به همراه داشت و تنها نیمی از بودجه تولید ۴۶ میلیون دلاری خود را در گیشه جهانی به دست آورد.
«سکوت» یکی از بهترین فیلمهای اسکورسیزی، نهتنها در دوره اخیر، بلکه در کل دوران حرفهای او به شمار میرود و به طرز ماهرانهای با تناقضات اشرافیت و خودپرستی، اشکال کماهمیت استعمار و آشتی دادن افراد با ایمان، دست و پنجه نرم میکند که همگی موضوعات مورد علاقه اسکورسیزی هستند. گارفیلد در طول فیلم وزن زیادی را بر شانههای ضعیف خود (از نظر فیزیکی) حمل میکند و به زیبایی، مبارزات و اقدامات پدر رودریگز (بویژه در رویارویی او با بازپرس مصممی که قصد دارد او را وادار به انکار ایمانش کند) را به تصویر میکشد. «سکوت» قطعا با گذشت زمان بهتر و قویتر میشود. در آینده، این فیلم که توسط یک فیلمساز چیرهدست ساخته شده است و بازیگری با مهارت در آن بازی میکند، به درستی مورد تحسین قرار خواهد گرفت.
این بازیگر در پاییز ۲۰۱۰ توجهات بسیاری را برای بازی در «شبکه اجتماعی» به خود جلب کرد اما علاوه بر آن، او در همان سال در کنار کری مولیگان و کیرا نایتلی در درامی علمی - تخیلی و واقعا زیبا به کارگردانی مارک رومانک (که به طرز عجیبی بعد از این اثر، دیگر فیلمی نساخت)، «هرگز رهایم نکن» نیز بازی کرد. این داستان که توسط الکس گارلند از رمان کازوئو ایشیگورو اقتباس شده، درباره گروهی از کلونهاست که با هدف صریح پیوند اعضا در آینده رشد یافتهاند و فیلمی دلخراش به حساب میآید که به شکلی علمی - تخیلی و احساسی به پرسش کلاسیک سینما درباره معنای انسان بودن میپردازد.
تامی با بازی گارفیلد، هنرمندی مستعد حملات عصبی است و بیشتر وزن عاطفی فیلم را به دوش میکشد و تنها کسی است که واقعا هر چیزی را که احساس میکند بر زبان میآورد. او، مولیگان و نایتلی مانند ۳ بازیگر کودکی که در دوران مدرسه نقش آنها را بازی میکنند، رابطهای فوقالعاده با یکدیگر برقرار میکنند. «هرگز رهایم نکن» آنطور که باید، دیده نشده است، در حالی که یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته محسوب میشود.
«شبکه اجتماعی» از دیگر آثاری است که مسیر را برای اندرو گارفیلد هموار کرد. او در این اثر نقش بهترین دوست بنیانگذار فیسبوک، مارک زاکربرگ (جسی آیزنبرگ) را بازی کرد که تبدیل به رقیب و دشمن او میشود. دیوید فینچر و نویسنده فیلم، آرون سورکین فیلمی ساختند که پس از 11 سال به دلیل تکامل فیسبوک (یا بهطور دقیقتر، واگذاری اختیارات آن) داستانی تسخیرکننده محسوب میشود. گارفیلد با قدرت، دیالوگهای سورکین را ادا میکند و در هر لحظه پا به پای آیزنبرگ پیش میرود. او در آن سال، نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نشد که یکی از عجیبترین تصمیمات اخیر آکادمی است. «شبکه اجتماعی» قطعا یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته است که گارفیلد را در زمره بازیگران درجه یک قرار داد.
ارسال به دوستان
درباره «امینالله رشیدی» خواننده، شاعر و آهنگساز که در 99 سالگی درگذشت
شیدای موسیقی
گروه فرهنگ و هنر: «الان فضای هنری دارای آشفتگیهای فراوان است. موسیقی ما زیر و رو شده است. آشفتهبازاری است در موسیقی»؛ این جملات را نه یک منتقد یا خبرنگار، بلکه یکی از قدیمیترین آهنگسازان، نتنویسان و خوانندگان کشور یعنی امینالله رشیدی در گفتوگویی در اواسط دهه 90 بیان کرده است؛ هنرمندی که شامگاه جمعه 20 مهر پس از حدود یک قرن زندگی دار فانی را وداع گفت.
مرحوم امینالله رشیدی را باید تنها یادگار ماندگار نسلی دانست که موسیقی ایرانی را به معنای واقعی کلمه به اوج خود رساندند، هنرمندی که در وجودش امید و عشق به زندگی موج میزد، چرا که حتی وقتی به ۹۱سالگی رسید، گفت: «قبول نمیکنم امروز ۹۱ ساله شدهام اما در شناسنامهام اینگونه نوشتهاند. شما هم مثل من با طفل درونتان بسازید و با او درخور باشید. او بیریا، صاف و بیشیلهپیله است».
مرحوم رشیدی همواره نسبت به موسیقیای که در این سالها شنیده میشد اعتراض داشت؛ اعتراضی که ریشهاش به دهه 30 و 40 باز میگشت و بسیار طبیعی بود. وقتی در دوران طلایی موسیقی زیسته باشی، دیدن و شنیدن موسیقیهای بیریشه این سالها را نمیتوانی تحمل کنی و هر چقدر آرام و متین باشی باز هم لب به انتقاد و اعتراض میگشایی.
او اما همواره در گفتوگوهایش میگفت: «در این زمانه که موسیقی بیسر و سامان و آشفته است و شما دیگر آهنگی را که به دلتان بنشیند، نمیشنوید، بیایید آثاری را که دست من باقی مانده، بگیرید تا جوانان از آن استفاده کنند. من تنها بازمانده هنرمندان دهه ۳۰ و ۴۰ هستم که دستم پر است از آهنگهایی که عطر آن سالها را دارند. جوانهایی هستند که صدایی خوب دارند و میتوانند این کارها را بخوانند. اصلا یک ارکستر بدهند تا خودم انجام دهم».
با این حال، تا زمانی که این هنرمند هنوز به بستر بیماری نیفتاده بود، خواستههایش برآورده نشد، در صورتی که همان طور که خود او میگفت، تنها بازمانده نسل طلایی موسیقی بود و توجه به خواستهاش واجب بود. در حقیقت رشیدی به عنوان یکی از میراثداران موسیقی ایرانی، تاریخ شفاهی موسیقی کشور بود که میشد با کمک او به دل آن دوران رفت و مستندهایی با گفتهها و خاطراتاش ضبط کرد.
رشیدی ۴۰ سال از عرصه اجرا به دور ماند اما با این حال سال ۹۳ ، 2 کنسرت موسیقی را در اصفهان و تهران اجرا کرد. وی در مصاحبهای درباره سالهایی که از فضای موسیقی دور مانده بود، گفته است: «من از دوره جوانی تا امروز از خودم مراقبت کردهام و احساس یک جوان ۳۵ ساله را دارم. دوست دارم تا ۱۰۰ سالگی برای مردم بخوانم اما مافیای موسیقی امثال مرا پس میزند. دستهای پشتپرده هر روز یک خواننده جدید معرفی میکنند اما صدای آنها در ذهن مردم نمیماند. کجاست آن تصنیفهایی که در سالهای دور ساخته میشد و هر شنوندهای را به خدا نزدیک میکرد».
رشیدی کار در رادیو را سال 1327 آغاز کرد و خود درباره این موضوع اینگونه بیان کرده است: «کارم را به عنوان خواننده در رادیو در سال ۱۳۲۷ آغاز کردم که آن زمان هنوز ضبط صوت به ایران نیامده بود و من به مدت 5 سال زنده در رادیو اجرا کردم. نخستین بار که صدای خودم را از رادیو شنیدم حالتی عجیب و یک دگرگونی به من دست داد. نخستین آهنگی که در رادیو ایران که آن زمان رادیو تهران نام داشت، خواندم، اثری از استاد تار و نتخوانیام، آقای موسیخان معروفی بود. شعر این اثر هم از آقای دکتر محمدعلی مشایخ است و ترانه هم «رنج جدایی» نام دارد. نخستین بار که آقای موسی معروفی مرا به رئیس یکی از ارکسترهای رادیو آوا معرفی کردند، علیمحمد خادممیثاق، فارغالتحصیل دوره دوم هنرستان موسیقی تهران، مدیریت ارکستر را برعهده داشت که خود ایشان پیانو مینواخت. همچنین آقای مصطفیالله سپهری ویلن و عباس زندی تار و سهتار، ولیالله البرز کلارینت و حسین همدانیان ضرب مینواختند که ما این ترانه را به صورت زنده و مستقیم اجرا کردیم و از رادیو پخش شد».
وی همچنین درباره علت ماندگاری آثار موسیقی آن زمان گفته است: «2 دهه ۳۰ و ۴۰ که اوج شکوفایی موسیقی و ادبیات ایران بود، خوانندگان رادیو و تلویزیون هر کدام کلاس و صدای خاصی داشتند. مثل الان نبود که صدها صدا مشابه یکدیگر هستند. در آن زمان نوع صدای خوانندگان و سبک خواندن آنها در ذهن مردم جاری و ماندگار میشد. از دهه ۵۰ افول آغاز شد و آنقدر خوانندگان زیادی روی کار آمدند که هیچکدام هم به یاد نمیمانند. زمانی که سیاست در کار هنر دخالت کرد، موسیقی و ادبیات ما به اینجایی رسید که میبینیم. به هر حال دیگران میآیند و ما میرویم ولی آنچه از آدمی باقی میماند، تنها صدا است».
امینالله رشیدی در شاعری، نویسندگی و نقد نیز دستی داشت و مقالاتی از او در مطبوعات به چاپ رسیده که آخرین آنها نقدی است بر کتاب شعر نو، از آغاز تا امروز، تألیف محمد حقوقی از انتشارات مؤسسه فرانکلین که در شماره ۱۰ سال ۵۲ مجله وحید چاپ شده است.
سفرنامهای هم به نام از کاشان تا کاناری در سال ۱۳۷۲ از ایشان چاپ شده است. سال ۱۳۸۱ کتاب عطر گیسو (خاطرهها و نغمهها) را توسط انتشارات عطایی تهران منتشر کرد و سومین کتاب وی به نام ایران در رهگذر زمان در سال 1390 به چاپ رسید.
این هنرمند پیشکسوت شامگاه 20 مهر در 99 سالگی دار فانی را وداع گفت.
ارسال به دوستان
تجربهای موفق از تحول جمعیت
از جشن همدم تا گفتمانسازی جمعیتی
گروه فرهنگ و هنر: چندی پیش در مشهد محفلی برگزار شد که قلب جهاد اجتماعی در آن میتپید؛ محفلی که صدها کنشگر از سراسر ایران در آن گرد هم آمدند تا روایتهایی از دل محلات و مساجد کشور را به اشتراک بگذارند. نشست ملی شهید دارایی به میدان بزرگی برای بررسی مسیرهای نوآورانه در پیشرفت محلهها و روایت تجربیات موفق بدل شد. از میان دهها طرح و ایده مطرحشده، روایتهایی برگزیده شدند که نهتنها به حل مسائل محلی پرداختند، بلکه جرقهای برای تحول در سطح ملی شدند.
در هر دوره، انتخاب تنها ۳ روایت برتر از میان این همه ایده و تجربه کار آسانی نبود. هر کدام از این روایتها، داستانی از جهاد اجتماعی و تبیین امید در میان مردم را در دل داشت اما در میان این روایتهای برتر، روایتهایی وجود داشت که تأثیرگذاری عمیقتری برجا گذاشتند. یکی از این روایتها، متعلق به اعظم صادقی، از شبکه کنشگران بانور استان فارس بود.
صادقی که با تجربههای پیشین خود و دغدغههایی عمیق در حوزه جمعیت به این نشست آمده بود، با روایت خالصانهاش از تجربیات تیم خود، توانست نگاهها را به سمت خود جلب کند. در ادامه، روایت اعظم صادقی از این نشست را خواهیم خواند.
* تفاوت این نشست با دورههای قبل
وقتی دعوت شدم در «نشست شهید دارایی» شرکت کنم، از همان ابتدا حسی متفاوت داشتم. این نشست برای من فرصتی بود تا نهتنها از تجربیات دیگران استفاده کنم، بلکه بتوانم صدای منطقه خودم را به گوش دیگران برسانم. اما وقتی وارد نشست شدم، انتظار داشتم شاهد کارهای تیمی بیشتری باشم. برخلاف دورههای قبلی که به عنوان یک گروه، با همفکری و همراهی یک طرح را طراحی و اجرا میکردیم، این بار بیشتر افراد به صورت انفرادی عمل میکردند. این موضوع برای من کمی عجیب بود، چون واقعا احساس کردم اگر با هم و در قالب گروهی کار میکردیم، میتوانستیم نتایج بهتری به دست بیاوریم اما با این حال، ارزش اصلی این نشست فرصتی بود که برای دیده شدن فعالیتها و تبادل تجربیات فراهم شد.
* روایت برتر و دغدغههای جمعیتی
ما در تیم خود، روایتهای مختلفی داشتیم و هر کس سعی میکرد بهترین تجربهاش را بازگو کند. انتخاب روایت برتر همیشه سخت است، چرا که هر کدام از ما تجربههای ارزشمندی داشتیم که هر کدام میتوانست نمونهای موفق باشد اما در نهایت روایت من درباره جمعیت و ضرورت توجه به آن به عنوان یک معضل مهم کشور برگزیده شد.
تمرکز من روی مساله جمعیت بود؛ مسالهای که سالهاست رهبری بر آن تأکید دارند و من همواره تلاش کردهام این دغدغه را به اطرافیانم منتقل کنم. وقتی برای سخنرانی وقت گرفتم، فقط 10 دقیقه فرصت داشتم اما میدانستم که باید از این زمان به بهترین نحو استفاده کنم. سعی کردم ابتدا مخاطبان را که بسیاری از حاضران، روحانیون و مبلغان بودند، متوجه اهمیت مساله جمعیت کنم؛ افرادی که توانایی تغییر نگرش مردم را داشتند و من میخواستم این دغدغه من، دغدغه آنها هم بشود.
* اقداماتی که فارس را به الگو تبدیل کرد
در «نشست شهید دارایی» از اقدامات گذشتهمان گفتم؛ مثلا در زایشگاهها برنامههایی برای تکریم مادران اجرا کردیم یا «جشن همدم» که برای کودکان اجرا میشود تا حس خواهر یا برادری را در آنها تقویت کنیم. همچنین یکی دیگر از اقدامات ما، جهاد تبیین گفتمانی بود که در آن با حضور در جلسات اولیا و مربیان مدارس، به تبیین وضعیت جمعیتی کنونی کشور پرداختیم. در این جلسات، والدین را آگاه کردیم که ما الان در چه نقطهای از بحران جمعیت قرار داریم و چرا با وجود شرایط اقتصادی سخت، همچنان فرزندآوری ضروری است. این گفتمانسازی و توضیح ریشهای مساله جمعیت به زبان ساده و قابل فهم، باعث شد بسیاری از والدین نگاهشان به این موضوع تغییر کند و به اهمیت این موضوع پی ببرند. اینها فقط بخشی از کارهایی بودند که توانستند نتایج ملموسی را نشان دهند.
* توصیه به جوانان و زنان علاقهمند به کارهای اجتماعی
به خانمها و جوانانی که علاقهمند فعالیتهای اجتماعی و جهادی هستند و نمیدانند از کجا باید شروع کنند، همیشه میگویم: نترسید! یکی از بزرگترین درسهایی که یاد گرفتم این بود که همیشه باید در کنار یک نفر که تجربه بیشتری دارد، باشیم. درست مثل قدیم که شاگردی کردن کنار استاد بخشی از یادگیری بود، امروز هم همین اصل پابرجاست.
یکی دیگر از نکات مهم این است که به دل کار بزنید. هیچوقت نباید بترسید یا منتظر بمانید همهچیز ایدهآل باشد. کار اجتماعی و جهادی همیشه پر از آزمون و خطاست و این دقیقا همان چیزی است که باعث رشد میشود. به همین دلیل هم همیشه به دیگران توصیه میکنم بقیه گروهها و افراد موفق را رصد کنند؛ ببینند که آنها چطور فعالیت میکنند و از تجربههایشان درس بگیرند.
من خودم هیچوقت یادگیری را متوقف نکردم. هرچند سالهاست در این عرصه فعالیت دارم ولی همین حالا هم در یک دوره آموزشی ثبتنام کردهام. هر روز دارم گوش میدهم و یاد میگیرم. حتی وقتی فکر میکنی همه چیز را بلدی، باید خودت را بهروز نگهداری، چون ممکن است حتی یک جمله از یک استاد، یک شاهکلید جدید برایت باشد. یادگیری هیچوقت تمام نمیشود و همین باعث میشود در مسیر خودت قویتر و موفقتر باشی.
کار اجتماعی همین است؛ هر لحظه چیزی جدید یاد میگیری و هرچه بیشتر یاد بگیری، بیشتر میتوانی به دیگران کمک کنی. وقتی این را بفهمی، آن وقت میبینی که حتی کوچکترین قدمها هم میتواند تأثیرات بزرگی داشته باشد.
ارسال به دوستان
اخبار
تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پاییز آمد» منتشر میشود
در سالگرد سفر رهبر معظم انقلاب به استان زنجان، «شانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت» همراه با انتشار تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «پاییز آمد» توسط مؤسسه پژوهشی - فرهنگی انقلاب اسلامی در مصلای حضرت خاتمالانبیای زنجان برگزار خواهد شد.
«پاییز آمد» روایت زندگی خانم فخرالسادات موسوی و سردار شهید احمد یوسفی، فرمانده واحد مهندسی - رزمی سپاه ناحیه زنجان است که در ۲۴۰ صفحه به قلم خانم گلستان جعفریان نوشته و توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است.
این مراسم که ساعت ۱۵:۳۰ روز یکشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۳ با حضور خانوادههای معظم شهدا، نخبگان و اندیشمندان، فعالان فرهنگی، هنرمندان، طلاب و دانشجویان برگزار میشود، به صورت زنده از رسانه KHAMENEI.IR و شبکههای سیما پخش خواهد شد.
کتاب «پاییز آمد» یکی از 6 کتابی است که اخیراً در هفته دفاع مقدس به عنوان تازهترین کتب تقریظی حضرت آیتالله خامنهای معرفی شده بودند.
پیش از این نیز دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی در برنامههای جداگانهای از سال ۱۳۹۰ از نویسندگان و راویان کتابهای «نورالدین پسر ایران»، «پایی که جا ماند»، «لشکر خوبان»، «من زندهام»، «آن بیستوسه نفر»، «وقتی مهتاب گم شد، گلستان یازدهم، دختر شینا، آب هرگز نمیمیرد»، «فرنگیس»، «در کمین گل سرخ»، «مربعهای قرمز»، «عصرهای کریسکان»، «تنها گریهکن»، «حوض خون»، «مهاجر سرزمین آفتاب»، «خاتون و قوماندان» و «سرباز روز نهم» و «اسم تو مصطفاست» تقدیر کرده و یادداشتها و تقریظهای رهبر انقلاب اسلامی بر این کتابها را منتشر کرده بود.
***
فیلم کوتاه «مرتد» آماده نمایش شد
در آستانه چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران از پوستر فیلم کوتاه «مرتد» با طراحی احسان حسینی رونمایی شد.
«مرتد» دومین اثر مشترک امیر ابیلی و داوود مرادیان در مقام کارگردان است.
در خلاصه داستان این فیلم کوتاه آمده است: «این همه جای پرتوپلا این اطراف هست، چرا درست اومدی روبهروی دوربین اقبالی رو کشتی؟»
«مرتد» محصول مشترک مرکز فیلم و سریال سازمان هنری - رسانهای اوج و انجمن سینمای جوان است که قرار است برای نخستینبار روز جمعه ۲۷ مهر ساعت ۲۰:۳۰ در پردیس سینمایی ملت به نمایش درآید.
در ادامه جشنواره فیلم کوتاه تهران این اثر روزهای شنبه ۲۸ مهر ساعت ۱۳، دوشنبه ۳۰ مهرماه ساعت ۱۸ و سهشنبه اول آبان ساعت ۱۵:۳۰ روی پرده نمایش میرود.
***
«عایده» در بازار نشر
کتاب «عایده» نوشته محبوبهسادات رضوینیا بهتازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده روایت زندگی یکی از مادران شهدای حزبالله لبنان است.
کتاب «عایده» به زندگی عایده سرور مادر شهید علی اسماعیل از اعضای حزبالله لبنان میپردازد و زندگی او را از کودکی تا شهادت فرزند ۱۷ سالهاش برای مخاطب روایت میکند. او از اهالی لبنان است که از کودکی علاقه زیادی به حجاب و انجام فعالیتهای دینی داشته و با وجود مخالفتهای شدید مادرش چادر سر میکند و با داشتن زمینههای مذهبی به حزبالله میپیوندد.
«عایده» در ۱۴ فصل توسط دفتر هنر و ادبیات بیداری حوزه هنری انقلاباسلامی با همکاری مؤسسه رسالات لبنان منتشر شده است. در پایان کتاب هم، وصیتنامه شهید و عکسهایی از او و خانوادهاش قرار گرفته است.
این کتاب با ۲۸۴ صفحه، شمارگان 1250نسخه و قیمت ۲۵۵ هزار تومان عرضه شده است.
***
قابهایی از ناگفتهها در ثالث افتتاح میشود
نمایشگاه عکسهای ساناز ارجمند روز جمعه ۲۷ مهر در گالری ثالث افتتاح میشود. ارجمند، عکاس متولد ۱۳۶۸ دارای لیسانس عکاسی و فوقلیسانس MBA است و از سال ۱۳۸۹ کار حرفهای خود را با تمرکز بر روایتهای پیچیده و متنوع زادگاه خود ایران، آغاز کرد.
عشق عمیق او به هنر عکاسی به مرور زمان به ابزاری برای برقراری ارتباط عمیق با سوژههایش تبدیل شد. او با دیدگاهی دقیق و هنری، تصاویری میآفریند که لحظات نادیده و پنهان زندگی را به نمایش میگذارد.
همچنین آثار ساناز ارجمند به هشتمین دوره Alternative Film Festival که با نام «Altff» شناخته میشود در کشور کانادا راه یافت. پیش از این در نخستین گام از حضور این مجموعه عکسها، این مجموعه سپتامبر ۲۰۲۴ (شهریور ۱۴۰۳) به هشتمین دوره Toronto Nollywood International Film Festival که یک جشنواره مورد تأیید آکادمی جوایز سینمایی کانادا (اسکار کانادا) بهحساب میآید، راه یافت و نامزد دریافت جایزه بهترین عکاسی شد.
ارجمند در طول چند سال گذشته موقعیت خود را به عنوان عکاس و فیلمبردار حرفهای در جامعه هنری ایران تثبیت کرده است. مجموعه جدید عکسهای ساناز ارجمند در دوره اخیر Alternative Film Festival که از اول اکتبر ۲۰۲۴ (۱۰ مهرماه ۱۴۰۳) برگزار شد، توانسته نامزدی بهترین عکاسی را برای این هنرمند به ارمغان آورد. علاقهمندان میتوانند برای بازدید از آثار این نمایشگاه از روز جمعه ۲۷ مهر تا سهشنبه ۸ آبان در گالری ثالث حضور یابند. گالری ثالث هر روز از ساعت ۱۰ تا ۲۲ و روزهای جمعه از ساعت ۱۶ تا ۲۲ میزبان مخاطبان است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|